جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۰۰:۰۰ - ۱۳ بهمن ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۱۰۳۰۷۵
فستیوال ها و جشنواره های هنری

نشست خبری فیلم‌های «ناگهان درخت»، «قصر شیرین» و «سمفونی نهم» در سومین روز سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر

روز سوم سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره
نشست خبری سه فیلم قصر شیرین، ناگهان درخت و سمفونی نهم در سومین روز جشنواره فیلم فجر سال ۹۷ برگزار شد.

نشست خبری «قصر شیرین»| میرکریمی: یک سال درباره فضاسازی ها سکوت کردم/ برخی احساس خطر کرده‌اند

نشست رسانه‌ای فیلم سینمایی «قصر شیرین» به کارگردانی رضا میرکریمی که در بخش سودای سیمرغ سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد، شامگاه امشب جمعه ۱۲ بهمن ماه، در پردیس سینمایی ملت؛ سینمای رسانه‌ها برگزار شد.

 

حامد بهداد بازیگر این فیلم در ابتدای این نشست درباره لهجه خود در فیلم بیان کرد: لهجه با گویش متفاوت است، از همین رو رضا میرکریمی و محسن قرایی کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس از من خواستند که لهجه ترکی نگیریم، چون این لهجه در هر نقطه متفاوت است.

 

میرکریمی در ادامه درباره اینکه ایده این فیلم را از کجا دریافت کرده ، بیان کرد: قصه این فیلم را از جایی نشنیدم اما ایده اصلی فیلم مربوط به پدری بود که با فرزندان خود بعد از مدت‌ها در حالی که همسرش فوت کرده، ملاقات می‌کند. البته من این ایده را قبل از «دختر» داشتم که چند بار خیز برداشتم بنویسمش اما نشد تا اینکه سال گذشته فیلمنامه آن را نوشتیم و بازنویسی کردیم.

 

میرکریمی درباره اینکه فیلم پایان‌بندی مناسبی نداشت، گفت: به نظرم قصه‌هایم پایان دارند برای مثال «امروز» و «دختر» هم پایان‌بندی مناسب داشتند کمااینکه به نظرم «قصر شیرین» در بهترین جا به پایان رسید.

 

این کارگردان درباره انتخاب حامد بهداد برای نقش اصلی فیلم «قصر شیرین» هم عنوان کرد: حامد بهداد انتخاب اول من نبود چراکه با بازیگر دیگری قرارداد داشتم البته که واقعا این آرزو را داشتم با حامد همکاری کنم ولی فکر می‌کردم او برای این فیلم گزینه مناسبی نیست. به همین دلیل با فرد دیگری پیش رفتیم ولی به دلایلی ادامه همکاری میسر نشد و به نظرم خدا خواست که حامد در فیلم باشد. البته از این جهت خدا را شکر می‌کنم چون به نظرم دانش من در این حد نبود که حامد را انتخاب کنم اما در نهایت هوش او به شدت به کار آمد.

 

میرکریمی ادامه داد: به نظرم این تجربه یک بازیگر حرفه ای است که باعث می‌شود در کنار چند نابازیگر خوب بدرخشد. ضمن اینکه به نظرم کار بزرگ را در این فیلم شخصیت اصلی با بازی حامد بهداد انجام می‌دهد که روحیه لایه‌لایه دارد و باید آرام آرام کشف شود. درباره انتخاب بازیگران کودک هم باید بگویم که ما فراخوان دادیم ولی بعدها متوجه شدم آنها در یک اثر تلویزیونی حضور داشتند. من با این بچه‌ها رفتاری را نداشتم که با خردسالان داشتم چراکه آنها مثل آدم بزرگ‌ها کار می‌کردند.

 

رضا میرکریمی در ادامه این نشست و در پاسخ به سوال خبرنگاری که درباره بودجه اندک این فیلم در قیاس با پروژه میلیاردی «ما همه با هم هستیم» به کارگردانی کمال تبریزی که میرکریمی تهیه‌کنندگی آن را برعهده دارد و مدت‌هاست حرف و حدیث‌هایی درباره منابع تأمین مالی آن در برخی رسانه‌ها مطرح شده است، گفت: من یک سال است که درباره فضاسازی‌هایی که برای «ما همه با هم هستیم» صورت گرفته، سکوت کردم. قصه اصلا این نیست که منابع فیلم از کجا تهیه شده بلکه قصه این است که جریانی که چندین سال است سینمای ایران را با فیلم‌های سخیف در اختیار خود گرفته، به محض اینکه از ورود افراد تازه به چرخه تولید و اکران احساس خطر می‌کنند شروع به فضاسازی و گفتن صحبت‌هایی درباره استفاده از پول‌های کثیف در آثار  دیگر می‌کنند.

 

وی افزود: «ما همه با هم هستیم» هنوز اکران نشده اما بعد از اکران متوجه می‌شوید که چه کمدی متفاوتی است و ما هم پولی خارج از عرف به کسی نداده‌ایم. این را هم باید بگویم که همان‌هایی از حضور ما احساس خطر می‌کنند که خودشان پول کثیف استفاده می‌کنند. ضمن اینکه برخی می‌گویند کیومرث پوراحمد نسبت به فیلم من موضع گرفته اما او رفیق من است و نسب به این موضوع حرفی نزده بلکه برخی در این باره شیطنت کرده اند و اطلاعات غلطی به او داده‌اند..

 

بهداد در ادامه درباره نقشش بیان کرد: فضیلتی نیست کسی در هنگام ایفای نقش از خودش فاصله بگیرد و به شیوه دیگری نزدیک شود. در عین حال فضیلتی نیست کسی نقشی را به خودش نزدیک کند. هرکدام از این‌ها اگر اتفاق بیفتد امانت‌داری نشده است و اگر خوب اتفاق بیفتد ماحصل کار خوب خواهد بود اما من بازی‌های بسیار زیاد خوبی را سراغ دارم که دال بر هر ۲ روش است. فکر می‌کنید اگر این نقش به تجربه‌ها و رنج‌های من نزدیک می‌شد آیا کار درستی کرده بودم؟ اگر پاسخ شما مثبت است بله من این کار را کردم.

 

محسن قرایی نویسنده فیلمنامه هم اظهار کرد: فیلمنامه فیلم مبتنی‌بر خورده پیرنگ و بر اساس جزییات است و ما نمی‌خواستیم داستان را سلیس بگوییم و باید آرام آرام جزییات را به مخاطب می‌گفتیم. ضمن اینکه درست همان زمان‌هایی که فکر می‌کنید داستان پیش نمی‌رود ، فیلم در حال دادن اطلاعات به مخاطب است. این جنس از فیلمنامه نیازمند چنین شروعی است و می‌طلبید داستان را آرام آرام پیش ببریم.

 

ژیلا شاهی دیگر بازیگر این اثر هم عنوان کرد: میرکریمی این فرصت را به من داد تا خودم را در فضایی که دوست دارم، قرار بدهم. 

 

میرکریمی درباره پاسخ به اظهارنظر یکی از خبرنگاران درباره اینکه این فیلم دغدغه خاصی ندارد، گفت: توجه به ارزش‌های خانواده مهمترین مسأله است.

 

قرایی هم در ادامه درباره اینکه چرا شخصیت اصلی دوست ندارد فرزندانش را ببیند، گفت: نکته اصلی که این است که او تصور می‌کند اگر آنها را ببیند با آنها همراه می‌شود و البته شاید احساس عذاب وجدان می‌کند چراکه چند سالی بوده که با آن‌ها نبوده است.

 

سپس مرتضی خدایی فیلمبردار این اثر اظهار کرد: کل داستان این فیلم در یک روز می‌گذشت و نگه داشتن راکورد کار سختی بود. 

 

میرکریمی درباره اینکه چرا فیلمش را برای جشنواره جهانی فیلم فجر نگه نداشته است، گفت: آنجا در بخش بازار فیلم را نمایش می‌دهیم ولی اگر در آنجا فیلم را قرار می‌دادیم باز هم می‌گفتند چون دبیر آن جشنواره است فیلمش را به جشنواره جهانی فرستاده است.

 

میرکریمی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه فیلمش فمینیستی است، توضیح داد: شاید این موضوع به این خاطر است که همسرم را دوست دارم ولی نمی‌دانم تعریف شما از فمینیست چیست با این حال من یک موضوع انسانی را در فیلمم مطرح کردم.

 

قرایی در این باره عنوان کرد: فیلم‌های ما بازتابی از جامعه ماست و در اکثر اوقات زن‌ها بهتر از مردها در فیلم‌ها هستند.

 

میرکریمی توضیح داد: ما ۲ قصه در فیلم داریم که یکی مربوط به گذشته و دیگری مربوط به حال است. به نظرم انگیزه‌های شخصیت اصلی به اندازه کافی گفته شده و فکر بیشتر از این بر آن تاکید می‌شد فیلم لحن دیگری می‌گرفت که مورد پسند نبود.

 

بهداد هم در پایان گفت: با سعید سهیلی برای بازی در فیلم او قرارداد داشتم اما از او خواستم که اجازه بدهد در این فیلم بازی کنم و از او تشکر می‌کنم که این اجازه را به من داد.

 

نشست خبری «ناگهان درخت»| پیمان معادی: این فیلم را برای ۱۰ درصد عاشقان سینما ساختیم

روز سوم سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره

نشست خبری فیلم سینمایی «ناگهان درخت» با حضور صفی یزدانیان کارگردان، پیمان معادی تهیه‌کننده و بازیگر، کریستف رضاعی آهنگساز، مهناز افشار، شقایق دهقان، مهراب قاسمخانی، زهرا عباسی بازیگران، همایون پایور مدیر فیلمبرداری، ایرج شهرادی صداگذار و محمد لطفعلی طراحی جلوه‌های بصری عصر امروز جمعه ۱۲ بهمن در پردیس سینمایی ملت برگزار شد.

 

در ابتدای این نشست صفی یزدانیان گفت: سینمای رسانه در جشنواره فیلم فجر خانه اول هر فیلم است. چرا که تماشاگر از اینجاست که با فیلم‌ها آشنا می شوند و آن را جدی می‌گیرند.

 

وی در پاسخ به این سوال که برای ساخت این فیلم از چه چیز تاثیر گرفته است گفت: من ۵۸ سالم است و چگونه می‌توانم بگویم از چه کسی تاثیر گرفته‌ام؟ اما از هر آنچه تاثیر گرفته‌ام در این فیلم دیده می‌شود.

 

این کارگردان در پاسخ به این سوال که چرا هر دو فیلم وی در رشت ساخته شده، توضیح داد: مادر من برای رشت است و من خودم را رشتی جا می‌زنم، پیمان معادی یک رگ رشتی دارد و من شهر رشت را بسیار دوست دارم.

 

پیمان معادی در ادامه این نشست گفت: معمولا فیلمی را تهیه می‌کنم که هرگز دخالتی در سناریوی آن نداشته باشم چرا که معتقدم فیلمنامه‌ای که نیاز به دخالت داشته باشد به درد کار کردن نمی‌خورد؛ در این فیلمنامه نیز هیچ دخالتی نداشتم.

 

کریستف رضاعی آهنگساز این فیلم در رابطه با موسیقی «ناگهان درخت» توضیح داد: موسیقی فیلم «در دنیای تو ساعت چنئد است» قابل پیش‌بینی بود چرا که بعد داشت و مردم آن را دوست داشتند اما در این فیلم موسیقی در خدمت روایت و لایه‌های فیلم و رنگ‌های دیالوگ هاست به همین دلیل امیدوارم موسیقی این فیلم را مردم دوست داشته باشند.

 

صفی یزدانیان درباره انتخاب زهرا عباسی توضیح داد: خانم عباسی دختر عمه آقای پایور است و به نظر من مادر درخشانی است.

 

زهرا عباسی نیز تاکید کرد: بار اول است که من در یک فیلم بازی می‌کنم و با کمک دیگران توانستم این نقش را ایفا کنم. من مادرم و نقش یک مادر را خوب بازی می‌کنم.

 

مهراب قاسمخانی هم در بخش دیگری از این نشست گفت: من هیچ‌وقت وسوسه بازی نداشته‌ام و ندارم اما این یک تجربه جدید برای من بود که می‌توانست هیجان انگیز باشد.

 

مهناز افشار درباره نقش خود در «ناگهان درخت» بیان کرد: صفی یزدانیان از من خواست چیزی که هستم نباشم، کسانی که من را نقد می‌کنند از آنها متشکرم چرا که باعث می‌شوند خوب بازی کنم.

 

وی درباره حواشی پیش آمده در افتتاحیه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر بیان کرد: افتخار می‌کنم که من هم یکی از پیرزن‌های سینمای ایران باشم.

 

پیمان معادی درباره انتخاب مهناز افشار توضیح داد: انتخاب افشار انتخاب قطعی صفی یزدانیان بود و همه عوامل این فیلم از بهترین‌های سینمای ایران هستند. این فیلم جنس سینمای من است و به همین دلیل در آن بازی کردم و تجربه درجه یک من با مهناز افشار در «برف روی کاج‌ها» نقطه قوت صفی یزدانیان به شمار می‌رود. وقتی که امروز این فیلم را روی پرده دیدم از این انتخاب بسیار خوشحال شدم.

 

صفی یزدانیان در بخش دیگری از این نشست بیان کرد: ما سینمای شخصی نداریم، چراکه نمی‌توانیم فیلم شخصی بسازیم. برای فیلم قبلی‌ام از من پرسیدند آیا این فیلم قرار است در هنر و تجربه اکران شود؟ و این بار هم این سوال را برای ناگهان درخت پرسیدند؛ معتقدم چنین سوال‌هایی درست نیست.

 

پیمان معادی با اشاره به اینکه نمی‌دانم این فیلم چقدر می‌تواند در گیشه فروش داشته باشد یا نه، گفت: صددرصد مالکیت این فیلم برای من است و شاید تعداد کمی از مردم این فیلم را دوست داشته باشند. «ناگهان درخت» شاید ۱۰ درصد عاشق‌های سینما را جذب کند و ما این فیلم را برای آن ۱۰ درصد ساخته‌ایم. به خاطر دیده شدن فیلم هیچ کار خاص و یا تبلیغی نمی‌کنیم. برای اولین بار است که می‌گویم شاید کمتر کسی جسارت تهیه چنین فیلمی را  داشته باشد اما صفی یزدانیان پر از دغدغه است و کسی که دغدغه داشته باشد باید فیلمش ساخته شود و از این به بعد تمام دغدغه من در حوزه تهیه‌کنندگی ساخت چنین فیلم‌هایی است.

 

یزدانیان در پاسخ به این سوال که وجود شقایق دهقان و مهراب قاسمخانی در این فیلم چقدر لازم بود، توضیح داد: از شمایل سینمایی شقایق دهقان خوشم می‌آمد و تا قبل از این فیلم هیچ کدام از این دو هنرمند را ندیده بودم البته باید بگویم نقش آنها درست در همان جایی که باید تمام شد.

 

شقایق دهقان تاکید کرد: آقای یزدانیان به کار خود کاملا اشراف دارد و هیچ خوب و بدی در این فیلم در جریان نیست و تاکید می‌کنم جان مایه این فیلم شعر است.

 

همایون پایور مدیر فیلمبرداری این اثر سینمایی در پایان گفت: فیلمبرداری هر فیلمی از خود سناریو بیرون می‌آید و معتقدم همه چیز یک فیلم باید به هم بیاید.

 

نشست خبری «سمفونی نهم»| هنرمند: از کنار خط قرمزها سُر خوردم

روز سوم سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره

نشست رسانه‌ای فیلم سینمایی «سمفونی نهم» با حضور عوامل و بازیگران این فیلم در پردیس سینمایی ملت برگزار شد.

 

در ابتدای این جلسه، محمدرضا هنرمند، کارگردان این اثر در مورد سوژه این فیلم گفت: در این چند سال که از سینما دور بودم و البته در کنارش زندگی کردم، می‌خواستم که تجربه جدیدی، هم در ساختار و هم در موضوع، داشته باشم و قصد داشتم که کار جدیدی را رقم بزنم.

 

وی به دلیل نامگذاری این فیلم اشاره کرد و گفت: این فیلم نهم من است و دوست داشتم که اسمش سمفونی نهم باشد. علاوه بر این، همان‌طور که می‌دانید، سمفونی نهم بتهوون به اسم سمفونی مرگ مشهور است. البته نمی‌خواستم سمفونی مرگ نام داشته باشد به همین دلیل آن را سمفونی نهم نام گذاشتم. در مورد لوکیشن این فیلم نیز باید بگویم که ما تصویربرداری را در اطراف کاشان انجام دادیم البته سیرچ در اطراف کرمان است اما به این دلیل که اطراف کاشان کوهستانی بود و ما به چنین لوکیشنی احتیاج داشتیم، این منطقه را انتخاب کردیم.

 

سپس، زینب تقوایی، تهیه کننده در مورد این فیلم سینمایی گفت: فیلم‌نامه سمفونی نهم از ابتدا معلوم می‌کرد که کار بسیار سختی در پیش داریم. بعد از ساخت چند سریال می‌دانستم که ساخت چنین فیلمی تا چه اندازه زمان‌بر است و هزینه بسیاری دارد.

 

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر تطابق نداشتن موضوع فیلم با سلیقه عامه مردم و احتمال شکست در گیشه گفت: البته باید بگویم که رفتن به سمت فیلم‌نامه‌های گیشه‌ای دور از ذهن من نبود اما انتخابم این گونه بود که در اولین کار سینمایی خود اثری بسازم که قابل افتخار باشد و بتوانم در کنار آن بایستم.

 

در ادامه این جلسه،‌ حمید فرخ نژاد در مورد شباهت‌های این فیلم با فیلم سینمایی دموکراسی در روز روشن گفت: وقتی قرار است شخصیتی را بازی کنی که ما به ازای واقعی آن وجود ندارد، کار بسیار سخت‌تر می‌شود. ما براساس مشاوره‌هایی که با آقای هنرمند داشتیم به این نتیجه رسیدیم که بازیگر این کاراکتر باید بی‌حس باشد و نسبت به اتفاقاتی که پیرامونش رخ می‌دهد، بی‌تفاوت بگذرد. البته سعی کردیم که رگه‌های بسیار ضعیفی از تبدیل این موجود ماورایی به موجود زمینی را ببینیم. اساس این فیلم، مواجهه با مرگ است و بنابراین نیاز به کسی داریم که تکنسین باشد و نسبت به بقیه کاراکترها بی‌حس باشد. البته نکته مهم این بود که این شخصیت باید کمی شیرینی هم داشته باشد و طنازی کند. در فیلم دموکراسی در روز روشن، محمدرضا گلزار نقش حضرت عزرائیل را بازی می‌کرد و در فیلم حلقه‌های سبز نیز با یک معلول روبه‌رو بودیم بنابراین این نقش من شباهتی به آن دو فیلم دیگر ندارد.

 

زینب تقوایی در پاسخ به سوالی مبنی بر اعتراضات حضور او به عنوان تهیه‌کننده در این فیلم گفت: بر طبق قانون، برای تهیه‌کنندگی یک سری امتیازات احتیاج است. در چارت‌های وزارت ارشاد یکی از این امتیازها ساختن ۲ فیلم سینمایی است.  با توجه به این که بیش‌ترین امتیازات را در بخش‌های دیگر داشتم و البته از آن‌جا که این فیلم هزینه زیادی داشت مخالفتی با تهیه‌کنندگی من نشد. علاوه بر این، باید بگویم که به دلیل تحصیلات و امتیاز دکتری بنده مخالفتی از سوی اتحادیه و وزارت ارشاد صورت نگرفت.

 

محمدرضا هنرمند در پاسخ به همین سوال گفت: دقت کنید که این قانون برای کسی است که هرگز تهیه‌کنندگی نکرده است در حالی که خانم تقوایی بیش از ۴۵ هزار دقیقه فیلم و سریال تولید کرده است و تجربه خوبی در تهیه‌کنندگی دارد.  

 

پژمان بازغی که در این فیلم، نقش امیرکبیر را بر عهده داشت در مورد نقش خود گفت: ماجرای دعوت ایشان تا حضور من برای تصویربرداری کمتر از یک روز طول کشید. در کنار این موضوع، بازی کردن نقش امیرکبیر مساله بسیار متفاوتی بود که اصلا نمی‌توانستم آن را رد کنم. برای تبدیل شدن به امیرکبیر، یک گریم ۴ ساعته داشتم و در همین جا باید از آقای مجید اسکندری گریمور این کار تشکر کنم.

 

هنرمند در پاسخ به سوالی مبنی بر مواجه شدن این فیلم با ممیزی‌ها به دلیل ماهیت‌های دینی آن گفت: می‌دانم که وضعیت ارشاد و ممیزی‌ها چگونه است. من سریال کاکتوس را کار کردم و به خوبی با این موضوع آشنا هستم. امیدوارم که چنین واکنش‌هایی رقم نخورد. تلاش کردم که از کنار خط قرمزها سر بخورم و تعارضی با آن‌ها نداشته باشم.

 

در بخش دیگری از این جلسه، علیرضا کنعانی بازیگر نقش کوروش در مورد نقش خود صحبت کرد و گفت: در شرایطی که بخشی از تاریخ ایرانیان برمبنای مصلحت یا منفعت حذف شده است، به تصویر کشیدن کسی مانند کوروش جسارت خاصی می‌خواهد و از این بابت از آقای هنرمند تشکر می‌کنم. وقتی وطن دوستی و ارق را از مردم بگیریم، نتیجه‌اش این می‌شود که وطن و هم وطن را دوست نداشته باشیم.

 

تقوایی در پاسخ به سوالی مبنی بر دستمزدها و هزینه‌های این فیلم گفت: ساخت این فیلم، ۵ میلیارد تومان هزینه داشت. البته باید بگویم که تمام همکاران من در این پروژه مبلغ بسیار کمتری را نسبت به دیگر قراردادهای خود دریافت کردند. اگر قرار بود که دستمزدهای واقعی‌شان را به آنان بدهیم، هزینه فیلم بسیار بیش‌تر می‌شد.

 

در پایان این جلسه، محمدرضا هنرمند در پاسخ به سوالی مبنی بر کمدی بازی کردن حمید فرخ نژاد در نقش عزرائیل گفت: من موافق این موضوع نیستم. او طنازی کرده و شیرین بازی کرده است و اصلا کمدی نیست.

 

 

mehrnews.com
tasnimnews.com
  • 12
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش