سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴
۱۷:۱۴ - ۲۰ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۴۸۷۷
فیلم و سینمای ایران

فیلم متفاوت و موفق امتحان نهایی از نگاه کارگردانش

خانه دوست همین جاست...

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,فیلم امتحان نهایی

 این روزها امتحان نهایی فیلمی به کارگردانی عادل یراقی، نویسندگی عادل یراقی و عباس کیارستمی و تهیه‌کنندگی مصطفی شایسته روی پرده است و توانسته رضایت شمار زیادی از دوستداران سینمای متفاوت از جریان اصلی سینما را جلب کند. در این فیلم که شهاب حسینی، لیلا زارع، بهنام اصغری و امیر سلامتی ایفای نقش کرده‌اند، عادل یراقی داستان فرهاد معلم ریاضی را روایت می‌کند که برای تدریس خصوصی درس ریاضی به خانه شاگردش می‌رود و همین امر باعث آشنایی او با مادر شاگردش می‌شود؛ که این آشنایی اتفاقاتی را باعث می‌شود...

امتحان نهایی دومین فیلم کارنامه عادل یراقی به ‌حساب می‌آید. فیلمی موثر و قابل قبول؛ که البته بیشتر به این دلیل که فیلمنامه‌اش را عباس کیارستمی نوشته، سروصدا کرده است. جالب این‌که خود کارگردان هم ظاهرا از این مسأله راضی بوده و مثلا در تبلیغات تلویزیونی فیلم هم مانور اصلی روی همین بخش انجام داده است؛ که البته این رویکرد به یاری فیلم نیز آمده؛ و اعلام این‌که امتحان نهایی براساس آخرین فیلمنامه مرحوم عباس کیارستمی نوشته‌ شده، توجه افراد زیادی را به سمت فیلم جذب کرده است. یراقی جز تکیه بر نام کیارستمی با استفاده از شهاب حسینی به‌عنوان بازیگر نقش اول تلاش دیگری در جهت موفقیت تجاری فیلم به کار گرفته است؛ که این نیز در دیده‌شدن فیلم موثر افتاده و می‌توان گفت؛ حربه کارگردان در سود جستن از نام‌ها درنهایت به یاری امتحان نهایی آمده است...

 

داستان امتحان نهایی فیلم از یک موقعیت بحرانی آغاز می‌شود. فرهاد (شهاب حسینی) در خانه یکی از شاگردان خود مشغول تدریس است که متوجه نگاه‌های عصبی او می‌شود. دوربین کمی عقب‌تر و از لای در یکی از اتاق‌ها مکالمه بین فرهاد و دانش‌آموزش که سعید نام دارد را نشان می‌دهد و ما بدون این‌که متوجه کلمات ردوبدل‌شده باشیم، برملاشدن یک راز را درک می‌کنیم. سعید با عصبانیت از پای میز بلند می‌شود و کمی بعد شروع به شکستن شیشه‌ها می‌کند. می‌توان گفت؛ در فیلم امتحان نهایی با یکی از گویاترین افتتاحیه‌های ممکن روبه‌رو هستیم و این درحالی است که فیلمنامه فیلم را عباس کیارستمی نوشته‌؛ که خود نوشته‌ها و آثارش چندان با اصول استاندارد درام‌پردازی همخوانی ندارند...

 

فارغ از آغاز موثر اما، مسیری که داستان امتحان نهایی در ادامه در پیش می‌گیرد، از قاعده آثار کیارستمی مستثنا نیست و بخشی از مؤلفه‌های او را با خود دارد. نکته‌ای که فیلم را در سطحی پایین‌تر از آثار کیارستمی قرار می‌دهد، به کیفیت متن و اجرا برمی‌گردد. فراموش نباید کرد که به‌رغم این‌که همواره از ساده و بی‌آلایش‌بودن آثار کیارستمی سخن به میان می‌آید، اما داستان‌های او موضوعاتی مهم، پیچیده و تأثیرگذار را در بردارند. مشکل امتحان نهایی در این میان بی‌بهره‌بودنش از این ویژگی است. درحالی‌ که قصه‌گویی ساده باد ما را خواهد برد، ایده‌های معنایی هجوآمیزش رنگ و معنا می‌دهد؛ یا طعم گیلاس را واکاوی یکی از پیچیده‌ترین کنش‌های بشری یعنی خودکشی واجد عمق می‌کند یا حتی وقتی به فیلمی مثل خانه دوست کجاست، می‌رسیم- که بیشترین نزدیکی تماتیک را با امتحان نهایی دارد- به اشاره‌هایی برخورد می‌کنیم که تصویری از مسأله تربیت و آموزش در یک نسل نمایش می‌دهند، اما مشکل فیلم امتحان نهایی و داستانِ ساده‌اش این است که درباره هیچ چیز خاص و پیچیده‌ای نیست؛ و این کمبود کوچکی در کلیت این فیلم نیست...

 

آنچه در پی می‌آید، پاسخ‌های عادل یراقی کارگردان امتحان نهایی است به مسائل و ویژگی‌ها و البته آسیب‌هایی که این جدیدترین ساخته‌اش بعد از فیلم دوست‌داشتنی آشنایی با لیلا را بدل به فیلمی متفاوت، محبوب و موفق کرده‌اند. عادل یراقی که ابتدا در کارگاه‌هاي کیارستمی با این فیلمساز بزرگ آشنا شد و این ارتباط استاد و شاگردی به همکاری در تولید نخستین فیلم عادل یراقی آشنایی با لیلا انجامید که براساس طرحی از کیارستمی و نگارش مشترک ساخته شده بود؛ طبیعی است که بیشترین ارادت ممکن را به استادش داشته باشد؛ که آن را در بی‌شمار گفت‌وگوی انجام‌شده‌اش موکد و مکرر کرده است...

 

متن و حاشیه امتحان نهایی / این فیلم را باید با ذهن باز دید...

 

آیا با توجه به این‌که موضوع فیلم در مدرسه می‌گذرد، آیا می‌توان گفت این فیلم درباره نوجوانان است؟

بهتر می‌دانم این تعبیر را به تماشاگر بسپارم تا خودشان با شخصیت‌ها ارتباط برقرار کنند و تشخیص دهند که این فیلم درباره نوجوانان است یا درباره خانواده. این چهار ضلع داستان هرکدام درگیری‌های خاص خود را دارند. فرهاد که به خاطر سوءتفاهمی که پیش می‌آید، به آن سرانجامی که در فیلم دیدید، دچار می‌شود. پونه هم به نوعی دیگر درگیری‌های خاص خودش را دارد و دو نوجوان هم هرکدام از زاویه‌ای دیگر مشکلات خاص خود را دارند. البته جغرافیای فیلم به این حرف صحه می‌گذارد و اختلاف این دو به لحاظ طبقاتی و نوع فرهنگ زندگی‌شان بازمی‌گردد.

 

آیا از فروش فیلم راضی هستید؟

راضی به رضای خدا هستیم و همین که فیلم اکران شد، از نظر ما خوب است. پخش‌کننده اول کار خودش را انجام نداد و کار را واگذار کرد به پخش‌کننده‌ای دیگر، اما آنچه در دست داریم، همین است و همین فروش هم که فیلم دارد، شکرگزار هستیم. تمام دوستان سینماگری که فیلم را دیدند، از آن راضی هستند و بسیار لذت بردند، اما مخاطب عام باید به صورت خاص تعلیم دیده باشد و بدون هیچ پیش‌زمینه و پیش‌فرضی فیلم را ببیند، دیدن این‌گونه فیلم‌ها یک آموزش می‌خواهد و باید با یک جهان‌بینی خاص دیده شود تا آن را درک کرد. کسانی که فیلم را می‌بینند، با یک نوع جدید از سینما آشنا می‌شوند، مثل طعم یک مزه جدید است که شاید در وهله اول با آن خیلی آشنا نباشند اما بعد رفته‌رفته از طعم آن خوششان می‌آید و برایشان لذت‌بخش می‌شود. این نوع از فیلم نیز به همین شکل است، ابتدا باید با آن آشنا شد تا بعد برای همه لذت‌بخش شود. امتحان نهایی را باید با ذهن باز دید و انتظار کمی داشت؛ چراکه این فیلم اطلاعات کمی در اختیار مخاطب می‌گذارد.

 

برنامه‌تان بعد از امتحان نهایی چیست؟

فیلمنامه‌ای دارم که قرار بود آقای کیارستمی آن را بسازد که این اتفاق نیفتاد و شاید خودم آن را ساختم. یک فیلمنامه دیگر هم دارم که وضع آن هنوز مشخص نیست. سبک و سیاق هر دو اثر به فیلم آشنایی لیلا نزدیک است و طنز کمی دارد. از سوی دیگر، درصدد هستیم تا امتحان نهایی را در دانشگاه  UCLA آمریکا به نمایش درآوریم که مشغول آماده‌سازی کارهایش هستیم.

 

درباره بازیگران امتحان نهایی / ستاره؛ راهی برای دیده‌شدن فیلم

 

شما در اولین کارتان بازی هم کرده بودید، آن هم در کنار یکی از قدیمی‌ترین بازیگران سینمای امروز، لیلا حاتمی. در امتحان نهایی اما این وسوسه را نداشتید؟

من هیچ‌وقت علاقه‌اي به بازیگری نداشته و ندارم. در آشنایی با لیلا هم آقای کیارستمی چون قبلا در یکی از فیلم‌هاي کوتاهم نقش بازی کرده‌ بودم، به من پیشنهاد کرد خودم بازی کنم- که پذیرفتم. البته در امتحان نهایی هم به علت تجربه بازی در فیلم آشنایی با لیلا قرار بود خودم بازی کنم، اما تهیه‌کننده گفت؛ به علت مسائل پخش و تبلیغات باید از بازیگر شناخته‌شده‌اي بهره ببریم...

 

یعنی از اول تصمیم بر این نبود که با ستارگان کار کنید؟

ترجیح ما از ابتدا این بود که کلیه بازیگران نابازیگر باشند، ولی شرایط اکران این موقعیت را به ما نمی‌داد و اگر از بازیگران حرفه‌ای استفاده نمی‌کردیم، اجازه اکران هم نمی‌یافتیم. من دوست داشتم این فیلم اکران عمومی شود و اولین فیلمی هم بود که از میان آثار شاگردان آقای کیارستمی به شکل عمومی اکران شد.

 

چرا شهاب حسینی و لیلا زارع را برای نقش‌های اصلی انتخاب کردید؟

با شهاب حسینی هیچ‌گونه آشنایی قبلی نداشتم، اما وقتی حس کردم بهترین گزینه این نقش است، درمورد فیلم با هم صحبت کردیم و به توافق رسیدیم. آقای حسینی آن زمان سرکار دیگری بود و فیلمبرداری سریال شهرزاد هم نزدیک شده بود؛ ولی درنهایت خوشبختانه توانستیم با هم همکاری کنیم.

 

 لیلا زارع چه؟

خانم زارع هم توصیه آقای حسینی بودند و گرچه من بعد از چند بار ملاقات با ایشان به این نتیجه رسیدم که کاملا برای این نقش مناسب است. در واقع از تمام بازیگران فیلم بسیار بسیار راضی هستم. ما در کنار هم با تمرین‌هایي که داشتیم، توانستیم به جایی که می‌خواهیم برسیم.

 

 آیا از بازی بازیگران نوجوان فیلم راضی هستید؟

بازی دو بازیگر نوجوان فیلم بسیار ما را حیرت‌زده کرد و آقای کیارستمی وقتی نسخه پایانی را دیدند، بسیار از بازی آنها راضی بودند و خیلی خوب بازی کردند و توانستند آنچه که مدنظر ما بود را خیلی خوب به اجرا درآورند.

 

آیا این دو بازیگر را از قبل می‌شناختید؟ مثلا از کلاس‌های بازیگری؟

هیچ یک از این دو نوجوان بازیگر نبودند و در کلاس بازیگری هم شرکت نکرده بودند. از آنجایی که شخصیت غلام برای ما بسیار اهمیت داشت و نوجوانی بود که در آهنگری کار می‌کرد، به منطقه شادآباد رفتم و خیلی‌ها را در آن‌جا دیدم. به‌طورکلی انتخاب غلام انتخاب بسیار سختی بود، چراکه بار اصلی کار بر دوش او بود. وقتی این نوجوان را یافتیم، ابتدا موافقت نمی‌کرد ولی بعد از صحبت‌هایی که با او داشتیم، پذیرفت و پس از تمرینات مختلف به نتیجه رسیدیم.

 

درباره همکاری با کیارستمی / رفاقت، زندگی و سینما در یک رابطه استاد و شاگردی...

 

چه شد تصمیم گرفتید با همکاری زنده‌یاد کیارستمی فیلمنامه امتحان نهایی را بنویسید؟

من خودم تحصیلات سینمایی دارم، اما در کارگاه‌هاي آقای کیارستمی هم شرکت می‌کردم و همان‌جا بود که ایشان از فیلم‌هاي کوتاهم خوششان آمد. در واقع ارتباط من با عباس کیارستمی به ١٠‌سال پیش بازمی‌گردد که به کارگاه‌های او می‌رفتم و در همان زمان فیلم‌های کوتاهم مورد قبول ایشان واقع شد. بعدها او فیلمنامه آشنایی با لیلا را ارایه کرد و به این شرط که در آن بازی کنم، اجازه کارگردانی آن را به من داد و چون از آن کار و همکاری راضی بودند، پیشنهاد ساخت امتحان نهایی نیز داده شد و من فیلمنامه را براساس طرحی که آقای کیارستمی نوشته بودند، نوشتم و به همراه او بازنویسی کردیم. رفاقت ما به‌گونه‌ای بود که درعین زندگی، گاهی که حرف سینما می‌شد، حرف از فیلمنامه هم می‌شد و در خلال صحبت‌ها پیشنهاداتی ارایه می‌کردند. بعد می‌رفتیم لوکیشن‌هایی را می‌دیدیم و بر مبنای آنها اصلاحاتی در فیلمنامه صورت می‌گرفت.

 

حسرت نمی‌خورید که خودشان امتحان نهایی را ندیدند؟

 نه، امتحان نهایی را دیدند. ما زمستان‌ سال ۹۳ این فیلم را ساختیم که طبیعتا باید در عرض یک‌سال پخش می‌شد، اما با این‌که قرارداد پخش داشتیم، پخش‌کننده از اینکار سرباز زد. به ‌هرحال فیلم ماند تا زمانی که آقای کیارستمی در بستر مریضی بودند، آن را دیدند و خیلی هم آن را دوست داشتند.

 

 از نظر ایشان مهمترین ویژگی‌های امتحان نهایی چه بود؟

در کل از کار خوش‌شان آمده بود. در جنبه‌های جزیی کار هم مثلا از بازی خانم لیلا زارع، نحوه دیالوگ‌گویی‌ها، لوکیشن‌هاي فیلم و... خیلی تعریف کردند. حتی از فیلمبرداری آقای جعفریان در امتحان نهایی آن‌قدر راضی بودند که گفتند در فیلم بعدی‌شان که قرار بود درچین بسازند، حتما با آقای جعفریان همکاری خواهند کرد- که نشد.

 

آیا زمان ساخت امتحان نهایی کیارستمی نظارت دقیقی روی کار داشت یا نه؟

طرح متعلق به آقای کیارستمی بود و من در آن دخالتی نداشتم. اگر با فیلم‌های او و به‌خصوص فیلم‌های اخیرش آشنا باشید، می‌دانید که بیشتر به خصایص انسانی پرداخته و در دوران مدرن امروزی، موضوع تک‌سرپرست‌بودن موضوع جدیدی است و کمتر به آن پرداخته شده است. در واقع امتحان نهایی به این موضوع که یک بحران روحی را درمقطعی از زندگی در برمی‌گیرد و همچنین به  حسادت، رقابت و فاصله طبقاتی می‌پردازد. مشکلات اقتصادی خانواده تک‌سرپرست، نوجوانی که در سن بلوغ است و مردی که به‌عنوان رقیب وارد فضای زندگی این خانواده می‌شود، سه ضلعی است که در کنار خصایص انسانی دراین فیلم مطرح می‌شود.

 

در کل شخص آقای کیارستمی تا چه حد با شما همکاری و نظارت داشتند؟

درحین فیلمبرداری ایشان حضور نداشتند، اما اصلاحاتی داشتند و در مرحله تدوین فیلم را هم دیدند و حتی پیشنهادهایی داشتند یا تصاویری را خواستند که به فیلم افزوده شود و تا تیتراژ همراه ما بودند.

امتحان نهایی پایان تلخی دارد و این درحالی است که فیلم‌هاي کیارستمی سرشار از امید و عشق زندگی است. این پایان حاصل نگاه شما بود یا آقای کیارستمی؟

فیلمنامه همان زمان هم که طرحی دو خطی داشت، پایانش تلخ بود و در ممیزی هم حدود یک دقیقه پایان فیلم حذف شد. ایده مرگ از همان ابتدا که آقای کیارستمی طرح را در اختیار من قرار داد، در پایان فیلم وجود داشت.

 

امتحان نهایی و آشنایی با لیلا / شباهت‌های ناگزیر آثار یک سینماگر

 

فضای امتحان نهایی بسیار شبیه فضای آشنایی با لیلا است....

 درست است که ایده این فیلم‌ها توسط کیارستمی داده شده و توأمان با هم نوشته شده است ولی به این خاطر که طبیعت کارهای آقای کیارستمی شخصیت‌محور بود و اساس داستان‌هایی که کار می‌کردند و به آن علاقه داشتند، شخصیت اصلی فیلم بود؛ بنابراین اگر من هم در ادامه آشنایی با لیلا در فیلم امتحان نهایی بازی می‌کردم، شباهت در این دو فیلم بیشتر می‌شد. به دلیل وجود بازیگر مشترک که قرار بود اتفاق بیفتد. این‌که ممکن است فضاهای دو فیلم شبیه به هم باشند، طبیعی است؛ چراکه هر دو توسط یک فیلمساز ساخته شده و طرح برای یک نفر بوده است. از این‌رو من در آینده هم همینی هستم که این دو فیلم را ساخته است؛ بنابراین حتما شباهت‌هایی خواهد بود. همان‌طور که فیلم اول آقای کیارستمی یعنی نان و کوچه در مقایسه با آخرین فیلم کوتاه او یعنی مرا به خانه ببر، با فاصله ٥٠‌سال شباهت‌های زیادی به هم دارند. این طبیعت هرفیلمسازی است. بنابراین این شباهت‌ها در فیلم‌های آینده من هم هست...

 

درعین ‌حال به‌رغم شوخ و شنگی آشنایی با لیلا در این یکی رویکرد جدی‌تری را می‌بینیم. این تغییر از چه چیزی نشأت می‌گیرد؟

- مولفه تمام فیلم‌های آقای کیارستمی جدی است. اتفاقا شخصیت فیلم‌های او قاطع و جدی و سمج هستند. آشنایی با لیلا را به این دلیل که خود من بازی کردم، طبیعتا به کاراکتر اصلی اشراف بیشتری داشتم. بنابراین یک‌سری از ظرافت‌هایی که ممکن بود درفیلمنامه نباشد؛ در شخصیت هست. در آن فیلم دو کاراکتر اصلی داشتیم و فیلمنامه نوع دیگری با درون‌مایه‌های طنز بود، پس از آن به پیشنهاد آقای کیارستمی قرار شد فیلم جدی‌تری را بسازیم. امتحان نهایی داستان پیچیده‌تری دارد.

 

تحلیل خودتان از فیلم امتحان نهایی چیست؟

این نوع فیلم‌ها باید با نگاه دیگری دیده شوند. برای خود من این فیلمنامه عجیب بود. از ابتدا که طرح به من داده شد تا زمانی که فیلمنامه را نوشتیم، حس عجیبی به آن داشتم. با روحیات من نزدیکی کمتری داشت. من با بیننده این فیلم همدردی می‌کنم به این دلیل که خودم این فیلم را ساختم و آقای کیارستمی را از نزدیک می‌شناسم. برای من هم فیلم سنگینی بود ولی پی‌بردن به جزییات و لایه‌های این فیلمنامه که مورد علاقه آقای کیارستمی بود، می‌توان فهمید که چرا ساخت آن برای او اهمیت داشت. بنابراین دیدن این فیلم چشم دیگری می‌خواهد. این را در جهت تبلیغ فیلم نمی‌گویم بلکه برای پاسخ به سوال‌هایی می‌گویم که مخاطب بعد از دیدن آن در ذهنش شکل می‌گیرد. این فیلم ساخته‌نشده که قصه بگوید و گره‌هایی داشته باشد، یکی‌یکی باز شود. قرار نیست اتفاقات جالب در آن دیده شود بلکه قرار است یک جزییاتی از شخصیتی نشان دهیم که درنهایت بتوانیم خودمان را بیشتر بشناسیم و زندگی را بهتر بفهمیم.

 

 

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 11
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش