یکشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۴
۲۳:۰۲ - ۰۶ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۱۴۱۸
فیلم و سینمای ایران

جایگاه و نقش ستاره‌‌ها در فروش فیلم‌های سینمای ایران

ستاره‌‌ها در سینمای ایران دیگر معنا ندارند

ماه‌چهره خلیلی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
سیروس الوند، مجید مظفری، علی‌اکبر ثقفی و ماه‌چهره خلیلی از شرایط امروز سینمای ایران می گویند.

از ستاره شدن تا اسطوره ماندن در بازیگری، راهی به گستره همه تصوراتی است که در ذهن افراد نقش می‌بندد و گاه چنان به بیراهه می‌رود که آدمی را اسیر «ستارگی» می‌سازد تا راه گریزپذیری برای یافتن خود حقیقی‌‌اش نیابد؛ «خود»ی که شمایلی خاص از رفتار انسانی دارد و می‌تواند از ظرفیت‌‌های درونی‌‌اش برای جان‌بخشی به کاراکترها یاری جوید، اما بازیگر چنان گم‌گشته می‌شود که روی صحنه و در برابر قاب دوربین خود را گم می‌کند و اسیر بازی قاب می‌شود. او می‌خواهد چهره باشد؛ چهره‌ای که نامش را «ستاره» می‌نامند. از همین‌رو جوان عاشق خیلی زود پایش از زمین و از کنار مردم کنده می‌شود و خودش را تافته‌ای جدابافته می‌داند.

 

از نوع مواجهه‌‌اش با مخاطبان و رسانه‌‌ها گرفته تا تقاضای عجیب و غریب برای تهیه‌کنندگان و فیلمسازان؛ از میزان مبالغی بیش از ارزش کاری که انجام می‌دهد بگیرید تا تضمین اولیه برای نقش بستن نامش زودتر از نام‌‌های دیگر روی پرده سینما. می‌خواهد در چشم باشد و فضای واقعی را کوچک برای تاخت و تاز شهرت‌یابی‌‌اش می‌داند و سراغ فضای مجازی برای افزون‌خواهی‌‌اش جهت نمایش می‌رود تا عکس‌‌ها و لقب‌‌ها را در کنار هم ردیف کند و از خود به ترنمی بی‌بهره از معنا، اسطوره بسازد؛ غافل از این که اسطوره شدن در قلب تاریخ حادث می‌شود و مردان ماندگار از مرز «فردیت» گذر کرده و به یک خرد اخلاقی می‌رسند که در آن تمایزات انسانی بروز نخواهد یافت. 

 

 

حکایت سینمای ایران مانند هر کجای جهان سرشار از ستارگانی است که مدتی ماندند و به‌سرعتِ آب شدن شمعی، سوختند و گاه راه به بیراهه یافتند و برخی نیز با وجود سال‌‌ها عرض‌اندام روی صحنه دیدار، همچنان برای مردم عزیز هستند و حتی در دوره فترت و بیکاری، بیشتر از هر پُرکاری به چشم می‌آیند؛ همانند امثال «انتظامی»ها، «هاشم‌پور»‌‌ها و البته شادروان‌‌هایی که زنده در جای‌جای خاطراتمان هستند و «خسرو»‌وار از پس همه قصه‌‌هایی «شیرین» می‌آیند و در قلبمان جای می‌گیرند؛ چراکه در زمان فعالیت، برای رسیدن به مرز شهرت به هر دری نزدند و «شکیبایی» نگاهشان از آن‌ها «خسرو خوبان» ساخت.

 

سیمای ایران در سال‌‌های گذر از فیلمفارسی و هیاهوی آثاری که تنها طبل هیاهو داشتند و بی‌بهره از معنا و زیبایی هنر بودند، به دورانی رسید که قرار بر این شد که همه چیز پوست بیندازد و سینما به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهایی که همچون تیغ دولبه در برابر جامعه عمل می‌کند، یکی از مهم‌ترین شمایل برای قرار گرفتن در شکلی دیگر مورد توجه مسئولان قرار گرفت. پس در فضای فکری سال‌‌های ابتدای انقلاب تصور بر این رفت که باید صحنه خالی از هرگونه شمایل «دیده شدن» باشد و از همین رو زوایای دوربین به سمتی دیگر از چشمک زدن ستاره‌‌ها چرخید. چنان که نه‌تنها بازیگران زن در پستوی تصویر گم شدند، بلکه مردان نیز براساس قواعدی چون «برجسته نبودن» به بازی گرفته شدند و این راه تا سال‌‌های میانه هفتاد شمسی و تغییر و تحولات عمیق سیاسی و اجتماعی ادامه داشت و در آن دهه کار به جایی رسید که فیلم‌ها بر مبنای چهره‌‌ها خودنمایی می‌کردند و جالب این که این‌بار یکه‌سوار بازیگران، چهره‌ای بود که جسارتی مردانه با سیمایی زنانه داشت و از این‌رو «هدیه تهرانی» تبدیل به برگ برنده سینمایی شد که می‌خواست به‌شکلی جسارت‌آمیز، «سنت» را به مبارزه بطلبد. داستان‌‌ها نسبت به دوره‌‌های پیش‌تر، راه به آوانگاردیسم نهادند و از دل روایاتی غریب، کاراکترهایی متمایز بیرون جهیدند. با این حال کاراکترهای جوان سینمای ایران از جنسی قابل اتکا برای تضمین فروش فیلم‌ها نبودند و برخلاف شخصیت‌‌هایی چون «جمشید هاشم‌پور» و یا «ابوالفضل پورعرب» که در دهه۶۰ جایگاهی رفیع یافته بودند، در دهه‌‌های۷۰ و ۸۰ و دهه کنونی کمتر می‌توان چهره‌ای را به‌شکلی واضح در سینمای ایران مثال زد که فیلم‌ها را از حیث جذب حداکثری مخاطب، بیمه کند.

 

اگر بخواهیم در گزارش تحلیلی بالا به سراغ هشت سال اخیر سینمای ایران در گیشه برویم، توجیه «تضمین فروش فیلم» به‌شرط «حضور ستاره» از درجه اعتبار ساقط خواهد شد، چنان که پُرفروش‌ترین فیلم‌های سال‌‌های اخیر سینمای ایران را فیلم‌هایی تشکیل می‌دهند که فاقد بازیگری در شمایل «استار» هستند و به دلایلی دیگر همچون «ساختار مطلوب فیلم»، «ماهیت داستانی»، «موضوع فیلم» و درنهایت «جذابیت خاص اثر» مورد اقبال عمومی مخاطبان ایرانی قرار گرفتند. اگر سری به آمار فروش فیلم‌های ایرانی طی سال‌‌های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۵ شمسی بیندازیم، فیلم‌های «اخراجی‌ها۲»، «ملک سلیمان»، «اخراجی‌‌ها۳»، «کلاه‌قرمزی و بچه‌ننه»، «رسوایی»، «شهر موش‌‌ها۲»، «محمد رسول‌اله(ص)» و «فروشنده» را در صدر فروش فیلم‌های هر سال می‌یابیم که هیچ کدام متکی به ستاره نبودند.

 

سیروس الوند؛ از فیلمسازان قدیمی سینمای ایران، که ستاره‌‌های بسیاری را در دهه‌‌های مختلف در فیلم‌هایش به بازی گرفت، اعتقاد دارد نه‌تنها وجود «ستاره‌ها» برای موفقیت فیلم‌ها تضمینی به شمار نمی‌آید، بلکه اصولا «ستاره‌« در سینمای فعلی ایران تعریف خود را از دست داده است. کارگردان فیلم‌های ستاره‌داری چون «آوار»، «یک بار برای همیشه»، «مزاحم» و «دست‌‌های آلوده» در گفت‌وگو با «صبا» می‌گوید: ستاره‌‌ها در سینمای ایران دیگر معنا ندارند و امروزه فیلم‌ها به‌لحاظ ساختاری آنقدر متحول شده‌اند که دیگر مثل سابق نیست که با چند ستاره بتوان مخاطب جذب کرد. مخاطبان امروزی دیگر به انواع فیلم‌های بزرگ دسترسی دارند و به‌دنبال فیلم خوب با قصه و ساختار مطلوب هستند.

 

کارگردان شناخته‌شده سینمای ایران که در سال‌‌های پیش از انقلاب، سابقه فعالیت‌‌های روزنامه‌نگاری هم داشته است، درباره شرایط امروز سینمای ایران که برخی همچنان طالب حضور ستاره‌‌ها هستند، با گلایه عنوان داشت: پخش‌کننده‌‌ها بیشتر دنبال هیاهوی ستاره‌‌ها هستند. برخی کارگردان‌‌ها هم به‌دلیل این که مایه‌ای ندارند، دوست دارند ازطریق ستاره‌‌ها خود را نشان دهند و ما در برخی فیلم‌ها تنها چند کله در پلاکارد می‌بینیم! ماجرا در همین حد برای آن‌ها تعریف می‌شود درحالی‌که سینما جدی‌تر از این حرف‌‌هاست.

 

سیروس الوند در پاسخ به سوال «صبا» مبنی بر این که دلیل استفاده‌‌اش از برخی ستاره‌‌ها در فیلم‌های ساخته‌شده‌‌اش چه بود، عنوان داشت: همیشه برایم تازگی قصه و ارزش کیفی فیلم مهم بود و اگر از ستاره و بازیگر شاخصی استفاده کردم، حتما به درد قصه می‌خورد و آن بازیگر به درد نقش فیلمم می‌خورد. حالا امکان دارد آن بازیگر محبوب مردم هم باشد و چه بهتر! اما پایه و اساس فیلم خود را بر مبنای ستاره‌‌ها نمی‌چینم. بازیگران فیلم‌هایم را به‌دلیل ستاره بودنشان انتخاب نکردم و حتما به نقش می‌خوردند.

 

کارگردان فیلم «چهره» درباره جایگاه و اندازه حضور چهره‌‌ها در قاب سینما گفت: مهم‌ترین مسئله ساختار و کیفیت یک فیلم است و ستاره‌‌ها باید در راستای قصه و فیلمنامه و کارگردان باشند و بازیگران چهره در کنار عوامل مختلف می‌توانند به فیلم کمک کنند. از این نظر لازم است بیشتر فیلمسازان تلاش برای بهتر شدن کیفیت فیلم خود داشته باشند و بعد براساس ویژگی کاراکترها به سراغ بازیگران مناسب آن نقش بروند.

 

سیروس الوند در ادامه در پاسخ به این که نگاه مخاطب امروز برای انتخاب فیلم‌هایی که ستاره دارند، تا چه میزان نسبت به سال‌‌های دور تغییر یافته است، عنوان داشت: اگر چه مخاطبان امروز از دیدگاه آگاه‌تری نسبت به قبل برخوردار شده‌اند اما باز هم خیلی‌‌ها به ستاره‌‌ها نظر دارند و ملاکشان برای دیدن فیلم، بازیگران آن است و همچنان درگیر ستاره‌‌ها هستند. اما به نظرم به‌مرور همه چیز درست خواهد شد و مخاطبان بیشتر می‌فهمند که ستاره‌‌ها دردی از یک فیلم دوا نمی‌کنند.

 

فیلمساز قدیمی سینمای ایران که نگاهی کارشناسانه نسبت به اتفاقات سینمایی دارد، درخصوص وضعیت آینده سینمای ایران و مخاطبانش در مواجهه با ستاره‌های سینما، گفت: باید به‌مرور برای فیلمسازان و مخاطبان اطلاع‌رسانی شود تا دریابند یک ستاره نمی‌تواند ضامن بقای فیلمی باشد. ستاره‌‌ها دیگر در سینمای ایران مانند گذشته معنا ندارند، چرا که به نظرم به بازیگری می‌توان ستاره گفت که با وجودش یک فیلم حداقل ۵میلیارد تومان فروش داشته باشد که من بازیگری را با این خصوصیات نمی‌بینم.

 

سیروس الوند در پاسخ به چرایی اقبال مخاطبان با ستاره‌ای چون رضا عطاران، گفت: رضا عطاران در فیلم جدی بازی کرده که فروش نداشته است. پس نمی‌توان او را هم یک بازیگر تضمین‌شده برای فروش فیلم‌ها دانست و تنها به‌دلیل بازی‌‌اش در فیلم‌های کمدی است که می‌تواند فروش داشته باشد. باید به همه موارد توجه داشت و به نظرم هیچ بازیگر ستاره در سینمای امروز وجود ندارد. چهار بازیگر را در فیلمی کمدی جمع می‌کنند و فکر می‌کنند دیگر همه چیز تمام است. این شرایط فعلا در فیلم‌های کمدی وجود دارد اما به‌تدریج آن هم حل می‌شود.

 

 

مجید مظفری؛ بازیگر برجسته سینمای ایران نیز در گفت‌وگو با «صبا» اعتقاد دارد که اتکای سینماگران به ستاره‌‌ها نتیجه رضایت‌بخشی را به‌دنبال ندارد. این بازیگر قدیمی که از سال‌‌های پیش از انقلاب در فیلم‌های مختلفی بازی کرده است، درباره جایگاه ستاره‌‌ها در سینمای ایران، گفت: فکر می‌کنم تنها چند مورد استثنایی در سینمای ایران داشتیم که به‌واسطه بازیگران مشهورش فروش خوبی داشتند و بقیه فیلم‌ها به دلایلی دیگری توانستند توفیق به دست بیاورند. آنچه مسلم است در سینمای امروز ایران، سوژه فیلم‌ها و کیفیت آثار و حتی نام کارگردان باعث می‌شود که مخاطبان فیلمی را انتخاب کنند.

 

مجید مظفری که در آثار مهم‌ترین فیلمسازان سینمای ایران مانند مسعود کیمیایی(تیغ و ابریشم)، بهرام بیضایی(غریبه و مه، مسافران، سگ‌کشی و وقتی همه خوابیم) و محمد بزرگ‌نیا(کشتی آنجلیکا و جنگ نفتکش‌ها) حضور داشته است، درباره بارزترین شاخص‌‌های ماندگاری یک فیلم، گفت: فیلم‌های مهم سینما را آثاری تشکیل دادند که به‌لحاظ کیفی در سطح بالایی بودند و توسط فیلمسازان باسوادی ساخته شدند. مردم هم به این مسئله رسیدند و برایشان کارنامه کارگردان خیلی مهم است. حتی ما برخی از فیلم‌ها را می‌بینیم که نه‌تنها ستاره‌ای ندارند بلکه از کمترین تبلیغ هم بهره می‌برند اما آنقدر خوب هستند که مردم علاقه‌مند می‌شوند برای تماشای آن فیلم به سینما بروند.

 

بازیگر فیلم «تشکیلات» در پاسخ به سوال «صبا» مبنی بر دلیل توجه بیش از حد برخی سینماگران به ستاره‌‌های سینما گفت: به‌نظرم برخی سرمایه‌گذارها و یا تهیه‌کننده‌‌هایی که به‌دنبال ویترین برای فیلم‌های خود هستند، اشتباه می‌کنند و بهتر است که کیفیت فیلم خود را ارتقا بدهند، چون ستاره‌‌ها به‌تنهایی نمی‌توانند برای موفقیت یک فیلم کار خاصی انجام بدهند. امکان دارد در نگاه اول مردم جذب چهره‌‌ها برای انتخاب فیلمی بشوند اما وقتی فیلم ارزش چندانی نداشته باشد به‌مرور توجه به ستاره‌‌ها رنگ می‌بازد. این بازیگر تاکید کرد: مهم‌ترین مسئله کیفیت فیلم‌هاست و به نظرم الان در شرایطی به‌سر می‌بریم که انتخاب مردم فرق کرده است و جدا از این که مردم، فیلم‌های کمدی را به دلایل مختلف برای لذت بردن انتخاب می‌کنند، دیگر مانند گذشته نیست که سینما متکی به یک‌سری ستاره باشد.

 

مجید مظفری در پایان گفته‌‌هایش به «صبا» گفت: سینماگرانی که تنها می‌خواهند ازطریق استارها به موفقیت برسند، خودشان ضرر می‌کنند و باعث خدشه‌دارشدن جایگاه ستاره‌‌ها می‌شوند و این برای سینمای ایران درکل خطرناک است و امیدوارم تدابیری اتخاذ شود که افراد شایسته و مناسب برای نقش‌‌ها انتخاب شوند و انتخاب‌‌ها به‌دلیل ستاره‌بودن یک بازیگر نباشد و بازیگر انتخابی متناسب برای نقشی باشد که بازی می‌کند.

 

به گزارش «صبا»، مخاطبان سینمای ایران در سال‌‌های اخیر بنا به دلایلی که بخشی از آن منتج از روحیه فرسوده جامعه است، گرایش به تماشای فیلم‌های کمدی یافته‌اند و جدول فروش سینمای ایران در سال جاری نیز حکایت از علاقه‌مندی مفرط مخاطبان به آثار کمدی دارد. مسئله‌ای که این شائبه را نزد برخی از اهالی سینما و رسانه موجب ساخته که به‌دلیل وجود ستاره‌ای کمدی مانند رضا عطاران است که فیلم‌هایی چون «نهنگ عنبر۱»، «نهنگ عنبر: سلکشن رویا» و «من سالوادور نیستم» به فروشی نجومی دست یافته‌اند. 

 

این موضوع را با علی‌اکبر ثقفی؛ از تهیه‌کنندگان قدیمی سینمای ایران، مطرح ساختیم و نگاه تهیه‌کننده فیلم «هلن» این چنین بود: بی تعارف بگویم که خیلی از بازیگران سینمای ایران در تعریف ستاره نمی‌گنجند و به‌شکلی تبلیغ می‌شوند که انگار سوپراستار هستند. درحالی‌که این مسئله برای خودش تعریف دارد و بازیگران ستاره باید دارای ویژگی‌‌های خاصی باشند و از استایل و آناتومی متفاوتی برخوردار بوده و سینما را بشناسند. باید اعلام کنم برخلاف سینمای گذشته دیگر به آن معنا ستاره در سینمای ایران نداریم. فقط یک‌سری بازیگر توقعاتی به‌لحاظ مالی از تهیه‌کننده‌‌ها و سرمایه‌گذاران فیلم‌ها دارند!

 

تهیه‌کننده فیلم «همه چیز برای فروش» که بازیگران جوانی همانند ملیسا ذاکری و روشنک گرامی را به سینمای ایران معرفی کرد، در ادامه به «صبا» گفت: متاسفانه برای خیلی از تهیه‌کننده‌‌ها بازیگر بودن و یا نبودن بازیگران چندان مهم نیست و فقط به این فکر می‌کنند که فلانی می‌تواند پولساز باشد و یا نه! اصلا کیفیت بازی‌‌ها در سینما مشخص نیست، درحالی‌که اگر بازیگری مبانی زیبایی‌شناسی سینما و یا ساختار بازیگری را نداند چگونه می‌تواند از عهده نقش خود به‌خوبی بر بیاید؟ این تهیه‌کننده ادامه داد: عنوان سوپراستار خیلی گسترده است و نمی‌توان به هر بازیگری لقب استار داد. به‌نظرم تنها بازیگری که می‌توان در سینمای امروز به او لقب ستاره دارد، محمدرضا گلزار است، حتی رضا عطاران هم تنها در فیلم‌های کمدی جواب می‌دهد. او توانایی خیلی بالایی در بازیگری دارد اما او را فقط برای فیلم‌های کمدی می‌خواهند چون همه دنبال پول بیشتر هستند.

تهیه‌کننده فیلم «مرگ کسب و کار من است» در ادامه پیشنهاداتی را برای دور شدن از فضای ستاره‌خواهی در سینما با «صبا» مطرح ساخت و گفت: باید زیربنای فکری خود را در سینما تقویت کنیم و به این مسیر برویم که سینما یک فعالیت حرفه‌ای و مبتنی بر اندیشه است و نمی‌توان تنها وابسته به ستاره‌‌ها بود. در دهه۶۰ یک سقف مشخصی برای بازیگری وجود داشت که بازیگران هم رعایت می‌کردند. اما حالا هیچ ملاکی برای پول دادن به ستاره‌‌ها وجود ندارد و اگر به سراغ برخی از بازیگران شناخته‌شده برویم با مبلغ پیشنهادی عجیبی از طرف آن‌ها مواجه می‌شویم. مثلا بازیگری که دستمزدش در حد ۱۰میلیون تومان است از من تقاضای مبلغ ۱۰۰میلیون می‌کند و می‌گوید چون فلانی آنقدر می‌گیرد من هم باید بگیرم. درحالی‌که من به امثال او می‌گویم شما تضمین می‌دهی که با این مبلغ بالا، فروش فیلم را در گیشه تضمین کنی؟!. ثقفی افزود: باید به سراغ پرورش بازیگران جوان و توانا برویم و بتوانیم چهره‌‌های جدیدی را به سینمای ایران معرفی کنیم. من علاقه دارم که بازیگران جوان را که واقعا ارزش بازیگری را می‌دانند برای فیلم‌های خود انتخاب کنم. این جوانان اگر فضای مناسبی برای کار داشته باشند، می‌توانند خود را نشان دهند و من حتی برای فیلم جدید «روسی» که تولید می‌کنم، باز به سراغ این جوان‌‌ها خواهم رفت.

 

تهیه‌کننده شناخته‌شده سینمای ایران در پایان به «صبا» گفت: به‌نظرم برخی از تهیه‌کننده‌‌ها باعث بالارفتن قیمت بازیگران شدند و اگر مانند چند موردی که در گذشته داشتیم و برخی پیشنهادات بالا با اعتراض تهیه‌کننده‌‌ها مواجه شد، بتوانیم در برابر دستمزدهای نامتعارف بایستیم، نتیجه‌بخش خواهد بود.

 

 

ماه‌چهره خلیلی که تحصیلکرده از دانشگاه آکسفورد و نوه پروین سلیمانی؛ بازیگر پیشکسوت ایرانی است در سال‌‌های اخیر با حضور در پروژه‌‌های مهم سینمایی و تلویزیونی مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. این بازیگر خوش‌اخلاق در گفت‌وگو با «صبا» ضمن تاکید بر این که ستاره‌‌ها می‌توانند مکمل یک فیلم خوب سینمایی باشند، عنوان داشت: ستاره تنها در قالب یک اثر موفق است که می‌تواند بدرخشد و فیلم یک کار گروهی است و همه عوامل در کنار هم می‌توانند یک ترکیب درست را ایجاد کنند. اما متاسفانه برخی از فیلمسازان به‌دلیل این که فیلم خوبی نساختند به سراغ ستاره‌‌ها می‌روند تا شاید به خاطر آن‌ها مردم فیلمشان را ببینند.

 

از بازیگر فیلم‌های تاریخی «کلاه‌پهلوی»، «در چشم باد» و «مختارنامه» درباره نقش بازیگران در انتخاب مسیر راه پرسیدم و ماه‌چهره خلیلی پاسخ داد: به نظرم چیزی که مهم‌تر از هر مسئله‌ای است، داشتن معیار برای انتخاب‌‌هاست. ما گاهی به سینما می‌رویم و فیلم‌هایی می‌بینیم که بازیگران مشهوری دارد اما فیلم خوبی نیست اما فیلم دیگری را می‌بینیم که ستاره ندارد اما آنقدر خوب ساخته شده که مخاطب از بازی‌‌ها و کارگردانی و موسیقی و بخش‌‌های مختلف فیلم لذت می‌برد. به نظرم مسئله مهم در نزد بازیگران این باید باشد که اعتبار خود را به‌راحتی خرج نکنند و برای انتخاب نقش‌‌ها وسواس داشته باشند و تنها ملاکشان پول نباشد و اعتبار و جایگاه بازیگری برایشان مهم باشد. برخی‌‌ها شاید به‌دلیل رودربایستی با برخی عوامل تن به هر کاری می‌دهند. اما به قول مادربزرگم-خانم سلیمانی- حفظ بازیگر از ورودش به سینما مهم‌تر است و بازیگر با حضور در فیلم‌های زیاد برجسته نمی‌شود، بلکه با بازی نکردن در برخی فیلم‌هاست که می‌تواند در سینما حفظ شود.

 

ماه‌چهره خلیلی افزود: متاسفانه به‌ندرت سناریو و نقش خوب برای بازیگران سینمای ایران وجود دارد و با گزینه‌‌های محدودی مواجه هستیم. به‌خصوص در شرایط فعلی که هر چقدر فیلم سخیف‌تر باشد و بیشتر ادا داشته باشد، بیشتر می‌فروشد و نمی‌دانم درباره کمدی‌‌هایی که امروزه اکران می‌شود چه لقبی به کار بگیرم! فیلم خوب همیشه حال آدم را خوب می‌کند و آدم را درگیر می‌کند. مردم هم به هوای دیدن یک فیلم خوب کمدی که بازیگران مناسبی هم دارد به سینما می‌روند اما با تماشای فیلم با اثر ضعیفی مواجه می‌شوند و سرخورده خواهند شد.

 

از بازیگر فیلم‌های «چشمان سیاه»، «نقاب» و «پرونده هاوانا» سوال کردم که تا به حال با پیشنهادهایی وسوسه‌کننده به‌لحاظ مالی مواجه شده که به‌دلیل ارزش پایین فیلمنامه حاضر به پذیرش آن نشده است که وی به «صبا» گفت: به نظرم بازیگر باید بتواند استانداردهای بازی خود را مشخص کند و تنها به بهانه پول نباید اعتبارش را خراب کند. البته وجود فیلم‌های تجاری هم لازم است اما باید ارزش تماشا کردن داشته باشد. من هم وقتی با پیشنهادی مواجه می‌شوم اول از همه کیفیت آن اثر برایم مهم است و سعی نمی‌کنم فیلمی بازی کنم که دیدگاه و سلیقه مردم را پایین بیاورم.

 

 

 

 

 

  • 14
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش