دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۴
۱۶:۰۱ - ۲۶ شهریور ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۶۰۷۵۷۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

علی ضیاء: دغدغه ای برای مقایسه شدن با دیگران را ندارم

علی ضیاء,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
خیلی خوب است که من با آن‌ها مقایسه شوم اما دغدغه مقایسه شدن با آن‌ها را ندارم؛ راستش را بخواهید حتی به آن‌ها فکر هم نمی‌کنم.

به گزارش صبا، «فرمول یک» را روی آنتن دارد؛ برنامه‌ای عصرگاهی که به گفته خودش به شرط مقبولیت در بین مخاطبان، تا پایان امسال ادامه خواهد داشت؛ علی ضیاء، تهیه‌کننده و مجری برنامه عصرگاهی شبکه یک سیما که می‌گوید، در حال انجام کار خودم هستم، معیارهای نقش خودم را دنبال می‌کنم و با ایده‌ها و فکر خودم جلو می‌روم. با ضیا‌ء درخصوص ویژگی‌های این برنامه و تهیه‌کنندگی و اجرای توأمان به گفت‌وگو نشستیم که متن کامل این گپ‌وگفت پیش روی شماست.

 

بسیاری از مجریان خاصه آن‌هایی که در رده بالاتری نسبت به سایر مجریان تلویزیون قرار دارند، اغلب مایلند خودشان تهیه‌کنندگی برنامه‌ای که اجرا می‌کنند را بر عهده بگیرند، باتوجه به این‌که شما هم قبلا تجربه تهیه‌کنندگی داشته‌اید.

 

می‌توان این طور برداشت کرد که تهیه یک برنامه(«فرمول یک») به‌لحاظ آزادی عملی که در اختیار مجری قرار می‌دهد دارای اهمیت است؟

زمانی که در شبکه سه حضور داشتم پس از «ویتامین۳» در همه برنامه‌هایی که تولید کردیم، تهیه‌کننده بودم؛ بنابراین تهیه‌کنندگی در «فرمول یک» برای من تجربه جدیدی محسوب نمی‌شود؛ البته که به‌عنوان مثال در برنامه «ویتامین۳» لطف عزیزان گروهمان باعث شده بود در بیشتر تصمیم‌گیری‌ها در کنار تهیه‌کننده قرار بگیرم؛ اما فکر نمی‌کنم اگر الان تهیه‌کننده هستم صرفا به‌دلیل مقوله تصمیم‌گیری است، نه.

 

بعد از برنامه «ویتامین۳» که دو کار را انجام دادیم («امشب»، «نبش جنت‌آباد» و «بعضیا») که هنوز هم به آن برنامه‌ها تعلق خاطر دارم و فکر می‌کنم اگر رسالتی داشته باشم، ساختن و ادامه «بعضیا» است که زحمات زیادی برای آن کشیدیم و فرم زیبایی هم داشت.) تصور می‌کنم وقتی بستر تهیه‌کنندگی برای یک مجری فراهم می‌شود، اتفاقا کار را برای او دشوارتر می‌کند؛ تو باید به ظاهر، اجرا، کلام، رفتار و سوالات فکر کنی و از طرفی به آیتم‌ها، معاشرت‌ها، سفارش مدیران، لغو شدن حضور مهمان‌ها و هر اتفاق دیگری، که تهیه‌کننده باید به آن‌ها بیندیشد.

 

من با همه این دشواری‌ها، فضای تهیه‌کنندگی را دوست دارم؛ سایر دوستان من هم که وارد فضای تهیه‌کنندگی شده‌اند و شده بودند قطعا نگاه مختص به خود را دارند اما من برای این‌که نگاه و تاثیر خودم را در برنامه بیشتر کنم تهیه‌کنندگی نکرده‌ام بلکه فکر می‌کنم شیوه مدیریتی صحیح، نکته‌ای است که باید دقت زیادی به آن کرد؛ شما می‌توانی نظری بدهی و به آن هم عمل شود اما با یک سیستم مدیریتی اشتباه این نظر هم خراب می‌شود. شیوه مدیریتی یکپارچه، یگانه و صحیح می‌تواند در همه برنامه‌ها کارگشا باشد؛ آنچه من را برای تهیه‌کنندگی مجاب می‌کند این است که یک سیستم مدیریتی یکپارچه و عقلانی در فضای برنامه‌ام داشته باشم.

 

با این حساب می‌توان بحث مالی را هم به قضیه اضافه کرد؛ چرا که تهیه‌کنندگی به‌مثابه یک حاشیه امن محسوب می‌شود، آن هم برای مجری که هیچ ضمانتی برای فعالیت دائمی او در طی سال وجود ندارد.

 

این موضوع را درمورد مجریانی که خودتان هم به آن اشاره کردید(مجریان رده بالا) نمی‌توانم بپذیرم؛ بنابراین مطلب دیگری را به این موضوع اضافه می‌کنم، زمانی که یک مجری، تهیه‌کننده می‌شود آن هم در سطحی که راجع به آن صحبت می‌کنیم، اتفاقا تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد که اگر جایی برای خرج وجود دارد، هزینه کند؛ به این علت که درنهایت منِ نوعی درآمدم را از خارج سازمان کسب می‌کنم و این درآمد نسبت به عایدی من از سازمان بیشتر است و چون من از بابت آن درآمد خیالم آسوده است خیلی راحت برای برنامه هزینه‌ می‌کنم، کار انجام می‌دهم و درنهایت دغدغه‌ای که این برنامه برای من آورده‌ای داشته باشد را ندارم، بلکه دغدغه من بیشتر ساختن یک برنامه خوب است.

 

در چند سال اخیر عمده برنامه‌های تلویزیونی گفت‌وگومحور هستند و قالب تاک‌شو را برای برنامه انتخاب می‌کنند؛ حضور یک مهمان که اغلب هم تکراری است و گفت‌وگو با او؛ از طرفی با حضور همین مهمان‌ها و در همین گفت‌وگوها کمتر شاهد جریان‌سازی هستیم؛

 

به‌عنوان نمونه برنامه‌ای مثل «کوله‌پشتی» یا «ماه عسل» که جزو پربیننده‌ترین برنامه‌های گفت‌وگومحور هستند هم در بعضی از قسمت‌ها، در خاطر مخاطب ماندگارند؛ تا چه زمانی قصد دارید با این قالب پیش بروید؟ «فرمول یک» هم بنا دارد جریان‌ساز باشد؟

تا آخر دنیا و تا زمانی که آدم‌ها روی کره زمین وجود دارند، نیازمند گفت‌وگو با یکدیگر هستند؛ شیوه صحیح برقراری ارتباط گفت‌وگو است و تا وقتی که گفت‌و گو کنیم، زندگی جریان دارد؛ درنتیجه مشکل ما این است که مونولوگ می‌گوییم، درصورتی‌که دیالوگ(گفت‌و‌گو) نجات‌بخش است؛

 

تا زمانی که فکرش را بکنید چنین برنامه‌هایی در کل دنیا و در تلویزیون ما وجود خواهند داشت؛ مدل و شیوه گفت‌وگو است که مخاطب خود را انتخاب می‌کند یعنی ما می‌توانیم به تعداد تمام مجریانی که در تلویزیون وجود دارند(که احتمالا تعدادشان۴۰۰، ۵۰۰ یا ۱۰۰۰ نفر است و من دقیق نمی‌دانم) با یک فرد شیوه گفت‌وگو داشته باشیم و با همان فرد مدل و شیوه گفت‌وگویی را رقم بزنیم که تا به حال کسی این کار را نکرده است. هر کسی از دریچه نگاه خود، دغدغه آن فرد را بیان می‌کند؛ ممکن است به تعداد مجریان و تهیه‌کنندگان برنامه‌ها، رویکرد متفاوت برای پرداختن به موضوعات وجود داشته باشد. بنابراین یک موضوع واحد می‌تواند رویکردهای متفاوت و فراوانی داشته باشد.

 

ممکن است مدل نگاه من به یک موضوع با نحوه نگرش آقای فردوسی‌پور متفاوت باشد(این مثال را به‌دلیل این‌که ویدئویی از مهمان ورزشی برنامه ما در «نود» پخش شد، می‌زنم)؛ من یک سوال ورزشی را با رویکردی اجتماعی مطرح می‌کنم و آقای فردوسی‌پور با رویکرد بسیار حرفه‌ای ورزشی؛ دغدغه این را ندارم که چه چیزی خوب است و چه کسی بهتر! وظیفه من این است که کارم را براساس معیارهای اخلاقی خودم انجام دهم؛ قائدتاً من هم یک‌سری مخاطب دارم یا پیدا می‌کنم که برنامه را خواهند دید؛ درنهایت این‌که همه برنامه‌ها و گفت‌وگوها تاثیرگذار باشند و تمام گفت‌وگوهای یک برنامه روتین و زنده، اتفاقی را در ذهن مخاطب به جا بگذارد غیرممکن است؛

 

مگر همه برنامه‌های مجریان خودمان و جهان و به یاد می‌مانند؟ مگر تمام اجراهای خانم اِلِن(که اکثر برنامه‌ها کپی بازی‌های ایشان است و انگار این خانم معیار تمام برنامه‌ها هستند) در جامعه خودشان خیلی تاثیرگذار بوده است؟ در جامعه ما هم همین‌طور است؛ باید دقیقا به این نقطه برسیم که مردم همیشه تلویزیونشان روشن نیست، برنامه‌هایشان را انتخاب می‌کنند و می‌بینند، به این معنی که مثلا بعد از ظهرها انتخاب شده، شبکه یک و «فرمول یک» را می‌بینند؛ بنابراین این اتفاق ممکن است برای سایر برنامه‌ها که شاید سطح تلاششان در مدل برنامه‌سازی کمتر است نیفتد که در این صورت دچار آسیب شده است، چراکه دیده نمی‌شوند.

 

اگر بخواهیم درخصوص زمان پخش برنامه صحبت کنیم شاید بسیاری به این موضوع قائلند که علی‌ ضیاء مجری شب نیست و برعکس برای یک برنامه صبحگاهی و نیمروزی مناسب است؛ چقدر این تفکیک و دسته‌بندی را می‌پذیرید؟ فکر می‌کنید «فرمول یک» در باکس عصرگاهی شبکه یک تا چه اندازه بر نحوه اجرای شما تاثیرگذار است؟

زمان برنامه، مسئله مهمی است؛ من قبلا معتقد بودم که تمام ساعات می‌توانند جزو ساعات پیک برنامه‌سازی باشند؛ اما الان که مردم به هر شکل درگیری‌های خاص خودشان را دارند، تلویزیون را هم انتخاب‌شده می‌بینند، زمان می‌تواند خیلی مهم باشد؛ البته که ما هم‌اکنون در حال تلاش برای یک برنامه عصرگاهی هستیم اما احساسم بر این است که قطعا در یک زمان شبانه هم می‌شود برنامه‌ای را روی آنتن برد البته با فرمی متفاوت و مجزا از این فرمی که در حال حاضر می‌بینید(البته بعد از طراحی مناسب و مطرح کردن با مدیران)؛ توجه داشته باشید که به یک برنامه روتین شبانه فکر نمی‌کنم بلکه برنامه‌ای برای دو شب پخش در هفته و نه بیشتر؛ حسن پخش «فرمول یک» در عصر و به‌عنوان یک برنامه عصرگاهی این است که ما هر روز در کنار مردم هستیم.

 

وقتی حرف از مجریان نمره‌یک مرد تلویزیون می‌شود در کنار نام چند نفر که بیشتر مردم در قدرت و تبحر آن‌ها هم‌عقیده هستند(رضا رشیدپور، محمدرضا شهیدی‌فر، فرزاد حسنی و احسان علیخانی) نام علی ضیاء هم دیده می‌شود؛ کمااین‌که در برنامه «سه ستاره» با انتخاب مردم، از شما به‌عنوان مجری برتر تقدیر شد؛ هم‌اکنون هم خودتان را جزو مجریان بزرگ تلویزیون و هم‌ردیف با نمره‌یک‌های اجرا می‌دانید؟

درخصوص این موضوع مردم باید نظر بدهند؛ من خیلی دغدغه چنین اتفاقی را ندارم، کار خود را می‌کنم؛ قطعا می‌دانم در چه سطحی قرار دارم؛ قطعا می‌دانم جزو درجه‌یک‌های تلویزیون هستم اما به آن بزرگواران فکر نمی‌کنم؛ در کنار این که حداقل به اندازه ۶-۵سال با آن‌ها اختلاف سنی داریم.

 

من برای یک نسل و فضای دیگری هستم؛ این‌که با یک نسل از خودم پیش‌رو‌تر مقایسه می‌شوم اتفاق بسیار خوبی است و خیلی دلپذیر است اما توجه داشته باشید که در حال انجام کار خودم هستم، معیارهای نقش خودم را دنبال می‌کنم، با ایده‌ها و فکر خودم جلو می‌روم؛ وقتی ۸-۷سال از عمر اجرای آن عزیزان گذشته بود من وارد عرصه اجرا در تلویزیون شدم؛ نتیجه خیلی خوب است که من با آن‌ها مقایسه شوم اما دغدغه مقایسه شدن با آن‌ها را ندارم؛ راستش را بخواهید حتی به آن‌ها فکر هم نمی‌کنم.

 

به‌عنوان سوال پایانی در ادامه تغییراتی در «فرمول» خواهیم دید؟ این برنامه تا چه زمانی روی آنتن خواهد بود؟

بله، از ابتدای مهر تا ۷آذر که در ماه محرم و صفر هستیم، یک فضا را انتخاب کرده‌ایم؛ از آذرماه تا شب یلدا یک‌سری تغییرات دیگر و بعد از شب یلدا نیز فرم دیگری را برای کار پیش‌بینی کرده‌ایم؛ در تلاشیم اگر این برنامه مورد قبول مخاطبان واقع شده باشد تا انتهای سال روی آنتن باشیم؛ عمدتا این طور است که ما ۷-۶ماه از سال برنامه داریم و ۷-۶ماه دیگر نه؛ این که مداوم روی آنتن باشیم، وجود ندارد.

 

لی‌لا سلمانی

 

 

  • 15
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش