جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۲:۰۹ - ۲۳ اسفند ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۲۰۵۶۷۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

گفتگو با اشکان خطیبی و همسرش آناهیتا درگاهی

اشکان خطیبی و همسرش,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
اشکان خطیبی هنرمندی چند بعدی است و در این سه دهه فعالیت حرفه ایش در هنر، تجارب مختلفی را آزموده است. مجری گری، بازیگری، کارگردانی، مدیریت سینما، تهیه و تولید و خوانندگی از جمله این فعالیت ها محسوب می شوند.

اشکان خطیبی هنرمندی چند بعدی است و در این سه دهه فعالیت حرفه ایش در هنر، تجارب مختلفی را آزموده است. مجری گری، بازیگری، کارگردانی، مدیریت سینما، تهیه و تولید و خوانندگی از جمله این فعالیت ها محسوب می شوند. شاید دلیل عمده چنین تجاربی از سوی خطیبی روحیه تجربه گرا و جستجوگرش است. دوران کاری خطیبی را می توان به چند دوره تقسیم کرد:

 

در دوران اول کاریش خطیبی به بازی توأمان در تئاتر و سینما و تلویزیون پرداخت و زیاد در چشم و تیتر خبرها نبود و آرام و پیوسته کارش را انجام می داد. در دوره دوم فعالیتش که با بازگشت محمد رحمانیان از کانادا همراه شد، خطیبی به جزیی از ارکان موفقیت های نمایش های رحمانیان بدل شد؛ در این نمایش ها که بیشتر رنگ و بوی تجاری شدن گرفت، اشکان خطیبی به عنوان مدیر تولید می کوشید شرایط مناسب اجرا را فراهم کند. خطیبی بعدتر با قبول مدیریت پردیس چارسو وارد فاز جدیدی از فعالیت های حرفه ایش شد. اشکان در آثار متفاوتی مثل «قاعده تصادف»، «بچه های نسبتا بد»، «سینمانیمکت»، «ترانه های محلی» و «خدای کشتار» حضور داشته است.

 

آناهیتا درگاهی همسر اشکان، بازیگر، نقاش و تهیه کننده دارای مدرک کارشناسی ارشد نقاشی از دانشگاه هنر تهران است. این هنرمند مستعد و جوان تئاتر در سال های اخیر دوران موفقی را در کارش سپری می کند و با بازی در فیلم جنایی «آخرین بار کی سحرو دیدی؟» به کارگردانی فرزاد موتمن و نمایش های «در انتظار آدلف» به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی و «سه خواهر» به کارگردانی محمد حسن معجونی، هنر بازیگریش را نشان داده است. وی تاکنون چندین نمایشگاه انفرادی نقاشی برپا کرده است.

 

اشکان خطیبی و همسرش در روزهایی مهمان گفتگوی ما بودند که به واسطه شرایط بیرونی جامعه، چندان قبراق و سرحال نبودند اما به تدریج با داغ شدن گفتگو، شرایط تغییر کرد و گفتگو با اشکان خطیبی آرام و درونگرا و آناهیتا درگاهی برونگرا و پر انرژی و احساساتی، جذاب و گرم شد. ویژگی اصلی هر دوی اینها در این گفتگو، صداقت و راستی به جای تعارفات بیهوده بود!

 

ابتدای گفتگو را با یکی شدن بعد از ازدواج آغاز کنیم. خانم درگاهی! به نظر شما زندگی متاهلی بهتر است یا زندگی مجردی؟ کدامیک را بیشتر می پسندید؟

- درگاهی: هر کدام ویژگی های خاص خودش را دارد ولی زندگی متأهلی مسئولیت های مخصوص به خودش را دارد؛ البته پرسیدن این سوال مقداری دیر است برای این که یک سال از ازدواج من و اشکان گذشته است!

 

از شیرینی اش بگویید. زندگی متأهلی شیرین تر است یا زندگی مجردی؟

- درگاهی: من یک شوهر بسیار روشنفکر و آدم حسابی دارم و بنابراین دیگر به دوران مجردیم فکر نمی کنم و از وقتی که با اشکان ازدواج کرده ام حالم خوب است. کلی حرف با او دارم و هر کاری به من پیشنهاد می شود درباره اش با اشکان صحبت می کنم و حرف های مشترک زیادی با هم داریم. اشکان گوش های شنوایی برای شنیدن حرف هایم دارد.

 

... پس داشتن حرف مشترک بین زن و شوهر را باید یکی از علل دوام زندگی مشترک بدانیم.

- درگاهی: من هم این را قبول دارم و اگر یک بار دیگر به دنیا بیایم، همین رویه را در بحث انتخاب درست همسر دنبال می کنم.

 

آقای خطیبی! شما هم وارد بحث شوید و درباره مزایای مجردی و متاهلی بگویید.

- خطیبی: من اصولا آدم تجرد نیستم؛ ممکن است زندگی مجردی لحظات خوشی موقتی زیادی نسبت به زندگی روتین زناشویی داشته باشد اما آن چیزی که به عنوان سعادت و خوشی مداوم تعریف شده در زندگی متآهلی خودش را نشان می دهد. انسان ها قبل از ازدواج موجودات ناقصی هستند و این ازدواج است که باعث تکامل آنها است.

 

آیا این یک مانیفست است؟ یعنی می توان گفت که همه آدم ها با ازدواج امل می شوند؟

- خطیبی: منظورم بیشتر ناظر بر شریک زندگی است. به عنوان آدمی که دلش می خواهد به سعادت برسد معتقدم از طریق انفرادی نمی توان به آن رسید و این نیاز آدمی است که شریکی داشته باشد که در کنارش هم به تکامل برسد و هم به آرامش.

 

... از این منظر آیا می توان ازدواج سفید که این روزها در جامعه و بین برخی از هنرمندان باب شده را توجیه کرد؟

- خطیبی: اصلا نمی دانم چه الگویی در ایران جواب می دهد و چه جواب نمی دهد و بهتر است وارد مباحث کلان جامعه شناسی نشوم.

 

- درگاهی: من به شدت فمینیست هستم و ترجیح می دهم راجع به این قضیه صحبت نکنم.

 

... یعنی فکر می کنید ازدواج سفید ویژگی های ضد زن دارد؟

- درگاهی: وقتی دو نفر به هم علاقه مند هستند باید این مسئله در دراز مدت ادامه داشته باشد و نه فقط در یک مدت کوتاه. ازدواج سفید چند معنی دارد و از آن سوء تعبیر و سوء استفاده های زیادی می شود. وجود زن در جهان هستی، مقدس است و مردان باید قدردان هر آن چیزی باشند که زن زندگی شان برای شان انجام می دهد.

 

آیا سوء تعبیر از ازدواج سفید را افراد سنتی انجام می دهند؟

- درگاهی: دوست ندارم زیاد وارد این قضیه بشوم چون ممکن است حجم سوء تعبیرها بیشتر و بیشتر شود.

 

- خطیبی: اول تعبیرت را از ازدواج سفید به من بگو تا من نظرم را بیان کنم.

 

این که زن و مردی بدون ازدواج رسمی مدتی در کنار هم زندگی کنند و ببینند می توانند با هم به تفاهم برسند و در ادامه ازدواج کنند یا نه.

- خطیبی: فکر نمی کنم این رویه را عرف اجتماعی در ایران قبول کند. البته موافقم که ازدواج سفید در ایران وجود دارد ولی مسئله اینجاست که فارغ از غلبه نوعی مدرنیته ظاهری در زندگی ایرانیان همچنان عرف ایرانیان این نوع زندگی را قبول ندارد.

 

- درگاهی: به نظرم معاشرت کردن قبل از ازدواج چیز خوبی است و خوشبختانه در سال های اخیر جا افتاده است و باعث شناخت بیشتر آدم ها می شود.

 

- خطیبی: درست است اما من فکر می کنم کلیت قضیه ازدواج سفید خیلی چرک شده است؛ شاید به دلیل همان سوء استفاده ها و سوء تعبیرها.

 

اشکان خطیبی و همسرش,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

خاصیت ما ایرانی هاست که هر پدیده اجتماعی را از فرط استفاده نادرست به چرکی و بن بست می رسانیم.

- خطیبی: البته فقط خاصیت ما ایرانی ها نیست، این تابع عصری است که ما در آن زندگی می کنیم. در روزگار ما این قدر تعابیر مختلف درباره ارتباطات جوانان با مسائل جنسی مخلوط شده که بسیاری از مفاهیم را از تعریف واقعی اش دور کرده است. بنابراین من ترجیح می دهم به سنت ها و عرف جامعه پایبند بمانم.

 

- درگاهی: زن ملعبه نیست. حضور زن در جهان هستی، مقدس است و باید تا می توانیم این مفهوم را به جامعه گوشزد کنیم.

 

خانم درگاهی! درباره جنس فمینیسمی که به آن اعتقاد دارید صحبت کنید.

- درگاهی: تعریفم خاص خودم است. من به احترام به زنی که بتواند در جامعه فعالیت داشته باشد و بتواند طوری زندگی کند که محتاج کسی نباشد؛ معتقدم. نکته مثبت همین است.

 

آیا بعد از ازدواج استقلال مالی تان را حفظ کردید؟ مخارج زندگی را چطور تامین می کنید؟ به صورت پنجاه - پنجاه یا منطبق با عرف؟

- درگاهی: بله! فکر می کنم این مسائل خصوصی است و نباید با حرف زدن درباره آن پیش جامعه الگوی لازم الاجرا گذاشت. باید به خواسته های زنان احترام گذاشت و اجازه داد این خود زوج ها باشند که درباره زندگی شان تصمیم بگیرند.

 

- خطیبی: منظورم از استقلال فردی در زندگی مشترک این است که هر یک از طرفین منبع درآمدی خود را داشته باشند و خودشان باشند که درباره اداره زندگی تصمیم بگیرند.

 

به هر حال منطبق با همان عرف، استقلال مالی داشتن زنان به مذاق خیلی از مردان خوش نمی آید؟

- خطیبی: چون دوست ندارند همسرشان به لحاظ مالی از آنها بی نیاز باشد و این نیز خود می تواند ریشه در مسائل روانشناختی - جامعه شناختی داشته باشد.

 

خانم درگاهی! چقدر تحت تاثیر افکار همسرتان هستید؟

- درگاهی: قبل از این که با اشکان آشنا بشوم فعالیت های هنریم را انجام می دادم. اشکان هنرمندی است که در عرصه های مختلف فعالیت می کند. بازیگری تنها استعدادش نیست و خصیصه خوب اشکان این است که پشت سر کسی حرف نمی زند و دنبال شوآف نیست و سرش توی کار خودش است و زندگی اش را می کند و به همین دلیل در زندگی من تاثیرگذار است.

 

آقای خطیبی! در این سال ها در عرصه های مختلف هنری فعالیت کرده اید، دلیل این رویکرد روحیه تنوع طلبی تان است یا حس کمال گرایی؟

- خطیبی: کمال گرایی تضادی با نوع طلبی ندارد. عرصه هایی که من در این چند ساله در آنها فعالیت داشته ام، عرصه های مرتبطی با هم هستند. حتی شغل مدیریتی که در پردیس چارسو داشتم بستگی نزدیک با سینما و هنر دارد. ممکن است پرداختن به برخی از این عرصه ها کمی من را از راهم منحرف کرده باشد اما تنوع طلبی من بر بستری ثابت است.

 

بعد از این که مدیریت پردیس چارسو را قبول کردید، کت و شلوارپوش شدید و با موهای کوتاه دیده می شدید، در حالی که در گذشته ظاهرتان خیلی متفاوت تر بود.

- خطیبی: من جوان ترین مدیر سینمایی بودم و در یک مقطع دو ساله یک پردیس سینمایی ناشناخته در مکانی نه چندان مطلوب را جزو سه پردیس مطرح تهران کردم و تنها مدیری بودم که در برخی از روزها با لباس غیررسمی هم سر کار می رفتم.

 

... اما ظاهرتان همیشه مرتب و رسمی بود.

- خطیبی: زیاد به این قضیه فکر نکرده ام که هدف گذاری شده به آن بپردازم و به نظرم اتفاقی بوده است و ناشی از ناخودآگاهی که همه ما داریم.

 

خانم درگاهی! خیلی ها منتظر بودند که شما را با اکران «آخرین بار کی سحرو دیدی؟» در سینما ببینند اما به نظر می آید بازیگر بدشانسی باشید چون فیلم تان دو سال بعد از تولید هنوز اکران نشده.

- درگاهی: یکی از دلایلی که سینما را زیاد دوست ندارم همین اکران نشدن و یا دیر اکران شدن فیلم ها است. به هر حال بازیگر وقتی کاری انجام می دهد دلش می خواهد بازخورد مخاطب را بسنجد و این اکران های دیرهنگام حس و حال را از بازیگر می گیرد.

 

... به خصوص که اگر فیلم اکران می شد بیشتر شما را در سینما می دیدیم.

- درگاهی: در بحث اکران تهیه کننده و نوع عملکردش مهم است. فیلم با اکران شدن در معرض نظرات مختلف قرار می گیرد و همه دوست دارند نتیجه زحمات شان را ببینند. چند ماه قبل «داستان سیاوش» را بازی کردم و امسال چهار پیشنهاد بازی در سینما داشتم که قبول شان نکردم. البته من خیلی دغدغه بازی در سینما ندارم و دوستدارم نقش دلخواهم را بازی کنم.

 

اشکان خطیبی و همسرش,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

نقش دلخواه شما چه ویژگی هایی دارد؟

- درگاهی: نقشی که خصیصه های متفاوتی داشته باشد که تابع مود یا شرایط روحیم در آن مقطع است، مثلا الان با اجرای تئاتر حالم خوب است.

 

در نمایش «در انتظار آدلف» در کنار اشکان خطیبی بازی می کردید که نقش «وینسنت» یک مرد عصبانی را بازی می کرد؟ آیا اشکان در زندگی عادی هم عصبانی می شود؟

- درگاهی: اشکان اصلا اهل عصبانیت نیست و تا به حال صدایش بالا نرفته است. «وینسنت» اصولا یک مرد وحشی است.

 

آیا اشکان خطیبی اهل سورپرایز کردن است؟

- درگاهی: بله، کار اصلیش همین است.

 

چه کارهایی انجام می دهد؟

- درگاهی: اولین سورپرایز اشکان شیوه خواستگاری کردنش بود. آخرین سورپرایزش مربوط به نمایش «ده سال تنهایی بود» که مدت ها مشغول نوشتن این متن بود و نقشی درخشان را برای من نوشت!

 

دوست دارید در سینما هم مثل تئاتر با هم همبازی بشوید؟

- خطیبی: چند پیشنهاد داشتیم که قبول شان نکردیم.

 

به چه دلیل قبول نکردید؟

- خطیبی: هنوز آمادگی بازی در سینما را پیدا نکرده ایم و میانه ام با سینمای این روزها خوب نیست. الان از فضای سینمای ایران بیزار شده ام.

 

خانم درگاهی! بهترین هدیه ای که اشکان به شما داده چه هدیه ای بوده است؟

- درگاهی: اشکان هدیه های خوب زیادی به من داده است. بهترین هدیه اش همان نمایشنامه ای بود که برایم نوشت.

 

اوقات فراغت را چگونه می گذرانید؟

- خطیبی: فیلم می بینیم، سفر می رویم و ورزش می کنیم.

 

- درگاهی: علاوه بر این تفریحات، نقاشی می کنم.

 

برای تعطیلات نوروز چه برنامه ای دارید؟

- درگاهی: عید نوروز امسال برای دیدن خانواده اشکان به خارج از کشور می رویم و بعد از بازگشت از سفر هم فقط کار و کار و کار.

 

- خطیبی: برای یک سال آینده کلی پروژه کاری تعریف شده داریم که باید عملیاتی شان کنیم.

 

آیا هنوز رسیدن عید خوشحال تان می کند؟

- خطیبی: آمدن عید و تحویل سال احساس خوبی به آدم می دهد و درست مثل به دنیا آمدن یک بچه است؛ پر از هیجان و نوزایی.

 

- درگاهی: هر سال، رسیدن سال نو برایم تبعات خاص خودش را دارد، چون سال تحویل است و روحیات آدمی را هم دستخوش تحول می کند.

 

ماهنامه دنیای زنان/ احمد محمد اسماعیلی

 

 

bartarinha.ir
  • 26
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش