یکشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۴
۰۹:۳۲ - ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۵۱۹۹
فیلم و سینمای ایران

نقدی بر فیلم «مفت‌آباد»

بهتر است سامورایی‌ها در ژاپن بمانند!

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,فیلم مفت‌آباد

به گزارش شرق، سینمای امروز ایران اگر برای ایرانی‌ها چیزی در چنته نداشته باشد، برای آن طرف آب، به شدت جذاب است. دلیل این جذابیت را در مقاله‌ای تحت عنوان «ملّت بدون نقد، نقد بی‌ملت» به تفصیل توضیح داده‌ام١؛ امّا در کل، شگفتی غرب نسبت به سینمای ایران در این سال‌ها خبر از سوادنداشتن کافی فیلم‌ساز ایرانی و تلقی نوآوری از جانب منتقدان خارجی (غربی) است و پربیراه هم نیست که این بلبشوی تصویری را موج تازه‌ای برشمارند.

 

عنصر تکرارشونده این –به‌اصطلاح- موج هم نعره و عربده‌کشی است؛ هرچند این موتیف، نشان از حالِ بد مردمان سرزمینم دارد ولی سینما جای به‌تصویر‌کشیدن خامِ روحیات آدمی نیست. سینما گزاره‌ای از واقعیت نیست. سینما مدیومی است برای بیانِ نمایشی موقعیت‌های واقعی یا غیرواقعی.

 

آبادی مفتی: در یک درام مدرن، خرده‌پیرنگ‌ها باید در راستای خلق فضا، موقعیت و صدالبته برای رسوخ به درون شخصیت استفاده شوند. اولا باید گفت که «مفت‌آباد» درام مدرن نیست و حتی اگر از الگوی خرده‌پیرنگ استفاده کند، مسئله و دغدغه مدرن ندارد. در واقع هیچ رخدادی در داستان معلول یک پدیده مدرن نیست و استفاده از الگویی شبیه به خرده‌پیرنگ، صرفا به خاطر ناتوانی در نگارش یک درام کلاسیک است. ثانیا خرده‌پیرنگ‌ها نیز دارای آغاز، میانه و انتها هستند و معمولا برای نزدیکی به شخصیت استفاده می‌شوند.

 

خب حالا کدام‌یک از این داستانک‌ها، به‌طور کامل روایت می‌شوند و کدام‌یک، ما را به یک کاراکتر نزدیک می‌کند؟ داستانک ابتدایی که ماجرای دعوای همسایه‌ها با «سالار» و بعد خبر به‌کمارفتن اوست، چه کارکردی در داستان دارد؟ ماجراي رابطه تلفنی «ایرج» با همسر «رسول» چطور؟ ماجرای اسیرکردن دختر معتاد و گزافه‌گویی‌ها و داستانک مرگِ سرباز چطور؟ کدام‌یک از این رخدادهای بی‌فرجام، تماشاگر را با حداقل یکی از کاراکترها آشنا می‌کند؟ تجمع این داستانک‌های ناتمامی که بین راه رها می‌شوند، تنها برای سرگرم‌کردن تماشاگر برای نشان‌دادن یک موقعیت رو‌به‌زوال نیست؟

 

بنابراین هرکس که ادعا کند این شبه‌داستان‌ها، پیرنگ هستند، ادعایی از روی ناآگاهی و حرف «مفت» است. فیلم «مفت‌آباد» دارای هیچ پیرنگی نیست و حتی اتصال صحنه اول و آخر فیلم (ماجرای سرقت موتور) صرفا برای این است که فیلم پایانی نسبتا منسجم داشته باشد و از آنجا که درامی در دسترس نیست که اوج و فرودی داشته باشد، چه بهتر که این‌گونه بتوان تماشاگر را گول زد؛ وگرنه مگر مسئله اصلی فیلم و این همه دادوبیداد، مسئله سرقت موتور «سالار» بوده است؟

 

مفت‌تر از آبادی: اصرار فیلم‌نامه‌نویس/ کارگردان از به‌کاربردن صحنه‌های داخلی با نماهای بسته چیست؟ تمرکز صرف بر موقعیت مکانی و تزریق عناصری قابل تأویل به منظور تشبیه مکانِ نمایشی با جامعه واقعی؟ اگر کسی با این شیوه ابتدایی می‌توانست از این دست حرف‌های بزرگ بزند، مطمئنا تا به حال فیلم‌های زیادی ساخته شده بود. منبع تغذیه این فیلم، فاجعه‌ای دیگر است که دقیقا از همین الگو برای حرف‌هایی بزرگ‌تر از ملات داستانی‌اش استفاده کرده و به نتیجه نرسیده است: «ابد و یک روز».

 

لااقل آن فیلم با تمام ضعف‌های چشمگیرش، در تکنیک تماشاگر را آزار نمی‌داد اما این یکی تدوینش چشم را مدام می‌زند و گویی برای ندیدن ساخته شده. برای مثال در یکی از صحنه‌های انتهایی فیلم، «رسول» (سجاد افشاریان) در پس‌زمینه تار و «ایرج» در مرکز تصویر (در محدوده وضوح) قرار دارند. دوربین پس از اتمام حرف‌های «ایرج» باید مخاطب را متوجه حرف‌های «رسول» کند که این امر با یک «فوکوس نرم» (سافت‌فوکوس) به راحتی انجام می‌شد، اما فیلم‌برداری ناشیانه باعث شده پس از حرف‌های «ایرج» شاهد پرشی در همان صحنه با عمق میدان باشیم تا «رسول» بتواند حرف بزند.

 

اصولا پرش‌های تدوینی در فیلم کم نیستند و نمی‌توان برایشان اصطلاح «جامپ‌کات» را استفاده کرد زیرا «جامپ‌کات» دارای معنا و مفهومی است و در موقعیت‌هایی خاص استفاده می‌شود؛ نه در ابتدای فیلم که حتی نمی‌دانیم دعوا سر چیست؟ هرچند تا آخر هم متوجه نخواهیم شد که این داد و هوار به‌ خاطر چیست! تنها باید به زور این مسئله را متوجه شویم که فیلم نشان از جامعه‌اي دارد که همه به هم می‌پرند و از قضا، چاه دستشویی هم گرفته است!

 

مفت‌آباد: باید فاتحه فیلمی را خواند که در لحظات پرتنش، تماشاگر را از سر تصنعی‌بودن موقعیت به خنده می‌اندازد و در لحظاتی که کاراکترها قصد بذله‌گویی دارند، مخاطب دیالوگ‌ها را پس بزند. این اتفاقی است که برای فیلم «مفت‌آباد» می‌افتد. نه مسئله دارد و نه قادر است از لابه‌لای داستانک‌هایش، مسئله و معضل بیرون بکشد و نه اصلا چیزی برای به‌تصویرکشیدن دارد. کاملا مشخص است که کارگردان خود را به تدوینگر و فیلم‌بردار سپرده و پشت ناآگاهی به مثابه نوآوری پنهان شده است.

 

رخدادهای تصنعی فیلم گاهی از خنده فراتر می‌رود و گویی به شعور تماشاگر توهین می‌کند. برای مثال از شمایل «امیر» پیداست که به شدت معتاد است و ما این را با یک نگاه متوجه می‌شویم؛ امّا برادر «امیر» در ابتدای فیلم از او می‌پرسد که آیا او سیگاری است؟ جالب اینجاست که پس از اینکه متوجه می‌شود «امیر» به شیشه اعتیاد دارد، با خیال راحت می‌رود و سیگار می‌کشد؛ گویی ناراحتی‌اش تنها به ‌خاطر «سیگار» بوده و نه اعتیاد به «شیشه»! اکثر رخدادهای داستان به همین اندازه ساده‌لوحانه است. «مفت‌آباد» همان‌طور که از نامش برمی‌آید، حرف قابل عرضی ندارد؛ و کاش اگر این فیلم ضعیف، درس عبرتی برای فیلم‌سازش نباشد، لااقل عبرتی باشد برای «برزو ارجمند» که راه همان کمدی را در پیش بگیرد.

 

پي‌نوشت:

[١] چاپ‌شده در شماره ١١٧ مجله «آزما»

 

علی فرهمند

 

 

  • 16
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش