شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۲:۱۳ - ۲۱ بهمن ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۱۰۳۴۵۸
فستیوال ها و جشنواره های هنری

نشست خبری فیلم «خورشید» در جشنواره فیلم فجر ۳۸

مجید مجیدی:‌ قطعاً حق مردم بیش از این است که به آن‌ها توجه شود/ نصیریان: به تصمیم کیمیایی و مهرجویی احترام می‌گذارم

مجید مجیدی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره
در نشست رسانه‌ای فیلم سینمایی «خورشید»، مجید مجیدی درباره اتفاقات چند ماه اخیر کشور صحبت کرد و از مسئولین خواست تا قدر مردم را بدانند.

به گزارش جماران،‌ نشست خبری فیلم سینمایی «خورشید» ساخته مجید  مجیدی از آثار بخش سودای سیمرغ سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر عصر امروز دوشنبه ۲۱ بهمن ماه در پردیس ملت برگزار شد.

مجید مجیدی تهیه‌کننده، نویسنده و کارگردان، نیما جاویدی نویسنده فیلمنامه، امیر بنان تهیه‌کننده، علی نصیریان، جواد عزتی، طناز طباطبایی بازیگران، هومن بهمنش تصویربردار، کیوان مقدم طراح صحنه و بازیگران نوجوان فیلم در این نشست حضور داشتند. رضا صائمی منتقد مهمان این نشست بود.

«خورشید» طلوع مجدد مجیدی است

در ابتدای این نشست رضا صائمی منتقد جلسه گفت: این فیلم به نظر من بعد از سال‌ها که از مجیدی فیلم اجتماعی ندیده بودیم، بازگشتی دوباره برای او بود. «خورشید» طلوع دوباره مجیدی در سینمای ایران بود. ما امسال فیلم‌های زیادی با پلات‌های شلوغ دیدیم، ولی «خورشید» قصه شسته و رفته و روایت ساده‌ای دارد و از نگاه هوشمندانه مجیدی می‌آید. این موضوع را در آثار گذشته ایشان هم دیده بودیم.

وی افزود: مجیدی خالق و کاشف بازیگر کودک است و بازی‌های خوب کودکان این فیلم مثال‌زدنی است. ضمن اینکه فیلم ریتم خوبی دارد اما مسأله من یک سوم پایانی است که ناگهان فیلم از ریتم می‌افتد. یک سری داستانک‌های اضافه هم فیلم دارد که می‌تواند در تدوین مجدد رویش کار شود تا مخاطب خسته نشود. این فیلم پایان غافلگیرکننده هم دارد که این فیلم خوب را تمام می‌کند. استفاده هوشمندانه از نور در این فیلم جالب است. فیلم تیتراژ خوبی هم داشت که شکل خورشید را تداعی می‌کند از نور در سایه روشن‌ها و در حقیقت جاهایی که فضا کمی تاریک‌تر است به‌خوبی استفاده شده، می‌بینیم علی قصه ما که غم دارد، در این جاها امیدوار می‌شود.

با دیر رسیدن فیلم به جشنواره، ضرر کردیم

در ادامه امیر بنان تهیه‌کننده این اثر درباره دیر رسیدن این فیلم به جشنواره گفت: ما خودمان در این موضوع ضرر کردیم و دوست داشتیم فیلممان از همان اولین روز جشنواره باشد که در آرای مردمی باشد. در سنوات گذشته فجر هم این اتفاق افتاده و فیلم داوری شده ضمن اینکه اولین نمایش ما روز چهاردهم بهمن بود و به نظرم فیلم می‌تواند داوری می‌شود.

وی افزود: فیلم ما تقریباً آماده شده بود و هیات انتخاب دیدند اما یک بخش فنی مانده بود که علت دیر رسیدن همین بود.‌ هرچه نزدیک به روزهای آغاز فجر می‌شویم، تیم‌ها بیشتر درگیر هستند و استودیوها درگیر کار می‌شوند اگر می خواستیم فشار بیاوریم که کار ما برسد چند فیلم دیگر آسیب می‌دیدند. ما ترجیح دادیم آن‌ها ابتدا کارشان تمام شود، بعد ما کارمان را انجام دهیم.

این تهیه‌کننده عنوان کرد: جشنواره برای ما استثنایی قائل نشد، فیلم‌های دیگری هم مثل ما بودند. اگر می‌خواستند همه فیلم‌ها را با این قانون نپذیرند، جشنواره باید با ۱۲ فیلم برگزار می‌شد!

قانون جشنواره را دور نزدیم

در ادامه هومن بهمنش تصویربردار فیلم هم درباره موضوع دیر رسیدن فیلم به جشنواره توضیح داد: ما قانون را دور نزدیم. مقوله داوری و تماشاگر مردمی در همه جشنواره‌ها دو مقوله متفاوت است. ما از اکران مردمی و از آرای مردمی جا ماندیم. حتی می‌شد در آرای مردمی هم باشیم، اما هم خودمان هم جشنواره خواستار این موضوع نبودیم.

وی افزود: در ایام نزدیک به جشنواره فجر معمولاً فیلم‌ها پشت هم در ترافیک استودیوها می‌مانند. صداگذاری این فیلم در چهار روز و کار زنگ آن ۲ روزه تمام شد. قانون فجر این نیست که به‌واسطه تأخیر فیلم از مسابقه خارج شود، بلکه این است که در آرای مردمی شرکت نکند.

شرمنده‌ایم که نمی‌توانیم همه دردهای مردم را نشان دهیم

در ادامه مجید مجیدی صحبت‌های خود را اینگونه آغاز کرد: به سهم خودم ادای دین به شهدای انقلاب و جنگ می‌کنم که با خون خود این شرایط را فراهم آوردند که اینجا باشیم. کسانی که جان خود را در دست گرفتند و رفتند تا ما بمانیم. 

وی ادامه داد: در ماه گذشته هم کشور ما شاهد حوادث تلخی بود. حوادثی که با ترور ناجوانمردانه سردار بزرگ اسلام سردار حاج قاسم سلیمانی آغاز شد. مردی که به حق خود را سرباز وطن نامید و خود را وقف کشور کرد، همچنین فاجعه سقوط هواپیمای اوکراینی که دل همه را به درد آورد و در شرایطی بودیم که برخی خواستند سواستفاده کنند. درود به روح پاک آن‌ها می‌فرستیم.

کارگردان «خورشید» افزود: قطعاً حق مردم بیش از این است که به آن‌ها توجه شود به‌عنوان یک فیلمساز که همیشه در آثارم این دغدغه را داشته‌ام در گوشه کنار این مملکت دردها و رنج مردم را می‌بینیم. بسیاری از مردم می‌گویند مسایل ما را مطرح کنید. شرمنده‌ایم که نمی‌توانیم همه دردها را نشان دهیم. امیدوارم مسئولان قدر این مردم شریف را بدانند و لیاقت مردم را داشته باشند.

برایم مهم بود تنور جشنواره را داغ نگه داریم

وی افزود: صادقانه بگویم که فیلم ما به دلیل طولانی شدن زمان فیلم‌برداری که شرایط سختی به لحاظ روحی و جسمی برای ما به همراه داشت، با تأخیر به جشنواره رسید. در زمان تولید به جد معتقد بودم امکان رسیدن فیلم به جشنواره وجود ندارد. اما ما در جایی زندگی می‌کنیم که همیشه سوءتفاهم زیاد به وجود می‌آید،‌کیفیت کار خودم پایین می‌آید و فکر می‌کردم صلاح نیست در جشنواره باشد. اما تعمدا دوست داشتم ابتدا در جشنواره خودم و کشور خودم فیلم رونمایی شود. برخلاف مشکلاتی که برای گروه آمد دوست داشتم این فیلم به جشنواره برسد.

مجیدی ادامه داد: اگر به تاریخچه جشنواره مراجعه کنید، متوجه می‌شوید در طول این سی و هفت هشت دوره، هم فیلم هایی از اساتید و جوانان ما بوده است که در تاریخ‌های دیرتر به جشنواره رسیده‌اند. مهم این بود که تنور جشنواره را داغ نگه داریم. این جشنواره ملی است و سال سینما با این رویداد شروع می‌شود فارغ از همه مسایل مسأله ما این بود که در این رویداد حاضر باشد.

این کارگردان در ادامه درباره شخصیت‌پردازی فیلم «خورشید» اظهار کرد: وقتی شخصیت خلق می‌شود، تلاش می‌کنیم یک بعدی نباشد انسان ممکن است خطاهایی انجام دهد.می خواستیم شخصیت ما یک خطی نباشد و سیاه و سفید باشد.

علی نصیریان بازیگر این فیلم هم اظهار کرد: فیلم برایم جالب و جذاب بود ولی به نظرم باید کوتاه تر شود. به نظر نگاه دیگری از لحاظ ادیت باید داشته باشد.

فرصت همکاری با مجید مجیدی را از دست ندادم

طناز طباطبایی بازیگر «خورشید» هم درباره حضور کوتاهش در دو فیلم حاضر در جشنواره امسال توضیح داد: من امسال دو پیشنهاد جذاب داشتم. همکاری با آقای مجیدی برای هر بازیگری جذاب است. دلم نمی‌خواست این فرصت را از دست بدهم. بی‌نهایت آموختم و کیف کردم وقتی فیلمنامه را خواندم متوجه شدم خود نقش روی کاغذ جذاب است. موضوع یک خطی آن می‌توانست برای ما چالش‌برانگیز باشد. ضمن اینکه حضور بچه‌های فیلم برای من جالب بود.

وی افزود: از سوی دیگر ما فراتر از بازیگر بودن یک رسالت داریم فکر کردم حضور من به دیده شدن این بچه‌ها کمک کند. وقتی این بچه‌ها را دیدم هر روز جوری تپش قلب می‌گرفتم که وصف شدنی نیست. چون روح بزرگی داشتند. خود آقای مجیدی هم روح بسیار بزرگی داشتند.

طباطبایی درباره حضور کوتاه در فیلم محمد کارت هم گفت: برای «شنای پروانه» هم فکر کردم کمک به کارگردان جوان فیلم اولی بود که فیلمنامه درخشانی داشت. نمی‌شود فیلم را به صرف کوتاه بودن نقش رد کرد و استعدادها را نادیده گرفت. یک روزی من را حمایت کردند و حالا من باید حمایت کنم.

جواد عزتی هم در پاسخ به سوالی درباره تکراری بودن نقش‌های متعددش در فیلم‌های حاضر در جشنواره سی‌وهشتم فیلم فجر به این جمله بسنده کرد: هرچه هست همین است سینما سلیقه‌ای است.

فکر نمی‌کنم فیلم «خورشید» تلخ باشد

کارگردان «آواز گنجشک‌ها» درباره تلخی فیلم «خورشید» هم عنوان کرد: من فکر نمی‌کنم فیلم تلخ است. ممکن است فرآیند فیلم و شرایط درام این‌طور باشد ما می‌خواستیم بگوییم همه آدم‌ها یک گنج‌های پنهان دارند و باید آن را پیدا کنند.

مجیدی افزود: من لازم است بدانم تمام این بچه‌ها که در این پروژه بودند نه بچه‌های کار که نان‌آوران با غیرت خانواده هستند. این بچه‌ها در عین حال که درس می‌خوانند کار هم می‌کنند برای مثال ابوالفضل از هشت سالگی کار می‌کند. شمیلا هم اینچنین است و در درس هم بسیار نابغه است. می‌خواهم بگویم این‌ها الگوهای خوبی برای جامعه هستند که این بچه‌ها که در چهار راه هستند یک استعداد هستند. مسئولان باید توجه کنند اما خطاب من به مردم است که باید به آن‌ها توجه کنیم. در این فیلم گنج‌های درونی آن‌ها پیدا می‌شود در انتهای فیلم انگار زیرخاکی اصلی، خود علی است.

همه فیلم‌هایم در راستای دغدغه‌هایم است

در ادامه مجیدی درباره ادامه روند فیلم‌سازی‌اش توضیح داد: هر فیلمسازی گویی فقط یک فیلم در زندگی خود می‌سازد. مثل درختی است که شاخه‌هایی به او اضافه می‌شود. هر فیلمی شاخه‌ای است که به این درخت اضافه می‌شود. این فیلم در ادامه فیلم‌های قبلی من است و در میانه آن فیلم بزرگی به نام «محمد رسول الله» را ساختم که دغدغه من بود. بنابراین همه فیلم‌هایم در یک راستا بود.

وی افزود: از همه عوامل تشکر می‌کنم. خوشحالم با یک تیم جوان کار کردم و برای من این نکته روشن شد که به جوان‌ها باید اعتماد کرد امروز استعدادهای درخشان در سینمای ما وجود دارد که باید به آن‌ها توجه ویژه‌تر شود. برای مثال نیما جاویدی تا امروز دو فیلم شاخص ساخته است. همینطور هومن بهمنش که یک استثنا در سینمای ماست. به نظرم این‌ها استعدادهای درخشان هستند که نشان می‌دهد سینمای ما آینده درخشان خواهد داشت. آن زمان که ما کار را شروع کردیم تا این حد استعداد نداشتیم. ما جوان های با استعداد زیادی داریم.

مجیدی ادامه داد: من شانس بزرگی هم داشتم که با استاد علی نصیریان برخلاف شلوغی‌های او توانستیم کار کنیم. بودن او در فیلم ما شبیه به معجزه بود. چون سرش خیلی شلوغ بود.‌ من دلم روشن بود که او در فیلم ما بازی می‌کند اصلا از اول این نقش را برای او کنار گذاشته بودم. او با صلابت و انگیزه کار کرد. این خیلی مهم است که پیشکسوتی در این سن با این انگیزه کار می‌کند و همچنان فکر می‌کند فیلم اولش است.

از چهار هزار کودک تست گرفتیم

کارگردان «خورشید» افزود: ما برای این فیلم چهار هزار بچه دیدیم. نه تنها در تهران بلکه به شهرستان‌ها رفتیم. البته متوجه شدم استعدادهای درخشان زیادی داریم. یک تعداد صدنفره اول انتخاب شدند که روح‌الله جزو آنها بودند. وقتی عکس او را دیدم گفتم چقدر چهره متفاوتی دارد. البته برای نقش علی انتخاب نکرده بودیم. روح‌الله می‌گوید مطمئن بودم من را انتخاب می‌کنید و تست گرفتیم و متوجه شدم بی‌نظیر است. البته ابتدا او را کنار گذاشتیم و بعد انتخابش کردیم.

سپس روح‌الله زمانی بازیگر نقش علی عنوان کرد: خدا به ما خیلی کمک کرد ابتدا از مادرم تشکر می‌کنم.

وی در ادامه با بغض گفت: مادرم خیلی حمایتم کرد. ممنونم که با این وضعیت ما را به اینجا رساند.

بازی با پای شکسته در زیر آب سرد

هومن بهمنش در این بخش از نشست درباره روح‌الله زمانی گفت: یک ماه پای روح الله شکسته بود ولی با این وجود در آب سرد در روزهای برفی تهران بازی می‌کرد. در عمر ۲۵ ساله حضور در سینما تا به حال این موضوع را ندیده بودم که کسی با این فداکاری و معرفت کار کند. با بازیگران حرفه‌ای زیادی کار کرده بودم ولی این موضوع را ندیده بودم.

زمانی توضیح داد: وقتی آقای نصیریان را دیدم جا خوردم. او خیلی من را کمک کرد وقتی بازی را خراب می‌کردم من را همراهی می‌کرد به بازیگری می چسبم و ولش نمی‌کنم.

طباطبایی هم افزود: روح‌الله خیلی بازیگر باحیایی است و اصلاً به من نزدیک نمی‌شد. اصلاً نمی‌گذاشت دستش را بگیرم. کم‌کم مادرش به صحنه آمد و گفت اشکال ندارد. فکر کن او مادرت است و با او راحت باش. کم‌کم روح‌الله خودش هم تلاش کرد.

مجیدی درباره انتخاب شمیلا و ابوالفضل شیرزاد خواهر و برادر افغانستانی بازیگر فیلم هم گفت: ابوالفضل ویژگی‌های خاص خود را داشت و خیلی هم ما را تحویل نمی‌گرفت اما شمیلا زودتر با ما ارتباط گرفت چند بار به خانه و محل کار آن‌ها رفتیم. پیدا کردن آن‌ها به مدرسه صبح رویش برمی‌گردد که به آنجا رفتیم.

ابوالفضل شیرزاد بازیگر خردسال این فیلم در ادامه توضیح داد: من در مدرسه بودم که برای این نقش انتخاب شدم اول از من تست بازیگری گرفتند و به من گفتند باید با این نقش زندگی کنی ابتدا از بازیگری چیزی نمی‌دانستم اما الان عاشق بازیگری شده‌ام. من دست فروشی می‌کردم.

مجید مجیدی را نمی‌شناختم!

سپس شمیلا شیرزاد بازیگر خردسال این فیلم گفت: وقتی آقای مجیدی به مدرسه ما آمدند من اصلاً ایشان را نمی‌شناختم. مدرسه ما به گونه‌ای است که هر بار کسی می‌آید یکی از دانش آموزان قسمت‌های مختلف را توضیح می‌دهد آن روز از شانس خوبم من باید توضیح می‌دادم و وقتی آقای مجیدی گفتند در فیلم ما بازی کن خیلی خوشحال شدم.

وی گفت: قسمت رویارویی من با آقای عزتی از سخت ترین قسمت ها بود چون باید گریه می کردم. آن موقع آقای مجیدی گفت به عزیزترین کست در زندگی فکر کن که من آن موقع به مادرم فکر کردم و گریه‌ام گرفت.

نیما جاویدی فیلمنامه‌نویس این اثر گفت:  واقعاً چه لذتی بیشتر از این وجود دارد که با آقای مجیدی کار کنیم؟ پیشنهادهای زیادی برای نوشتن فیلمنامه به صورت مشترک داشتم حقیقتا نسبت به این موضوع گارد هم دارم ولی پذیرفتم با آقای مجیدی کار کنم. وقتی طرح خورشید را پیدا کردم به تحقیق پرداختیم فکر نمی‌کردم کسی به اندازه خودم سخت گیر باشد. ولی آقای مجیدی به من سور بزرگی زد! با افتخار پشت این فیلمنامه هستم، هم به خاطر این بچه‌ها و هم به خاطر کار با مجیدی.

وی با اشاره به یکی از سکانس‌های تأثیرگذار فیلم افزود: روزی که به مدرسه رفتیم به ما گفتند خواهر یکی از بچه‌ها را در مترو گرفتند و او را کچل کردند. آن دختر مدام موهایش را می‌پوشید این سکانس از فیلم از همان لحظه‌ای آمد که ما به چشم دیدیم.‌ خوشحالم خورشید با مخاطبان ارتباط برقرار کرده است امیدوارم به خاطر کودکان کار سرزمینم اتفاق خوبی برای فیلم رخ بدهد.

کیوان مقدم طراح صحنه این اثر هم بیان کرد: من فکر می‌کنم یکی از سخت‌ترین کارهایم را انجام داده‌ام‌. ممنونم که مجید مجیدی به من اعتماد کرد. مجیدی باعث شد من سحرخیز شوم و شش صبح سرکار بروم چون معمولا من ساعت ده و یازده سر کار حاضر می‌شدم!

نیما جاویدی در ادامه نشست درباره سرانجام نوجوانان فیلم عنوان کرد: این بار چهارم است که فیلم را می‌بینم. احساس می کنم علی در سکانس آخر پیر شد او در نهایت به گنج هم رسید. به نظرم در پایان که مادر می خندد صحنه بسیار خوبی است و این سفر شخصیت فیلم تحول داشته است.

مجیدی در ادامه درباره دکورهای فیلم اظهار کرد: تونل‌ها صد در صد ساخته شده که البته فرایند آن سخت بود از روز اول روی این موضوع صحبت کردیم تجربه‌ای است که تا حالا در سینمای ایران دیده نشده است.

***

نصیریان: هم به تصمیم کیمیایی و مهرجویی احترام می‌گذارم، هم به تصمیم مجیدی

علی نصیریان در پاسخ به سوالی درباره تصمیم داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی برای غیبت در جشنواره فجر، اظهار کرد: مهرجویی همان موقع که فیلم می‌ساخت گفت فیلمم را به جشنواره نمی دهم و تصمیمشان مربوط به جریان تحریم جشنواره نبود. هر کارگردانی می‌تواند فیلمش را به جشنواره بدهد یا نه‌. باید این آزادی را قائل شد که اگر کسی خواست بیاید و اگر نخواست به جشنواره نیاید. من هم برای تصمیم مهرجویی و کیمیایی احترام قائلم و هم برای مجید مجیدی که فیلمش را به جشنواره ارائه کرده و افتخار می‌کنم به حضور در این فیلم.

مجیدی عنوان کرد: متاسفانه فضاهای ناصواب که وجود دارد آدم‌ها را در فضاهایی قرار می‌دهند که درست نیست آن بازیگری که گفت من گفته‌ام در فیلم دیگری بازی نکند تا بکر بماند دروغ محض است. ما نسبت به آدم‌ها مسئولیت انسانی داریم. نمی‌توانیم زندگی همه را تا آخر عمر دنبال کنیم بگوییم در کجا باشند یا نباشند. ما اقداماتی برای این بچه‌ها کردیم که هروقت به نتیجه رسید می‌گوییم.

غابشی دیگر بازیگر این اثر گفت: من به عنوان یک هنرجوی آماتور آموختم امیدوارم این شانس برای دیگران هم پیش بیاید که در فیلم آقای مجیدی باشند من دست مجیدی را می بوسم.

هومن بهمنش در ادامه توضیح داد: من با دو سه فیلمساز عاشق سینما شدم که یکی از آن‌ها مجیدی بود و خوشحالم که آرزوی کودکی من برآورده شد و با مجیدی همکاری کردم. فیلمبرداری این فیلم حدود ۸ ماه و در ۱۵۰ جلسه طول کشید که مفید چهار، پنج ساعت در روز فیلمبرداری می‌کردیم.

در پایان این نشست بازیگران نوجوان فیلم درباره تجربه همکاری با مجیدی صحبت کردند و از این کارگردان برای حضور در این پروژه سپاسگزاری کردند.

  • 11
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش