شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۶:۵۹ - ۱۸ بهمن ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۱۰۴۳۹۵
فستیوال ها و جشنواره های هنری

نشست خبری فیلم‌های «متری شش و نیم»، «سرخ پوست» و «ایده اصلی» در هشتمین روز سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر

روز هشتم سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره
نشست خبری سه فیلم متری شش و نیم، سرخ پوست و ایده اصلی در هشتمین روز جشنواره فیلم فجر سال ۹۷ برگزار شد.

نشست خبری «متری شش و نیم»| سعید روستایی: فیلم من مشکل ممیزی نداشت

نشست خبری فیلم «متری شش و نیم» در کاخ جشنواره فجر سی و هفتم برگزار شد.

 

سعید روستایی در مورد مخالفت خود با اعدام قاچاقچیان گفت: من اصلا همچین نظری ندارم که نباید قاچاقچیان را اعدام کرد.

 

روستایی در مورد تدوین مجدد فیلم توضیح داد: روزهای آخر قبل از جشنواره مشغول برخی کارها شدیم که من نتوانستم نسخه نهایی خود را آماده کنم و در ۲ روز گذشته روی این موارد کار کردم ولی متاسفانه چون ۲۰ درصد از کپی کار مانده بود همان نسخه قبلی به نمایش درآمد.

 

کارگردان متری شش و نیم در مورد ساماندهی بازیگران گفت: کار با معتادان آسان نبود ولی معتقدم هر فیلمی سختی‌های خودش را دارد، لوکیشن ما جایی بود که دسترسی به معتادان سخت نبود نمی‌شد زمان زیادی با آنها کار کرد و هر زمان می‌خواستند بروند باید می‌رفتند. در سکانس انگشت نگاری خواستیم ۴۵ دقیقه تحمل کنند اما بعد از دو پلان درها را شکستند و رفتند.

 

وی افزود: هیچکدام از معتادان گریم نشده بودند. بعد از ایده‌ای که به ذهنم رسید به بازداشتگاه‌های واقعی رفتم و آنها را دیدم.

 

جمال ساداتیان تهیه‌کننده فیلم درباره مشخصات تولید فیلم گفت: این فیلم کار سختی بود و ۱۴ ماه طول کشید. تمام لوکیشنها ساخته شد. محصول هم همین بود که دیدید. بازار رقابت تنگاتنگ است و در نهایت منتظر نظر داوران هستیم.

 

ساداتیان در مورد حذف پلان یا اعمال فشار نیروی انتظامی برای حذف برخی پلانها گفت: مشکل ما این است که سازمانهای کشور دوست دارند بر اساس بخشنامه‌های آنان فیلمها ساخته شود و این درست نیست. زبان سینما با این بخشنامه‌ها متفاوت است. نباید به سازمان‌ها بر بخورد و ممکن است سوتفاهماتی شکل بگیرد که با گفتگو حل می‌شود.

 

وی افزود: رفتار پلیس باید با واقعیت همخوانی داشته باشد و ممکن است پلیس گاهی مجبور شود رفتار خشنی با متهمان داشته باشد.

 

نوید محمدزاده در مورد نقشش در فیلم گفت: من دوست دارم آنچه که هستم را مخاطب ببیند و چون کارم این است برای نقش یک کارهایی می‌کنم. قاچاقچی می‌تواند یک انسان عادی باشد و فلسفه زندگی را هم می‌تواند بفهمد.

 

وی افزود: چرا در نشستهای خبری درمورد اصل سینما صحبت نمی‌شود و بیشتر به حواشی فیلم پرداخت می‌شود.

 

روستایی درباره فیلمنامه تصریح کرد: فیلمنامه بعد از رد شدنهای پیاپی بازنویسی می‌شد. اما بعد از ساخت فیلم ابد و یک روز کار برایم سختتر شد. گلایه من این است که ۷ ماه طول می‌کشد پروانه ساخت یک فیلم صادر شود. البته بازنویسی فیلم چیزی نیست که برای من تمام شود.

 

محمدزاده در مورد سن نقش خود تصریح کرد: سن من حتی از سن نقش بیشتر بود و نباید فکر کنیم که قاچاقچی باید سن بالایی داشته باشد.

 

روستایی در مورد نقش قاچاقچی توضیح داد: به گریمور گفتم نباید یک خلافکار تیپ بسازیم و می‌تواند یک چهره عادی داشته باشد. یک قاچاقچی در جنوب کشور گرفته بودند و گردش مالی بالایی هم داشته و ۲۴ سالش بوده است.

 

روستایی در سکانس بازی ژیمناستیک فیلم گفت: برای من مهم بود آدمها را به صرف شغلشان نشناسیم و خاکزاد را اول با تعاریفی که از او می‌شنویم می‌شناسیم و بعد این شناخت از نزدیکتر اتفاق می‌افتد. چیزی که برایم مهم بود این بود که نوید آنچه را از این بچه می‌خواهد به نتیجه برسد.

 

روستایی گفت: بیشتر از ۵۰ جلسه در کنار قضات نشسته‌ام و مشابه اتفاقات  فیلم را دیده‌ام تا به واقعیت کار نزدیک شوم.

 

پیمان معادی هم در مورد نقش خود در فیلم گفت: مابه ازای نقش آن تیپ شخصیتها پیدا کردن مشابه آنهاست و بیش از یکسال راجع به نقش صحبت کردیم و زمان زیادی برای تمرین داشتیم. من حتی سریعتر از یک نیروی نظامی کهنه کار کلت را باز و بسته می‌کردم. من ادای کسی را در نیاوردم و سعی کردم خودم باشم.

 

تهیه‌کننده کار در مورد سرمایه‌گذاری فیلم تصریح کرد: بعد از جنگ دولت با حمایت صنعت را راه انداخت، در سینمای ما در هر پروسه‌ای آیا بانکی کار سینمایی را به رسمیت می‌شناسد یا نه ما هیچوقت نتوانستیم از یک بنگاه اقتصادی وام بگیریم. این فیلم بالای ۱۰ هزار هنرور داشت و دو و نیم برابر یک فیلم معمولی هزینه داشت و کسی را برای سرمایه‌گذاری دعوت کردیم.

 

وی افزود: حرفهایی در مطبوعات می‌اید که حسی است و ما مسئول تحقیق در مورد منابع مالی افراد نیستیم و حق نداریم کالبدشکافی کنیم. رنجکشان در این پروژه در کنار ما بودند.

 

نشست خبری «سرخ پوست»| جاویدی: برای جشنواره فیلم نمی سازم/ محمدزاده: قطعا در جشنواره فجر سال آینده حضور نخواهم داشت

روز هشتم سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره

نشست خبری فیلم سینمایی «سرخپوست» با حضور کارگردان، تهیه‌کننده، بازیگران و عوامل این فیلم در پردیس سینمایی ملت برگزار شد.

 

در این نشست، نیما جاویدی، در پاسخ به سوالی مبنی بر این که این فیلم پایان باز دارد یا خیر، گفت: این فیلم، قطعا پایان‌بندی بسته دارد چرا که سرگرد تصمیم می‌گیرد که سرخپوست را رها کند و برود. باید بگویم که تمام بازخوردهایی که از مردم در اکران‌های مختلف گرفتم، همین موضوع را نشان می‌داد.

 

او در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر الهام گرفتن از فیلم‌ «مسیر سبز» در ساخت این فیلم گفت: این فیلم را سال‌های بسیار قبل دیده‌ بودم و اکنون حتی داستانش نیز یادم نیست.

 

جاویدی در مورد تکنیک صحنه پایانی این فیلم گفت: چیزی که در فیلم دیدید، قاعده دیوار کاذب است. ما یک اکران با حضور تعدادی از مردم را برگزار کردیم و ازشان این سوال را پرسیدم که آیا صحنه پایانی باورپذیر بوده است یا خیر. اکثر آنان متوجه این قاعده شده بودند و نحوه اختفای سرخپوست را باور کرده بودند.

 

 در مورد پایان‌بندی این فیلم و تحول شخصیت اصلی آن گفت: باید بگویم که ضرب‌های تحول این شخصیت در جاهای مشخصی از فیلم گذاشته شده است البته این ضرب‌ها واضح نیست و نباید هم باشد چرا که اگر واضح باشد، موضوع انتخاب بین خوب و بد مطرح می‌شود.

 

تلاش کردم که تا آخرین لحظه این تردید را در دل مخاطب بگذارم که آیا او را می‌بخشد یا نمی‌بخشد. باید بگویم که در شرایط فعلی جامعه‌مان، ارزش‌هایی مثل ایثار کم شده است و بسیار دوست داشتم که با این فیلم، این موضوع را یادآوری کنم. این فیلم به برقراری عدالت و حقیقت می‌پردازد. نباید فراموش نکنیم که جان سرخپوست در دست کسی است که می‌تواند او را بکشد اما به کیلدواژه‌های ماهیت و هستی او نیز باید دقت داشت. سرگرد، کسی است که قلبی رئوف دارد اما تریت نظامی او باعث شده است که او مسیر متفاوتی را طی کند.

 

جاویدی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که عدالت مهم است یا قانون، گفت: مطمئنا اگر قانون بخواهد عدالت را زیر پا بگذارد، به درد نمی‌خورد. قوانین وضع می‌شود تا عدالت برقرار شود. بنابراین اگر قانونی وجود داشته باشد که عدالت را نقض کند، باید آن را دور ریخت.

 

این کارگردان، به توضیح روند تغییر شخصیت اصلی این فیلم اشاره کرد و گفت: به نظرم، ضرب‌های تحول کاملا قابل دیدن است و در اکران‌های مردمی قابل باور بوده است. البته ممکن است که بعضی‌ها این قدر به دنبال منافع خود بوده باشند که حتی بر روی پرده سینما نیز نتوانند باور کنند که کسی از منافع خود بگذرد تا جان دیگری نجات پیدا کند.

 

در ادامه این جلسه، نوید محمدزاده در مورد بازی خود در این فیلم گفت: به دلیل فیزیک خاصی که مورد نیاز بود، ۱۲ کیلو وزن اضافه کردم.

 

نیما جاویدی در پاسخ به سوالی مبنی بر انتخاب مقطع زمانی پهلوی برای ساخت این فیلم گفت: از یک تاریخی به بعد، زندان‌های کشور مجهز به دوربین مدار بسته شدند و وقتی که زندانی دوربین داشته باشد، منطقه این فیلم کاملا از بین می‌رود. بر همین اساس، لازم بود که به زمان قبل از نصب دوربین‌های مداربسته در زندان‌ها بازگردم. برای مثال، باید به ۳۰ سال قبل برمی‌گشتیم اما به دلیل کنتراست بهتری که دهه ۴۰ می‌توانست برایمان به وجود بیاورد، تصمیم گرفتم که به ۵۰ سال قبل بازگردم.

 

ستاره پسیانی در مورد نقش خود گفت: برای بازی کردن در این نقش، لازم بو تا زبان جدیدی را یاد بگیرم و آن هم زبان بلوچی بود. بر همین اساس، تمرینات زیادی داشتم که بتوانم آن را فرا بگیرم.

 

جاویدی به نشان دادن شخصیت سرخپوست در این فیلم اشاره کرد و گفت: دقت کنید که در این فیلم، هیچ چیزی از احمد سرخپوست نمی‌بینیم. این مساله باعث می‌شود که حس همزاد پنداری از بین برود. برای این کار دلیل داشتم و آن هم این بود که بگویم آیا خود ما می‌توانیم کسی را که اصلا ندیده‌ایم و هیچ حسی نسبت به او نداریم، ببخشیم؟ شاید اگر سرگرد او را می‌زد و می‌کشت، خیلی ها فیلم را دوست می‌داشتند اما ما ضرب‌هایی گذاشتیم که تحول او را نشان می‌داد. در حقیقت، ترجیح دادم که او را نشان ندهم تا مخاطب همزاد پنداری نکرده و با خود فکر کند که آیا سرخپوست را می‌بخشد یا به منافع خود فکر می‌کند؟

 

محمد زاده در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: حتما من بازیگر به دنبال بازیگوشی و تجربه‌های جدید هستم. مهم این است که بازیگران در سینما بدانند که می‌توانند متفاوت بازی کنند. من در فیلم ابد و یک روز ۵۸ کیلو بودم و در اینجا باید ۷۶ کیلو می‌شدم. این عمل را با لذت انجام دادم چرا که معتقدم بازی در این فیلم به مسیر من کمک خواهد کرد. خوش‌حالم در فیلمی حضور داشتم که واقعا سینما است.

 

او به عدم شرکت در جشنواره فجر سال بعد اشاره کرد و گفت: من امسال نقش یک قاچاقچی را بازی کردم و در این فیلم، نقش یک رئیس زندان را داشتم. این موضوع نشان می‌دهد که فرصت‌های خوبی به سمت من می‌آید و از این بابت خداوند را شکر می‌کنم اما باید بگویم که به هیچ وجه، فیلمی در جشنواره فجر سال آینده نخواهم داشت. به نظرم، شرایط فیزیکی، زحماتم و .... باید مدتی دیده نشود تا خلا وجودی‌ام به چشم بیاید.

 

جاویدی در مورد شانس خود برای نمایش این فیلم در فستیوال‌های جهانی گفت: به نظرم این فیلم شانسی در فستیوال‌های جهانی ندارد چرا که فیلم‌هایی در آن‌جا موفق می‌شود که موضوعاتی اجتماعی داشته باشد. من برای فستیوال‌ها فیلم نمی‌سازم. این موضوع را زمانی که فیلم قبلی خود را ساخته بودم نیز بیان کردم اما در آن موقع عده‌ای درگوشی حرف می‌زدند اما امروز آن حرف من به مرحله عمل رسید.

 

او در واکنش به تحسین این فیلم توسط فراستی گفت: ایشان همیشه جز منتقدهایی بودند که هر وقت وارد نقد می‌شدند، مثل یک فیلم آمریکایی جذاب می‌نشستم و تحلیل‌هایشان را با همان شدت بی‌رحمی می‌دیدم. من عاشق سینمای آمریکا هستم و فکر می‌کنم که می‌توانم با ایشان زبان مشترکی داشته باشم. باید بگویم که علیرغم نظر عده‌ای که می‌گفتند با تعریف فراستی بدبخت‌ شده‌ای، بسیار هم خوش‌حال شدم و با خود گفتم که دمت گرم که فیلمی ساخته‌ای که تحسین فراستی را به همراه دارد.

 

نشست خبری «ایده اصلی»| موگویی: می خواستم پشت پرده ها را بگویم/ فیلمم درباره یک طبقه اجتماعی خاص است 

روز هشتم سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره

نشست خبری فیلم ایده اصلی با حضور عوامل فیلم در هشتمین روز جشنواره فیلم فجر برگزار شد.

 

آزیتا موگویی در ابتدا درباره فیلم توضیح داد: شهرداری در فیلم سهیم نیست اما بانک شهر اسپانسر ماست که هنوز بخشی از تعهدات خود را پرداخت نکرده است.

 

بهزاد عبدی درباره موسیقی فیلم توضیح داد: ویژگی موسیقی فیلم با توجه به تحلیل کارگردان تلفیقی از موسیقی های روز دنیا از ارکسترال تا الکتریکی است.

 

کارگردان فیلم درباره موضوع و سرمایه فیلم تصریح کرد: سرمایه‌گذار فیلم مشخص است که در ابتدای فیلم آمده است، شرکت توسعه گردشگری و من و منطقه آزاد کیش و موارد دیگر. خود من از شفاف‌سازی مالی استقبال می‌کنم و بودجه فیلم بیش از ۴ و نیم میلیارد تومان است و بخشی از این مبالغ به دلیل افزایش نرخ ارز بود. زمان فیلمهای پر زرق و برق هم تمام نشده است. ما یک قصه درباره یک طبقه اجتماعی خاص تعریف می‌کنیم و باید زندگی عادی این انسانها که بسیار پولدار هستند روایت کردم.

 

مریلا زارعی در این باره توضیح داد : من بیش از پیگیری اخبار سینمایی اخبار اقتصادی و اجتماعی را پیگیری می‌کنم و وقتی مقاله‌ای درباره مبالغ اجاره املاک تهران دیدم غیر قابل باور بود. ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که وضعیت معیشتی مردم بسیار بد است و شکاف طبقاتی بسیار زیاد. نکته جالب این است که بر سر تصاحب املاک گران مسابقه وجود دارد و صاحبان آن آپارتمانها هم بخشی از این جامعه هستند و بخشی از اقتصاد کشور را در دست گرفته‌اند. این فیلم بیان کرد که هنوز این اقشار در جامعه هستند.

 

کارگردان فیلم درباره تدوین فیلم گفت: نوع تدوین به پیشنهادآقای دهقانی بود و ممکنه برخی تکرارهای خسته کننده باشد اما برای اکران عمومی در این بخش تغییراتی اتفاق می‌افتد. و در نهایت تلاش می‌کنم راکرد فیلم را چک می‌کنم.

 

مهرداد صدیقیان در مورد فیلم گفت: فیلمنامه ایده اصلی برایم جذاب بود و چون روی یک سریال نمایش خانگی هستم نمی‌توانستم به صورت کامل روی کار باشم.

 

هانیه توسلیان هم در مورد نقشش توضیح داد: ایده اصلی فیلم خوش ساختی است و نقش لاله در دسته نقشهایی است که کم این مدل بازی را داشتم و این نقش متفاوتی بود و از حضور در فیلم بسیار خوشحالم.

 

بهرام رادان در مورد نقشش توضیح داد: وقتی چند خط از ایده اصلی را بعد از فیلم تراژدی شنیدم کاملا یک جاه طلبی بود به نظرم. زمانی که فیلمبرداری را شروع کردیم روز به روز ارزش ارز بیشتر می‌شد و موگویی مطمئن‌تر می‌شد و با یک همدلی کار را ساختیم. بعد از تماشای فیلم چیزی که به نظرم رسید این بود که سینما باید سرگرم کننده باشد و ما سعی کردیم مخاطب را سرگرم کنیم.

 

مریلا زارعی هم تصریح کرد: برای من این فیلم و این نقش جذابیتش از آنجایی شروع شد که خواستم به عنوان بازیگر مخاطب این اجازه را به من بدهد که نقشهای مختلف را امتحان کنم. من حضورم را در سینما با تهمینه میلانی آغاز کردم و دو جایزه مهم سینمایی ام را با فیلمسازان زن تجربه کردم و همیشه کار کردن با سینماگران زن برایم جذاب بوده‌است.

 

امیر عربی درباره دلیل پرداختش به این موضوع گفت: ما از چند فساد اقتصادی الهام گرفتیم و به کمک پرونده‌های واقعی سراغ موضوع رفتیم.

 

موگویی با اشاره به چهلمین سال انقلاب گفت: ما اوایل انقلاب سن کمی داشتیم و بسیاری از برهه‌های زمانی دوره‌های بعد از انقلاب را به یاد داریم و فکر می‌کنم در ۴۰ سالگی انقلاب رودربایستی را کنار بگذاریم و باید به مشکلات فکر کنیم. بزرگترین دلیل زشتی‌های پیرامون ما ریشه در فسادهای اقتصادی دارد و حرمت دزدی و کلاهبرداری شکسته شده است.

 

وی افزود: یک عده اندک همه چیز را می‌خواهند و شایسته سالاری به سختی می‌تواند در این کشور راه گشا باشد. فکر می کنم همه می‌دانیم شخصیتی که صدیقیان بازی کرد خوب می‌شناسیم در این فیلم. من به اندازه خودم اعتراف می‌کنم به اندازه احتیاط خودم به این مسائل ورود کردم. من توانستم گفتمانی داشته باشم که در پس ظاهر لوکسش حرف اصلی را فراموش نکنیم.

 

tasnimnews.com
  • 9
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش