دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۱:۴۵ - ۰۳ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۰۶۲۳
هنرهای تجسمی

مژده طباطبایی:

زمینه حضور کلکسیونرهای بین‌المللی را برای هنر ایران فراهم کنیم

اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی,مژده طباطبایی
 مژده طباطبایی معتقد است، گالری‌های ایران در شرایط موجود شهامت دارند، هزینه و انرژی می‌گذارند و با توان در آرت‌فرها بین‌المللی حضور پیدا می‌کنند و نام هنر ایران را در مجموعه‌های بزرگ هنری زنده نگه می‌دارند و خوش می‌درخشند.

به گزارش هنرآنلاین: مژده طباطبایی مدیر گالری مژده، که نقشی فعال و مستمر در حراجی‌های بین‌المللی دارد، سه حراج اخیر کریستیز خاورمیانه، ساتبیز و بونامز و نیز آرت دوبی را با هم مقایسه و نقاط قوت و ضعف مارکت هنر ایران را ارزیابی کرده است

 

ارزیابی‌تان از فروش بیست و دومین حراج کریستیز چه بود؟ فروش هنر ایران را چگونه دیدید؟

من در اکثر حراج‌های کریستیز دوبی حضور داشتم. در بیست و دومین حراج کریستیز ۱۶۳ اثر به نمایش درآمد که ۴۹ اثر آن به هنرمندان ایرانی اختصاص داشت، به این معنی که  ۳۰ درصد کل آثار متعلق به ایرانی‌ها بود و این خود یک افتخار ملی محسوب می‌شود؛ زیرا ما توانستیم در عرصه بین‌المللی حضور چشمگیری داشته باشیم و در زمینه‌های مختلف عکس، مجسمه و نقاشی از هنرمندان مختلف پیشکسوت و جوان و آن‌ها که در قید حیات نیستند، آثاری را در این حراج داشته باشیم. این اتفاق و رویداد مهمی است که ارزش ویژه‌ای در هنر تجسمی ایران دارد و می‌تواند آن را بیش از پیش در عرصه بین‌المللی مطرح کند. با وجود این که بعضی آثار در حراج کریستیز به فروش نرفت اما با این حال باز هم آثار هنرمندان ایرانی رکوردار فروش بودند که این مایه افتخار همه ماست. طبیعتا هر چه مارکت حراجی‌ها در جاهای مختلف دنیا داغ باشد و شور و هیاهو در مطبوعات خارجی و دنیای بین‌الملل بیشتر باشد، موجب رونق اقتصاد هنر در داخل کشور خواهد شد.

 

به نظرم حراج اخیر چند نقطه ضعف هم داشت: از جمله آن‌ها می‌توانم به تعداد زیاد آثار که در حراج عرضه شده بود اشاره کنم، همچنین در این حراج از ۳۲ هنرمند ایرانی ۴۹ اثر چکش خورد که به نظرم تعداد آثار ارائه شده از بعضی هنرمندان  زیاد بود برای مثال می‌توانم به تعداد آثار سیراک ملکونیان اشاره داشته باشم، در این دوره حراج هفت اثر از وی به تماشا گذاشته شد، با وجود آن که آثار ارائه شده یکی از یکی بهتر بود اما همین امر موجب می‌شود که مارکت آثار تضعیف شود زیرا که عموما هر چه تعداد آثار یک هنرمند در حراج کمتر باشد میل و رغبت مخاطب و خریدار برای داشتن آن اثر بیشتر می‌شود. البته  اگر از هنرمندانی چون زنده‌رودی، تناولی و یا مشیری که رکوردار مارکت هستند دو تا سه اثر هم در حراج ارائه شود مشکلی برای مارکت این هنرمندان بوجود نمی‌آید.

 

یکی از دلایلی که در بیست و دومین دوره حراج کریستیز بعضی آثار به فروش نرفت انتخاب نامناسب این آثار در کنار یکدیگر بود تعداد زیاد آثاری که در حراج کریستیز در یک شب چکش می‌خورد موجب می‌شود کلکسیونرها چه آنان که در حراج حضور دارند و یا آن‌ها که تلفنی کار می‌خرند، خسته شوند و از میزان هیجان آن‌ها کاسته شود؛ علی‌الخصوص که آثار هنرمندان ایران هم در انتها ارائه می‌شوند، به همین دلیل است که اغلب از اواسط حراج تعداد جمعیت حاضرین کاهش می‌یابد. این مسئله در حراج‌هایی چون ساتبیز و بونامز دیده نمی‌شود زیرا نصف آثار حراج کریستیز و یا یک سوم آن را چکش می‌زنند و آثار را کاملا غربال کرده‌اند و از هر هنرمند سعی کرده‌اند بهترین‌ها را به نمایش بگذارند، این مسئله‌ای  است که در حراج تهران نیز لحاظ شده اما در حراج کریستیز دوبی رعایت نمی‌شود.

 

اشکال دیگری که من در حراج کریستیز دیدم که مشکل تازه‌ای هم به شمار نمی‌آید این است که اغلب مخاطبان و خریداران آثار هنرمندان ایرانی را ایرانی‌ها تشکیل می‌دهند، به جز عده بسیار کمی. اصولا خریداران آثار هنرمندانی که مارکت بین‌المللی دارند ایرانی‌ها هستند که باید در این مورد کوشش شود تا رقابت بین خریداران افزایش یابد و کلکسیونرهای خارجی هم علاقمند شوند که در بین کلکسیون آثارشان، کارهایی از هنرمندان ایرانی وجود داشته باشد. ما در حراجی‌هایی مانند حراج تهران می‌بینیم کلکسیونرهای ایرانی که اغلب مقیم ایران هم هستند با شور و هیجان خاصی عمل می‌کنند و به همین دلیل است که هر دوره رکورد حراج تهران نسبت به سال قبل افزایش چشمگیری می‌یابد. این مجموعه‌داران خریدهای‌شان را اغلب در تهران انجام می‌دهند. البته در کشورهای دیگر هم کم و بیش سعی می‌کنند خریدهای خوبی انجام دهند تا مارکت را بر روی استاندارد خود حفظ کنند اما به خاطر مسائل مختلفی چون انتقال پول و مشکلات تحریم‌ها که هنوز حل نشده نمی‌توانند آن طور که در حراج تهران فعال‌اند عمل کنند و امکان خریدشان بسیار کمتر است زیرا بعضی حساب بین‌المللی ندارند و یا به خاطر مسائل و پیچیدگی‌هایی که وجود دارد وارد این داستان نمی‌شوند. علاوه بر این مبلغ پریمیومی وجود دارد که در حراجی‌های کریستیز، بونامز و ساتبیز بر روی اثر چکش خورده مجددا اضافه می‌شود که قیمت اثر را بالاتر می‌برد و این مسئله باعث می‌شود خریدار که در سالن حراج نشسته است در آن لحظه تمرکز لازم را برای خرید آن اثر نداشته باشد زیرا بر اساس دلار و پوند خرید می‌کنند و مسئله انتقال کار هم هست که این نیز می‌تواند موجب افت میزان فروش آثار در حراجی‌های بین‌المللی به خصوص در دوبی شود. بنابراین ما باید به جایی برسیم که مخاطبان آثار هنرمندان ایرانی تنها مجموعه‌داران ایرانی نباشند و مارکت بین‌المللی و جهانی شود. در مورد هنرمندان عرب و ترک نیز این مشکل وجود دارد اغلب کلکسیونرهای عرب و ترک  آثار هنرمندان کشور خود را خریداری می‌کنند به غیر از بعضی هنرمندان‌شان مانند بعلبکی که مارکت بین‌المللی دارند.

 

آیا ما توانستیم در بازار منطقه‌ای خریداران تازه‌ای برای هنر ایران بیابیم؟

من در حراج اخیر کریستیز در دبی، خریداران قدیم را کمتر دیدم، تعدادی خریداران گذشته یا حضور نداشتند و یا از پشت تلفن خریدشان را انجام می‌دادند اما در مقابل خریداران جدیدی به مجموعه اضافه شده بودند. به نظرم باید  بستر را برای این خریداران جدید آماده کرد و متوجه‌شان کرد که خرید آثار هنری در حراجی‌ها چه امتیازی دارد. درست است که من خود فروشنده این آثار در گالری‌ام هستم اما وقتی یک اثر رکوردار حراج است و در حراج عرضه شده برند آن حراج اعتبار اثر را چند برابر کرده و اهمیت آن را بیشتر از اثری که در داخل کشور از گالری‌دار یا مجموعه‌دار خریداری می‌شود، می‌کند. اثری که در حراج ارائه می‌شود شهرت جهانی می‌یابد زیرا از فیلتر آن عبور کرده است و کاری است که مورد تایید حراج است. ما باید تلاش کنیم که کلکسیونرهای بین‌المللی و غیر ایرانی شروع به خرید آثار ایرانی کنند و ضرورت خرید آثار هنرمندان ایرانی را در مجموعه‌شان احساس کنند. همین اتفاق نیز در مورد موزه‌های بین‌المللی هم باید بیفتد و به جایی برسند که جای خالی مجموعه‌هایی از هنرمندان ایرانی را حس کنند. با چاپ کتاب، مقالات متعدد در نشریه‌های بین‌المللی و سایت‌های بین‌المللی می‌توان در این زمینه تاثیرگذار بود.

 

آرت دوبی که هم زمان با کریستیز اخیر دایر بود، میزبان چندین گالری از ایران هم بود، ابتدا بفرمایید خود آرت دبی را چطور دیدید و ارزیابی‌تان از حضور گالری‌های ایرانی در آرت دبی چه بود؟

این رویداد هنری شامل دو بخش آثار مدرن و معاصر بود و ۹۴ گالری از ۴۳ کشور در آن شرکت کرده بودند. شش گالری اُ، محسن، خاک، زیرزمین دستان، آب/انبار و Ag گالری‌های معاصر و سه گالری شیرین، شهریور و آریا در حوزه مدرن آثار خود را ارائه دادند که این نیز اتفاق بسیار بزرگی برای ایران محسوب می‌شود زیرا در سال‌های گذشته معمولا دو گالری ایرانی در آرت دبی حضور داشتند اما در این دوره تعداد نه گالری از ایران شرکت کرده بودند که این نشان می‌دهد که آرت دبی به این نتیجه رسیده است که هنر ایران در منطقه قابل بحث است؛ بنابراین حضور چشمگیر و پررنگ‌تری از گالری‌های ایرانی را در این مجموعه شاهد بودیم. البته چیزی که در آرت‌فرها و اکسپوها اتفاق می‌افتد بیشتر نمایش، معرفی و پرزنت شدن است و بازخورد این اکسپوها را پس از اتمام آن می‌توان شاهد بود. چون من همراه با گالری مژده پیش از این در اکسپوهای بین‌المللی شرکت کرده بودم و دیدم که معمولا مخاطبان پس از اکسپوها به گالری‌ها مراجعه می‌کنند و کمتر پیش می‌آید که در زمان برگزاری اکسپو غرفه‌ها یا گالری‌ها شانس فروش آثار را داشته باشند و معمولا این فروش‌ها نیز پاسخ هزینه‌های کمرشکن حضور آن‌ها در اکسپوها را نمی‌دهد. در واقع این حضوری است برای به نمایش گذاشتن هنر هنرمندان آن گالری به خصوص در عرصه بین‌المللی و معرفی این هنرمندان به گالری‌های دیگری که حضور دارند و از کشورهای مختلف دنیا برای بازدید آثار آمده‌اند. به نظرم در این دوره آرت دبی نمایش و پرزنتیشن گالری‌های ایرانی به خوبی اتفاق افتاد و هر کدام از این گالری‌ها سبک و سیاق و هنرمندان خاص خود را به خوبی معرفی کردند. این در واقع رقابت خوبی برای گالری‌های ایرانی که با گالری‌های بین‌المللی که از نقاط مختلف دنیا چون پاریس، لندن، نیویورک و ... برای حضور در آرت دبی آمده بودند به شمار می‌رفت. من کارهای زیادی را در آرت دبی نگاه کردم، صادقانه باید بگویم که هنرمندان ایرانی و گالری‌هایی که از ایران حضور پیدا کرده بودند، خوش درخشیدند البته که همکاران من درباره حضور در آرت دبی گلایه‌هایی داشتند که به حق هم بود.

 

آن‌ها با خستگی فراوان با پرسنل خود در آرت دبی حضور داشتند و انتظار می‌رفت که آرت فر تبلیغات بیشتری انجام می‌داد و از افراد مهم‌تری برای بازدید از آثار دعوت بعمل می‌آورد. من، همکارانم را برای حضور در آرت دبی بسیار تحسین می‌کنم زیرا بازخورد اقتصادی حضور در آرت دبی به هیچ وجه متناسب با هزینه‌هایی که کرده بودند نبود، آن‌ها در شرایط موجود شهامت دارند، هزینه می‌کنند و انرژی می‌گذارند و با توان در این مجموعه حضور پیدا می‌کنند و نام هنر ایران را در مجموعه‌های بزرگی چون آرت فر دبی زنده نگه می‌دارند و خوش می‌درخشند.

 

 

پرسش بعد این است که آیا ما هم می‌توانیم در تراز آرت دوبی، یک آرت فر در تهران داشته باشیم؟

مدتی است که زمزمه‌هایی مبنی بر برپایی آرت فر در ایران شنیده می‌شود و برنامه‌ریزی‌هایی در حال اتفاق است. به نظرم انتقاد در مورد برپایی حراجی‌های بزرگی چون حراج تهران و یا برپایی آرت‌فر همیشه خواهد بود و ما نباید خودمان را در ابتدای راه با یک حراج بین‌المللی با ۲۵۰ سال سابقه مقایسه کنیم، در فرهنگ آن کشورها چنین حراجی‌هایی جای خود را باز کرده است.

 

ما تازه مانند بچه نوپایی هستیم که در این زمینه قصد تلاش و فعالیت داریم بنابراین احتیاج به فرهنگ‌سازی داریم تا به شکل درست آن نزدیک شویم کما اینکه اگر نگاه کنید ما در حراج تهران نیز بر روی آثار هنرمندان ایرانی فوکوس کرده‌ایم و حراج به شکل بین‌المللی مانند حراجی دبی یا جاهای دیگر دنیا نیست و مدیریت حراج احساس کرده است که هنوز حراج تهران، مارکت ایران و کلکسیونرهای ایرانی ظرفیت حضور در حراج بین‌المللی را ندارد و باید گام به گام به این مرحله نزدیک شود، من می‌خواهم همین مورد را درباره برپایی آرت‌فر تعمیم دهم، ما نباید انتظار داشته باشیم با اولین آرت‌فری که می‌خواهیم برپا کنیم به یک‌باره به کیفیتی نظیر آرت فر دبی دست یابیم. آن چه که در حال رخ دادن است، آرت فری از گالری‌های ایران و از آثار هنرمندان ایرانی است که در جاهای مختلف شهر دیده می‌شود اما به صورت یک مجموعه خواهد بود که در زمان مشخصی دور هم جمع می‌شوند و به رقابتی سالم خواهند پرداخت؛ بنابراین بسیار زود است تصور کنیم که به آن مرحله رسیده‌ایم تا آرت‌فری بین‌المللی برپا کنیم؛ اما می‌توانیم در گام اول مخاطبین بین‌المللی را همراه داشته باشیم. دعوت‌های خارجی و مهمان‌های ویژه‌ای داشته باشیم و از موزه‌های خاص دعوت کنیم تا از بازدیدکنندگان آرت‌فر باشند؛ این خود مسیر را مهیا می‌کند برای آن که بعدها از گالری‌های بین‌المللی دعوت کنیم که در آرت‌فر شرکت کنند. در واقع همین فعالیت‌ها کمک می‌کند که بتدریج مخاطب و کلکسیونرهای بین‌المللی برای آثار هنرمندان ایرانی پیدا کنیم.

 

ارزیابی‌تان درباره حراج ساتبیز و بونامز که ماه پیش با ارائه آثاری از هنرمندان ایران در اروپا برگزار شد به چه ترتیبی است، آثار چکش خورده در این دو حراج را چطور دیدید؟

آثار راه یافته به حراج ساتبیز و بونامز بسیار با کیفیت و با دقت بالایی انتخاب شده‌اند. اثر بهمن محصص در حراج که با قیمت بسیار بالایی چکش خورد کار بسیار استثنایی بود که به نظرم باید در موزه قرار گیرد. این دو حراجی هر دو فعالیت‌های بسیار خوبی در زمینه ارائه و فروش آثار دارند. قیمت بعضی آثار در این دو حراجی بسیار بالاست و احتیاج به مخاطبان خاص هست که آن‌ها را خریداری کنند؛ زیرا قیمت‌ها به پوند است و وقتی پریمیوم را روی اثر اضافه می‌کنیم قیمت‌ها خیلی سنگین می‌شود. با توجه به شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی باید خیلی خوشبین بود که کلکسیونرهای داخلی برای خرید آثار در این دو حراجی اقدام کنند مگر این که ایرانی‌های مقیم خارج از کشور بتوانند ساپورت کنند.

 

رویکرد کلان و مهم‌ترین برنامه‌های گالری مژده در سال ۱۳۹۶ چه خواهد بود؟

امسال را برنامه‌ریزی کردیم که سمت و سوی گالری را بر روی برنامه‌های فرهنگی پیش ببریم و در شهرستان‌ها، تهران و یا هرجای دیگر در منطقه اگر حضوری داشته باشیم قطعا با رویکردی فرهنگی خواهد بود. نمایشگاه‌ها را طبق روال هر ساله برپا می‌کنیم اما بیشتر نمایشگاه‌های گروهی و سعی دارم عرصه را برای هنرمندان جوان فراهم سازم و در شهرستان‌ها و موزه‌های مختلف پرزنت‌هایی داشته باشیم، در این زمینه تاکنون مذاکراتی هم داشته‌ام، امیدوارم طبق برنامه‌ریزی‌ها کارهای گالری پیش رود. ما هر سال هدفی را برای گالری تعیین می‌کنیم و آن سال را نامگذاری می‌کنیم، امسال را سال "فرهنگ و ارتباطات" در گالری مژده نامیدیم و تلاش خواهیم کرد با چاپ کتاب، برگزاری سمینارها و برپایی برنامه‌های فرهنگی به آرمان‌های‌مان و آن‌چه همیشه در ذهن داشته‌ایم  نزدیک‌تر شویم.

 

 

 

  • 17
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش