یکشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۴
۱۷:۴۴ - ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۳۲۳۳
فیلم و سینمای ایران

مطالبات هنرمندان از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری:

نگرانی اهل فرهنگ از شعارهای پوپولیستی

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,مطالبات هنرمندان

تأکید کاندیداهای ریاست‌جمهوری روی مسائل اقتصادی- اجتماعی- سیاسی و مغفول‌ماندن مسائل فرهنگی در صحبت‌ها و مناظرات کاندیداها به‌خصوص نخستین مناظره برگزارشده درتلویزیون در روزهای اخیر باعث بروز انتقاداتی در میان اهالی ادب، هنر و فرهنگ شده بود. این‌که فرهنگ هیچ‌گاه به‌عنوان اولویت اول درنگاه نامزدها نبوده و همواره درسایه مسائلی دیگر مغفول مانده است، به واسطه ایجاد شائبه نوعی بی‌توجهی عامدانه به این مقوله در نزد هنرمندان از دیرباز مورد انتقاد و اعتراض هنرمندان واقع شده؛ و این قضیه را در انتخابات پیش‌رو نیز می‌بینیم.

 

اعلام این‌که مناظره پیش‌رو که فردا برگزار خواهد شد، با محوریت مسائل فرهنگی روی آنتن خواهد رفت، اگرچه توانست تا حدی فضای ایجادشده را ترمیم و تلطیف کند، اما از آن‌جا که کاندیداها هنوز درمورد ریزبرنامه‌های فرهنگی‌شان توضیحی به مردم نداده‌اند، این فضای سنگین میان کاندیداها و هنرمندان همچنان برقرار مانده است؛ خصوصا این‌که از درد دل‌های هنرمندان پیداست که آنها به واسطه توقعی که از نماینده‌های مرتبط با دولت مستقر و دلبستگان اصلاحات دارند، این کم‌توجهی ازجانب این طیف بیشتر آنها را دچار نگرانی و دلزدگی می‌کند؛ تا کاندیداهای جریاناتی که در تمام این سال‌ها ثابت کرده‌اند مسائل فرهنگی هیچ‌گاه برایشان دغدغه‌ای جدی نبوده- و حتی بارها و بارها مسیری ١٨٠درجه مخالف با چنین مسیری را پیموده‌اند.

 

برگزاری مناظره آتی با محوریت مسائل فرهنگی و انتظاری که میان هنرمندان برای اولویت‌دادن کاندیداها به مسائل فرهنگی وجود دارد، ما را بر آن داشت که درتماس با هنرمندان و فعالان عرصه فرهنگ و هنر از آنها بپرسیم که چه پرسشی در ارتباط با مسائل فرهنگی دارند که کاندیداها می‌توانند در مناظره پیش‌رو به آن پاسخ دهند. تماس‌هایی گاه بی‌نتیجه؛ که وجود تناقضی آشکار را در ذهن و زبان طیف وسیعی ازهنرمندان- اسم و رسم‌دار- این سرزمین برجسته می‌کند. هنرمندان گاه بزرگ این دیار که مدام از بی‌توجهی کاندیداها و دولتمردان به مسائل فرهنگی می‌نالند، خود به نوبه خویش مایل نیستند گامی هرچند کوچک دراین مسیر برداشته؛ و با کاری درحد پرسیدن چند سوال کوتاه کاندیداها را درپاسخگویی به اولویت‌های ذهنی این طیفیاری دهند.

 

این قضیه البته عمری به درازای تاریخ این مرزوبوم دارد. اپوزیسیون‌نمایی به‌عنوان دردی بزرگ درمیان شاغلان عرصه هنر همواره آنان را به این سمت و سو سوق داده که چنین وانمود کنند کمترین ارتباطی با نظام مستقر ندارند؛ و دراین راه گاه فراموش می‌کنند چه امتیازاتی ازقبل فعالیت فرهنگی در زمان روی کاربودن دولت مستقر نصیب‌شان شده است. فیلمسازی که سال‌هاست به دلیل فیلم‌های نساخته‌اش مورد توجه قرار دارد، درحالی‌ که با بی‌انصافی آشکار فضای فرهنگی را مشابه با دو دولت پیش می‌داند، ازپاسخ به سوال درباره سوالی که می‌تواند از کاندیداها بپرسد، با بی‌میلی تمام می‌گوید که می‌داند ازاین چهره‌های ضدفرهنگ نمی‌شود سوال فرهنگی پرسید. دیگری که اتفاقا جزو قدیمی‌ترین‌هاست، دراین دوره فیلم‌هایش را ساخته و حتی درقبال رفتار کاملا ضدفرهنگی‌اش علیه یکی از دست‌اندرکاران فیلمش مورد بازخواستی حتی ناچیز قرار نگرفته، با غروری آشکار می‌گوید؛ اینها همه سروته یک کرباسند. آن دیگری، آن روزنامه‌نگار فیلمسازشده، می‌گوید؛ دندان طمع این دولت‌ها را کنده و نه‌تنها سوالی ندارد بلکه خواسته‌ای نیز از اینان ندارد یا آن نویسنده‌ای که به دلیل رابطه خوبش با مدیران دولتی توانسته نام و نانی برای خود دست و پا کند، حالا که اعتبار را در اپوزیسیون‌نمایی دیده، قصد دارد کوچکترین و ناچیزترین رشته‌های ارتباطش با همان مدیران را بریده و خود را بی‌ارتباط با آنها جا بزند... و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

 

حکایت عالم بی‌عمل را می‌توان در چنین مواردی به عین دید. انتظاری فرهنگی از یک‌سری کاندیدا وجود دارد. این به جای خود، اما این‌که بخشی از قشر فرهنگی، دایی‌جان ناپلئون‌وار، همه را به یک چوب رانده و مدعی شوند که درصورت روی کارآمدن هرکدام از دولت‌ها تفاوت چندانی در امور فرهنگی و هنری ایجاد نخواهد شد، از آن دروغ‌های بزرگ است که نتیجه آن را تازه و کم‌کم داشتیمفراموش می‌کردیم.

 

آنچه درپی می‌آید اما، پرسش‌های شماری از فعالان هنر و فرهنگ این دیار است از کاندیداهایی که این روزها دارند رویای ریاست‌جمهوری می‌بینند. پرسش‌هایی که پاسخ‌دادن شفاف و روشن کاندیداها ممکن است آنها را گامی به رویاهایشان نزدیک کند

 

حسین فرح‌بخش:دغدغه سالن‌سازی فراگیر

سوال دقیق من به بهانه مناظره پیش‌رو که اتفاقا بناست در آن به مقوله‌های فرهنگی هم پرداخته شود، آن است که چرا دولت‌های مختلف سالن‌سازی درحوزه سینما را به‌عنوان یک قاعده مدنظر قرار نمی‌دهند. منظورم البته قاعده‌ای فراگیر و برنامه‌دار است نه کارهای موردی. مورد بعدی هم این‌که می‌خواهم بدانم ازمنظر رئیس‌جمهوری آینده سانسور و ممیزی درچه حد است و تا کجا می‌تواند ادامه پیدا کند؟ آیا مسئولان فرهنگی از این به بعد اجازه خواهند داد واقعیت‌های جامعه درتولیدات هنری ظهور و بروز پیدا کند یا مسیری را که دراین ٤٠‌سال پی‌ریزی شده، ادامه خواهند داد؟ آخر به نظر می‌رسد محدوده‌ای که درسال‌های گذشته به‌عنوان چارچوب خط قرمزها ازسوی مدیران فرهنگی مدنظر قرار گرفته با واقعیت‌های عرفی جامعه و آنچه مردم با آن زندگی می‌کنند، فاصله دارد. درمورد میزان اعمال سانسور برخی می‌گویند؛ همه چیز دست قوه‌مجربه نیست. از نگاه من اتفاقا مسئولیت این مسأله به‌طورکلی با قوه‌مجریه است. این دولت است که نباید به ارگان‌های غیرمرتبط با فرهنگ اجازه دخالت دراین زمینه‌ها را بدهد. قانون را مجلس مصوب کرده و حالا نوبت قوه‌مجریه است که آن را پیاده‌سازی کند. دلیلی ندارد نهادهای دیگر بتوانند دراین مسیر سنگ‌اندازی کنند و کار پیش نرود. قوه‌مجریه چون جرأت کافی ندارد تا دیگری تشر می‌زند، متاسفانه پایش را عقب می‌کشد اگر هم کوتاه نیایند، مطمئن باشید این مسیر ادامه پیدا خواهد کرد. از نگاه من قوه‌مجریه باید صفر تا ١٠٠ موضوع را تحت کنترل خود درآورد و درمواردی هم که می‌بیند بقیه نهادها دارند سنگ‌اندازی می‌کنند، باید مردم را وارد میدان کند. مثلا در مورد مقوله هنر، هنرمندان حاضرند وارد میدان شوند و با کسانی که نمی‌گذارند برنامه‌های مجوزدار و مورد تأیید که از مسیرهای قانونی ساخته شده‌اند، به مرحله اجرا گذاشته شوند، مقابله کنند و اجازه ندهند این مسیر ادامه پیدا کند.

 

حسین سناپور:چه کسی سانسور پیش انتشار را متوقف خواهد کرد؟

سوال اول من ازکاندیداهای ریاست‌جمهوری آن است که کدامشان حاضرند سانسور را بردارند و کتاب‌ها بدون نظارت قبل از انتشار منتشر شوند؟ تقریبا دربسیاری ازکشورهای دنیا این اتفاق افتاده و بنابراین ایران هم مثل همه آنها می‌تواند این کار را انجام دهد. افغانستان در دوقدمی ماست و مردمانش ازما متعصب‌تر هستند و دموکراسی درکشورشان حتی نزدیک به ایران هم نیست. با این وجود، درکشوری چون افغانستان هم سانسوری وجود ندارد. برای انجام‌گرفتن این کار هم نیاز نیست توقع روی‌دادن اتفاق عجیب و غریبی را بعد از رفع سانسور داشته باشیم. این یک نیاز واقعی است و حتما قرار نیست اتفاق عجیبی بیفتد. به نتایج این ماجرا هم می‌شود دید و تغییراتی که درحوزه کتاب و ادبیات و هنر ایجاد می‌شود را مدنظر قرار داد، اما بنا نیست هرکاری می‌کنیم، باعث تغییرات عجیب و غریب شود. خیلی‌ها ازجمله من، درباره کاربرد این مسأله صحبت کرده‌‌ایم. نتیجه این ماجرا روشن است. حداقلش این است که از برخوردهای سلیقه‌ای افرادی که در ارشاد هستند و خیلی از آنها جلوی کتاب آقای محمود دولت‌آبادی را گرفته‌اند، دیگر به خودشان اجازه چنین کاری را نخواهند داد. کسی جلوی کتاب آقای دولت‌آبادی را گرفته که ممکن است جوانی ٣٠ساله باشد. او فردی ناشناس است که ما نمی‌شناسیمش. چنین فردی جلوی کتاب آدمی را گرفته که دوبرابر سن او برای فرهنگ این مملکت زحمت کشیده است. حداقل تأثیر رفع سانسور آن است که این افراد جلوی انتشار کتاب آدم‌هایی را بگیرد یا درباره اثر آنها نظر بدهد که حداقل ٥٠‌سال برای ادبیات این مملکت زحمت کشیده است.

 

کیوان ساکت:آیا باز هم شاهد دخالت نهادهای غیرمرتبط در مسائل فرهنگی خواهیم بود؟

آنچه در این زمان دارای اولویت و اهمیت نخست است در بادی امر مسائل معیشتی مردم ایران و بعد از آن توجه به مسائل فرهنگی است؛ به‌عنوان یک موسیقیدان مشکلات مربوط به اجراهای موسیقی و دخالت کسانی که در حیطه مسائل فرهنگی وارد نیستند و مسائل مربوط به فرهنگ در حوزه اختیارات آنها نیست. آیا باز هم شاهد این دخالت‌ها خواهیم بود؟ از سوی دیگر چه کسی برای حفظ و صیانت ‌شأن هنر و هنرمند برنامه دارد؟

 

اکبر عبدی:سوالی در کار نیست

همه ما نسبت به آینده کشورمان یک تکلیفی داریم و نمی‌توانیم به سرنوشت آن بی‌تفاوت باشیم پس باید سعی کنیم از میان کاندیداهای خوب ریاست‌جمهوری خوب‌ترین را برای آباد کردن کشور انتخاب کنیم. سوالی ندارم، آنها حتما خودشان فکر کرده‌اند دیگر.

 

بهرام دبیری:سپردن سرنوشت به «هیچ کس»

به اعتقاد من در کلیت بی در و پیکری که با آن دست به گریبان هستیم مسأله اصلی آن است که در حوزه فرهنگ و هنر تمام اختیار با هنرمند است و تمام مسئولیت هم به عهده اوست. من هیچ مقام دولتی را نمی‌شناسم که بخواهد راهنمایی و ارشاد کند یا به هنرمند بگوید چه کاری را می‌توانی انجام دهی و چه کاری را نمی‌توانی انجام دهی که اگر این‌طور باشد با یک فاجعه مواجه هستیم. هنرمندان کسانی هستند که پایه‌های نام و اقتدار کشور روی آنها بنا شده است. کافی است به تاریخ خودمان نگاه کنیم. ٥٠ اسم را از این سرزمین حذف کنید و ببینید چه چیزی برایتان باقی خواهد ماند؟ از فردوسی گرفته تا خیام، حافظ، نیما، شاملو و... خیلی عجیب است که یک دولت بخواهد هنرمند را ارشاد کند. این سپردن سرنوشت فرهنگی یک کشور به دست «هیچ‌کس» است و یک فاجعه به وجود خواهد آورد. ما در طول این سال‌ها بارها با این مقوله برخورد کرده‌ایم که با نویسنده برای چاپ کتابش، نقاش برای نمایش آثارش و... چه کرده‌اند و چه نادان‌هایی در سمت رئیس تصمیم می‌گیرند محمود دولت‌آبادی می‌تواند کتابش را چاپ کند یا نه. این کلی‌ترین مسأله‌ای است که باید مورد سوال قرار بگیرد.

 

داوود فتحعلی‌بیگی:فرهنگ اولویت کیست؟

شرکت در انتخابات ضروری است زیرا به تعیین سرنوشت ما مربوط می‌شود و چه ما شرکت کنیم و چه شرکت نکنیم فردی انتخاب خواهد شد، پس بهتر است از حق و حقوق قانونی، سیاسی و اجتماعی که به ما واگذار شده استفاده کنیم که اگر نکنیم لطمه بزرگی می‌زنیم و دشمنان آب و خاک و کسانی که مخالف استقلال مملکت هستند، سر وصدا  می‌کنند که این حکومت پایگاه اجتماعی ندارد. از طرف دیگر ما با انتخاب خودمان می‌توانیم کسی را بر کرسی بنشانیم که بتواند در راستای اهداف ملی و منافع ملی و رفع شدن مشکلات مردم قدم بردارد. سوالی که دارم می‌خواهم بدانم به فرهنگ و هنر در اولویت برنامه‌های کدام کاندیدا فکر شده است؟

 

سعید سهیلی:ادامه مسیر ٤‌سال گذشته یا بازگشت به دوران تاریک؟

به احتمال، همه نیک می‌دانند که کاندیداهای ریاست‌جمهوری وقتی رئیس‌جمهوری شدند نباید سر فرهنگ و هنر را با کارد، ساتور، چاقو یا حتی پنبه ببرند. باید فرهنگ و هنر را رها بگذارند. باید فضایی ایجاد کنند که در آن هنر و هنرمند نفس بکشند و روی پای خودشان بایستند.

 

بعضی زمان‌ها بوده که بعضی از مسئولان فرهنگی - هنری حاکم سر فرهنگ و هنر و هنرمند را با کارد و چاقو بریده‌اند گاهی هم با لبخند و پنبه و ملایمت. به نظر من باید از کاندیداهای ریاست‌جمهوری سوال کرد برخوردتان با هنر و هنرمند چه خواهد بود؟ آیا بین هنرها تبعیض قایل هستید؟ آیا هنر را به رسمیت می‌شناسید؟ آیا با تأثیر هنر آشنا هستید؟ آیا سالی یک‌بار به سینما می‌روید؟ آیا در طول ‌سال به تماشای یک گالری نقاشی یا یک تئاتر می‌روید؟ آیا سالی یا حتی ١٠‌سال یک‌بار به تماشای یک کنسرت موسیقی می‌نشینید؟ آیا فقط مقطع انتخابات از هنر و هنرمند یاد می‌کنید و آیا فقط برای مقاطع کاندیداتوری هنر را به رسمیت می‌شناسید؟ آیا فیلمسازی را فقط در خدمت فیلم‌های تبلیغاتی خودتان می‌دانید یا هنر را با همه مشخصه‌ها و شاخصه‌های خودش مورد توجه قرار می‌دهید و آن را به رسمیت می‌شناسید؟ سوال بعدی این است که هنر و هنرمند در سیاست‌های کاندیداهای ما چه جایگاهی دارند؟ از نگاه من در ٤‌سال اخیر جایگاه هنر و هنرمند بازتعریف شده است. حالا باید از کاندیداهای ریاست‌جمهوری پرسید آیا این بازتعریف مثبت قرار است ادامه پیدا کند یا دوباره باید به دوران تاریک و پراسترس هنرمندان بازگردیم؟

 

ابوالفضل جلیلی:امنیت هنرمند کجاست؟

من نه‌تنها الان بلکه سال‌هاست هیچ سوالی از کسی ندارم. امیدوارم بروند خوش باشند. ما که در بیابان هستیم و فیلم‌مان را می‌سازیم، بنابراین با این چیزها کاری نداریم، اما شاید عده‌ای این سوال را داشته باشند که امنیت هنر و هنرمند بناست در برنامه کدام کاندیدا مورد تأکید قرار بگیرد؟!

 

ناصر باکیده:چرا خبری از هنر نیست؟

نقش هنرمندان به‌عنوان بخشی از لیدرهای جامعه ما که برای مردم شناخته شده‌اند، می‌تواند حایز اهمیت باشد که این نقش با نگرشی که به شکل بی‌طرفی به سمت تشویق و ترغیب مردم برای حضور در این جریان باشد، می‌تواند شکل بگیرد. اما وقتی مدعی هستیم که انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی است، چرا در انتخابات ریاست‌جمهوری وقتی برنامه‌های کاندیداها را مرور می‌کنیم، کسی در آن گوشه و کنار برنامه‌هایش نیز نیم‌نگاهی به هنر و هنرمندان ندارد؟

 

 

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 18
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش