جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۱۷:۰۵ - ۰۲ بهمن ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۱۰۰۵۲۳
فستیوال ها و جشنواره های هنری

شغل کاراکترهای ٥ ستاره پرکار حاضر در جشنواره فجر

بازیگران جشنواره فیلم فجر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره

نشانه‌ها خبر از يك جشنواره جذاب مي‌دهد؛ امسال هم كارگردان‌هاي مطرح فيلم دارند، هم تعداد ستاره‌ها زياد است و هم چند فيلم در قامت «شگفتي‌ساز» ظاهر خواهند شد. چند موردش را در گزارش امروز برايتان نقل مي‌كنيم. منتها تصميم گرفتيم از زاويه‌اي متفاوت به مصاف سوژه برويم و آن چيزي نيست جز رونمايي از شغل كاراكترها. براي اين منظور سراغ كاراكترهاي بازيگران پركار رفتيم كه از قضا با آثار مهمي در جشنواره سي‌وهفتم حضور دارند. در خلال توضيح درباره شغل‌هاي هر شخصيت نقبي به فيلم‌ها هم زده‌ايم.

 

بهرام رادان؛ خیز بزرگ برای سیمرغ سوم

«آشفتگی»، «سونامی» و «ایده اصلی»

 

پرکارترین بازیگر جشنواره سی‌وهفتم است که با سه فیلم در این رویداد حضور دارد. البته یکی دو بازیگر هستند که از او بیشتر فیلم دارند، اما رادان تنها بازیگری است که در هر سه فیلم نقش اصلی فیلم‌هایش را بازی می‌کند. دو فیلم او به نام «آشفتگی» و «ایده اصلی» در بخش مسابقه حاضر هستند که می‌گویند برای اولی شانس زیادی دارد تا برای سومین بار برنده سیمرغ بلورین شود. ديگر فيلم او «سونامی» هم در بخش مسابقه فیلم‌های اول حضور دارد.  

 

آشفتگی / نویسنده

بهرام رادان در فیلم فریدون جیرانی، نقش یک نویسنده را بازی می‌کند که به هیچ جایی نرسیده و اوضاع چندان خوبی ندارد. از او چند عکس منتشر شده که دو گریم متفاوت دارد. با توجه به این‌که اطلاعاتی از داستان فیلم و شخصیت‌ها رسانه‌ای نشده، اینطور استنباط می‌شود که مخاطب این نویسنده را در دو موقعیت متفاوت می‌بیند. فضا و اتمسفر عکس‌هایی که او را با گریم سبیل و ریش تراشیده می‌بینيم به گونه‌ای است که انگار این نویسنده به لحاظ موقعیت اجتماعی و تمکن مالی یا به شرایط خوبی رسیده، یا این‌که این شرایط را از دست داده و وضع چندان مناسبی ندارد.

 

سونامی /عضو تیم‌ملی تکواندو

یکی از نقش‌های سخت کارنامه کاری بهرام رادان در همین فیلم «سونامی» رقم خورده است. او نقش یک تکواندوکار حرفه‌ای را بازی می‌کند که به عضویت تیم‌ملی ایران درآمده است و درواقع از این راه امرار معاش می‌کند. درام فیلم هم برمبنای زندگی حرفه‌ای این کاراکتر بنا شده است. طبق اطلاعات منتشرشده از فیلم نام کاراکتر بهرام در این فیلم مرتضی نژادی است که در المپیک لندن درحالی‌که در یک قدمی مدال قرار دارد، با چالشی ناخواسته مواجه می‌شود و کل زندگی حرفه‌ای‌اش تحت‌تاثیر این اتفاق قرار می‌گیرد.

 

ایده اصلی / مهندس

ایده اصلی دومین همکاری بهرام رادان با آزیتا موگویی است؛ در فیلم اول موگویی يعني «تراژدي»، رادان نقش یک جوان آسمان‌جل را بازی کرده بود؛ با تیپ آدم‌های خرده خلافکار. اما در «ايده اصلي» نقش یک مهندس را بازی می‌کند که مدیریت یک شرکت معروف و متمول را برعهده دارد. به لحاظ تیپ و ظاهر هم کاراکتر سعید پارسا خیلی نزدیک به تیپ و ظاهر خود رادان است. درام قصه دقیقا حول شغل این کاراکتر بنا شده، شرکت او وارد یک مناقصه می‌شود، مناقصه‌ای که دیگر شرکت‌ها برای برنده‌شدن در آن از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند. یکی از رقبای پارسا، زن سابقش است.

 

شبنم مقدمی

«شبی که ماه کامل شد» و «زهرمار»

شرور و دردسرساز

 

تاكنون دو سيمرغ گرفته است و گفته مي‌شود در جشنواره امسال شانس هتريك دارد. سهم شبنم مقدمي از جشنواره دو فيلم «شبي كه ماه كامل شد» و «زهر مار» است كه اولي در  بخش سوداي سيمرغ پذيرفته شده و دومي در بخش نگاه نو. «شبي كه ماه كامل شد» دومين همكاري شبنم مقدمي با نرگس آبيار بعد از «نفس» است كه اتفاقا منجر به سيمرغ براي اين بازيگر شد. او در فيلم «زهرمار» جواد رضويان يك بار ديگر فيلم كمدي را تجربه كرده است.  

 

شبی که ماه کامل شد / چترباز

مقدمی در فیلم نرگس آبیار، نقش حساسی دارد، شبنم مقدمی نقش مادر الناز شاکر دوست را بازی می‌کند که عاشق عبدالحمید ریگی برادر عبدالمالک ریگی معروف می‌شود.  او زنی است پنجاه و چند ساله و  خانه‌دار که البته برای خود یک کار وکاسبی خانگی راه انداخته. کارش این است که از چابهار و آن حوالی اجناسی مثل پارچه و لوازم آرایش می‌آورد و به اهالی محله و در و همسایه‌ها می‌فروشد. شغل او از این جهت بار دراماتیک در فیلم دارد که در جریان یکی از همین سفرها که دخترش همراه اوست، با عبدالحمید روبه‌رو می‌شوند. او با این ازدواج مخالف است و دخترش به‌رغم میل باطنی او به عقد عبدالحمید در می‌آید. اگر آبیار مطابق با شخصیت‌های واقعی این کاراکتر را طراحی کرده باشد، مادر زن عبدالحمید، اهل قم است و لهجه غلیظی هم دارد.

زهر مار / ساقی مواد مخدر

یکی از دو کمدی جشنواره سی‌وهفتم که مقدمی در آن نقش زنی هم سن وسال واقعی خودش یا حتی یکی دو‌سال کوچکتر  را بازی کرد. یک زن خرده خلافکار که کارش خرده فروشی «شیشه» است و براثر یک نقشه از پیش تعیین شده در مسیر یک آدم مذهبی که قرار است در انتخابات شرکت کند، قرار می‌گیرد. از کاراکتر او دو عکس با دو تیپ متفاوت منتشر شده، یکی با پوشش چادر و دیگری با پوشش مانتو وروسری.  رونمایی از کاراکتر شبنم مقدمی با دو پوشش متفاوت این ذهنیت را ایجاد می‌کند که او دو نقش جداگانه بازی کرده، اما حالت چهره او در عکسی که با پوشش چادر منتشر شده نشان می‌دهد او همان کاراکتری است که پوشش مانتو و روسری دارد، اما به خاطر قرار گرفتن در یک موقعیت مجبور به استفاده از پوشش چادر شده است. عکس‌های منتشر شده از این کاراکتر با پوشش مانتو وروسری هم نشان می‌دهد که با شخصیتی شر و دردسرساز مواجهیم.

 

نوید محمدزاده

 « متری شش‌ونیم» و «سرخپوست»

از سرهنگ شهربانی تا خرده‌فروشی شیشه

 

نوید محمدزاده یکی از شانس‌های اصلی جشنواره سی‌وهفتم فیلم فجر است. او در بخش مسابقه با دو فیلم «متری شش‌ونیم» و «سرخپوست» حاضر است. فیلم اول دومین همکاری‌اش با سعید روستایی است و دومی، نخستین همکاری‌اش با نیما جاویدی محسوب می‌شود. نقش‌های نوید در هر دو فیلم کاملا به لحاظ تیپ، شغل و طبقه اجتماعی متفاوت است و هر کدام در یک سو قرار دارند.

 

متری شش‌ونیم / کارتل موادمخدر

«متری شش‌ونیم» تقریبا در سکوت خبری تولید شد و از ابتدای فیلمبرداری تا الان فقط سه فریم عکس از آن رونمایی شده است. طبق اطلاعات لو رفته از فیلم، نوید در این فیلم نقش یک کارتل موادمخدر را بازی می‌کند. او از خرده‌فروشی شیشه و ساقی‌گری به این‌جا رسیده است. براساس عکس‌های منتشرشده از او در این فیلم، این کاراکتر گریم ویژه‌ای ندارد، آرایش موهایش، نزدیک به آرایش موهای خودش است. ته‌ریش بسیار کوتاهی دارد. نوید با این فیلم یکی از شانس‌های جشنواره امسال است.

 

سرخپوست/ سرهنگ شهربانی

سرخپوست هم در سکوت خبری تولید شد. داستان فیلم در دهه٤٠ می‌گذرد و نوید محمدزاده در آن نقش سرهنگ شهربانی را بازی می‌کند. هیچ عکسی از فیلم منتشر نشد و فقط این اواخر، با انتشار موشنی از گریم نوید در این فیلم رونمایی شد. موهای جوگندمی دارد که البته کناره‌ها کاملا به سفیدی می‌زند، مثل مردهای چهل، چهل و پنج ساله آن سال‌ها موهایش را به بالا آب و شانه و طبق اصول شهربانی‌چی‌ها ریش‌هایش را هم چپ‌تراش کرده است. سبیل آنکارد اما تقریبا پرپشتی دارد که انتهای سبیل‌ها هم کاملا به سفیدی می‌زند. زیر چشم‌ها‌ رد چند چروک ریز که نشان از بالا بودن سن این کارکتر دارد، طراحی شده است.

 

پیمان معادی

«ناگهان درخت » و « متری شش و نیم»

ماجرای پرونده یک کارتل شیشه

 

پیمان معادی در جشنواره امسال با دو فیلم حاضر است، یکی «ناگهان درخت» ساخته صفی یزدانیان. در این فیلم پیمان علاوه بر بازی کار تهیه را هم انجام داده. فیلم فضای عاشقانه‌ای دارد مثل فیلم قبلی کارگردانش «در دنیای تو ساعت چند است». مناسبات و روابط فیلم به گونه‌ای است که مشخص نمی‌شود شغل کاراکتر که پیمان بازی می‌کند چیست. از عکس‌های منتشر شده و گریم‌های متفاوت او مشخص است این کاراکتر را در سه مقطع سنی و با سه گریم متفاوت می‌بینیم. اما فیلم «متری شش و نیم» کاری متفاوت در کارنامه معادی است.

 

متری شش و نیم / پلیس آگاهی

برخلاف فیلم قبلی سعید روستایی که پیمان در آن نقش یک خرده خلافکار را بازی می‌کرد، در این‌جا نقش پلیس ماجرا را دارد. یک کارآگاه کارکشته آگاهی که چند صباحی به پایان دوران خدمتش بیشتر نمانده است. او در روزهای آخر درگیر پرونده یک کارتل شیشه می‌شود که نقش آن را همان طوری‌که اشاره شد نوید محمد زاده بازی می‌کند. اخیرا عکسی از معادی در این فیلم منتشر شده که او را درحال تعویض لباس‌هایش در رختکن آگاهی می‌بینیم. چهره‌ای مصمم با ظاهری خشن که محاسن بلندی هم دارد.

 

بهنوش طباطبایی

«رد خون» و «غلامرضا تختی»

یک کاراکتر عملیاتی با آمادگی بالای جسمانی

 

بهنوش طباطبایی بعد از بازی در فیلم «زیر سقف دودی» دو سالی کار نکرد و بیشتر تمرکز خود را معطوف به تئاتر کرد و حالا بعد از دو‌سال غیبت امسال با دو فیلم «ماجرای نیمروز ٢-رد خون» و « غلامرضا تختی» حاضر است. از فیلم دومی و مختصات نقش او چیزی رسانه‌ای نشده، نه عکسی منتشر شده و نه اطلاعاتی به بیرون درز کرده، اما در فیلم محمد حسین مهدویان، از نقشش با انتشار پوستری از فیلم رونمایی شده است.

 

ماجرای نیمروز٢- رد خون / عضو گروهک منافقین

بهنوش طباطبایی در فیلم رد خون نقش یکی از اعضای گروهک منافقین در عملیات مرصاد را بازی می‌کند. او البته پیش از این یکبار  دیگر در فیلم «سیانور» ساخته بهروز شعیبی نقش یکی از اعضای منافقین را بازی کرده بود که صد البته مختصات این دو نقش به لحاظ شخصیتی و کارکردی که در درام دارند باهم فرق می‌کنند. در فیلم شعیبی، او نقش زن شهید مجید شریف واقفی را بازی می‌کرد که به جز درگیری پایانی فیلم که او را اسلحه به دست می‌بینیم در مابقی سکانس‌ها و کاراکترها او را بیشتر درگیر مباحث تئوریک این سازمان می‌دیدیم. برخلاف «سیانور» در «رد خون»، طباطبایی یک کاراکتر کاملا عملیاتی دارد؛ نقش یکی از زن‌های گروهک منافقین در عملیات مرصاد که کلی صحنه اکشن و درگیری دارد. یکی از فاکتورهای مهدویان برای انتخاب بازیگر برای این نقش آمادگی بالای جسمانی بود تا بتواند از پس سکانس‌های اکشن فیلم برآید، از همین رو طباطبایی انتخاب شد. گفته می‌شود بازی طباطبایی اعضای هیأت انتخاب را حسابی شگفت زده کرده است.

 

مریم نراقی

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 10
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش