مالکیت، عنوان مهم و موثری است که در حوزه های گوناگونی کاربرد دارد و گاهی محل بحث و مناقشه می شود. این واژه کوتاه اما عمیق همیشه از اهمیت خاصی برخوردار است و گاهی حتی سرنوشت ساز می شود. دنیای فرهنگ و هنر هم از پیامدها و تأثیرات این کلمه موثر بی نصیب نیست و مالکیت در آن از جمله مواردی محسوب می شود که سرنوشت یک اثر را تعیین می کند.
در حوزه تولیدات فرهنگی و هنری، از کتاب و مجسمه گرفته تا فیلم و سریال بحث مالکیت در زمان واگذاری و فروش یک کار به طرف دیگر از جمله موضوعاتی است که خیلی اوقات بحث برانگیز می شود و گاهی برای صاحب اولیه اثر و طرف مقابل دغدغه ایجاد می کند. زمانی که هنرمندی کارش را می فروشد جدا از بحث مادی، به علت حسی که بابت خلق آن اثر در تولیدکننده هست، همواره نگرانی از طرف وی نسبت به سرنوشت آنچه در انتظار اثر است، وجود دارد، از همین رو بحث مالکیت و میزان آن در قراردادهایی که بین فروشنده و خریدار وجود دارد، به طور دقیق مورد بررسی قرار می گیرد.
از جمله مواردی که در حوزه فرهنگ و هنر اغلب با این مسئله درگیر هستند، تولیدات تلویزیونی و سریال هایی اند، که توسط سازمان صدا و سیما خریداری و پخش می شوند.
در واقع ماجرا این گونه است که گروهی گاه به سفارش سازمان و گاه طبق پیشنهادی که به سازمان ارائه می دهند، دست به تولید مجموعه ای می زنند که یا تلویزیون هزینه آن را از پیش پرداخت کرده است و یا بعد از تولید به این رسانه فروخته می شود. در این بین در کنار مالکیت مادی که بحث آن مطرح است، حقوق معنوی تولیدکنندگان و گروه نیز مسئله ای است که وجود دارد و این سوال را ایجاد می کند که مالک یک مجموعه تلویزیونی در نهایت چه کسی است؟ آیا اثر تنها متعلق به تلویزیون و خریدار آن است؟ یا نویسنده، کارگردان و تهیه کننده هم در آن دخیل هستند؟
در شرایط فعلی که وجود دارد، سازمان در ازای مبلغی که در ابتدا به گروه تولید می دهد، برای همیشه مالک آن کار می شود و اگر در ادامه نمایش های متعددی که برای یک سریال اتفاق می افتد، سودی حاصل شود، این سود تمامأ به تلویزیون تعلق می گیرد. این در حالی است که بی شک تیم تولید نقش اصلی را در خلق مجموعه داشته اند. در این جا بازهمان سوال ها مطرح می شود، که مالک حقیقی یک مجموعه تلویزیونی کیست؟
در همین راستا چند تن از کارگردانان، تهیه کنندگان و نویسندگانی که سال ها است در حوزه تولیدات تلویزیونی فعال هستند، اظهار نظر کرده اند، که در ادامه آن را می خوانید:
ضیاءالدین دری: تلویزیون مالک اصلی است اما…
ضیاء الدین دری کارگردان مجموعه «کلاه پهلوی» در گفت و گو با بانی فیلم، در خصوص مالکیت یک مجموعه تلویزیونی بیان کرد: مالکیت اصلی یک سریال به تلویزیون تعلق دارد، چون زمانی که ما طبق قانون صدا و سیما کاری را ارائه و انجام می دهید، کلیه حقوق را به این سازمان واگذار کرده اید، به همین جهت بعد از آن شما دیگر نمی توانید ادعایی درباره کار داشته باشید.
یکی از بحث هایی که ما سال هاست در این باره داریم، وجود حق رایت است. چرا که ما یک بار اثر را ارزان یا گران می فروشیم، اما بعد سازمان بارها و بارها آن را پخش می کند و مابین آنها هزار بار هزینه ای که به ما پرداخت شده، از آگهی های بازرگانی و پخش چند باره آن در می آید. حال در این بین هیچ هزینه ای به تیم تولید به جز همان مبلغی که بار اول پرداخت شد، داده نمی شود، این اتفاقی است که به علت نبود قانون کپی رایت در کشور ما رخ می دهد، در صورتی که در دیگر کشورها هر بار که کاری پخش می شود، طبق قانون مبلغی به تهیه کننده، کارگردان و دیگر عوامل تولید تعلق می گیرد. اما در ایران چنین اتفاقی وجود ندارد و سال ها است که ما می گوییم این شیوه ای که سازمان وجود دارد، ظلم است، در واقع این شیوه کاری از برده داری هم عقب افتاده تر است و نوعی استثمار است که صحیح نیست. در این بین مدیران هرازگاهی این محبت ها را تأیید می کنند، اما باز هم کاری انجام نمی شود. اما در کل تا امروز که ما با هم صحبت می کنیم، یک اثر زمانی که واگذار می شود، مالکیت آن هم، به طور کامل به خریدار آن می رسد.
وی ادامه داد: اما مالکیت معنوی یک کار، به کارگردان و نویسنده آن تعلق دارد، حال اگر نویسنده و کارگردان یک نفر باشد که هیچ اما اگر ۲ نفر باشند، معمولاً بخش معنوی اثر و اینکه آیا مورد استقبال واقع شده یا نه، به کارگردان بر می گردد.
دری اضافه کرد: زمانی که حق مالکیت و کپی رایت برای گروه درنظر گرفته شود، مثل دیگر کشورهایی که این قانون را دارند، چند کارگردان و تهیه کننده ای که اثری را ارائه داده اند و حال ممکن است تا مدتی کار نداشته باشند، آن گاه می توانند تا سالیان طولانی از مبلغی که به واسطه پخش چند باره و فروش کارشان اتفاق می افتد، استفاده کنند. انی اتفاق مثل حق چاپ کتاب است، یعنی تا زمانی که کتابی منتشر می شود، در صدی از آن به نویسنده تعلق می گیرد، حتی بعد از آن وارث آن نویسنده تا مقطعی این پور را به ارث می برد.
دری در پایان خاطرنشان کرد: زمانی که چنین قانونی باشد، هنرمند زمانی که کار می کند، تلاش می کند تا اثر بهتری را ارائه دهد و آن گاه نتیجه بهتری عرضه می شود، چرا که او می داند از زحماتش قدردانی می شود. اما الان چرا هنرمندان ما ناراحت هستند و با بالا رفتن نشان و کم کارتر شدنشان به مشکل بر می خورند؟ زیرا چنین حقی برای آنها وجود ندارد و پشتوانه ای در دنیای هنر وجود ندارند. در حال حاضر ما از شرایط حرفه ای و صحیح مالی بسیار عقب هستیم و باید به آن نزدیک شویم.
الهام غفوری: قرارداد مالک را تعیین می کند!
الهام غفوری تهیه کننده سریال «پایتخت» در خصوص مالکیت اصلی یک مجموعه تلویزیونی و حقی که تهیه کننده، کارگردان، نویسنده و یا تلویزیون نسبت به یک اثر دارند، به بانی فیلم گفت: مالک اثر طبق قراردادی که بسته می شود، تعیین می گردد و مدت ها است که تلویزیون با پرداخت مبلغی طبق قرارداد اولیه مالکیت کار را در دست می گیرد. این اتفاق همواره وجود داشته مگر این که از قبل در قرارداد قید شود که مالکیت به تیم تولید تعلق دارد. اما در کل طبیعتاً وقتی پول تولید و سفارش کاری را تلویزیون می دهد، آن کار هم برای تلویزیون می شود. این قوانینی است که برای ما وجود دارد. اما به نظر من این قوانین غلط است. به عنوان مثال زمانی که «پایتخت ۵» را ساختم، مالک حقیقی آن تیم تولید و خالق شخصیت های آن می شود اما طبق قانون های ما تلویزیون مالک آن است.
وی ادامه داد: در این شرایط کار بارها پخش می شود، اما ما تنها یکبار هزینه تولید آن را دریافت کرده ایم و در بین این پخش های مکرر حتی یکبار هزینه این پخش مجدد به سازنده داده نمی شود، چرا که خود تلویزیون پول اولیه آن را داده است و مالک محسوب می شود. البته گاهی کارهایی برند می شوند و گل می کنند و در این بین ممکن است سازنده بگوید من می خواهم اثر مال من باشد و در سوی دیگر کارهایی هستند دیده نمی شوند اما باز هم سری ۲ آن ساخته می شود.
تهیه کننده سریال «علی البدل» با اشاره به لزوم ایجاد تغییر در قوانین اضافه کرد: من فکر می کنم درج قوانین کپی رایت لازمه اتفاقاتی چون پخش مجدد سریال ها است. این اتفاق در همه جای دنیا همین گونه است، یعنی در ازای پخش چند باره یک کار، درصدی را برای تیم سازنده و حتی بازیگران قائل می شوند. اما در تلویزیون ما این گونه نیست و این که این قوانین کمی تغییر می کنند، گمانم دیگر به عمر ما قد نمی دهد.
غفوری خاطرنشان کرد: من گاهی می گویم اگر ما در هر جای دنیا چند سریال ساخته بودیم، الان دیگر می توانستیم راحت زندگی کنیم، اما در این بین ما باید بعد از هر سریال مشغول کار دیگری شویم تا بتوانیم اموراتمان را بگذرانیم. مهمتر از آن هم این است که ما هیچ بیمه و حمایتی نداریم و در طول سال تنها سریال تولید و پخش می کنیم. اما اگر حقی که به آن اشاره شد در نظر گرفته شود، آن گاه تولید کنندگان و هنرمندان به گونه ای بیمه عمری را دارند که موجب دلگرمیشان می شود. این اتفاق حق قانونی من تولید کننده است، چرا که با وجود هزینه ای که برای ساخت آن داده شده، فکر و زحمت من نوعی در کار است و موجب شکل گرفتن آن شده است.
زینب تقوایی: بین مالک حقوقی و معنوی تعامل وجود دارد!
زینب تقوایی تهیه کننده سریال «دودکش» در گفت و گو با بانی فیلم، درباره مالکیت یک مجموعه تلویزیونی عنوان کرد: مالکیت اصلی کار به لحاظ حقوقی تلویزیون است اما از آنجایی که تلویزیون فضای تعاملی دارد، در این فضا اجبار و زوری حاکم نیست و رخدادها در بستر بازی اتفاق می افتد، یعنی ضمن این که تلویزیون مالک کار است تعاملی را با نویسنده، کارگردان و عوامل دارد، وقتی این اتفاق می افتد، یعنی ۲ طرف به هم اعتماد دارند و به همین جهت یک تعامل چند سویه در این بین رخ می دهد. در چند سالی که من با تلویزیون کار کردم، همواره چارچوب وجود داشته و نمی توان آن را کتمان کرد، تلویزیون سیاست ها، استراتژی ها و شیوه خودش را دارد، اما ما وظیفه داریم در بین آن سیاست ها و فضای موجود کارمان را انجام دهیم.
تهیه کننده سریال های «مدینه» و «زیر پای مادر» افزود: جای شکر دارد که در این فضا چنین رخدادی اتفاق افتاده و همواره آثار گوناگونی تولید شده است.
وی ادامه داد: به عقیده من تلویزیون پایگاهی است که خیلی از کسانی که امروز سوپر استار هستند، از همین پایگاه شروع کرده اند. به همین جهت تلویزیون مانند یک خانه و جایگاه برای همه هنرمندان است که به نظر من جایگاه خوبی هم است و از سوی دیگر این قابلیت را دارد که در تمام خانه ها حضور داشته باشد، به همین جهت بی واسطه ترین و نزدیک ترین راه ارتباطی با مردم است.
او گفت: این رسانه جایگاه بسیار بزرگی برای مردم و هنرمندان است به همین جهت به شدت قابل توجه است. تقوایی درباره حقوق معنوی یک اثر گفت: تلویزیون جزو رسانه هایی است که درک متقابل دارد و همواره حمایت هایی را در حوزه تولید، محتوی و کارگردانی کرده اند و اگر بحثی بوده نیز سعی کردند تا حرف ها را بشنوند و با تعامل آن را رفع کنند، این تعامل روز به روز در حال بهتر شدن است و حقوق تولید کنندگان در آن به خوبی رعایت می شود، از آن رو من به شرایط موجود و تعامل شکل گرفته در تلویزیون امیدوار هستم و این رسانه و تعامل موجود روز به روز رشد خواهد کرد.
خشایار الوند: کارگردان و نویسنده مالک معنوی یک سریال اند!
خشایار الوند نویسنده فیلم ها و سریال هایی چون «مسافران»، «قهوه تلخ»، «پایتخت»، «مرد دو هزار چهره» و… در خصوص موضوع مالکیت اصلی یک مجموعه تلویزیونی به بانی فیلم گفت: در کل ما ۲ نوع مالکیت داریم، یکی مالکیت مادی و دیگری مالکیت معنوی اثر است. تکلیف مالکیت مادی که روشن است، به هر حال یک تهیه کننده یا سفارش دهنده و یا هر سازمان و نهادی که اثری را تهیه می کند و بعد از درآمدهای آن مرتفع می شود، صاحب آن کار است، اما مالک معنوی کار قاعدتاً نویسنده و کارگردان هستند، یعنی کسانی که اثر را خلق می کنند و کسی که آن را پرورش داده و به تصویر می کشد. حال در این جا با قراردادی که بسته می شود، تمام حقوق مادی و معنوی ما به طرف مقابل که یا سازمان صدا و سیماست و یا نهادهای خصوصی است، واگذار می کنیم.
حتی دیگر حق رایت شخصیت ها نیز در اختیار ما نمی ماند، یعنی مثلاً اگر من و محسن تنابنده بخواهیم با شخصیت های «پایتخت» کاری را تولید کنیم، اجازه نداریم و باید از سازمان مجوز آن را بگیریم. یا در مورد مجموعه «کلاه قرمزی» که هر سال سر آن بحث است، تهیه کننده کار سال ها پیش در قراردادی شخصیت های آن را از سازمان خریده است. به همین جهت به نظر من باید برای رفع این مشکلات قوانینی برای حق کپی رایت در نظر گرفته شود و قوانینی هم برای قراردادهای این چنینی که هنرمندان می بندند، وضع می شود. در این قوانین باید موضوعاتی چون نمایش های مجدد یک اثر، سودی که از آن به دست می آید و موارد این چنینی لحاظ شود، چرا که در دیگر کشورها سود حاصل از این ماجرا به فیلمنامه نویس، کارگردان و آهنگساز که کار تألیفی کرده اند، تعلق می گیرد و َآنها ممکن است تا آخر عمر از طریق اثر ارائه شده ارتزاق کنند. اما در کشور بعد از فروش کار، دیگر هر اتفاقی که رخ دهد، حقی به گروه تولید داده نمی شود.
وی ادامه داد: در حال حاضر با شرایط مالکیت وجود ما حتی اختیار شخصیت هایی که خلقشان کردیم را نداریم و مثلاً اگر سازمان هر زمانی بخواهد سری دوم مجموعه «دیوار به دیوار» را بسازد، هیچ نیازی به اجازه من یا سامان مقدم ندارد. این شرایطی است که خواسته و ناخواسته ما آن را قبول کرده ایم و مطابق آن مشغول به کار شده ایم. این قانون از بنیان ایراد دارد، اما سازمان هم تقصیری ندارد، چرا که قانونی آن را ملزم به پرداخت این حقوق نکرده است. حال اگر قانون کپی رایت در این مسیر تصویب شود و قوانین موجود نیز اصلاح می گردد، آنگاه می توان انتظار داشت که خالقین اثر به حقشان برسند. اما فعلاً این گونه است که در ازای پرداخت اولیه کل مالکیت به سازمان تعلق می گیرد.
- 14
- 5