جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۲:۴۵ - ۲۹ بهمن ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۱۰۶۸۸۹
فستیوال ها و جشنواره های هنری

سهم مسائل زنان ایرانی در جشنواره تئاتر فجر

سی‌وهفتمین جشنواره تئاتر فجر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره

در سی‌وهفتمین جشنواره تئاتر فجر که این روزها در حال برگزاری است، ۲۵ کارگردان زن در بخش‌های مختلف، نمایش خود را روی صحنه می‌‌برند. از این تعداد پنج‌ زن در بخش مسابقه‌ «ایران -یک»، پنج نفر در بخش میهمان، دو نفر در بخش چهل سالگی، دو نفر در بخش رادیویی، پنج نفر در بخش خیابانی و شش کارگردان زن نیز در دیگر گونه‌های اجرایی حضور خواهند داشت. حضوری که برخی با استناد به کمیت آن، نقش زنان را در جشنواره امسال پررنگ توصیف می‌کنند و آن را به پای رشد زنان ایران در هنر نمایش می‌گذارند؛ اما براستی نسبت این حضور کمی با واقعیت کیفی تئاتر زنان در ایران چیست؟ این حضور چقدر به معنای طرح مسائل زنان روی صحنه تئاتر ایران است؟ آیا انعکاس صدای به اصطلاح زنانه در تئاتر، لزوماً از مجرای نمایش‌هایی که کارگردان‌های زن روی صحنه می‌برند، طرح می‌شود؟ یا اینکه زنان ایرانی در آثاری که بعضی از کارگردان‌های مرد هم روی صحنه می‌برند، می‌توانند شاهد بازتاب دغدغه‌های خود باشند؟ برای طرح این پرسش‌ها سراغ تنی چند از هنرمندان تئاتر ایران رفتیم و نظرشان را جویا شدیم.

 

روی آینده تئاتر زنان ایران حساب می‌کنم

پری صابری، نویسنده و کارگردان پیشکسوت و صاحبنام تئاتر معتقد است که زنان هنرمند ایرانی در تمام سال‌هایی که او مشغول کار تئاتر بوده، همواره در کنار مردان در هنر نمایش فعالیت داشته‌اند. او می‌گوید:«این فعالیت هم در زمینه بازیگری، هم در حوزه کارگردانی، هم در نمایشنامه‌نویسی، هم در ارتباط با سایر عوامل یک نمایش از جمله طراحی لباس و منشی‌گری صحنه و... بوده است.»

 

این نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر در ادامه می‌گوید: «وقتی تا این اندازه شاهد حضور زنان در مسئولیت‌ها و نقش‌های مختلف هنر تئاتر در ایران بخصوص در زمینه نمایشنامه‌نویسی و کارگردانی هستیم، طبیعتاً صدای زنانه هم در این‌ آثار منعکس می‌شود.»

 

این دارنده نشان لژیون دونوور فرانسه در این باره بویژه از تجربه کار خود روی زندگی فروغ فرخزاد می‌گوید که در آن دغدغه‌ها و مسائل یک زن ایرانی تبلور یافته است: «یکی از چیزهای مهمی که فروغ فرخزاد داشت جسارت و شجاعت او بود. به نظر من زن ایرانی این جسارت و شجاعت را به‌صورت بالقوه دارد و اگر شرایط ابراز توانایی‌های خود را داشته باشد، به موفقیت‌های زیادی دست پیدا خواهد کرد.»

کارگردان نمایش‌های «رند خلوت‌نشین»، «من به باغ عرفان» و «هفت شهر عشق» زنان تئاتر ایران را نمونه‌ای از زنان موفق این کشور می‌داند که می‌توان روی فعالیت آنها و آینده‌ای که در هنر دارند، به‌طور ویژه حساب کرد.

 

توانایی‌های فنی زنان در تئاتر انکارپذیر نیست

ایرج راد، تئاتر زنان ایران را هم در بخش بازیگری و هم در زمینه کارگردانـــی حائــــز موفقیت‌هـــــای درخشانی می‌داند: جدای از بازیگری که نمونه‌های درخشانی در تئاتر ما وجود دارد، درزمینه کارگردانی هم گاهی کارهایی از کارگردان های زن تئاتر ایران می‌بینم که واقعاً قابل تحسین هستند.

 

به باور این بازیگر پیشکسوت بخشی که زنان کارگردان تئاتر گاهی در آن دچار مشکل می‌شوند، بیش از آنکه بخش فنی باشد، در زمینه مذاکره و تدارک عوامل است. او می‌گوید: برای جذب عوامل از بازیگران گرفته تا سایر عوامل، به نظرم می‌رسد که آقایان کارشان را راحت‌تر پیش می‌برند. دلیل آن شاید این است که آزادی عمل آقایان در این بخش بیشتر است وگرنه به لحاظ توانایی‌های فنی و هنری زنان تئاتر توانسته‌اند خودشان را به اثبات برسانند. ضمن اینکه چیزی که من می‌گویم قاعده هم نیست و نمونه‌هایی هم هستند که آن را نقض می‌کنند. یعنی خانم‌هایی که در تدارک عوامل بسیار موفق عمل می‌کنند و چیزی کم از آقایان ندارند. به هر حال در یک کلام باید گفت که توانایی‌های فنی زنان در تئاتر انکارپذیر نیست.

 

ملاک باید کار هنری باشد، نه جنسیت    

از نسل دیگر زنان کارگردان تئاتر سراغ مریم کاظمی می‌روم. او هم مانند پیشکسوت خود پری صابری بر این باور است که زنان نقش و سهم زیادی در تئاتر ایران دارند: «خانم‌های کارگردان ایرانی چه به لحاظ کمی و چه کیفی سهم قابل توجهی در بین کارگردانان تئاتر ایران دارند.»

 

کارگردان نمایش‌های «ماه پیشونی» و «دیوها و آدم‌ها» کارگردانی را «هنری مستقل» می‌داند که تفکیک جنسیتی در آن چندان نمی‌تواند محلی از اعراب داشته باشد: «کارگردانی دیدگاه، فکر، آن تجربه و دانش کاربردی است و ازاین منظر با شخص و انسان طرف هستیم نه با زن یا با مرد. از این زاویه اگر به مسأله نگاه کنیم، یک نفر یا کارگردان هست یا نیست.»

 

کاظمی با بیان اینکه صِرف کارگردان بودن، هویت هنری یا کیفیت کاری هیچ شخصی را تضمین نخواهد کرد، می‌افزاید که زن بودن نباید سهمیه‌ای برای ورود به دنیای حرفه‌ای هنری تلقی شود: «تنها معیار کار است و کار است و کار. ممکن است به لحاظ اجتماعی نابرابری‌هایی بین زن‌ها و مردها وجود داشته باشد ولی دنیای تئاتر ویژگی نابی در مقابله با جامعه و هنجار اجتماعی دارد که ورود به این عرصه را برای زنان و مردان چالش برانگیز می‌کند و مشکلات یک کارگردان درعرصه فعالیت تئاتری ما تا جایی که من می‌دانم مشترک و یکسان است و نمی‌توان گفت مشکلات زنان بیشتر است. برای حل مشکلات هوش و تلاش لازم است. چنانچه دراین شرایط نمایش‌هایی از کارگردانان زن و مرد مورد ارزیابی قرار بگیرد هیچ امتیاز ویژه‌ای به هیچ کدام تعلق نخواهد گرفت جز کیفیت هنری که تنها ملاک تصمیم‌گیری باید باشد.»

 

مسائل زنان، مسائل مردان هم هست

پیام دهکردی، کارگردان تئاتر اعتقاد دارد که زنان ایرانی بیش از ۱۰۰سال است که به حقوق مسلم خود پی برده‌اند و این در تئاتر ما هم متبلور است.

 

او در مورد این مسأله در حوزه تئاتر این‌طور توضیح می‌دهد: «اتفاق مبارکی که بویژه در دو دهه اخیر در تئاتر ما رخ داد این بود که این هنر در نیمه دوم دهه هفتاد وارد مرحله جدیدی در ایران شد که حاصل باز شدن درهایی بود که پیش از آن به روی این هنر بسته بود. باز شدن این درها نسل جوانی را وارد حوزه کارگردانی تئاتر کرد که بخشی از آنها زنان بودند. البته پیش‌تر از آن هم ما کارگردانان برجسته‌ای در میان زنان داشتیم که بانو پری صابری نمونه‌ای از افتخارآفرینان این عرصه هستند. منتها موج جدید در نیمه دوم هفتاد اتفاق افتاد؛ اما با وجود این همچنان حضور زنان نسبت به توانایی‌ها و مطالبات‌شان در تئاتر ایران کم است.»

 

دهکردی به دو نمایش خود یعنی «هیچ کس نبود بیدارمان کند» و «متولد ۱۳۶۱» اشاره می‌کند و می‌گوید: «هر دو این نمایش‌‎ها صددرصد به مسائل زنان می‌پردازند. من معتقدم که وقتی ما مسائل زنان را مطرح می‌کنیم، خود به خود مسائل مردان هم مطرح می‌شود. نمونه‌اش جنگ ایران و عراق است و تراژدی‌های بی‌شماری که از زنانگی و مادرانگی زنان ما در این جنگ به وجود آمد. طبعاً روایت این تراژدی‌ها روی صحنه در بطن خود مسائل متعددی از مردان را هم دارد.»

 

امیدوارکننده‌ترین خروجی‌های تئاتر این سال‌ها را زنان رقم زده‌اند

محمد عاقبتی، دیگر کارگردان جوان تئاتر یکی از خروجی‌های امیدوارکننده تئاتر ایران در این سال‌ها را کیفیت و کمیت بالای تئاتر زنان ایرانی می‌داند. او می‌گوید: ما کارگردانان زن خوبی در تئاتر ایران داریم که هم کیفیت خوبی در کارهایشان وجود دارد و هم بسیار فعال و پرکار هستند. ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که ۵۴ درصد آن را زنان تشکیل می‌دهند. رشد تئاتر زنان در سال‌های اخیر مثال‌زدنی است و باید این را به فال نیک گرفت.

 

عاقبتی اضافه می‌کند: در تمام دنیا حمایت‌های مالی زیادی صورت می‌گیرد که خانم‌ها بیشتر در زمینه کارهای هنری فعال شوند و هنرمندان خانم با انگیزه بیشتری کار کنند. این حمایت‌ها برای شنیدن صدای هنرمندان زن تئاتر است. بنابراین در کشور ما که داشته‌های خوبی در زمینه تئاتر زنان دارد، این حمایت‌ها باید بیشتر شود تا شاهد درخشش بیشتری از سوی زنان نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر باشیم.

 

بهنام ناصری

 

iran-newspaper.com
  • 18
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش