یکشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۴
۲۰:۱۷ - ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۲۸۳۳
فیلم و سینمای ایران

میشل فرودن

سینمای ایران، سینمایی قوی‌ اما فاقد تعادل است

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,میشل فرودن
میشل فرودن،‌ سردبیر سابق کایه دو سینما که برای حضور در جشنواره جهانی فجر به تهران سفر کرده است معتقد است سینمای ایران، سینمایی قوی‌ اما فاقد تعادل است.

جشنواره جهانی فیلم فجر با تمام پستی و بلندی‌هایش فرصتی برای مراوده با شخصیت‌هایی بود که در عرصه سینما برای خود وزنه به حساب می‌آیند. ژان میشل فرودون، سردبیر سابق کایه دوسینما یکی از میهمانان برجسته این دوره از جشنواره فجر بود که علاوه بر حضور در عرضه جشنواره، در مقام سخنران هفته فیلم فرانسه در سینما تک موزه هنرهای معاصر راهی ایران شده است. البته این نخستین سفر آقای فرودون نیست و او آشنایی خوبی از فضای هنری و فرهنگی ایران دارد. از همین رو فرصت مغتنم شمرده تا با او درباره شرایط توسعه نقد و تأثیرگذاری نقد بر بازار را جویا شویم. آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح گفت و گوی تسنیم با این منتقد فرانسوی است.

 در ایران جریان نقد و فروش فیلم‌ها با همدیگر منطبق نیستند، یعنی این دو دنیای متفاوتی را دنبال می‌کنند و کار متفاوتی انجام می‌دهند. نقد چندان تأثیری بر فروش ندارد. وضعیت در فرانسه به چه شکلی است؟

- در کشور فرانسه به این صورت نیست و به نوعی باید گفت حتی با وضعیت موجود در ایران متفاوت است. وضعیت در فرانسه بدین نحو است حتی فیلم‌هایی که به عنوان برترین فیلم انتخاب می‌شوند باز هم مورد نقد قرار می‌گیرند. اگر فیلم بد هم باشد باز هم فیلم مورد نقد قرار می‌گیرد. این مسئله‌ای است که برای تمام فیلم‌ها رخ می‌دهد. وضعیت به نحوی است که تهیه‌کننده‌ها با نقادها روابط خوبی برقرار می‌کنند. یک ارتباط خاص میان منتقد و تهیه‌کننده وجود دارد. خود من هم به عنوان یک منتقد دوستان بسیار زیادی در این زمینه دارم و با هم همکاری می‌کنیم یعنی در پروسه ساخت یک فیلم حضور داریم؛ چرا که تهیه‌کننده‌ها متوجه می‌شوند حتی اگر من نقدی بر فیلمشان داشته باشم برای بهتر شدن سینمای خودمان هست و در انتها برای سینمای کشورمان هست. پس آن را کاملاً درک می‌کنند. طبیعی است حتی از یک فیلم خوب هم ما نقد کنیم حتی اگر تهیه‌کننده دوست صمیمی من باشد.

 اتفاق منفی که در ایران رخ می‌دهد، آن است که مردم با توجه به نقدها به دیدن فیلم‌ها نمی‌روند و منتقدها کمکی به فروش فیلم‌ها نمی‌کنند‌. چگونه می‌‌شود در کشوری مثل ایران، رابطه مستقیمی میان منتقد و مردم ایجاد کردتا مردم با منتقدان هم سو شوند؟ آنها را به منتقدان را به عنوان مشاورانی برای فیلم دیدن خود انتخاب کنند؟

– من نمی‌توانم پاسخ کاملی به این پرسش بدهم؛ اما در وهله اول نقد باید روی تمام آثار سینما انجام شود، نه فقط یک ژانر خاص. باید در همه بخش‌های مختلف سینما نقد وجود داشته باشد. حتی اگر نقدی هم نخواهد صورت بگیرد، کار خوب آن است که مصاحبه و اطلاعات در مورد خود آن فیلم در روزنامه و مجلات چاپ شود تا مردم اطلاعات درباره فیلم داشته باشند، نه تنها نقد. اما مصاحبه نباید صرفاً از خوبی‌های فیلم بگوید که این فیلم عالی است یا فلان بازیگران خوب بازی کردند. نکات منفی باید در آن درج شود و کلاً مصاحبه باید جدی باشد تا همه اطلاعات را در بر گیرد و توجه مردم را به خودش جلب کند. اما در حالت کلی باز معتقدم که نقد نباید صرفاً برای سینمای هنری باشد و به یک ژانر خاص بسنده شود که مثلاً بگویم فلان فیلم بهتر است نقد اختصاصی داشته باشد و فلان فیلم چون آن‌چنان نیست نقد نداشته باشد. نقد باید برای تمامی فیلم‌ها پخش شود.

 آندره بازن پوسته‌ای در سینمای فرانسه عوض کرد. به واسطه نوشتارش سینمای نو را جایگزین سینمای کهنه کرد. بازن چگونه موفق شد با نوشتن نقد یک جهان سینمایی را در فرانسه عوض کند و در ضمن آن را در جامعه فرانسه محبوب کند ؟

– آندره بازن که در سال ۱۹۵۸ فوت کرد تا آن سال نقدهایش دقیقاً مخاطبش همه عموم مردم بود و همه بخش‌های رسانه را مورد نقد قرار می‌داد. او در رسانه‌های ملی نقدهایش را به چاپ می‌رساند و این مسئله بسیار برای مردم تأثیرگذار بود. بازن دقیقاً مثالی بود بر آنچه من می‌گویم، اینکه چگونه می‌شود در نقد جلب مخاطب کرد.

 آیا رابطه‌ای بین دولت و منتقد وجود دارد؟

– نمی‌شود این را گفت؛ به خاطر اینکه آندره بازن هیچ ارتباطی با عوامل دولتی نداشت. حتی نقدهایش را در مجله‌ای بسیار معمولی هم چاپ می‌کرد. در واقع او نقد را از سن کم شروع کرد و در همین مجله‌هایی که هیچ ربطی به دولت نداشتند؛ اما در سال‌های آخر زندگیش، حتی زمانی که به یک فیلمساز بدل شده بود، در آن موقع بود که وزارت‌های دولتی هم کمکی به او می‌کردند. تازه آن موقع مورد حمایت قرار گرفت.

 علت این پرسش از آنجا نشأت می‌گیرد که پیر بوردیو، جامعه‌شناسی فرانسوی بر این باور بود که به جای سوبسید دولتی به هنرمند یاید سوبسید را به نهاد آموزش داد و مردم برای هنر آموزش داد تا ذائقه‌شان پرورش یابد؟ آیا دیدگاه بوردیو به جامعه فرانسه تسری پیدا کرده است؟

– در اینجا این بحث پیش می‌آید که آن مجوزی که دولت باید بدهد، به مراتب مهمتر از بودجه‌ای است که می‌خواهند. تمرکز بیشتر روی گرفتن مجوز، مهمتر از این است که به فکر سوبسید و بودجه باشیم. نباید موضع گرفت. در هر دو تای این گزینه‌ها حالتی است که آموزش اهمیت بسیاری دارد. آن ذائقه هنری را در مردم شکل می‌دهد و در عین حال نمی‌شود گفت که فیلمسازان نباید به هیچ نحوی مورد حمایت دولتی و مالی قرار گیرند.نسبت به موضع بوردیو نه موافقم نه مخالفم. باید بینابین باشد. باید هر دو مورد [تأمین بودجه و سوبسید آموزشی] رعایت شود.

 یک بخش از جامعه هنری ایران که در تعامل با جامعه هنری فرانسه بوده معتقد است در فرانسه این تعادل وجود دارد. دولت برای آموزش هزینه می‌کند و سوبسیدش را به هنرمندان هم تخصیص می‌دهد تا فیلم بسازند. چنین چیزی وجود دارد؟ اگر وجود دارد چه راهکاری می‌توانند به سیاست هنری ایران بدهند؟

– بله، این حقیقت دارد. ممکن است بحث‌های بر سر این رویکرد وجود داشته باشد؛ ولی به طور کل این تعادل موجود هست. سینمای ایران، سینمای قوی‌ای است؛ اما فاقد تعادل است. نظم ندارد. به نظر من دولت اول از همه باید نظم و تعادل را در سینمای ایران به وجود بیاورد چه از نظر مالی و حمایت‌هایی که وجود دارد. اگر به سینمای ایران بیشتر بها بدهند بهتر است. در واقع مسئله پول مطرح نیست که از طرف دولت پیگیری شود. یکی از کارهای دولت این است که نظم و قوانینی ایجاد کند تا در سینمای ایران بخش‌های مختلف هماهنگ شوند و با هم همکاری داشته باشند.

اگر هر بخش خاصی از سینما وارد همکاری شود، باعث می‌شود به تعادل دست یابید. صرفاً نباید مسئله مالی باشد. یکی از آن قوانین و نظمی که دولت می‌تواند به وجود آورد این است که تلویزیون ملی را مجبور کند از امسال در سینمای ایران سرمایه‌گذاری کند. برای سینمای ایران، باید تبلیغات کند. فیلم‌هایشان را پخش کند. باید سرمایه‌گذاری تلویزیون وجود داشته باشد.

 تلویزیون در گذشته در نقش تولید کننده و تهیه‌کننده سینما ظاهر شده است؛ اما این روزها این مسئله از رونق فتاده است.

– این رویه به هیچ عنوان خوب نیست، اینکه تلویزیون ملی بخواهد چیزی تولید کند؛ چون تلویزیون تولید کننده محصول نیست. او باید سرمایه‌گذاری کند و سینمای با دست باز خودش تولید کند؛ ولی تلویزیون حمایت مالی داشته باشد.

 ارزیابیتان در مورد سینمای ۲۰۱۷ چه بود؟ روند سینما را رو به جلو می‌دانید یا رو به افول؟

– سینمای سال اخیر، یعنی سال ۲۰۱۷ یک واجد نوعی پارادوکس است. بخش اولش را بخواهیم حساب کنیم این است که یک نوآوری عظیمی در سینما در حال شکل‌گیری است. چه بخواهیم، چه نخواهیم کارگردان‌های جدید، فیلمسازان جدید ایده‌های جدیدی دارند؛ حتی کسانی که بسیار جوان و کم‌تجربه هستند. آنان هزینه آن‌چنانی برای تجهیزات ندارند و همه این‌ها باعث می‌شود ایده‌ها و داستان های جدید و نوآوری بسیار زیادی را شاهد باشیم و این سینما را بسیار متنوع می‌کند. همه چیز را؛ اما اگر بخش دیگرش را در نظر بگیریم مثلاً همین سینمای هالیوود یک حالتی است که فیلم روزبه‌روز تولید می‌شود ولی آن تنوع خاص را آدم در آن نمی‌بیند. نوآوری خاص داخلش نمی‌بیند و این چیزی است که مردم می‌خواهند، یعنی مردم انگار با حالت همیشگی راحت‌ترند. این پارادوکس بین فیلمسازان و بینندگان است که یکی به دنبال نوآوری است و دیگری خیر.

 فیلمی را دیدند که این پارادوکس را حل کرده باشد هم مردم پسندیده باشند و هم نوآوری باشد؟

– من فیلم‌های خیلی خوبی دیدم؛ اما به طور کل نمی‌شود گفت این پارادوکس متعلق به فیلم است. این پارادوکس بین فیلمساز و تماشاچی است. به عنوان سخن آخر این را بگویم که دقیقاً فستیوال‌ها برای همین ایجاد شده‌اند و خوبی فستیوال‌ها این است که آدم می‌تواند انواع فیلم‌ها را ببیند. پارادوکس‌ها هستند و ما می‌توانیم نظر بدهیم و لمس کنیم.

 فیلم محبوب شما در سال گذشته چه بود؟

– فیلم «زنی که رفت» ساخته لاو دیاز که فیلم فلیپینی بود و حتی برنده شیر طلایی جشنواره ونیز هم شد. از دید من بهترین فیلم سال ۲۰۱۶ بود

  • 15
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش