یکشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۴
۱۸:۴۲ - ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۵۴۲۰
فیلم و سینمای ایران

آیا خانه اصحاب هنر توسط قالیباف برپا شد؟

کدام خانه آقای شهردار؟

 اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,خانه اصحاب هنر

مناظره دوم، دوازدهمین انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار شد؛ مناظره‌ای که به مسائل فرهنگی پرداخت و هریک از نامزدها پاسخ‌ها و نقدهایی را به آن اختصاص دادند و در میان پرسش و پاسخ‌های مطرح‌شده در ٢١٠دقیقه این سوال مطرح شد که به‌واقع شهرداری تهران مسبب توسعه اماکن هنری و فرهنگی است؟ سوالی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به آن این‌گونه پاسخ داد: خانه سینما پس از سال‌ها تعطیلی با پیگیری دولت یازدهم و اهتمام فعالان سینما و دستور مستقیم رئیس‌جمهوری بازگشایی شد و برای مستند چنین ادعایی از افزایش تعداد سالن‌های سینما از ٣٠٦ به ٤٢٠ گفت، سالن‌هایی که فروش‌شان از ٢٦میلیارد به ١٧٠میلیارد تومان افزایش یافت و آشتی مردم با سینما شکل گرفت. البته این رونق به بازار تئاتر نیز رسید، چون دفعات اجرای نمایش از ٦٧هزار به بیش از ١٠٢هزار افزایش یافت و اجرای تئاتر در سالن‌های کشور ٢٠٠درصد افزایش یافت. موسیقی نیز بی‌نصیب نبود، ٥٣٠ اجرای‌ سال ٩١ به  ٢٣٢١ اجرا در‌ سال ٩٥ رسید و این درحالی است که به‌واقع توسعه فضاهای فرهنگی و هنری از وظایف و تکالیف قانونی شهرداری‌هاست.

 

 اما در برهه‌ای تعطیلی کلاس‌های موسیقی فرهنگسراها تجربه تلخی بود که خبر آن به‌طور جسته‌وگریخته از رسانه‌ها شنیده شد؛ تجربه‌ای که با دستور شفاهی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران به‌وجود آمد و به واسطه آن از هیچ هنرجوی موسیقی‌ای ثبت‌نام نشد؛ البته ساختمان ٢ خانه موسیقی نیز بدون اخطار تخلیه شد!‌ اتفاقی که به‌دلیل ناهماهنگی مدیران شهرداری روی داد و زمانی نیز این ساختمان موسسه هنرمندان پیشکسوت بود که به سرنوشت پلمپ دچار شد؛ ساختمانی که برنامه‌های زیادی چون برگزاری مراسم‌های یادبود و گرامیداشت هنرمندان، رسیدگی به مسائل زندگی آنها ازجمله معیشت و بیمه، سفر، حضور در خانه آنها یا در صورت لزوم حضور در بیمارستان‌ برای رسیدگی به اوضاع آنها و تهیه فیلم‌های مستند از زندگی‌شان در آن صورت می‌گرفت، اما تعمیر بهانه‌ای شد برای پلمپ آن!‌ «شهرداری بدون آگاهی یا اخطاری از پیش آماده شده برای مدیرعامل این موسسه به‌طور ناگهانی وارد ساختمان می‌شود و پس از گرفتن چند فریم عکس آن را پلمپ می‌کند.»

 

البته این بدان معنا نیست که شهرداری تلاشی در عرصه هنر و فرهنگ انجام نداده، چون در طول ١٢سالی که سکان شهر به دست شهردار بود، موسسه تصویر شهر در تولید کمتر از ٢٠فیلم سهم داشته؛ فیلم‌هایی که این انتقاد را به سوی شهرداری تهران روانه کرد که فعالیت‌های هنری صورت گرفته  به محملی برای تبلیغ شهرداری و کارها و تصمیمات آن بدل شده است. البته در قیاس وضع امروز با گذشته نه‌چندان دور پیش از ظهور دولت یازدهم که امنیت فرهنگی صاحبان قلم، فکر و اندیشه با مخاطراتی همراه بود، امروز ما بهبود وضع عرصه فرهنگ را شاهدیم؛ وضعیتی که حکایتگر این مسأله است که دولت نه‌تنها در برابر اصحاب فرهنگ بلکه در کنار آنان و مدافع حقوق اساسی‌شان است. در همین برهه چهارساله سکانداری دولت تدبیروامید، نهادهای صنفی و مدنی عرصه فرهنگ و هنر بها یافته‌اند. درواقع تلاش دارد تا به اصحاب هنر این اطمینان‌خاطر را بدهد که امنیت و آزادی آنان را در چارچوب قوانین و موازین نظام جمهوری اسلامی ایران به رسمیت می‌شناسد و سعی دارد فضای موردنیاز آنان برای شکوفایی فرهنگی را فراهم کند و به همین دلیل بود که اندکی بعد از روی‌کارآمدن دولت یازدهم اهالی فرهنگ و هنر شاهد بازگشایی خانه سینما بودند. درواقع دولت با عملکردهایش ثابت کرده به قدرت دیپلماسی فرهنگی معتقد است. کارگردان و بازیگر فیلم‌سینمایی «مسافران مهتاب» نیز معتقد است دولت یازدهم در شرایط دشواری امور فرهنگ و هنر  را به دست گرفت و آرامش را به سینما برگرداند.

 

«پیش از این دولت، صحبت از تعطیلی سینما بود، اما در چهار‌سال اخیر چالش‌هایی که برای پایین کشیدن فیلم‌ها می‌شد، ناکام ماند. در این سال‌ها تئاتر به جریان و رونق افتاد و شاید بیش از ٧٠نمایش درحال اجرا در یک مقطع باشند. اگرچه فرهنگ و هنر همیشه درگیر با دخالت‌های افراد و گروه‌های زیادی است، اما مسئولان فرهنگی دولت یازدهم حسن‌نیت خود را در این حوزه ثابت کرده‌اند. در زمینه زیربنایی سینما تلاش‌های زیادی شد و بیش از ٧٠پردیس سینمایی تاسیس شد. تلاش برای «وی‌اودی» هم تلاش مثبتی بود که به نتایج خوبی هم رسید و اگر فرآیند اجرای آن تکمیل شود، این فناوری بسیاری از معضلات تولید فیلم را حل خواهد کرد.» یکی از ویژگی‌های بارز این دولت ورود جوان به عرصه فرهنگ و هنر است؛ جوانانی که باعث رونق این عرصه شدند، به‌گونه‌ای که در عرصه بین‌الملل حضور مقتدرانه هنرمندان را شاهد بودیم و حالا با این تفاسیر باید به این پرسش پاسخ داد که مدیریت   شهردار تهران در حوزه فرهنگ مسبب توسعه اماکن هنری و فرهنگی است؟

 

کوچکترین خانه ١٧ساله است!

١٥اردیبهشت ٩٦ قاب تلویزیون میزبان ٦کاندیدای دوازدهمین انتخابات ریاست‌جمهوری بود، اما بخش قابل‌ملاحظه این مهمانی ادعای یکی از نامزدها دال بر نقش‌آفرینی شهرداری تهران در توسعه اماکن هنری و فرهنگی بود، غافل از این‌که ضرورت تاسیس خانه سینما در‌ سال ١٣٦٨ از سوی مدیران وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی احساس شد؛ ضرورتی که مسئولیت فراخوان صنوف سینمایی و تدوین اساسنامه و آیین‌نامه‌های داخلی را به دوش تعدادی از هنرمندان گذاشت. نزدیک به چهارسال خانه سینما به شکل غیررسمی به حذب و فراخوان اصناف سینمایی پرداخت تا این‌که در مهرماه ١٣٧٢ فعالیت رسمی خانه سینما با ثبت آن در اداره ثبت شرکت‌ها و موسسات غیرتجاری تهران شروع شد. در این میان از آن‌جایی که تئاتر نیز در این زمره قرار می‌گیرد، باید گفت پایه‌گذاری خانه تئاتر به زمستان ‌سال٧٨ برمی‌گردد؛ سالی که در آن هیأت موسس پس از عضوگیری‌ موقت ادامه فعالیت این تشکیلات صنفی را به هیأت‌مدیره واگذار کردند. هیأت‌مدیره موقت با برگزاری مجمع عمومی در مهرماه ٧٩ و پس از تایید نهایی اساسنامه خانه تئاتر توسط اکثریت اعضای حاضر در مجمع، نخستین انتخابات هیأت‌مدیره خانه تئاتر را به مدت دو‌سال انتخاب کرد. در این انتخابات قرعه به نام ایرج راد، آتیلا پسیانی، اصغر همت، دکتر محمدرضا خاکی، بهزاد فراهانی، بهروز غریب‌پور، رویا تیموریان، داوود فتحعلی‌بیگی، دکترفرشید ابراهیمیان و داوود آریا افتاد و هفت عضو هیأت‌مدیره، دو عضو علی‌البدل، بازرس و بازرس علی‌البدل خانه تئاتر شدند.

 

هیأت‌مدیره‌ای که پس از انتخابات و کسب مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خانه تئاتر را در اداره ثبت شرکت‌ها به ثبت رساندند و به این ترتیب درحال حاضر خانه تئاتر ١٤صنف را در دل خود جای داده است و اما خانه موسیقی؛ خانه‌ای که به انگیزه حفظ، گسترش، اعتلا، اشاعه و معرفی موسیقی و موسیقیدانان ایران برمبنای اصول فرهنگی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در ٩مهرماه ٧٨ اعلام موجودیت کرد و ١٦مرداد ١٣٧٩ به‌عنوان موسسه‌ای فرهنگی و هنری به ثبت رسمی رسید، درحال‌حاضر بیش از ١٤هزار نفر عضو دارد.

 

نظر موافق:شهرداری در عرصه فرهنگ و هنر کار مهمی انجام نداده

در عرصه فرهنگ و هنر کارهایی انجام شده است و نمی‌توان منکر آن شد، البته باید گفت ناکارایی‌هایی نیز وجود داشته است که شایسته این حوزه نبوده است؛ ناکارایی‌هایی که در قالب‌ درصدی مختص به شهرداری برای اجرای تئاتر دریافت می‌شود یا قیمت‌های گزافی که برای بیلبوردها و سایر مسائل اخذ می‌شود، درحالی‌که رسم حاکم بر تمام دنیا این است که شهرداری‌ها در عرصه موسیقی، تئاتر و سینما ورود کرده و هزینه‌هایی را نیز برای سهل‌شدن و توسعه کار هنرمندان تقبل می‌کنند، درواقع انتظار این است شهرداری در حوزه فرهنگ و هنر تولیداتی داشته باشد. اینها را ‌هادی مرزبان، کارگردان تئاتر می‌گوید و ادامه می‌دهد: البته شنیده‌ها حاکی از این هستند که قرار است امسال اتفاقاتی در خاوران بیفتد، اگرچه زمانی که این شنیده‌ها عملی شوند می‌توان گفت کاری صورت گرفته است. در حوزه تئاتر به‌صراحت می‌توان گفت طی این ١٢سال هیچ اتفاقی نیفتاده است و اگر کارهایی هم صورت گرفته باشد، کافی نیست. درواقع بیشتر از اینها باید کارهایی انجام می‌شد. مرزبان اذعان می‌کند: یکی از وظایف بزرگ شهرداری پرداختن به مسائل فرهنگی است. شاید اشکال کار در این است که علاقه‌ای به این دست از فعالیت‌ها ندارند و این درحالی است که شهرداری می‌توانست کمک‌های شایانی از لحاظ معنوی و مادی در عرصه هنر تئاتر داشته باشد، چون چیزی که در سایر کشورها شاهد آن هستیم این است که شهرداری‌ها هزینه‌های ارکسترها و برگزاری تئاترها را تقبل می‌کنند، اما متاسفانه این اتفاق در ایران نمی‌افتد و اگر کاری نیز به سرانجام می‌رسد، بیشتر تفننی است.

 

 این کارگردان تئاتر اشاره‌ای به مناظرات انتخابات دور دوازدهم ریاست‌جمهوری می‌کند و می‌گوید: در مناظرات انتخاباتی برخی واقعیت‌ها گفته نمی‌شود. واقعیت این است کارهایی که شهرداری باید در عرصه فرهنگ و هنر انجام می‌داده، انجام نداده است و امیدواریم در آینده در این عرصه فعالیت‌های مفیدی را شاهد باشیم. یکی از مسائلی که حوزه هنر  و فعالیت‌های این عرصه را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، مسائل مالی است و به‌واقع نیازمند یاری ارگانی همچون شهرداری است. بچه‌های تئاتر عاشق کارشان هستند و به‌خاطر عشق به کارشان است که با قناعت در عرصه حضور دارند، اما نباید از یاد برد که آنها نیز در این کشور زندگی می‌کنند و گوشت کیلویی ٤٠تومانی می‌خرند. مرزبان بر این عقیده است که حوزه هنر و فرهنگ نیازمند برنامه وسیع و رسیدگی است. بی‌مهری‌ها گاهی این شائبه را ایجاد می‌کنند که علاقه‌ای به این حوزه وجود ندارد، اگر واقعا تئاتر نمی‌خواهند، بگویند اگر هم نه خواهان تئاتر هستند، پایش ‌بایستند. این کارگردان تئاتر می‌گوید: شهرداری این مسئولیت را قبول کند که ما جزو زیرشاخه‌های شهرداری هستیم؛ اگر ما هنرمندیم وظیفه خودمان را انجام بدهیم و شهرداری هم به وظیفه خود عمل کند و کمک‌حال باشد. سالن‌های کوچکی که امروز اجراها را به خود می‌بینند، به همت بچه‌های تئاتر راه‌اندازی شده‌اند، درحالی‌که این کار یکی از وظایف شهرداری است. به‌عنوان مثال در آلمان حمام‌های قدیمی تغییر کاربری یافته‌اند و تئاترها در آنها به روی صحنه می‌روند، کار جالبی که شهرداری با هزینه‌ کمی آن را به سرانجام رسانده است. این حوزه نیازمند دلسوز است، باید هنرمندان را باور داشت.

 

نظر کارشناس:شاید دوست‌داشتنی‌شان نیست

شهرداری طی ١٢سال گذشته در ساختن فضاهای فرهنگی به‌خوبی ظاهر شده است و می‌توان نمره قابل قبولی به عملکردش داد. درواقع می‌توان گفت در بخش سخت‌افزاری عملکردهای قابل‌قبول بوده، اما در حیطه نرم‌افزاری چنین نتیجه‌ای حاصل نشده است. اینها را مهدی‌ صفاری‌نژاد، استاد نمایش ایرانی می‌گوید و دراین‌باره ادامه می‌دهد: نمایش‌خانه پردیس تئاتر تهران در بخش جنوب‌‌شرقی، نمایش‌خانه صبا در شریعتی که هنوز تکمیل نشده است. شاید یکی از انتقادات که بتوان وارد کرد این است که واقعیت امر این‌که فعالیت‌های هنری نیازمند هزینه هستند و شهرداری برای موفق ظاهرشدن در این حیطه باید کمک مالی از فعالیت‌های هنری را مدنظر خود قرار می‌داد، چون با وجود منابع مالی بی‌شک هنرمندان می‌توانستند تولیدات بهتری ارایه بدهند یا حتی تعداد اجراها افزایش بیابد. صفاری‌نژاد اشاره‌ای به پردیس تئاتر تهران می‌کند و می‌گوید: کمک‌ها در این پردیس آغاز شده و این شروع خوبی برای نهادینه‌شدن چنین رویکردی است. استاد نمایش ایرانی معتقد است که با توجه به شرایط اقتصادی حال‌حاضر، هنرمندان نمی‌توانند تنها دلی به فعالیت در عرصه هنر بپردازند! صفاری‌نژاد از انتقاداتی می‌گوید که در مورد تعطیلی کلاس‌های موسیقی و پلمپ خانه هنرمندان پیشکسوت شنیده می‌شوند، اما معتقد است در این زمینه نمی‌تواند اظهارنظر کند، چون تخصصی دراین‌باره ندارد، اگرچه اذعان می‌کند که از شنیدن این خبرها ابراز تاسف کرده است. از موارد دیگری که استاد نمایش ایرانی به آن اشاره می‌کند تغییر کاربری برخی اماکن برای بهره‌برداری بهینه از آنهاست و در این‌باره می‌گوید: تهران خانه‌های قدیمی زیادی دارد که می‌توانند با تغییر کاربری سالنی برای نمایش شوند؛ کاری که در کشورهای دیگر نیز متداول است. ما به‌دنبال چنین ‌کاری هستیم که متاسفانه تا به امروز عملی نشده، چون این مسأله از دو حیث مفید فایده است؛ یکی این‌که سالن‌ها گسترش می‌یابند و دوم این‌که عاملی برای جذب توریست است. این خیلی زیباست که تهران مکانی را برای این‌که همیشه در آن نمایش ایرانی اجرا شود، اختصاص بدهد. در توسعه سنگلج نیز نیازمند همکاری و همیاری شهرداری است. چنین پروژه‌هایی بدون‌تردید نیازمند هزینه‌کردهایی در وسعت پردیس تئاتر تهران یا صبا نیست، درحالی‌که بودجه‌ای که برای پروژه مدنظر نیاز بود در اختیار شهرداری بود و به‌راحتی می‌شد چنین فکری عملی شود. شاید دوست‌داشتنی‌شان تئاتر و این حوزه‌ها نیست که بحثی جداگانه است. همان‌طور که در سخت‌افزاری خوب ظاهر شده‌اند، بی‌شک اگر می‌خواستند در نرم‌افزاری نیز شایسته عمل می‌کردند.    

     

نظر مخالف:وظیفه‌ای که به پلمپ منتهی شد

 آنچه امروز شهردار مدعی است که به اصحاب هنر توجه کرده و می‌کند یک ریشه ٢٠ساله دارد، یعنی از دهه ٧٠ و در زمان غلامحسین کرباسچی، شهرداری تهران خود را موظف دید که به اصحاب هنر و فرهنگ توجه ویژه و از آنها حمایت کند. درواقع آغاز فعالیت‌های فرهنگی شهرداری به اوایل دهه ٧٠ می‌رسد. آنچه امروز اصولگرایان خاصه محمدباقر قالیباف از آن بهره‌برداری سیاسی می‌کند، ریشه در رفتار فرهنگی اصلاح‌طلبان در دهه٧٠ دارد. در برهه‌ای که ضرورت توسعه فرهنگی احساس شد و این مسئولیت را معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری به عهده گرفت. شکل‌گیری سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران به‌ سال٧٥ برمی‌گردد.

 

سازمانی که همان‌طور که از نامش پیداست فعالیت‌های فرهنگی و هنری را باید پوشش دهد. کیوان ساکت، آهنگساز نیز در این‌باره می‌گوید: من به این‌که شهردار تهران چه ادعایی داشته، کاری ندارم، اما اصولا در همه دنیا شهرداری‌ها موظف‌اند فضاهای فرهنگی و ارکسترها را حمایت کنند. درواقع این چیز جدیدی نیست که شهردار تهران آن را اعلام کرده‌ است. شاید عنوان مثالی این مسأله را شفاف کند. وظیفه کارمند بانک این است که به ارباب‌رجوع خدمات ارایه بدهد، اگر چنین وظیفه‌ای عملی نشود، کوتاهی‌ای صورت گرفته است، اما در شرایطی که چنین وظیفه‌ای اجرایی شود، این ادعا را برای کارمند بانک به‌وجود نمی‌آورد که من وظیفه‌ام را انجام داده‌ام!‌ توسعه و فراهم آوردن زیرساخت‌های هنری و فرهنگی از وظایف شهرداری است. ساکت به پلمپ‌شدن کلاس‌های موسیقی اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: چرا کسی پاسخگو نیست که چرا کلاس‌های موسیقی فرهنگسراها پلمپ شد! شهرداری دلایل چنین اتفاقی را اذعان کند، البته کاری به این نداریم که خودرو شهرداری در مولوی از روی دو کارتن‌خواب رد شد و آن دو نفر مردند، کاری به این نداریم که عوامل شهرداری دوره‌گردهای بدبخت را کتک زدند و تمام زندگی‌شان را که در یک گاری خلاصه می‌شد، پخش زمین کردند. این آهنگساز و نوازند تار معتقد است شهرداری کاری در حوزه هنر و فرهنگ نیز اگر انجام داده باشد، تنها وظیفه‌اش را انجام داده است؛ وظیفه‌ای که در تمام دنیا شهرداران به انجام آن و به این‌که به بهترین شکل ممکن انجامش‌ بدهند، افتخار می‌کنند. ساکت با اشاره‌ به کشورهای دیگر اذعان می‌کند:   شهرداری‌ها در تمام دنیا از ارکسترها حمایت و زمینه حمایت از هنرمندان را مهیا کرده و هزینه ارکسترهای مختلف را پرداخت می‌کنند. این وظیفه شهرداری است و اگر چنین کاری را انجام داده نباید به خودش ببالد، بلکه باید بگوید خدمت کرده‌ایم به هنر و هنرمندان؛ وظیفه‌ای که به‌خودی‌خود در چارت وظایف شهرداری قرار دارد. درواقع حمایت از فعالیت‌های فرهنگی و هنری یکی از عمده‌ترین وظایف شهرداری‌ها در دنیاست. در سایر کشورها شهرداری‌ها به خود می‌بالند که توانستند خدمت کنند. این مدرس دانشگاه معتقد است اگر شهرداری ساختمانی را در اختیار خانه موسیقی قرار داده، کار عجیب‌وغریبی نکرده است؛ اگرچه همین ساختمان نیز به دلیل روابط هیأت‌مدیره خانه موسیقی با شهرداری است و این درحالی است که نوازندگان خانه موسیقی به‌شدت از خانه موسیقی دلگیر هستند. کاش شهرداری شرایطی را برای اجرای ارکسترها مهیا می‌کرد، کاش شهرداری چند سالن ارکستر همانند سایر کشورها می‌ساخت. ساکت معتقد است اگر شهرداری برای حوزه فرهنگ و هنر کاری کرده است که به نظرم خیلی کوچک بود، جزو وظایفش بوده است، اما در این میان شهرداری برای تعطیل‌کردن کلاس‌های موسیقی فرهنگسراها چه پاسخی دارد؟ کلاس‌هایی که بدون هیچ توجیحی چند‌سال تعطیل شدند. شهرداری امروز در قامت نامزد ریاست‌جمهوری از ایجاد شغل می‌گوید و در مقابل باید اذعان کرد که با بسته‌شدن کلاس‌های موسیقی تعداد زیادی از هنرمندان جوان که در این کلاس‌ها مشغول تدریس موسیقی بودند، شغل‌شان را از دست دادند و سرشکسته و ناامید شدند، به‌واقع شهرداری چه پاسخی برای این عملکرد خود دارد؟!

 

تجربه دیگران:متولیان هنر و فرهنگ

سوئد ٢٨٩منطقه شهرداری را در خود جای داده است؛ شهرداری‌هایی که حیطه وظایف‌شان در حفاظت از محیط‌زیست و رعایت بهداشت، طراحی و ساخت شهر و... است، البته از آن‌جایی که حدود ١٢٠٠ موسیقیدان حرفه‌ای در قالب ١١ارکستر سمفونی و صدها گروه موسیقی مستقل فعالیت دارند، به‌گونه‌ای که حدود ٦٠٠هزار نفر در صنعت موسیقی و خوانندگی فعالیت می‌کنند، شاید بر این مبناست که سوئدی‌ها خود را ملت خواننده‌ها می‌دانند. منبع درآمد اصلی این گروه‌ها از محل فروش بلیت تامین می‌شود، اما دولت نیز به آنها کمک‌های مالی می‌کند. براساس قوانین سوئد نویسندگان، مترجمان، نقاشان و موسیقیدانان قبل از شروع یک پروژه می‌توانند کمک‌هایی را از دولت دریافت کنند. به‌عنوان مثال در بخش هنرهای تصویری دولت براساس مصوبه پارلمان یک‌درصد از هزینه ساخت بناهای عمومی را برای خرید آثار هنری و استفاده از آنها در ساختمان موردنظر هزینه می‌کند. درواقع مکانیزمی عملی برای حمایت از هنرمندان است. علاوه‌بر اینها شورای هنر و سازمان مالکیت معنوی با برخورداری از بودجه ویژه‌ای در این زمینه کمک می‌کند و این درحالی است که در مواردی دولت تولیدات فرهنگی و هنری افراد را می‌خرد. در حوزه تالیف حمایت‌های دولتی به شکل مستمر وجود دارد؛ حضوری که سبب شده تا صندوق نویسندگان شکل بگیرد و به شکل مستمر بودجه‌ای را به خود اختصاص بدهد تا به نویسندگان و مترجمانی که از طریق امانی در اختیار عموم قرار می‌گیرد، حق‌التالیف پرداخت کند.

 

نقش‌آفرینی شهرداران

تشکیلات فرهنگی در کشوری همچون ایتالیا به‌گونه‌ای است که تمامی نهادهای مرتبط با تشکیلات موازی در امور اداری در به سرانجام  رساندن آن دخیل هستند. ایتالیا طبق مدل اجرایی خود به ٢٠ناحیه، ٩٢ استان و حدود ٨هزار شهرداری تقسیم شده است؛ تقسیماتی که هریک به فراخور وظایف‌شان به اداره امور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می‌پردازند. طبق اصل٩ قانون اساسی ایتالیا، دولت موظف به ارتقای سطوح فرهنگی و پژوهش‌های علمی و حفاظت از تاریخ ملی و میراث فرهنگی کشور است. درواقع طبق این اصل حفاظت از موزه‌ها و کتابخانه‌های کشور به سطوح منطقه‌ای واگذار شده است. از دهه١٩٧٠ لایحه‌هایی به تصویب رسیدند که به پشتوانه آنها بودجه مناسبی  به حوزه فرهنگ اختصاص یافت. سیاست فرهنگی ایتالیا بر این اصل استوار است که فعالیت‌های این حوزه باید منتهی به ایجاد انگیزه در اقشار مختلف جامعه نسبت به امور فرهنگی شود. شهرداران مسئولانی هستند که از سوی مردم فرانسه برای اداره شهر، توزیع امکانات، تنظیم بودجه، فراهم‌کردن نیازهای اولیه و... برگزیده می‌شوند، البته این مسئولان از سوی دولت مامور می‌شوند تا قوانین جمهوری فرانسه را در محل به اجرا  بگذارند و به‌عنوان نماینده دولت بر حسن اجرای وظایف نهادهای اداری محلی نظارت کنند. در فرانسه، شهردار مسئول حافظه تاریخی یک شهرستان است و به همین دلیل ایجاد موزه، آرشیو ملی در منطقه و مرمت بناهای مربوط به آن، کتابخانه عمومی و سالن‌های موسیقی و تئاتر و مراکز تفریحی و هنری ازجمله وظایف شهرداری است. در هر شهر مراکز و انجمن‌های مردمی، فرهنگی و عام‌المنفعه وجود دارد که شهردار وظیفه پشتیبانی و کمک‌رسانی مالی و معنوی به آنها و نیز  بهره‌گیری از خدمات آنها برای استفاده عمومی را برعهده دارد. 

 

 

 

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 19
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش