
به گزارش ایسنا،طبق گزارش رسیده، در ابتدای این برنامه که کامران جاهدی تدوینگر فیلم یاد شده نیز در آن حضور داشت پناهبرخدا رضایی دربارهی انگیزهی خود از ساخت «صدای سکوت» گفت: «سوژهی این فیلم بیش از ده سال ذهن مرا درگیر کرده بود اما متاسفانه با وجود تعلق خاطر به چنین سوژهای شرایط ساخت آن فراهم نمیشد.»
وی که در این فیلم به روایت جنگ تحمیلی از زبان تعدادی از عکاسان پرداخته گفت: «چند سال پیش در سفری به جنوب و غرب کشور شرایطی فراهم شد تا دربارهی این سوژه تحقیقات مفصلی انجام دهم. در حقیقت پیش از آغاز تصویربرداری فیلم، زمان بسیار زیادی صرف پژوهش این فیلم شد تا به مرحلهی ثبت آغاز، میانه و پایان جنگ از نگاه عکاسها برسیم.»
رضایی «صدای سکوت» را نتیجهی حجم قابل توجهی از تصویرهای ضبط شده دانست و افزود: «تصویربرداری این فیلم سال ۹۴ در جنوب و غرب کشور آغاز شد و اگر تدوین خلاقانهای اجزای مختلف این مستند را به هم پیوند نداده بود بیشک امروز با فیلم دیگری روبهرو بودیم.»
در ادامهی جلسه، کامران جاهدی که به گفتهی کارگردان فیلم بیش از یکسال صرف تدوین این مستند کرده گفت: «خوشبختانه در هنگام تدوین این فیلم، آزادی عمل داشتم تا تجربهها و بازیگوشیهای مورد نظرم را عملی کنم. به همین دلیل رافکات نسخهی اولیهی «صدای سکوت» به حدود دویست دقیقه رسید که از میان بیش از هزار و دویست ساعت تصویرهای آرشیوی، حدود هفتاد ساعت گفتوگوی اختصاصی با عکاسان جنگ و بیش از هفت هزار قطعه عکس درخشان و تاریخی انتخاب شده بود.»
وی گفت: «آنچه که باعث شد نسخهی دویست دقیقهای اولیه به یک مستند شصت دقیقهای تقلیل پیدا کند، ارائهی انرژی و تشویق از سوی کارگردان فیلم است که در کنار انجام پژوهش، مهمترین عنصر ساخت آن به شمار میرود.»
جاهدی همچنین گفت: «در ساخت این فیلم، مهمترین بحث ما پیوند تصویرها به عکسهای باقیمانده از دوران جنگ تحمیلی بود و همین نکته باعث دشواری و طولانی شدن مرحلهی انجام این کار شده بود.»
در ادامه ی جلسهی روز گذشته، نیما عباسپور منتقد سینما گفت: مستند «صدای سکوت» یک اثر تاثیرگذار و غافلگیرکننده است و افزود: «مهمترین امتیاز این فیلم را میتوان امتناع سازندهاش از ساخت یک مستند پرتره دربارهی عکاسان جنگ تحمیلی دانست. فیلمساز در این فیلم با بهرهگیری از فیلمهای آرشیوی و پیوند آن به عکسها تلاش میکند تا به جای انعکاس فاجعهی بشری در شهری مثل حلبچه، حرف بزرگتری بزند و به حقیقت خود جنگ بپردازد. حقیقتی که جز پلیدی، خشونت و بیرحمی چیز دیگری در آن نیست.»
وی با انتقاد از نمایش تصویر یکی از عکاسان در انتهای فیلم گفت: «ایکاش حالا که فیلمساز از ابتدا تصمیم داشته از تصویر مستقیم گفتوگو با عکاسها صرفنظر کرده و به نمایش عکسها و تصویرهای آرشیوی بسنده کند، در پایان فیلم نیز به همین رویه ادامه میداد و از تصویر احمد ناطقی، در حال گریستن بر مزار شهدای حلبچه استفاده نمیکرد.»
پناهبرخدا رضایی در پاسخ به این نکته گفت: «چنین تمهیدی در کارگردانی وجود نداشت و اصلاً فیلم از همان ابتدا با نمایش تصویر برخی عکاسها آغاز میشود. در حقیقت تصمیم گرفته بودیم به جای گفتوگو با عکاسها به همان شیوهی رایج (نشستن روبهروی دوربین) از حضور آنها در محلهای واقعی نبردهای انجام شده استفاده کنیم.»
وی افزود: «در مشورت با تدوینگر فیلم به این نتیجه رسیدیم که به دلیل نمایش حوادث از دید عکاسها، ما نیز به این روش بیانی وفادار باشیم و به تعبیری بهتر، از طریق عکسها وقایع را دنبال کنیم.»
رضایی سپس در پاسخ به پرسش یکی از تماشاگران دربارهی نحوهی همکاری خود با تدوینگر فیلم گفت: «واقعیت این است که از وقتی تولید این فیلم به جریان افتاد، نمیدانستم آغاز، میانه و پایان آن چهگونه خواهد بود. فقط دربارهی جنگ، تحقیقاتی کلی انجام داده بودم که شامل زمان رسمی آغاز و پایان این واقعه بود.»
وی افزود: «آنچه در نسخهی نهایی فیلم میبینید حاصل ایدهها و اجرای خلاقانهی تدوینگر فیلم است که جذابیت اصلی آن را هم رقم زده است.»
در این بخش از جلسه، کامران جاهدی، پس از توضیح دربارهی نگاه خود به مقولهی تدوین (چیدن نماها در کنار هم به گونهای که ارتباط کلی میان اجزای آن حفظ شود) گفت: «در تدوین این گروه از مستندها باید به فرمگرایی بسیار وفادار بود و شکل کلی فیلم را دنبال کرد.»
وی همچنین دربارهی ضرباهنگ «صدای سکوت» گفت: «طبق عادت، حتی پیش از آغاز تدوین فیلم به موسیقیهای مناسب آن لحظهها گوش دادم تا بتوانم ارتباط حسی خوبی با تصویرها برقرار کنم. البته شاید بتوان گفت این نکته باعث کُند شدن روند تدوین شد، اما خوشبختانه در ایجاد حس و حال خاص آن موثر بود.»
در ادامه، پناهبرخدا رضایی افزود: «تصمیم ما برای کمک به جذابیت فیلم، داستانگویی بود. روایت داستانهایی از جنگ برای تماشاگری که به تماشای برشهایی از خشونت و تاثیر عمیق و نهفته در آن نشسته است.»
وی با اشاره به معرفی فضا و شخصیتهای اصلی و محوری فیلم در ده دقیقهی ابتدای آن گفت: «باید پذیرفت بمباران شیمیایی مردم بیدفاع حلبچه یکی از حساسترین و البته دراماتیکترین بخشهای جنگ تحمیلی بوده و به همین دلیل در «صدای سکوت» به این بخش از جنگ، توجه بیشتری صورت گرفته است.»
رضایی، همچنین دربارهی مخاطبان فیلم خود گفت: «برخلاف تصور رایج دربارهی تفاوت مخاطبان عام و خاص، این مستند برای عموم مردم ساخته شده؛ نه فقط کسانی که در جنگ و از تاثیرات آن آسیب دیدهاند.»
وی افزود: «این فیلم، تنها بخشی از ناگفتههای جنگ تحمیلی است. جنگی مهیب و خانمانبرانداز که در این فیلم، تنها بخش کوچکی از تیرگیها و خشونت ذاتی آن به نمایش گذاشته شده است.»
سپس رضایی ضمن اشاره به لحن تلخ فیلم گفت: «شاید همیشه نتوان به تماشای چنین فیلمی نشست اما بههرحال عکسها و تصویرهای به کار رفته در آن، واقعیت تکاندهندهای است که در طول تاریخ هیچگاه نمیتوان منکر آن شد.»
در بخش پایانی این جلسه، نیما عباسپور، ضمن انتقاد از نادیده گرفتن ویژگیهای فنی و تکنیکی مستندهایی نظیر «صدای سکوت» از سوی روزنامهنگاران و منتقدان مطبوعات، این شکل برخورد را ناجوانمردانه توصیف کرد و افزود: «فیلمهایی از نوع «صدای سکوت» ساخته میشوند تا همهی مردم، از اقشار مختلف، تماشاگر آن باشند. اما متاسفانه شرایط به گونهای نیست که مدیران، مسئولان و کسانی که در تصمیمگیریهای کلان کشور نقش اساسی دارند اینگونه فیلمها را ببینند.»
وی گفت: «به طور حتم نمایش فیلمهایی از این قبیل میتواند دیدگاه این گروه از مسئولان را تغییر داده و بر تصمیمهای آنها برای آیندهی کشور تاثیرگذار باشد.»
- 12
- 2











































