جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴
۲۰:۲۲ - ۲۸ فروردین ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۱۰۴۷۳۷
فیلم و سینمای ایران

مروري بر بفروش ترين فيلم هاي سينماي ايران پس از انقلاب در هر سال

ده نمکی و طهماسب، در صدر کارگردانان پرفروش چهار دهه اخیر

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,ده نمکی و طهماسب

 با همه اهمیت تکنیک و محتوا در سینما به عنوان یک هنر ـ‌ صنعت،‌ وقتی فیلمی نفروشد و یا بر اساس ملاحظات اکران، اصلاً روی پرده نرود، سرمایه قابل توجهی سوخت شده است. حال اگر بودجه این دست فیلم ها از سوی بخش خصوصی هم تأمین شده باشد، احتمال کناره گیری یا حتی ورشکستگی سرمایه گذاران و تهیه کنندگان در صورت شکست فیلم ها نیز افزایش پیدا می کند. این فرمول در اغلب کشورهای صاحب صنعت فیلم سازی کارکرد دارد. مگر آنکه فیلم اثری هنری و خاص باشد که در آن صورت، عدم استقبال مردم و در نتیجه گیشه پایین اثر، چیزی از شأن و جایگاه آن نخواهد کاست. ضمن آنکه اصولاً این گونه از فیلم ها و فیلمسازان به واسطه حمایت های دولتی و تزریق سرمایه های خاص با فراز و نشیب هایی به حیات خود ادامه می دهند و گیشه از آنان توقع چندانی ندارد.

 

 با این حال سایر فیلمسازان برای آنکه شانس بقا در پروسه فیلمسازی و بازار کار را داشته و نیز از حق انتخاب برخوردار باشند، ناگزیر از رعایت مصلحت های گیشه هستند. هر چند اگر بخواهند دغدغه های شان را در اثر جاری کنند. همین مسئله، لزوم توجه به اهمیت فیلم های پر فروش، فارغ از کیفیت محتوا و ساختارشان را پررنگ می سازد. بر همین اساس، بد ندیدیم مروری داشته باشیم بر پرفروش ترین فیلم های سینمای ایران در هر سال طی بیش از سه دهه ای که از انقلاب می گذرد، برخی نکات مهم درباره آنها و حاشیه های احتمالی‏شان ضمن اینکه در رسیدن به این فهرست باید به میزان جمعیت و نرخ تورم سالانه نیز عنایت داشت تا ضریب اشتباه کاهش یافته و درصد صحت اسامی بیشتر شود. نکته ای که با رجوع به منابع متعدد از جمله «نوزدهمین کتاب سینمای ایران سال ۱۳۸۸» تلاش شد تا در مطلب حاضر رعایت شود.

 

صدرنشینان از ۵۷ تا ۹۵

در میان فیلمسازانی که پرفروش ترین فیلم های سال سینمای ایران را در سالهای پس از انقلاب ساخته اند، مسعود ده نمکی با چهار فیلم اخراجی های ۱، ۲، ۳ و «رسوایی ۱» در صدر قرار دارد و ایرج طهماسب هم با سه فیلم «کلاه قرمزی و پسر خاله»، «کلاه قرمزی و سروناز» و «کلاه قرمزی و بچه ننه» در رتبه دوم ایستاده است.

در این سی و اندی سال همچنین پنج فیلمساز هر یک با دو فیلم در جدول بفروش ترین کارگردانان جای گرفته اند که عبارتند از: محسن مخملباف (بایکوت، هنرپیشه)،‌ مرحوم ایرج قادری (برزخی ها، می خواهم زنده بمانم)‌، بهروز افخمی (عروس، شوکران)، محمدرضا هنرمند (دزد عروسکها، مرد عوضی) و تهمینه میلانی (دیگه چه خبر،‌ آتش بس ۱).

 

این مطلب فیلم های پرفروش از سال ۱۳۵۷ تا سال گذشته را در بر گرفته تا برآوردی از توفیق گیشه سینمای ایران در دوران پس از انقلاب را به دست دهد. بر همین اساس و با ذکر نام فیلمسازان صدرنشین، نام ۲۲ فیلمساز در رده های بعدی (هر کدام با یک فیلم) به چشم می خورد.

 

در همین حال حضور ۱۸ فیلم کمدی در جدول پرفروش ترین های ۳۹ سال گذشته نشان از علاقه وافر سینماروها به این ژانر دارد. کما اینکه از آغاز امسال نیز دو فیلم از همین ژانر، «خوب،‌ بد، جلف» و «گشت ۲» نبض گیشه را در دست گرفته اند و فروش آنها از مرز ۱۰ میلیارد عبور کرده است.

 

سال ۵۷، «سفر سنگ»

سال ۵۷ همزمان با پیروزی انقلاب و محدودیت هایی که برای سینما پیش آمد، فیلمی که امکان نمایش بهتری داشت و با حال و هوای آن سالها همخوان بود، پرفروش ترین فیلم سال شد. «سفر سنگ» ساخته مسعود کیمیایی یکسال قبل در دوره پهلوی ساخته شده و قصه نمادین آن یادآور مبارزات مردم علیه شاه بود. همین شباهت موجب شد تا در فضای انقلابی و پر شور سال ۵۷، این فیلم در رأس قرار گیرد. بد نیست بدانید «دایره مینا» (داریوش مهرجویی) و «بوی گندم» (امیر مجاهد و فرزان دلجو) دو فیلم پرفروش بعدی آن سال بودند. در «سفر سنگ» سعید راد نیز به عنوان یکی از ستاره های سینمای پیش از انقلاب بازی داشت و همین مسئله روی فروش بهتر فیلم موثر واقع شد. از سویی نباید فراموش کرد کیمیایی نیز کارگردان پرفروش ترین فیلم سینمای ایران در پیش از انقلاب یعنی «قیصر» است که یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان فروخت. سال ۹۱ در دوره ریاست عزت ا… ضرغامی بر صدا و سیما و به واسطه علاقه ای که او به کیمیایی دارد، در کمال حیرت فیلم «سفر سنگ» از تلویزیون پخش شد. از نظر خیلی ها که فیلم «قیصر» را اثری انقلابی می دانند، «سفر سنگ» پیش بینی عجیب کیمیایی از وقوع انقلاب ایران در بستری سینمایی بود. کیمیایی چند سال پیش درباره «سفر سنگ» در گفت و گو با نادر طالب زاده گفته بود: «ساخت این فیلم دلی بود. این فیلم در شرایط سختی ساخته شد. مردم روستا شام و ناهار ما را می دادند. آنها فهمیده بودند چه فیلمی قرار است ساخته شود. گاهی اهالی روستا از شنیدن دیالوگ های فیلم هیجان زده می شدند. خود بازیگران در یک ترس و ابهامی دیالوگ هایشان را می گفتند…».

 

سال ۵۸، فریاد مجاهد

سال ۵۸، یعنی یکسال پس از پیروزی انقلاب هم فیلم «فریاد مجاهد» عنوان پرفروش ترین اثر سال را از آن خود کرد. فیلمی که بهمن مفید، باز هم ستاره ای از سینمای پیش از انقلاب در آن بازی داشت و قصه گروهی از مسلمانان بود که زیر نظر چند روحانی بر ضد نظام سلطنتی فعالیت می کردند. فیلم را مهدی معدنیان ساخت که تا آن سال بیشتر در جایگاه سناریست در سینمای ایران حضور داشت. او سال های ۶۰ و ۶۴ هم دو فیلم «سیم خاردار» و «تفنگ شکسته» را ساخت که به سینمای انقلاب و جنگ وابسته بودند. معدنیان سال ۶۴ ایران را ترک کرد و سال ۸۱ در بازگشت به کشور، فیلمی ویدئویی به نام «فانوس سیاه» را درباره عشق دو فرد نابینا با بازی حسین خانی بیک ساخت.

 

فریاد مجاهد فیلمی ضعیف و کلیشه ای بود که تنها با وقت شناسی سازندگانش از حال و هوای اجتماع در آن سالها، ساخته شد. با این حال کاستی های آشکار فیلم و نزدیکی اش به ماهیت فیلمفارسی و جنجال های رسانه ای که با ورود رجال سیاسی همچون قطب زاده و آیت ا… اشراقی در باب نمایش یا عدم نمایش آن شکل گرفت‌، موجب جلب توجه مردم شد تا پرفروش ترین فیلم سال ۵۸ لقب بگیرد.

 

سال ۵۹، سه فیلم

سال ۱۳۵۹ نام سه فیلم «پرواز در قفس» (حبیب کاوش)، «نفس بریده» (سیروس الوند) و «امشب اشکی می ریزد» (منوچهر مصیری) بدون اعلام اولویت خاصی به عنوان پر فروش ترین فیلم های سال از میان ۱۲ فیلمی که به نمایش در آمدند، ذکر شده است.

 

حبیب کاوش «پرواز در قفس» را به عنوان دومین فیلمش پس از آب (۱۳۵۳) سال ۵۷ بر اساس فیلمنامه ای از بهمن زرین پور ساخته بود.

 

فیلمی که حضور سعید کنگرانی بازیگر پرحاشیه قبل از انقلاب در آن موجب شد دو سالی در نوبت اکران بماند. فیلم یک درام عاشقانه بود و شانس فراوانی داشت که آن سال در بحبوحه انقلاب اکران شد.

 

کنگرانی پس از این فیلم، در «فصل خون» (۱۳۶۰) هم با حبیب کاوش همکاری داشت، اما سال بعد از آن در «گرداب» (حسین دوانی) بازی کرد که اجازه اکران نگرفت. «نفس بریده» سومین ساخته سیروس الوند محصول سال ۵۷ بود که بعد از دو سال اکران گرفت. بهروز وثوقی، سپیده و بهمن مفید سه بازیگر پیش از انقلاب، نقشهای اصلی آنرا داشتند و الوند فیلمنامه آنرا بر اساس یک قصه جنایی و معمایی نوشت. منوچهر مصیری که آخرین فیلمش، «ازدواج صورتی» را ۱۳ سال پیش ساخت،‌ «امشب اشکی می ریزد» را به عنوان نخستین ساخته خود با حضور فرامرز قریبیان، آیلین ویگن و فرامرز صدیقی سال ۵۷ جلوی دوربین برد که پس از دو سال روی پرده رفت. فیلم یک درام عاشقانه بود که امیر قویدل فیلمنامه اش را نوشته بود. این سه فیلم اگر چه با فضای انقلابی آن سالها مطابقتی نداشتند، اما آثاری بودند که می شد با جرح و تعدیلهایی، اجازه اکران به آنها داد. بویژه که هنوز تکلیف برخورد با ستارگان سینمای ایران در پیش از انقلاب روشن نبود و چهره هایی چون وثوقی و مفید روی پرده بودند.

 

سال ۶۰، دو فیلم

در سال ۶۰ پیش از آغاز جنگ تحمیلی، باز هم سینماروها به دو فیلم انقلابی روی خوش نشان دادند؛ «عصیانگران» و «دست شیطان». مرحوم جهانگیر جهانگیری فیلم «عصیانگران» را بر اساس قصه ارباب و رعیتی همان سال با بازی گرشا رئوفی، جواد گلپایگانی و نعمت ا… گرجی ساخت. گلپایگانی یا همان آتقی سریال «آینه عبرت» که تهیه کنندگی این فیلم را به عهده داشت، نقشی هم در آن گرفت. «دست شیطان» هم نخستین ساخته حسین زندباف در همان سال به ماجرای تسخیر سفارت آمریکا می پرداخت و طبعاً بهترین انتخاب برای اکران مناسب در آن برهه بود. محمدعلی کشاورز، مرحوم هادی اسلامی، محبوبه بیات و… بخشی از بازیگران اصلی «دست شیطان» بودند که حساسیتی روی آنان وجود نداشت و بر همین اساس، فیلم با نظر به روحیه انقلابی مردم مورد توجه واقع شد و فروخت.

 

سال ۶۱، برزخی ها

«برزخی ها» ساخته ایرج قادری،‌ در سال ۶۱ در حالی پرفروش ترین فیلم لقب گرفت که زنده یاد محمدعلی فردین و ناصر ملک مطیعی به عنوان دو تن از مظاهر سینمای دوران پهلوی، پس از آن نتوانستند در فیلم دیگری بازی کنند. (البته ملک مطیعی چهار سال پیش نقش کوتاهی در «نقش نگار» داشت). بر خلاف آن دو، سعید راد دیگر بازیگر فیلم و خود قادری تا چند سال بعد از این فیلم و نیز پس از وقفه ای طولانی توانستند به عرصه بازگردند. «برزخی ها» روایت فرار عده ای از زندانیان عادی در روز پیروزی انقلاب از زندان بود که در پی آشنایی با یک روحانی متحول می شوند و عازم جبهه می شوند. سعید مطلبی فیلمنامه تجاری جذابی برای ذائقه سینماروهای آن زمان و مدیران سینمایی وقت نوشته بود.

 

عبدالمجید معادیخواه، نخستین وزیر جمهوری اسلامی در حوزه فرهنگ و هنر روایت جالبی از این فیلم در یکی از گفت و گوهایش (با خبر آنلاین) داشته است: «آن زمان دعوای مفصلی به وجود آمد که از آقای مخملباف در آن شرکت داشتند و علیه من موضع می‌گرفتند تا آقای مسیح مهاجری. دعوا بر سر اکران فیلم «برزخی‌ها» بود. این مساله خودش یک پرونده است که جنجال زیادی درست کرد و به همه جا از جمله مجلس هم کشید. بسیجی هم علیه بنده راه افتاد که بخشی از آن در مطبوعات آن دوران هست. هم مطبوعاتی که آقای خاتمی اداره می‌کردند، مثل کیهان به ما می‌تاختند و هم امثال آقای مخملباف فریاد «وا اسلاما» سر می‌دادند. در آن هیاهو هیچ کس نیامد ببیند که اصلا داستان فیلم «برزخی‌ها» چیست. خیلی وقت‌ها ما چون اصلا حوصله آشنایی با صورت مساله را نداریم، بلافاصله دوست داریم حکم صادر کنیم. صورت مساله در مورد فیلم برزخی‌ها این نبود که خوب است یا بد؟ مساله اصلی این بود که در دوره‌ای فرهنگ و هنر ما بی‌صاحب شده بود؛ یعنی به غلط بار حوزه فرهنگ و هنر را بر دوش وزارت علوم گذاشتند. آقای دکتر عارفی هم وزیر علوم بود و دغدغه‌هایش مسایل دیگری بود. ایشان هم به مدیری اعتماد کرده بود و کارها را در این حوزه به او سپرده بود.

 

در چنین دوره‌ای آقایی که از پیش از انقلاب در زمینه سینما فعالیت می‌کرد و فیلم محمد رسول‌الله(ص) هم از طریق او برای نمایش وارد ایران شده بود، آمده بود و از مدیران آقای عارفی مجوز ساخت فیلم «برزخی‌ها» را گرفته بود. بعد هم به اعتماد امضای مدیر وقت رفته بود و ۱۰ میلیون تومان برای ساخت این فیلم سرمایه‌گذاری کرده بود. تمام ستاره‌های سینمای قبل از انقلاب را هم مثل فردین، ایرج قادری، ناصر ملک‌مطیعی و… را به عنوان بازیگر در این فیلم جمع کرده بود». البته وی بعدها به دلیل فشارهایی که بر سر اکران این فیلم ایجاد شد، از سمت خود استعفا داد.

 

«برزخی ها» در آن مقطع هشت میلیون تومان فروخت که رقمی رویایی محسوب می شد. نمایش عمومی فیلم همزمان با آغاز جنگ تحمیلی با توجه به مضمونش، ابعادی پیشگویانه پیدا کرده بود.

 

سال ۶۲، سفیر

«سفیر» نخستین ساخته فریبرز صالح در سال ۶۱ بود که عنوان پرفروش ترین فیلم سال ۶۲ را از آن خود کرد. خیلی ها این فروش بالا را متأثر از ذهنیت مثبت مردم نسبت به آثار مذهبی تلقی کردند که یکی ـ دو سال پیش از آن بر اثر اکران فیلم «الرساله» مصطفی عقاد فقید در ایران حاصل شده بود. با این حال،‌ فیلم خود از ارزشهای سینمایی هم برخوردار بود و حضور فرامرز قریبیان در نقش اول آن هم جزو امتیازهایش بود. او نقش قیس بن مسهر، نماینده امام حسین (ع) را داشت که با نامه ای به طرف کوفه می رود.

 

این فیلم را نخستین فیلم عاشورایی سینمای ایران هم لقب داده اند. فیلم پس از نمایش موفق در ایران، در لبنان هم با استقبال خوبی مواجه شد. قریبیان در مصاحبه با ایسنا درباره این فیلم گفته بود: «من سفری به آمریکا داشتم که سال ۵۹ برگشتم. اولین فیلم بعد از انقلاب بنده «سفیر» بود که فیلمبرداری اش اواخر پاییز شروع شد و با وسواسی که کارگردان داشت، تا اواخر سال ۶۰ ادامه پیدا کرد و فینال فیلم در گرمای بسیار طاقت فرسای برازجان فیلمبرداری شد و در اولین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد». صالح نیز در این باره به ایسنا گفته است: «وقتی کارگردانی «سفیر» به من پیشنهاد شد، پس از مطالعه دیدم سوژه بسیار وسیع‌تر، جادارتر و با ارزش‌تر از آن است که در اختیار من گذاشته‌اند، بنابراین پس از مشورت با آقای حدادعادل که آن موقع در تلویزیون حضور داشتند و با موافقت ایشان فیلمنامه کوتاه را با همکاری زنده‌یاد کیهان رهگذر به فیلمنامه‌ای سینمایی مبدل کردیم و بودجه آن را هم شهید بزرگوار یوسف‌کلاهدوز از سپاه پاسداران تامین کردند و ماحصل کار، آن شد که ملاحظه می‌کنید.»

 

سال ۶۳، سناتور

بی اغراق، «سناتور» ساخته مهدی صباغ زاده در سال ۶۲ را که پرفروش ترین فیلم سال ۶۳ شد، می توان الگویی برای رونق فیلم های اکشن در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ ارزیابی کرد. «سناتور» خوب فروخت و همین مسئله موجب شد تا توجه خیلی از فیلمسازان به مضامینی از این دست جلب شود؛ مواد مخدر و تبعاتش. البته حضور فرامرز قریبیان و بیژن امکانیان نیز در این توفیق موثر بود. فیلم ۵/۶ میلیارد تومان فروخت که رقمی غیر قابل باور بود «سناتور» که در کنار «خانه خلوت»، البته یک پله پایین تر، جزو آثار خوب کارگردانش محسوب می شود، در عین رعایت فرمول پیام گرایی در فیلم ها به عنوان وجه موردنظر مدیران سینمایی وقت، شاخص های سرگرمی آفرینی را هم در خود داشت. نکته ای که برای تماشاگران آن زمان هم اهمیت داشت و روی خوش به آن نشان می دادند.

 

«داد شاه» (حبیب کاوش) و «میرزا کوچک خان» (مرحوم امیر قویدل) دیگر فیلم های پرفروش در آن سال بودند.

 

 

 

 

 

banifilm.ir
  • 9
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش