پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۵:۲۶ - ۱۵ بهمن ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۱۰۳۹۸۳
چهره ها در سینما و تلویزیون

علیرضا خمسه: زشت بودن من باعث شد که تلاش بیشتری کنم که در جامعه دیده بشوم

علیرضا خمسه,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
علیرضا خمسه ایفای نقش جدی را جزو چالش‌های بزرگ حرفه‌ای‌اش دانست و حضور در سریال «میکائیل» در نقش «آقاخان» را موفقیت خود خواند.

به گزارش ایسنا، خمسه هم اکنون به خاطر پخش سریال‌های «میکائیل»، «مرد هزار چهره» و «عصر پاییزی» از جمله بازیگرانی است که با مخاطبان آی فیلم همراه است.

 

علیرضا خمسه با بیان اینکه مادرم می‌گفت که پسر زشتی هستم، در پاسخ به این سؤال که چطور با این اوصاف پا به عرصه‌ای گذاشتید که یکی از نیازهای اولیه آن چهره زیبا است، گفت: این برداشت، برداشت صحیحی از حرفه بازیگری نیست. الان که به تئاتر می‌روم، تمام بازیگران از نظر من زیبا هستند. حالا ممکن است زیبایی بصری داشته باشند، ممکن است نداشته باشند. من به عمق بازی و عشق آن‌ها نگاه می‌کنم. زشت بودن من باعث شد که تقلا و تلاش بیشتری کنم که در جامعه دیده بشوم و مردم من را بپذیرند.

 

این بازیگر کمدین که در سریال‌های «میکائیل» و «مردهزار چهره» نقش جدی بازی کرده است، درباره‌ی نقش آقاخان در سریال میکائیل گفت: نقش «آقاخان» را با علاقه تمام انتخاب کردم و این موضوع در نظرم بود که مخاطبی که چند وقتی است من را با نقش طنز مثل «بابا پنجعلی» می‌بیند، حالا می‌خواهد من را با یک نقش کاملا جدی ببیند و این موضوع برای خودم یک چالش بزرگ بود که فکر می‌کنم با موفقیت انجامش دادم و مردم نقش «آقاخان» را پذیرفتند.

 

وی با اشاره به اینکه بنابراین باورم این است که اگر می‌خواهم کمدین خوبی باشم باید تراژدی و کمدی را خوب بازی کنم، افزود: اصولاً لفظ کمدین به کسی اطلاق می‌شود که همزمان کمدی و تراژدی بازی می‌کند و در فرانسه به کسی که کارهای خنده‌دار بازی می‌کند، کمیک می‌گویند ولی کمدین کسی است که تراژدی هم خوب بازی می‌کند. مثلا مهدی هاشمی و پرویز پرستویی را مثال می‌زنم یا بازیگران خیلی خوب دیگر که کمدی را همانقدر خوب بازی می‌کنند که تراژدی را.

 

خمسه که دوره حرفه‌ای پانتومیم (زبان بدن) را در فرانسه فراگرفته است و در این زمینه تلاش زیادی کرده، دراین باره گفت: همان سال‌ها که فرانسه رفتم سعی در یادگیری این هنر کردم و بعد از آن فکر می‌کردم که این نکته را باید در ایران هم راه بیندازم که نیازی به دیالوگ گفتن زیاد نیست و ما شیوههایی را می‌توانیم یاد بگیریم که از آن طریق در گوشه‌ای از صحنه باشیم ولی سخن زیادی بگوییم.

 

وی با اشاره به اینکه جمله «حضور بازیگر مهم تراز کلام اوست» چکیده آموزه پانتومیم است، گفت: بازیگران نیاز دارند به پانتومیم و وقتی در فیلم «من زمین را دوست دارم» بازی کردم، فرصت استفاده از این هنر را به‌دست آوردم.

 

بازیگر سریال «مرد هزار چهره» تصریح کرد: بعضی وقت ها هم بود که نقش‌هایی به من پیشنهاد می‌شد که هیچ حرکتی نداشت مثل باباپنجعلی. نقش بابا پنجعلی هم یکی از شیوه‌های بازیگری است که خودم خیلی دوست دارم در سریال «مرد هزار چهره» هم وقتی آقای مهران مدیری آن شخصیت را به من پیشنهاد داد، به من گفت اصلا نگران نباش که برای این نقش یک دوبلور با صدای بم در نظر گرفتم. برای من خیلی جای تعجب داشت که چرا من نباید به صدای شخصیتم توجه کنم، و صدای او را از خودم ساختم و مهران مدیری بعد از اولین سکانس گفت من همین صدا را می‌خواستم.

 

خمسه که این روزها مشغول بازی در «پایتخت ۵» است، گفت: من و بقیه اعضای گروه «پایتخت»  سخت مشغول فیلمبرداری سری پنجم این سریال هستیم تا عید نوروز مهمان خانه‌های مردم بشویم. به نظر من «پایتخت ۵» سریال خیلی جذابی است و مردم قطعاً از آن استقبال می‌کنند.

 

 

 

  • 19
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۱۵
غیر قابل انتشار: ۱۷
جدیدترین
قدیمی ترین
شما میگویید این نقش را دوست دارید. باید هم دوست داشته باشید . چرا که نه ؟ راحت و بدون زجمت، بیشترین کاری که میکنید بطرزی زننده راه میروید و هر وقت دوست داشتید یکی دو کلمه دیالوگ بگوئید وآخر سر هم دیتمزد یک هنر پیشه درجه یک را بگیرید . مسافرت داخل و خارج بدوید و در تین طاشفتهوبازار فیلمسازی بک نقش راحت و بدون حتی کوچکترین حرکت فیزیکی. کوچک شماردن مردم را نزد حود نگه دارید و در مصاحبه ها عنوان نکنید. راستی میدانید مردم چرا با دیدن شما در کوچه بازار میگویند ناهار نخوردم ؟ چون چیز دیگری از شما ندیدند. اگر همین نقش را در یک سریال کم طرفدار و غیر از پایتخت بازی کرده بودید...؟ آیا حقیقتا خیال کردید مردم از این نقش راضی هستند ؟ نخیر اصلا. چون این نقش در یک سریال پرطرفدار وجود داشت مورد اقبال کلی فرار گرفت و گرنه ضعف و افت بازیگری مثل شما بشدت نمایان میشد. یکبار دیگر کل سریال را با دقت و بدون هیچ تعصب و خودخواهی نگاه کنید و خود را داوری کنید. بخصوص چند پلان را که یکی از آنها در پایتخت سه بود آنجایی که در کنار کرسی ایستاده و نقی را تشویق میکنید ! و فهمیمه میخواهد ساکتتان کند ولی نمیشود و مرتب یک شعار ورزشی نامفهوم میدهید و دستانتان را بالا پایین میکنید ! این شخص علیرضا خمسه است ؟! حیف شد کاش در اوج خداحافظی میکردید.
در جایی خواندم که آقای خمسه فرمودند مردم از این نقش خوششان آمده و وقتی در کوچه و خیابان سوال میکنیم همه مردم از این نقش ابراز رضایت میکنند. جناب خمسه شما انتظار داشتید که وقتی در مقابل یک بازیگر پرطرفدار و پرسابقه مثل شما قرار میگیرند از او انتقاد کنند ؟! اگر میگویند ( ناهار نخوردم ) به این حاطر است گه حرف دیگری نمیزنید !! این سریال پرطرفدار است و بقینا یکی از معدود ضعفهای آن در بخش بازیگری نقش پنجعلی است. اگر بین مردم نظر خواهی شود که بین بازیگران سریال باید حتما یکنفر را حذف کنیم ، شک نکنید بین نقشهای اصلی نقش پنجعلی را انتخاب میکنند . تز تقای خمسه خواهش میکنیم دیگر زیر بار این نقش نروید حقیقتا بدجوری تو ذوق مروم میخورد.مثلا وقتی داریم با دقت به حرفها و باز بازیگران فیلم نگاه میکنیم یکدفعه پنجعلی یک کلمه بیربط آدم را شوک زده میکند و همه نوچ نوچ میکنند.
من هم مووفقم که این نقش در شان و مقام آقای خمسه نیست. شاید بچه های کوچک با دیدن پایتخت یک تا سه جمله ( ناهار نخوردم ) را مدتی ورد زبانشان کردند ولی یک سوال از استاد خمسه دارم. به نظر شما که یک عمر تجربه کمدین را در سابقه خود دارید، چه طنزی در یک پیرمردی میبینید که آنطور راه برود و برای اینکه بیاد تماشاچی بیاندازد که من هم هستم بگوید : ناهار نخوردم ؟ یا در یک قسمت ۴۰ دقیقه فقط سکسکه کند ؟ آنهم در یک سریال پنجگانه و حداقل بیست قسمت به بالا ؟ بدون کوچکترین نغییر در راه رفتن و حرف زدن ؟ شما کمدین هستید آیا وقتی این نقش را به شما دادند هیچ نظری ندادید ؟
از طرفداران قدیمی آقای خمسه هستم و تمامی فیلمهای استاد را دیده و آرشیو کرده ام و میخواهم به عنوان یک طرفدار کمی از ایشان انتقاد کنم. آقای خمسه، شما یک کمدین صاحب سبک هستید و بهتر میدانید که یک نقش بسیار راحت و کمرنگ مثل بابانجعلی را میشد به یک هنرور آماتور داد که آنطور راه برود و در کل یک سریال چند قسمتی جند دقیقه دیالوگ تکراری ( ناهار نخوردم ) را اجرا کند . شما استاد کمدین هستید و از شما بعید بود که در یک سریال پرطرفدار کم طرفدارترین نقش را بازی کردید. به خاطر احترام و دیدن نقشهای بیاد ماندنی مثل دو نفر و نصفی و جیب برها به بهشت نمیروند و مهریه بی بی و ...که در ذهن بینندگان مانده مردم قطعا از شما در تلوزیون و کوچه بازار انتقاد نخواهند کرد ولی به عنوان یک تماشاگر و طرفدار شما راست میگویم که نقش پنجعلی و طرز راه رفتن و حرف زدنش سوهانی است بر اعصاب تماشا گران یک سریال موفق و شاید از معدود نقاط ضعف آن. خواهش میکنیم این نقش را از پرونده پربار و موفق خود حذف کرده و یک نقش بهتر و پر رنگ تری را قبول کنید.اگر در فضای مجازی در باره ضعف و انتقادات به سریال پایتخت پنج چرخی بزنید متوجه میشوید که بیشترین انتقادات از بودن یک پیرمرد اعصاب خورد کن به نام پنجعلی است که ظاهرا یک نقش تحمیل شده به سریال است که کمترین نقش در داستان فیلم ندارد و فقط باید باشد که کمی از وقت فیلم را بکشد.یکروز وقت بگذارید و پایتخت پنج و نقش خود را با دقت بررسی کنید، آیا کوچکترین طنزی در آن میبینید ؟ قدر خود را بیشتر بدانید و این نقش در شان شما نیست .
زشت ترین نقش برای یک طناز با تجربه. حیف تز آنهمه تجربه که ارزان فروحتید.پنجعلی بدترین نقشی بود که قبول کردند
ماهها منتظر پخش پایتخت پنج بودیم تا در ایام عید باز هم این سریال کمی شادی و سرگرمی به منازل بیاورد متاسفانه پایتخت پنج بدجوری به برجک ما زد ! و شاهد یک سریال سردر گم و خسته کننده بودیم که با اتلاف وقت و پرگویی های چند بازیگر اصلی مثل نقی و همسر و خواهرش دقایق و ساعات زیادی از مردم گرفت و میشود گفت در جمع میلیونها ساعت از مردم ایران را گرفت و بقولی وقت کشی کرد. تا قسمتهای آخر که فیلم پر بود از نواقص داستانی و فنی و بازیگری ، و چند قسمت آخر هم که رامبو بازی نقی و نمایش جنگ با داعش دست و پا چلفتی و خنگ که مغلوب دو نفر غیر نظامی شدند، زحمات بجه های مدافعین حرم را نادیده و کم اثر کرد. از استاد خمسه متفجب هستیم که چرا انقدر خود را ارزان فروختند ؟! یک نقش بسیار ضعیف را قبول کردند که هر شهروند عادی هم میتوانست آنرا بازی کند ( زشت راه برود و با ظاهری ژولیده چند جمله همیشگی بگوید و غذا بخورد و بخوابد )!! از ایشان بعید بود. بازیگران بسیار زیاد شدند و همین مسئله باعث شده داستان بسیار کند و کشدار پیش برود ! چه اصراری به وجود چهار پنج بازیگر است وقتی که هیچ تاثیری در کل داستان و ماجراهایش ندارند ؟ نه دیالوگی میگویند و نه اجازه دارند با بازی خودی نشان دهند. از یاد نبریم که پایتخت به خاطر همان ساده گیهای یک خانواده شهرستانی و مسافرتها با یک کامیون و اتفاقهای بامزه در جاده و یا در همان محیط گرم و دوست داشتنی یک شهر کوچک بود که انقدر موفق بود ولی الان آنقدر زیاد شدند که برای مسافرت باید در چند کوپه قطار جا شوند و همگی در یک خانه و دور هم نمیتوانند جمع شوند. ( پایتخت یک تا ۳ را بیاد بیاورید ). وقتی تعداد بازیگران که احتمالا به خاطر برخی مسائل مثل سفارش شدن و یا حتی رودروایسی به سریال تحمیل شدند دیگر خانواده نمیتوانند در یک خانه دور هم جمع شوند.ضربه بزرگی به فیلم زدند. اگر همینطور پیش برود سال به سال ضعیف و ضعیفتر خواهد شد.
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
عین القضات همدانی زندگینامه عین القضات همدانی عارف و شاعر قرن ششم هجری

تاریخ تولد: سال ۴۹۲ هجری قمری

محل تولد: همدان، ایران

حرفه: حکیم، نویسنده، شاعر، مفسر قرآن، محدث و فقیه

مدت عمر: ۳۳ سال

درگذشت: در ششم جمادی‌الثانی سال ۵۲۵ هجری قمری

ادامه
اسماعیل محرابی بیوگرافی اسماعیل محرابی؛ بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۵ فروردین ۱۳۲۳

محل تولد: تنکابن، مازندران

حرفه: بازیگر سینما و تلویزیون

شروع فعالیت: ۱۳۴۵ تاکنون

تحصیلات: لیسانس تئاتر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش