دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۷:۳۱ - ۰۸ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۱۹۰۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

پاسخ به یک پرسش ٤٠ ساله

چه کسی ناصر ملک‌مطیعی را ممنوع‌الکار کرد؟

ناصر ملک‌مطیعی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

روز گذشته در هیاهوی مرثیه‌سرایی سلبریتی‌ها و غر زدن‌ها و تسلیت‌ها و به اصطلاح «کی بود کی بود من نبودم» گویی‌های مدیران و سیاست‌گذاران امروز و دیروز درباره زنده یاد ناصر ملک‌مطیعی؛ پست‌های اینستاگرامی و توییتری بهرام رادان و ترانه علیدوستی مثل بمب صدا کرد. این دو ستاره محبوب سینما درخواست کرده بودند تا فرصت هست و عزایی دیگر از راه نرسیده، مدیران فرهنگی آستین بالا زده و هر کاری ازشان برمی‌آید برای بازگشت بهروز وثوقی به ایران انجام دهند.

 

کجایی قیصر؟

تا همین چند روز پیش بهروز وثوقی یکی از «اسمشو نبر»‌های این مرز و بوم بود. ستاره مهمترین فیلم‌های جریان موسوم به موج نو که در تمام سال‌های اخیر در رسانه‌های رسمی نامش از تاریخ سینمای ایران حذف شده بود. این بازیگر اما بعد از مرگ ناصر ملک‌مطیعی دیگر ستاره دوران گذشته از سایه برون آمد و در قاب رسانه‌ها قرار گرفت.

وقتی در مراسم تشییع پیکر ناصر ملک‌مطیعی پیام و صدای بهروز وثوقی پخش شد، می‌شد حدس زد این اتفاق آغاز حضور رسانه‌ای این اسطوره سینما خواهد بود.

 

اتفاقی که خیلی زود با پست‌های اینستاگرامی بهرام رادان و ترانه علیدوستی تعبیر شد و بهرام رادان ضمن اعلام این خبر که «در وزارت ارشاد قبلی با مدیران این وزارتخانه دیدارهایی داشتیم تا ترتیبی اتخاذ شود این بازیگر پیشکسوت به ایران بازگردد» نوشت: «پخش صدای بهروزخان وثوقی در مراسم خاکسپاری پیکر عالیجناب ملک‌مطیعی از طرفی خوشحالم کرد و از طرفی غمگین، من که افتخار آشنایی و هم‌صحبتی با قیصر سینمای ایران را داشته و دارم، همیشه از بابت عدم حضور چنین جواهری با گنجینه تجربه‌ای غنی در وطنی متعلق به همه مردم ایران، افسرده و ناراحتم.»

 

رادان در ادامه برای نخستین‌بار از تلاش‌هایش در این زمینه گفت: در دوران تصدی مدیریت قبلی ارشاد با کسب اجازه از خود بهروز خان بارها به دیدار مسئولان مربوطه رفتم تا ترتیبی دهند جناب وثوقی برای تجدید دیدار با سرزمین مادری‌شان به ایران تشریف بیاورند.

 

ترانه علیدوستی نیز با انتشار توییتی خواستار بازگرداندن بهروز وثوقی به ایران شد. علیدوستی در این توییت با ابراز تأسف برای تلاش‌هایی که می‌شد برای ناصر ملک‌مطیعی انجام داد، نوشت که هنوز برای بازگرداندن بهروز وثوقی برای کسانی که عاشقانه دوستش دارند، فرصت هست. ترانه نوشت: زمان امان نداد بیش از این برای کسی که بخشی از هویت ملی فرهنگیمون بود، بیشتر تلاش کنیم. هر چند که نمی‌دانم دیگر می‌شد چه کرد. اما برای کنار گذاشتن خصومت با بهروز وثوقی، برای بازگرداندنش به کشور پیش آنها که عاشقانه دوستش دارند، هنوز فرصت هست. مثل خیلی‌های دیگر!

 

چپ و راست در یک جبهه

رسانه‌های رسمی و مجازی در روزهای اخیر راز این موضوع را که چرا ما ایرانی‌ها را مرده‌پرست می‌خوانند، فاش کرده‌اند. رسانه‌هایی که اول تا آخرشان را مرثیه‌خوانی و البته ستایش‌نامه‌های گاه اغراق شده درباره زنده‌یاد ملک‌مطیعی پر کرده است. بخش مهمتر ماجرا اما جایی است که بزرگان و تصمیم‌سازان امور همگی بلااستثنا علیه ممنوعیت‌هایی که بر این بازیگر فقید روا داشته شد گفته و نوشته و اعتراض کرده‌اند و جریانی را که باعث حذف این چهره شناخته شده از سینمای ایران شده زیر سوال برده‌اند.

 

غافل از این‌که اگر واقعا چنین اجماعی علیه محدودیت و ممنوعیت در دولتمردان این سرزمین وجود داشته  و دارد، پس راز این همه ممنوع‌الفعالیتی و ممنوع‌التصویری و ممنوع‌الحضوری و ممنوع‌الورودی که وجود دارد، چیست و امثال ناصرخان ملک‌مطیعی را چه کسانی ممنوع کردند و به جایی رساندند که فقط و فقط مرگ پایان‌بخش ٤٠‌سال سکوتش شد.

 

علیه محدودیت

جایزه بحث‌انگیزترین و تناقض‌آمیزترین موضعگیری در داستان درگذشت ناصرخان ملک‌مطیعی را می‌توان به صداوسیما داد. رسانه‌ای که همین چند ماه پیش دو برنامه‌ای را که با ملک‌مطیعی گفت‌وگو کرده بودند را از آنتن پایین کشید، اما با درگذشت ناصرخان در بخش خبری‌اش رزومه کاری‌اش را نشان داد. این تناقض را در پیام‌های دیگر مسئولان و مدیران نیز دیدیم. انگار نه انگار که این مدیران و تصمیم‌سازان در ٤٠‌سال گذشته مصدر امور گوناگونی بوده‌اند و اتفاقا در این مدت کمترین واکنشی به ممنوع‌الفعالیتی ملک‌مطیعی و بازیگرانی چون فردین، وثوقی و البته فروزان و پوری بنایی نشان نداده بودند.

 

اما با اعلام درگذشت ناصرخان؛ سیل اعتراض‌ها به ممنوعیت حضور چهل‌ساله او در فضای مجازی جاری شد.

محمدعلی ابطحی، معاون رئیس‌جمهوری دولت اصلاحات که حداقل هشت‌سال از ٤٠‌سال ممنوعیت کاری ملک‌مطیعی در دوره ایشان بوده، نوشته: آرامی، صبوری و ایران‌دوستی ملک‌مطیعی کم‌نظیر بود. کسانی که بی‌مهری در حق هنرمندان این کشور روا می‌دارند، بی‌مهری به مردم ایران می‌کنند. دلم سوخت. هم برای پرواز کردن یک پیشکسوت هنری، هم برای بی‌مهری‌هایی که به‌خصوص در این اواخر دید.

 

هشت‌سال دیگر از ٤٠‌سال هم در دوره دکتر احمدی‌نژاد بوده است. دکتر در مورد این قضیه نوشته: برای سیستم خوب نیست که وقتی توده‌های مردم به شخصی یا هنرمندی ابراز علاقه می‌کنند، نزد متولیان و اصحاب قدرت مغضوب و مطرود باشد و بالعکس.

 

احمد خمینی هم درگذشت ناصر ملک‌مطیعی را تسلیت گفته است. محمود صادقی، نماینده مجلس نیز نوشته: من یک احساس نوستالژیک نسبت به او دارم. گاه فیلم‌هایش را می‌دیدم. فیلم‌هایی که او بازی می‌کرد، محبوب بود. آن فیلم‌ها نوعا عرصه جدال «مرد» و «نامرد» بود؛ مرد مظهر لوطی‌گری و مرام و مردانگی و نامرد مظهر ناجوانمردی و زشتی و پلشتی و نزول‌خواری و خیانت. ماهیت ارزش‌هایی که در این فیلم‌ها ترویج می‌شد، تضادی با نظام ارزشی جامعه نداشت.

 

عزت‌الله ضرغامی، رئیس سابق صداوسیما درباره ممنوع‌التصویری بازیگران قبل از انقلاب گفته است: سیاست‌های سینمایی ١٠‌سال اول انقلاب به نوعی ریل‌گذاری برای آینده شد. این‌که کدام بازیگران ممنوع و کدام یک باید مجاز باشند. هرگز تحت ضابطه نیامد و مدیران بعدی مثل من مقهور آن شدند.

 

زیباکلام از عشق و مهر نوه ١٠ساله‌اش به ملک‌مطیعی نوشته و آن را دلیلی بر شکست سیاست‌های فرهنگی خوانده است.

 

راهی که باید رفت

هنرمندان در تکریم ناصر ملک‌مطیعی سنگ تمام گذاشتند و بسیاری در فضای مجازی و بسیاری دیگر در رسانه‌های رسمی از شخصیت و کار ناصرخان گفتند. در این بین اما شاید بشود گفت ترانه علیدوستی آینده‌نگرانه‌ترین نگاه را به این قضیه داشت و از فرداها نوشت. فردایی که دوباره مرگ عزیزی دیگر، عقده‌گشایی‌های دیگری را در رسانه‌ها باعث خواهد شد.

 

آیا مسئولانی که در روزهای اخیر به مصداق «کی بود کی بود من نبودم» تقصیر ممنوعیت‌ها را گردن دست‌های پشت پرده انداخته و حساب خود و دوره مدیریت خودشان را از دیگران جدا کردند، بهتر نیست حالا که توجهات به این قضیه جلب شده اگر کاری از آنها برمی‌آید برای ممنوع‌های فعلی به انجام رسانند؟ بهتر نیست دوران ممنوع‌الورودی هنرمندانی دیگر را نقطه پایان بگذارند؟ آیا دوباره فقدان عزیزی دیگر بهانه‌ای خواهد شد برای شکایت و اعتراض به سیاست‌هایی که با هر متر و معیاری خود مدیران معترض هم بازوی اعمال آنها بوده‌اند؟!

 

روایتی دیگر

وقتی سید فخرالدین انوار به معاونت سینمایی رفت و سید محمد بهشتی راهی بنیاد سینمایی فارابی شد؛ انوار و بهشتی در این دوره فضایی جدید در سینما ایجاد کردند و ریل‌گذاری متفاوتی از گذشتگان در پیش گرفتند. مسیر جدید به‌صورت مشخص به سینمای هنری و معناگرا بها می‌داد و بدیهی بود که چهره‌های پرمخاطبی همچون ملک‌مطیعی و فردین که برآمده از سینمای بدنه بودند امکان ادامه فعالیت در این فضا را پیدا نمی‌کردند. نتیجه این شد که فردین به کار فرش‌فروشی پرداخت و به‌دور از سینما فوت کرد. ملک‌مطیعی نیز گوشه انزوا کشیده شد.

 

محمد بهشتی در مصاحبه‌ای که مجله پنجره داشته است چنین می‌گوید: این جماعت (بازیگران چهره سینمای پیش از انقلاب) توبه کردند و ما هم پذیرفتیم که در ایران بمانند و کار کنند؛ اما بعد دیدیم مگر می‌شود مخاطب سینما تک‌تک فیلم‌های قبلی را از یاد ببرد؟ به همین خاطر مجبور شدیم تمام مصادیق سینمای قبل از انقلاب را پاک‌کنیم و درنهایت تصمیم این شد که این افراد کار نکنند.

 

روایتی از آن روزها

عبدالمجید معادیخواه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت وگویی که سال ٩٢ با سایت خبری خبرآنلاین داشت، روایت جالبی دارد: آن زمان یک دعوای مفصلی بر سر اکران فیلم برزخی‌ها به وجود آمد؛ که از آقای مخملباف در آن شرکت داشتند و علیه من موضع می‌گرفتند تا آقای مسیح مهاجری..  این مساله خودش یک پرونده ‌است که جنجال زیادی درست کرد به همه‌جا ازجمله مجلس هم کشید.

 

بسیجی هم علیه بنده راه افتاد که بخشی‌ از آن در مطبوعات آن دوران هست. هم مطبوعاتی که آقای خاتمی اداره می‌کردند، مثل کیهان به ما می‌تاختند و هم امثال آقای مخملباف فریاد وا اسلاما سر می‌دادند. در آن هیاهو هیچ‌کس نیامد ببیند که اصلاً داستان فیلم برزخی‌ها چیست.

 

 معادیخواه در آن زمان به دو دلیل از اکران فیلم حمایت می‌کند. نخست به دلیل محتوای فیلم که اعلام همکاری بازیگران سرشناس سینمای پیش از انقلاب با مردم و انقلاب اسلامی بود، دلیل دوم هم حفظ حرمت امضای وزیری بود که به تهیه‌کننده مجوز ساخت این فیلم را داده بود و تهیه‌کننده به اعتبار این امضا ده میلیون تومان سرمایه‌گذاری کرده بود.

 

معادیخواه روایتی هم از جلسه‌ای که با رئیس جمهور وقت، حضرت آیت الله خامنه‌ای داشته است ارائه می‌دهد. او می‌گوید که ایشان را در جریان مسئله قراردادم و فشارها را هم توضیح دادم. نظر ایشان این بود که به‌صرف حضور یک بازیگر در فیلم نباید جلوی اکران آن گرفته شود و اگر فیلم اشکالی ازنظر محتوایی ندارد می‌تواند اکران داشته باشد.

 

مهدی کلهر در گفت‌وگویی با ماهنامه سینما رسانه گفت: روزی که ما جلوی فیلم برزخی‌ها را گرفتیم، وزیر وقت که آقای معادیخواه بود رفت پیش حضرت آقا که آن زمان رئیس‌جمهور بودند. با من تماس گرفت و گفت: آقای خامنه‌ای می‌گویند به دلیل بازی کردن فردین نباید جلوی فیلم گرفته شود. اگر فیلم اشکالی دارد؛ اشکالش را برطرف کنید و فیلم را نشان بدهید. بازی کردن فردین اشکالی ندارد!

 

پولاد امین

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 13
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۱۰
غیر قابل انتشار: ۱۱
جدیدترین
قدیمی ترین
چپها اونزمان افراط کردند و حالا هم دچار تفریط شدند. چقدر اعتماد به آنها خطاست
فرقی نمیکنه قبل یا بعداز انقلاب باشی فقط در قلب مردم باید بود ناصر ملک مطیعی تو قلب ایرانیا بود
سلام به همه نمی دانم چه تفاوتی بین فردین و ملک مطیعی با داود رشیدی و دیگران بود و هست که بعضیها به بزرگ سینمای ایران بدل می شوند و بعضی ها طرد می شوند . به نظر من باید بین هنر مندانی که در ایران ماندند و زمان جنگ و مشکلات را نیز در کنار مردم بودند و درک کردند با دیگران که از ایران فرار کردند و دنبال .... رفتند.. تفاوت قائل شد و باید برای آنان که در وطن ماندند احترام بیشتری قائل شد .
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش