
به گزارش ایسنا، مراسم اختتامیه جشنواره فیلم ونیز در حالی به کار خود پایان داد که بر خلاف اغلب پیشبینیها، جایزه شیر طلایی بهترین فیلم به «پدر مادر خواهر برادر» ساخته جیم جارموش کارگردان آمریکایی رسید.
همچنین «باشو غریبه کوچک» ساخته بهرام بیضایی جایزه بهترین فیلم بخش کلاسیک ونیز را به خود اختصاص داد و جایزه هیات داوران بخش«واقعیت مجازی» به «نیم مثقال زعفران» ساخته نگار مطلبی میدانشاه ساخته سینماگر ایرانی رسید.
بخش مسابقه اصلی
شیر طلایی بهترین فیلم: «پدر مادر خواهر برادر» ساخته جیم جارموش (آمریکا)
جایزه ویژه هیأت داوران: فرانچسکو رُزی برای مستند «زیر ابرها» ( ایتالیا)
شیر نقرهای (جایزه بزرگ هیأت داوران): «صدای هند رجب» به کارگردانی کوثر بن هنیه
شیر نقرهای برای بهترین کارگردانی: بنی صفدی برای فیلم «ماشین خرد کننده» (آمریکا)
جام ولپی برای بهترین بازیگر زن: شین ژی لی برای فیلم «خورشید بر همه ما می تابد» ساخته کای شانگ جون (چین)
جام ولپی برای بهترین بازیگر مرد: تونی سرویلو برای «La Grazia» ساخته پائولو سورنتینو (ایتالیا)
اوسلا طلایی برای بهترین فیلمنامه: والری دونزلی و ژیل مارشان برای فیلم «در حال کار» ساخته والری دونزلی (فرانسه)
جایزه مارچلو ماسترویانی برای بازیگر نوظهور (زن/مرد): لونا ودلر برای فیلم «دوست ساکت» ساخته ایلدیکو انیدی محصول مشترک آلمان، فرانسه و مجارستان
بخش افق ها
بهترین بازیگر زن: بندتا پورکارولی، ربوده شدن آربلا
بهترین بازیگر مرد: جیاکومو کووی، سال مدرسه
بهترین فیلمنامه: آنا کریستینا باراگان برای پیچک
بهترین فیلم کوتاه: بیکِلی، به کارگردانی لوویسا سیرن
جایزه لوییجی دِ لورنتیس برای فیلم اول: تابستان کوتاه ساخته ناستیا کورکیا
بخش کلاسیکهای ونیز
بهترین مستند درباره سینما: ماتا هاری، به کارگردانی جو بشنکوفسکی و جیمز اِی. اسمیت
بهترین فیلم بازسازیشده: باشو، غریبه کوچک، به کارگردانی بهرام بیضایی
بخش فیلمهای ایمرسیو (واقعیت مجازی)
جایزه بزرگ: ابرها دو هزار متر بالاترند، ساخته سینگینگ چن
جایزه ویژه هیات داوران: نیم مثقال زعفران، ساخته نگار مطلبی میدانشاه
جایزه دستاورد: وداعی طولانی، ساخته کیت فوت و ویکتور ماز
***
ادای احترام بیضایی به آوارگان جنگ و برانگیختن تحسین ونیز
درخشش «باشو، غریبه کوچک» در جشنواره فیلم ونیز هشتادودوم، بار دیگر روزگاری را به یاد آورد که سازندگان آن، عاشقانه و از سر حسن نیت برای ادای احترام به آوارگان جنگ دست به کار ساختش شدند و بهرام بیضایی هنوز هم نمیداند که در برابر آن عشق توام با حسن نیت چرا باید چنان دوزخی سر برمیآورد و «باشو...» را چهار سال و نیم در محاق توقیف فرو میبرد.
ایده گریختن پسری نوجوان از جنوبِ جنگزده و سردرآوردنش از شمال، ایدهای بود که در دوران جنگِ هشتسالهی عراق علیه ایران به ذهن سوسن تسلیمی رسید. او این ایده را با بهرام بیضایی در میان گذاشت و در پاسخ به این که «حتما توقیف خواهد شد!» پافشاری کرد که چنین نمیشود. سوسن تسلیمی عقیده داشت آنچه بر مبنای این ایده ساخته خواهد شد در مورد عشق و صلح است. در مورد این که کسانی بی آن که زبان یکدیگر را متوجه شوند با هم ارتباط برقرار کنند؛ ارتباطی ورای کلام.

«باشو، غریبه کوچک» اما توقیف شد و آنطور که بهرام بیضایی میگوید، او نمیتواند این اثر را به یاد آورد جز با آنچه بر سر اثرش آمد. نیت او و آنچه میخواست با «باشو...» بگوید و گفت، این روزها برای همه قابل تشخیص است و بیضایی نمیداند چرا چنین نیتی چنان جهنمی پیش پای سازندگان اثر پدید آورد. بیضایی پدیدآورندگان این جهنم را پیش پای سازندگان «باشو...»، با زهرخند تحسین میکند. سازندگان «باشو...» عاشقانه و از سر حسن نیت برای ادای احترام به آوارگان جنگ دست به کار شدند اما در برابر آن عشق توام با حسن نیت چنان دوزخی سربرآورد که «باشو...» را چهار سال و نیم در محاق توقیف فرو برد.
بهرام بیضایی هنوز هم به یاد دارد که اگر رضا براهنی را تصادفا در خیابان نمیدید، اگر براهنی تصادفا از کتابِ تازه از توقیف بیرون آمدهاش نمی گفت و اگر تصادفا از بیضایی نمیپرسید که این روزها چه میکند؟ اگر بیضایی تصادفا از توقیف سه اثری نمیگفت که پس از انقلاب ساخته بود و اگر براهنی تصادفا کنجکاو نمیشد و از کسی که کتاب خودش را از توقیف بیرون آورده بود نمیخواست که پادرمیانی کند، «باشو....» پس از چهار سال و نیم از توقیف بیرون نمیآمد. فیلمی که اگر به موقع خودش نشان داده میشد شاید زندگی خیلیها تغییر میکرد و شاید زندگی خیلیها بدتر از آنچه بود نمیشد.
باشو فیلمی درباره جنگ است، اما فیلمی جنگی نیست. بهرام بیضایی صحنههای جنگ را طی مقدمه کوتاه فیلم با چند برش کوتاه و بسیار سریع از انفجار بمبها و توپها و خمپارهها نشان میدهد. نیمه اول فیلم، مربوط به بمباران محل سکونت باشو در جنوب، مرگ خانواده او، فرارش با کامیون از دل آتش جنگ و رسیدن به شمال آرام و سرسبز است. در نیمه دوم که بخش اصلی فیلم را تشکیل میدهد، دیگر خبری از جنگ نیست و تنها با فلاشبک زدنهای ذهنی باشوسنت که به گذشته و لحظه بمباران خانه آنها و مرگ اعضای خانوادهاش ارجاع داده میشود.
«باشو، غریبه کوچک» چند ماه پس از پایان جنگ و در حاشیه هفتمین جشنواره فیلم فجر (بهمن ۶۷) بود که به نمایش درآمد و یک سال بعد، در فصل مرده نمایش فیلمها، در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۶۸ روی پرده رفت. با این وجود فروش فیلم قابل قبول بود. تا انتهای سال ۱۳۶۸، ۵۰۰ هزار قطعه بلیت برای این فیلم فروخته شده بود و در سال ۱۳۶۹، ۲۷۳ هزار مخاطب دیگر به این آمار اضافه شد. (به نقل از وبسایت معاونت توسعه فناوری و مطالعات سینمایی سازمان سینمایی کشور).
بررسی واکنشهای نویسندگان سینمایی به «باشو...» نیز نشان میدهد که منتقدان بهسرعت متوجه جایگاه ویژه این فیلم شدند. در نظرسنجی ماهنامه فیلم برای انتخاب بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران، «باشو...» بهجز اولین دوره (که پیش از اکران فیلم برگزار شد) همواره در جمع ده فیلم محبوب منتقدان تاریخ سینمای ایران قرار گرفته است: رتبه ششم در دومین دوره نظرسنجی (سال ۱۳۷۸)، رتبه دوم در سومین دوره (۱۳۸۸) و رتبه سوم در چهارمین دوره (۱۳۹۸).
«باشو، غریبه کوچک» ساخته بهرام بیضایی، ۴۰ سال پس از ساخت و از سر گذراندن فراز و فرودهای بسیار، شامگاه گذشته بار دیگر از یک جشنواره بینالمللی جایزه گرفت و این بار نسخه ترمیم شده آن در بخش کلاسیکهای جشنواره معتبر ونیز جایزه بهترین فیلم را به خانه برد.
- 18
- 2
















































