جمعه ۲۸ آذر ۱۴۰۴
۰۸:۰۰ - ۲۸ فروردین ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۱۰۴۵۲۵
فستیوال ها و جشنواره های هنری

آیا جشنواره فجر می‌تواند تبدیل به یک برند جهانی شود؟

از سیمرغ بلورین تا نخل طلا

سی‌وششمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره

 جشنواره بین‌المللی فیلم فجر با این‌که قرار است امسال سی‌وششمین دوره‌اش برگزار شود، اما بیراه نیست اگر بگوییم تازه دو سه ‌سال بیشتر نیست که این جشنواره رنگ و بوی فستیوال‌های نیمه معتبر دنیای سینما را گرفته و پیش از آن چیزی نبود جز یک دورهمی و حتی شاید بتوان گفت میتینگ که یک عده‌ای میهمان ناشناس را از چهار گوشه دنیا جمع می‌کردند و ١٠ روز می‌خوردند و شاید یکی دو فیلم هم می‌دیدند و در ضمن برای این‌که از زیر دین برگزارکنندگان جشنواره بیرون آیند، یکی دو شعار ضدآمریکایی هم می‌دادند و می‌رفتند.

 

در کم‌اعتباری دوره‌های سابق فستیوال بین‌المللی فجر همین نکته بس که فیلمسازان سرشناس‌تر چون شان پن و کسانی در حد و اندازه او در اغلب مواقع حتی از نمایش فیلم‌هایشان  در جشنواره فجر خبردار هم نمی‌شدند و حتی فیلمسازان درجه دو هم در بیش از ٩٠‌درصد دوره‌ها تا این حد هم به خود زحمت نمی‌دادند که در فستیوال شرکت کنند و در آخر هم جوایز و کادوهای‌شان را بگیرند و بروند.

 

راه سی‌وسه ساله

دو سه سالی می‌شود که این روند بر هم خورده و حداقل در ظاهر و شیوه برگزاری فستیوال فجر به استانداردهای برگزاری فستیوال‌های –البته درجه دوم- جهانی نزدیک شده است. اتفاقی که بیش از هر چیز مرهون ایده هوشمندانه جداسازی جشنواره ملی از بین‌المللی است و البته سپردن کار به کاردان. درواقع با این‌که در صورت برگزاری مختلط جشنواره ملی و بین‌المللی بخش ملی به سهولت بخش بین‌الملل را زیر سنگینی سیطره حواشی و جذابیت‌های فیلم‌ها و فیلمسازان داخلی مدفون می‌کرد و نمی‌شد انتظار داشت زیر آن فشار و سنگینی بخش جهانی قد بکشد و موجودیت مستقل پیدا کند؛

 

در صورتی که حتی بعد از جداسازی هم کار به یکی از مدیران تیپیک فرهنگی سپرده می‌شد، باز نمی‌شد انتظار بالندگی از این جشنواره را داشت ولی تفاوت رضا میرکریمی با مدیران سینمایی در این بود که حداقل به‌ عنوان فیلمساز در چند جشنواره درست و حسابی شرکت کرده بود و چون کارگردان بود و آدمی عملگرا و در عین حال مثل بیشتر مدیران فرهنگی با سبقه سیاسی بی‌بهره از زیبایی‌شناسی نبود، دانست برای این‌که گامی رو به جلو بردارد و جشنواره را حداقل در شکل و ظاهر به استانداردهای جهانی برساند، باید چکار کند. چنین شد که فجر در دو سه‌ سال راهی را رفت که در سی و سه ‌سال نرفته بود.

 

راهی برای برند شدن

جشنواره فجر البته هنوز هم نمی‌تواند ادعا کند که یک جشنواره درجه یک شده؛ چنین ادعایی البته طبیعی هم نیست. درواقع این‌که انتظار داشته باشیم در شرایط فرهنگی و سیاسی و اقتصادی ایران جشنواره‌ای در چند ‌سال حتی بتواند نیمی از راهی را که فستیوال‌هایی چون کن و ونیز و برلین در دهه‌های متمادی پیموده‌اند طی کند، ساده‌انگارانه است.

 

در این میان دلایلی هم هستند که قوز بالا قوز شده و فستیوال فجر را از پیمودن مسیر طبیعی‌اش هم باز می‌دارند. این باعث می‌شود فستیوالی که امکانات و شرایط بالقوه برند شدن را دارد، کاملا از روند کسب اشتهار و اعتبار دور شده و نتواند به جایگاهی که می‌تواند برایش سزاوارانه هم باشد، دست یابد.

 

این در حالی است که سینمای ایران با تمام احترامی که در دهه‌های اخیر به دست آورده بهترین امکان را برای افزودن سیمایی هنرمندانه و فرهنگی به تصاویر تیپیکی که رسانه‌های رسمی غربی از ایران ساخته‌اند، دارد. درواقع این نکته که به‌خصوص در سال‌های اخیر خیلی از اندیشمندان و اهالی فرهنگ جهان ایران را به نام سینما و اصغر فرهادی به‌ عنوان یکی از نشانه‌های سینمای ظاهرا مستقل ایران می‌شناسند، می‌تواند به سود این فستیوال باشد؛ البته به شرط‌ها و شروط‌ها....

 

فستیوال حکومتی؟!

فستیوال‌های معتبر با این‌که در کنه و بطن سیاست‌های‌شان پیرو سیاست‌های کلی کشورهای‌شان هستند، در این شکی نیست و حتی فستیوال‌هایی چون کن و ونیز را نیز نمی‌توان از این قاعده مستثنی دانست. نکته اما در این است که آن فستیوال‌ها این وابستگی را در اعماق سیاستگذاری‌ها پنهان کرده‌اند و در جز به جز تصمیم‌گیری‌های‌شان این را داد نمی‌زنند. متاسفانه وجهه‌ای که از فستیوال فجر در این سال‌ها شکل گرفته، اما صدوهشتاد درجه متفاوت با چنین روندی است.

 

جشنواره جهانی ما چه در جزییات تصمیم‌گیری، چه در انتخاب فیلم‌ها و میهمانان و چه حتی در شکل و ظاهر برگزاری عامدانه حکومتی‌بودن خود را فریاد می‌زند و این در دنیای سیاست گریز امروز پوئن مثبتی برای یک جشنواره نیست و حداقل این‌که چنین جشنواره‌ای برای اکثریت اهالی فرهنگ نمی‌تواند جذابیت چندانی داشته باشد. نخستین قدم برای پیمودن مسیر برند جهانی‌شدن برای فستیوال فجر دوری گزیدن از این روند است که البته پیداست در سه‌ سال اخیر تلاش‌هایی برای رسیدن به این جایگاه برداشته شده است.

 

سانسور

ممیزی و سانسور هم عامل دیگری است برای انزوای فجر بین هنرمندان. کمتر هنرمندی است که راضی به قلع و قمع شدن فیلمش باشد؛ آن هم در جشنواره‌ای که حداقل مانند دوبی هم نیست که با پولی که زیر پای سینماگران می‌ریزد، جذابیت ثانویه‌ای ایجاد می‌کند که یکی دو نمایش سانسورشده فیلم‌شان در مقابل آن جذابیت کم‌رنگ‌تر است. جایگاه جهانی فجر نیز با دوری از سانسورهای بی‌رویه اتفاق می‌افتد.

 

مدیران اگر این واقعیت را مد نظر قرار دهند که تماشاگران جشنواره جهانی با طیف عامه تماشاگران تفاوت دارند و نمی‌شود آنها را با همان متر و معیاری ارزیابی کرد که عامه را؛ آن وقت است که می‌توان انتظار تساهل داشت در سیاست‌های ممیزی جشنواره و این می‌تواند نخستین گام برای ارتقای موقعیت و جایگاه فستیوال جهانی فجر باشد.

 

میهمانان ناشناس

فراگیری و اشتهار یک جشنواره را برد رسانه‌ای آن جشنواره تعیین می‌کند و برد رسانه‌ای هم به دست نمی‌آید مگر با حضور آدم‌های جذاب برای رسانه‌ها. درواقع رسانه‌ها برای مخاطبان‌شان خوراک تهیه می‌کنند و طبیعی است شمار مخاطبانی که خوراک‌شان سلبریتی‌های روز است، بسیار بیشتر از کسانی است که به واسطه حضور چهره‌های صرفا فرهنگی اخبار جشنواره‌ای را پیگیری می‌کنند. اصلا به این دلیل است که حتی فستیوالی با سابقه پررنگ هنری چون کن هم در سال‌های اخیر رو به ستاره‌ها آورده و با رونمایی فیلم‌های ‌هالیوودی و میزبانی از ستارگان سینمای امروز می‌کوشد حداقل در روزهای برگزاری جشنواره در تیتر اخبار قرار گیرد.

 

جشنواره ما اما در این راه تاکنون کاری نکرده. این‌که سرشناس‌ترین میهمانان ‌سال گذشته جشنواره فیلم فجر سمیح کاپلان اوغلوی ترک و ویت هیدوشکا تهیه‌کننده میشایل‌ هانکه بودند، بهتر از هر مدرک دیگری شهادت به بی‌ستاره بودن فستیوال ما می‌دهد. در حقیقت مروری گذرا بر میهمانان جشنواره فجر نشان از این دارد که تاکنون سینماگری شناخته شده که بشود ستاره‌اش خواند پای به این فستیوال نگذاشته و حتی اگر فیلم‌هایی فیلمسازانی چون پولانسکی، شان پن، میشایل‌ هانکه و... هم در این جشنواره به نمایش درآمده‌اند، یا بدون اطلاع سازندگان‌شان بوده و یا این‌که آنها میلی به حضور در فستیوال فجر نداشته‌اند.

 

ستاره جهانی

امسال اما ظاهرا کوشش بر این بوده که این روند به هم بخورد. روزی که اعلام شد اولیور استون میهمان جشنواره امسال خواهد بود، در یک روز و یک ساعت رسانه‌های سینمایی سرتاسر دنیا به این خبر واکنش نشان دادند. این بهترین راهکار برای برند شدن را در اختیار جشنواره فجر قرار می‌دهد.

 

پایان

البته این را می‌دانیم و می‌دانید که سیاست‌های فرهنگی نظام در بسیاری از مواقع مانعی است برای حضور ستارگان به خصوص‌ هالیوودی -‌خاصه از بین نسوان؛ اما به ‌هر حال این راهی است که باید طی شود. روندی که اگر قرار بر ارتقای جایگاه جهانی جشنواره‌ای باشد که برای گرامیداشت انقلاب مردمی ایران پایه گذاشته شده؛ ناگزیر است.

 

پولاد امین

 

 

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 13
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش