پنجشنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۳
۱۰:۵۰ - ۲۷ خرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۳۰۷۲۳۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

گفت‌وگو با کارگردان «ما همه باهم هستیم» درباره حواشی این فیلم

کمال تبریزی: سخنان فراستی نخ‌نما، کهنه و تکراری شده است

کمال تبریزی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
کمال تبریزی معتقد است که بسیاری از مخالفان فیلم «ما همه باهم هستیم» مانع پیشرفت سینمای ایران و کسب تجربیات جدید در این حوزه هستند، او همچنین در واکنش به صحبت‌های فراستی درباره فیلم جدیدش، تاکید کرد که نقدهای او نخ نما، کهنه و تکراری شده است.

به گزارش خبرآنلاین، این روزها فیلم سینمایی «ما همه باهم هستیم» به کارگردانی کمال تبریزی روی پرده سینماهای کشور رفته است، فیلمی کمدی که داستانی نو و جدید را در قالبی تازه در سینمای ایران روایت می‌کند.

فیلمی پربازیگر که خیلی زود با حواشی بسیاری همراه شد و مخالفان آن هم در مقاطع مختلف به این حواشی دامن زدند، از سرمایهگذاری گرفته تا حضور بازیگران مطرح سینمای ایران. اتفاقی که تبریزی معتقد است از جانب کسانی رخ می‌دهد که تمایلی به پیشرفت سینمای ایران ندارند. 

به همین مناسبت کمال تبریزی کارگردان باسابقه سینمای ایران مهمان خبرآنلاین بود و درباره این اتفاقات به گفت‌وگو پرداخت.

این روزها حرف درباره فیلم شما و خود شما بسیار است، یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که درباره فیلم «ما همه باهم هستیم» مطرح می‌شود، سرمایه‌ای است که زمینه تولید این فیلم را به وجود آورده است.  در واقع اوضاع درباره شما رو به راه بود، فیلمسازی و سریال‌سازی خود را دنبال می‌کردید، فعالیت‌های صنفی‌تان را انجام می‌دادید، چه علتی داشت که وارد پروژه‌ای شوید که بحث سرمایه‌اش این میزان برای شما حاشیه داشته باشد تا جایی که آقای فراستی در میز نقد برنامه «هفت» به جای نقد فیلم به نقد سرمایه این پروژه بپردازد.

کمال تبریزی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

من درباره سرمایه‌گذار فیلم صحبت‌هایی کردم و همه هم نظر من را درباره او می‌دانند، آقای میرکریمی هم طی روزهای آتی درباره او صحبت خواهد کرد، در مورد برنامه «هفت» من برنامه را پس از پخش دیدم، وقتی نگاه کردم خیلی تعجب کردم، چون سرمایه‌گذار قبل از فیلم ما خیلی فعالیت‌های دیگری را انجام داد و با تلویزیون هم همکاری‌های زیادی داشته است، آن وقت تلویزیون در یکی از برنامه‌های خود این آدم را به چالش می‌کشد و این سوال را مطرح می‌کند که سرمایه‌اش را از کجا آورده است.

این مسئله تعجب‌آور است، حس آدم این است که واقعا تلویزیون ما می‌خواهد به هر قیمتی هم که شده سینما را لگدمال کند و بگوید بد است، من فقط این استنباط را درباره برنامه‌های سینمایی تلویزیون می‌کنم که خیلی اسفناک و بد است، چرا باید در حوزه فرهنگ این هماهنگی وجود نداشته باشد؟ من نمی‌گویم چالش نباشد، اما از بین بردن و نابود کردن نباید باشد.

از طرف دیگر سینما هنر گرانی است، مانند کتاب نوشتن و نقاشی کردن نیست. سینما به همین دلیل است که هنر هفتم نام دارد، چون از همه هنرهای پیشین استفاده می‌کند و بزرگ است، در همه دنیا گران‌ترین هنری که وجود دارد سینماست. اما در کشور ما وقتی بخواهیم کمی ماجرا را تغییر دهیم و در حوزه تکنیکی و اجرایی قوی‌تر عمل کنیم با اعتراض رو به رو می‌شویم. من اخیرا توییتی را خواندم که فکر می‌کنم از اهالی رسانه بود و خیلی درست هم درباره سینما نظر داده بود، مضمون توییت به این شرح بود: «هزینه مالی یک برج در سعادت آباد حدود ۲۴۰ میلیارد تومان است و برآورد هزینه مالی سینمای ایران در طول یک سال حدود همین میزان یا حتی کمتر است.»

ما الان در این مملکت زندگی می‌کنیم که ساخت یک برج مساوی است با هزینه فعالیت تمامی دست اندرکاران سینمای ایران، آن وقت باید دید که به چه دلیل این میزان هزینه هم زیر ذره‌بین می‌رود و مدام درباره آن صحبت می‌کنند، البته من نمی‌گویم که اینطور نباید باشد.

خودتان پاسخی برای این اتفاق در نظر دارید؟

من فکر می‌کنم برخی دوست ندارند سینما رشد کند، دوست ندارند تنوع در سینما باشد و دوست ندارند که تجربیات تازه در سینما به وجود بیاید. به فرمولی دست پیدا کردند به خصوص در سینمای طنز که به قول آقای میرکریمی ۸۰درصد آن دستمزد بازیگر و ۲۰درصد دستمزد سایر عوامل است، مبلغ مشخصی هم دارند و فیلم هم در مدت کوتاهی ساخته می‌شود و خیلی زود روی پرده می‌رود، مردم هم استقبال می‌کنند و شروع به پول درآوردن می‌کنند. این فرمول برای خیلی‌ها منافع زیادی دارد و سودآوری آن غیرقابل مقایسه با سرمایه‌گذاری در صنایع و رشته‌های دیگر است.

الان فیلم‌های «سرخپوست» و «شبی که ماه کامل شد» با هزینه‌هایی نزدیک به هزینه فیلم ما ساخته شدند، یا فیلم «متری شیش و نیم». این دست فیلم‌ها هزینه غیرمعمول دارند اما جزییات هزینه را در فیلم می‌بینیم، از جمله تعداد بازیگران، صحنه‌پردازی، دکورها، هزینه جلوه‌های بصری و میدانی، طراحی لباس، فیلمبرداری و... آن دو فیلم دیگر روی پرده کمدی نیستند اما فیلم ما کمدی است و به همین دلیل بیشتر باید مورد تخطئه و انتقاد قرار بگیرد، اگر فیلمی در حوزه سینمای طنز قرار بگیرد و سروشکل داشته باشد و برای آن هزینه شده باشد آن فرمولی که گفتیم را تحت الشعاع قرار می‌دهد.

پس به نظر شما کسانی که توجهات را به سمت فیلم‌هایی چون «ما همه باهم هستیم» جلب می کنند، کسانی هستند که الگوی خودشان به خطر می‌افتد؟

من فکر می‌کنم اینطور است و دست‌هایی در کار است که جلوی رشد سینما را بگیرند، در مورد تلویزیون مطمئن هستم که همینطور است. تلویزیون تقریبا تا به الان هیچ برنامه‌ای تولید نکرده است که بخواهد سر به تن سینما باشد، من خیلی از منتقدانی که سرشناس هستند و با حضور در برنامه‌های تلویزیونی از آن تریبون برای بیان نظراتشان استفاده می‌کنند، گلایه‌مند هستم. همه می‌دانند که وقتی وارد تلویزیون می‌شوید به هر حال کنترل می‌شوید و آنچه که نباید را حذف می‌کنند و شما هم به عنوان کسی که آنجا هستید با محدودیت‌هایی همراه می‌شوید.

به نظرم تلویزیون جایی برای فراستی است، او می‌آید و اینطور که می‌بینیم صحبت می‌کند، از نظرم ام‌الفساد حوزه منتقدان است و مشکلاتی از این دست دارد. اصلا نباید از دستش ناراحت شوید، او یک آدم ریشو نامحترمی است که نباید به او کاری داشت. اما من برای سایر منتقدان احترام زیادی قائل هستم چه از فیلم من تعریف کنند و چه علیه فیلم من تعریف کنند.

اما وقتی چنین شرایطی پیش می‌آید آن‌ها هم تحت الشعاع قرار می‌گیرند و سخنانشان مشکوک می‌شود. به نظرم ما می‌توانیم در فضایی مانند کافه خبر بنشینیم باهم درباره فیلم صحبت کنیم، منتقدان بپرسند و من پاسخ دهم. دلیلی هم ندارد که همیشه وقتی فیلمی نقد می‌شود، چند منتقد درباره آن فقط صحبت کنند، چه اشکالی دارد سازنده اثر هم حضور داشته باشد؟ یا هر کس دیگری، چون می‌خواهیم راجع به اجزای فیلم صحبت کنیم، چرا ترس داریم از اینکه با منتقدان رو در رو صحبت کنیم؟ خیلی هم خوب است و نتایج خوبی هم دارد.

من با منتقدی که مطمئن هستم منتقد به معنای درست است، وقتی صحبت کنم روی هم تاثیر می‌گذاریم و نتیجه آن صحبت، استنباط درستی از فیلم را منعکس می‎کند و بقیه هم می‌توانند از آن استفاده کنند.

البته آقای فراستی هم هر زمانی بخواهند می‌توانند در اینجا صحبت کنند و پاسخ دهند، همانطور که تلویزیون هم می تواند چنین فضایی را در اختیار شما قرار دهد.

البته به نظرم الان به آقای فراستی تذکرات لازم را دادند و با ملاحظه بیشتری نسبت به گذشته صحبت می‌کند، اما الان هم که صحبت می‌کند به یک نقد نخ نما، کهنه و تکراری تبدیل شده است و دیگر چیزی به عنوان نقد فیلم از او نمی‌بینیم و تمام آنچه برای فیلم‌هایی که دوست ندارد تکرار می‌کند و تنها هم ۱۰ دقیقه نخست فیلم‌ها را تماشا می کند و سپس درباره کلیت فیلم هم صحبت می‌کند.

این آزاردهنده است و باعث می‌شود که خیلی‌ها روی گردان شوند، اگر یک روز آقای فراستی از فیلمی تعریف کرد باید کارگردان ببیند مشکل فیلمش چیست که آقای فراستی از آن تعریف کرده است و بالعکس.

بنابراین فکر می‌کنم حوزه سالم نقد را می‌توانیم خودمان تشکیل دهیم، به نظرم انجمن منتقدان بسیار به فکر سینمای ملی هستند. رویکرد سینمای ملی این است که ما چه فیلم‌هایی را باید برجسته کنیم؟ چه انواعی را باید در سینما داشته باشیم؟ چه تغییراتی در سینما را باید به فال نیک بگیریم و سعی کنیم قدم اولی که توسط افراد با تجربه یا جوانان برداشته می‌شود را نقاط درستش را تشخیص دهیم و مسیر را به درستی راهنمایی کنیم. منتقد مانند کسی است که در فضای تاریک نوری را می‌تابد و کار حساس و مهمی را انجام می‌دهد، بهتر است در حوزه‌های سالم‌تر حضور پیدا کنند تا بتوانیم به نتایج بهتری برسیم. واقعا من شخصا از تلویزیون ناامید هستم.

این مسئله هم الان به یادم افتاد، چرا برنامه‌ای مانند «هفت» باید پوستر همه فیلم‌های روی پرده را داشته باشد و تنها پوستر فیلم ما را نداشته باشد و اول برنامه هم بگویند که ما می‌خواستیم عدالت را برقرار کنیم، در حالیکه وقتی برنامه روی آنتن می‌رود معلوم است که عدالت به خرج نمی دهند، بین فیلم‌ها تبعیض قایل می‌شوند و از فیلمی که ممکن است به مذاقشان خوش بیاید پشت سر هم تیزر پخش می‌کنند و بقیه فیلم ها که با آن مخالف هستید را دچار دست انداز می‌کنند.

هماهنگی نداشتن تلویزیون با وزارت ارشاد قابل قبول نیست، همه فیلم‌ها پروانه نمایش گرفتند و به لحاظ قانونی باید نگاه یکسانی به همه فیلم‌ها داشت، وقتی این تحمل و توانایی برقراری تعادل وجود ندارد آرام آرام افراد از این فضا فاصله می‌گیرند، مانند خود من که تمایلی به حضور چنین برنامه‌هایی ندارم.

من همیشه گفتم که تلویزیون خانه من است، من از تلویزیون شروع کردم و از آنجا رشد کردم و هنوز هم آنجا را خانه خودم می‌دانم اما متاسفانه به دست ورثه‌ای افتاده است که درست رفتار نمی کنند.

  • 12
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش