شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۸:۳۴ - ۲۱ فروردین ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۱۰۲۸۲۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

نظر پنه‌لوپه کروز درباره اصغر فرهادی

پنه‌لوپه کروز,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
قبل از شروع گفت‌وگو وضعیت مشخص می‌شود؛ «لطفا سؤال شخصی نپرسید». این را کاترینا بایوناس، مدیر برنامه‌های پنه‌لوپه کروز، می‌گوید.

به گزارش شرق به نقل از مجله «اِل»، عجیب است! چطور می‌شود از بازیگری که سال ٢٠١٤ از سوی مجله «اسکیره» به‌عنوان جذاب‌ترین هنرپیشه دنیا برگزیده شده، سؤال شخصی نپرسید؟ چطور می‌شود درباره خاویر باردم، همسر پنه‌لوپه که با هم یکی از عاشقانه‌ترین زوج‌های هنری دنیا را تشکیل داده‌اند، نپرسید؟ اصلا چه‌ شده که پنه‌لوپه‌ کروز این شرط را برای خبرنگاران مختلف می‌گذارد که در گفت‌و‌گوها از او سؤال شخصی نپرسند؟ زندگی برای این هنرپیشه لاتین در سن ٤٣ سالگی متفاوت شده است؛ او حتی از دنیای هالیوود هم فاصله گرفته و نزدیک مرزهای خداحافظی از دنیای سینما و دور از فرش قرمز معروف سینمای آمریکا، تصمیم به اداره زندگی‌اش گرفته است.

 

پنه‌لوپه حالا فقط فیلم‌هایی را بازی می‌کند که قلبش به او دستور می‌دهد و حاضر نیست هر سناریویی را بپذیرد. با همین سخت‌گیری‌ها بوده که در نقش دوناتلا ورساچه بازی کرده است؛ در سریال «داستان جنایی آمریکایی» که از ژانویه امسال سری جدیدش به نمایش درآمده است. او با وسواس زیادی بازی در فیلم «پابلو دوست‌داشتنی» (اسکوبار) را پذیرفته و کنار خاویر باردم بازی کرده است؛ فیلمی که روایت‌گر زندگی پابلو اسکوبار است (باردم در آن فیلم نقش مافیایی را بازی می‌کند و پنه‌لوپه هم نقش خبرنگاری را ایفا می‌کند که عاشق او می‌شود). سرانجام هم که پنه‌لوپه تصمیم گرفت در آخرین فیلم سینمایی‌اش در «تودوس لو سابن» (همه می‌دانند) اثر تازه اصغر فرهادی، کارگردان مستعد ایرانی که فیلم خاطره‌انگیز «جدایی...» را ساخته است، کار کند؛ فیلمی که او دوباره کنار خاویر باردم بازی می‌کند: «نوع زندگی امروزی‌ام باعث شده بیش از گذشته به نقش‌هایی که قرار است بازی کنم، فکر کنم. وقتی آدم بداند بعد از فیلم‌برداری و شب که به خانه می‌رسد زندگی آرام و باثباتی انتظارش را می‌کشد، می‌تواند با فراغ بال بیشتری در نقش‌هایش فرو برود».

 

پنه‌لوپه حرف‌هایش را با این جملات شروع می‌کند و در ادامه می‌گوید: «زمانی فکر می‌کردم باید از تجربیات شخصی‌ای که به دست می‌آورم در نقش‌هایی که بازی می‌کنم، استفاده کنم. این‌طوری همه‌چیز را با هم قاطی می‌کردم. حالا اما برای خودم حدومرز تعیین کرده‌ام؛ یک طرف دنیای خیالی و فیلم است و طرف دیگر واقعیت. وقتی سر فیلم‌برداری هستم تمام توانم را به‌ کار می‌گیرم ولی به‌محض اینکه کار فیلم‌برداری تمام می‌شود، به زندگی طبیعی خودم برمی‌گردم».

 

پنه‌لوپه حالا دل‌مشغولی دیگری هم دارد؛ فرزندانش: «باید مواظب بچه‌هایم باشم و از آنها مراقبت کنم. آنها درخواستی ندارند که در معرض دید رسانه‌های مختلف باشند».

 

پنه‌لوپه، لونا و لئوناردوی چهار و هفت ساله را دارد که تحول زیادی در زندگی‌اش به وجود آورده‌اند: «من آدمی هستم که نگران همه‌چیز می‌شوم. حالا این نگرانی متوجه خودم است و برایش هم دلایل روشنی دارم. مثل هر مادر دیگری هر تصمیمی که قرار است در زندگی‌ام بگیرم، با حضور فرزندانم ارتباط مستقیمی دارد. دیگر در هر فیلمی نمی‌توانم بازی کنم و فیلم‌هایم را با فکر‌کردن به فرزندانم انتخاب می‌کنم: اینکه مکان و زمان فیلم‌برداری کجا باشد و چقدر زمان ببرد. ضمن اینکه دیگر نمی‌توانم هر نقشی را بازی کنم و هر پیامی را به مخاطب بدهم. حالا دیگر مسئولیت دارم».

 

با این‌حال، وقتی هنرپیشه باشی، خیلی ساده نیست هر صحنه‌ای را بازی نکنی. در «پابلو دوست‌داشتنی» به‌ نظر می‌رسد فیلم‌برداری بعضی از صحنه‌ها به دلیل هیجان و احساسات زیادی که در آن وجود داشته، کار سختی است. خاویر باردم برای بهتر فرو‌رفتن در نقشش مجبور شده از پروتزهای مصنوعی استفاده کند تا صورتش را زمخت‌تر نشان دهد. حالا چه اتفاقی می‌افتد وقتی به مرد زندگی کروز چهره و زندگی تبهکارانه‌ای می‌دهند؟ «بعضی وقت‌ها به خودم می‌گفتم اگر بتوانیم از بعضی از صحنه‌های این فیلم با موفقیت عبور کنیم، کار مهمی کرده‌ایم».

 

«پابلو دوست‌داشتنی» تنها فیلم پنه‌لوپه با باردم نیست. این دو در فیلم «همه می‌دانند» اصغر فرهادی هم دوباره کنار هم قرار گرفته‌اند؛ طوری که انگار دیگر برای پنه‌لوپه بازی‌کردن کنار خاویر راحت‌تر شده است: «راستش را بخواهید نمی‌توانم بگویم بازی‌کردن کنار خاویر ساده‌تر یا سخت‌تر از بازی‌کردن کنار بقیه هنرپیشه‌هاست. برای من فرقی نمی‌کند. زمان فیلم‌برداری همان اضطراب و نگرانی همیشگی را دارم، درست مثل این است که می‌خواهم اولین فیلم سینمایی‌ام را بازی کنم. وقتی آدم سراغ این شغل می‌آید، مدام با چیزهای جدید روبه‌رو می‌شود. به‌هر‌‌حال همین قدر که این حرفه می‌تواند تعادلت را به هم بریزد، می‌تواند مهیج هم باشد».

 

پنه‌لوپه با‌این‌حال هنوز هم صحنه‌هایی را بازی می‌کند که آدم را نگران سلامتی‌اش می‌کند؛ در همین فیلم «همه می‌دانند» اصغر فرهادی، کار به جایی می‌کشد که مجبور می‌شوند برای پنه‌لوپه آمبولانس خبر کنند چون او در آستانه بیهوش‌شدن بود. خودش نمی‌خواهد زیاد به این موضوع بپردازد ولی برای کارش دلیل مشخصی دارد: «اصغر انسان فوق‌العاده‌ای است. آدم دلش می‌خواهد دل‌و‌جانش را برای او بگذارد. بعضی وقت‌ها حتی از دل‌ و‌ جان هم بیشتر ... ».

 

وودی‌ آلن که در «ویکی کریستانا بارسلونا» با پنه‌لوپه کار کرده، درباره‌اش می‌گوید: «نمی‌توانم از روبه‌رو به او نگاه کنم چون بسیار شکننده است».

 

پدرو آلمودار که پنه‌لوپه او را «عمو پدرو» خطاب می‌کند، هم درباره این هنرپیشه می‌گوید: «پنه‌لوپه آدمی بسیار احساسی است. او خوش‌شانس است که شغلی را برگزیده که می‌تواند صحنه‌های بسیار بدیعی را برای یک شخصیت عادی به وجود بیاورد. اگر نخواهیم بگوییم بیش از اندازه رنج می‌کشد، باید بگوییم رنج بسیار زیادی را تحمل می‌کند».

 

حالا آیا به خاطر همین احساسات زیاد و شکننده‌بودنش است که تصمیم گرفته به کشور محل تولدش برگردد؟ «اسپانیا را دوست دارم. مادرید را دوست دارم. در خیابان مردم خیلی خوش‌رو و خون‌گرم هستند. در لس‌آنجلس وقتی مجبور می‌شوی همه مسیر را با ماشین بروی، بین تو و شخصیت‌ها فاصله زیادی می‌افتد».

 

او برای اصرار بازی‌کردن در شهر مادرید یا اسپانیا دلایل خاصی دارد. احتمالا به خاطر همین دلایل است که اصغر فرهادی هم آخرین اثرش را در اسپانیا فیلم‌برداری کرده تا این هنرپیشه را در فیلم داشته باشد. پنه‌لوپه نیاز زیادی دارد تا کنار انکارنا، مادر و الگوی زندگی‌اش باشد؛ زنی قوی و خودساخته که در یکی از محله‌های مادرید آرایشگاه و سالن زیبایی دارد. دیگر دلیلی که پنه‌لوپه را وابسته به مادرید کرده، حضور خواهرش مونیکا است اما این هنرپیشه می‌گوید دلایل دیگری هم دارد: «به خاطر دوستانم هم هست. من ارتباطم را با دوستان ١٤ ‌سالگی‌ام هنوز حفظ کرده‌ام!».

 

بازگشت به اسپانیا برای او شبیه به بازگشت به اصل خویش است؛ درست مثل اینکه یک جنگجو پس از مدت‌ها ماجراجویی فرصتی برای استراحت‌کردن به دست می‌آورد. پنه‌لوپه اتفاقا خیلی زود و در سن ١٦‌ سالگی کارش را با بازی در تلویزیون و سینمای اسپانیا شروع کرد. اوایل دهه ٢٠٠٠ بود که او راهی هالیوود و تبدیل به یک ستاره بین‌المللی شد. او در فیلم‌های زیادی که با بودجه‌های هنگفتی ساخته می‌شدند، بازی کرد تا اینکه داستان عاشقانه‌اش با تام کروز به وجود آمد؛ با‌این‌حال عشق به اسپانیا برای او بالاتر از بقیه عشق‌هایش بود و این آلمودار بود که پنه‌لوپه را «نجات» داد. پدرو برای بازی در فیلم «بازگشت» که سال ٢٠٠٦ اکران شد، پنه‌لوپه را دوباره احیا کرد. سال ٢٠٠٩، وودی‌ آلن او را در فیلم «ویکی کریستانا بارسلونا»، اسپانیایی‌ترین فیلم این کارگردان مشهور، بازی داد که برایش اسکار بهترین نقش دوم را به همراه داشت. چه خوش‌یمن بود اسپانیا! در زمان فیلم‌برداری او با خاویر باردم آشنا شد که سال ٢٠١٠ با هم ازدواج کردند. چرخه با تولد فرزندان این دو کامل شد تا ارتباط پنه‌لوپه با کشور، خانواده و اصالتش استحکام بیشتری داشته باشد.

 

 

  • 17
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش