
با نگاهی به جدول فروش فیلم ها متوجه تسلط مقتدرانه فیلم های کمدی بر گیشه فصل پاییز و بالا بودن میزان فروش طنزهای عامه پسند نسبت به فیلم های اجتماعی هستیم. فروش بالای فیلم های کمدی نسبت به فیلم های اجتماعی موضوع جدیدی نیست، اما مدتی است که با توجه به استقبال مخاطبان و منافع مالی که نصیب فیلمساز و تهیه کننده می شود، تب ساخت این نوع فیلم ها بالا گرفته است. فروش میلیاردی بعضی از فیلم های کمدی، هر فیلمساز و تهیه کننده ای -که دوست دارد سرمایه اش حتی چند برابر برگردد- را به ساخت فیلم در این ژانر ترغیب می کند. شاید در فصلی که فیلم ها سریع اکران می شوند و از روی پرده پایین می آیند و سردی فصل خزان روی گیشه آن ها هم تأثیر می گذارد، آخرین ترفند کشاندن مخاطب به سالن سینما، نمایش فیلم های کمدی با داستان های گاه پیش پا افتاده و یا نامتعارف باشد. اما حقیقت این است که اکثر فیلم های کمدی سلیقه متفنن و سطحی مخاطب را نشانه و از سلیقه غیرمتفنن و ارزشمند او فاصله گرفته اند. چشم مخاطب امروز از مسائلی پر شده که تأثیر آن روی ذهن به دمی و بازدمی وابسته است و بر اساس نیاز و مصرف فوری اتفاق می افتد. این موضوع نه تنها در سینما بلکه در دیگر هنرها از جمله موسیقی، هنرهای تجسمی، تئاتر و… به دلیل افزایش تولیدات هنری و ناتوانی در تشخیص کار اصل و غیر اصل دیده می شود. در گفت و گویی که با کارشناسان داشتیم، برخی به این اشاره کردند که اگر به مخاطب خوراک تصویری خوبی بدهیم، مخاطب هم از آن استقبال می کند؛ یعنی بخش عمده ساخت کمدی به فیلمنامه و کارگردان بستگی دارد که بخواهد روی چه موضوعی تمرکز کند که ضمن رد نشدن از خطوط قرمز برای لحظاتی تماشاگر را بخنداند. مشکلات ساخت فیلم و اعطای مجوز یک طرف و موانع رد نشدن از خطوط قرمز و سانسور -که گاهی سلیقه ای است- از طرف دیگر باعث می شود کمدی های روی پرده سطحی و کم ارزش به نظر برسند.
در گزارش پیش رو ضمن صحبت با کارشناسان به این موضوع پرداختیم که علت روی آوردن مردم به کمدی های سطحی چیست و دولت باید چه کاری یا تسهیلاتی در اختیار فیلمسازان قرار دهد تا با فاصله گیری از این فضا فیلمهای شاخص و محترم نزد تماشاگران اقبال بیشتری بیابند.فیلمهایی که تاثیر مثبت آنها روی سینماروها در کنار مفهوم سرگرمی سازی، ارج و قرب بالایشان را یادآور می شود.

سهیل رضایی(روانشناس):کمدی های خود سرمایه گذار سطح سلیقه مردم را کاهش می دهند
سهیل رضایی، دکتر روانشناس و مشاور پروژه های سینمایی و تلویزیونی در پاسخ به این پرسش که چرا مردم کمدی هایی را برای تماشا انتخاب می کنند که به لحاظ مضمونی و ساختاری قابل دفاع نیستند، اما معمولا فروش خوبی دارند، به بانی فیلم گفت: اگر به کل سینمای ایران نگاه کنید، فقر فیلمنامه کاملا به چشم می خورد؛ یعنی نمی توانید مردم را به این متهم کنید که به دلیل سخیف بودن فلان کمدی، از آن استقبال می کنند و چنین سلیقه ای دارند. مردم ما ثابت کردند فیلم ها و کمدی های خوب هم می فروشند و این دقیقا مثل کاری است که سامان مقدم در «نهنگ عنبر» و افخمی در «سن پطرزبورگ» انجام داد. این فیلم ها از لحاظ فروش چیزی کم نداشتند، اما واقعیت این است که در کل دنیا سینما کارکرد سرگرمی دارد؛ مگر اینکه حرف جدی برای گفتن داشته باشد.
رضایی ادامه داد: حرف جدی فیلم ها باید قابلیت فهم عمومی داشته باشد، چون گاهی فیلم هایی خاص مثل فیلم های گروه هنروتجربه ساخته می شوند که طیف خاصی از جامعه را نشانه می گیرد. در باقی مضامین در زمینه فیلمنامه مشکل جدی داریم و فقیریم. سینمای ما به موضوعات روز سخت می پردازد و تئاتر ما به تازگی به موضوعات روز اختصاص پیدا کرده و به همین دلیل از مهجور بودن فاصله گرفته است. به عنوان مثال، اگر در گذشته نمایشنامه های بکت کار می شد و فرم خاصی داشت، امروز از این فرم خارج و وارد فضای عمومی جامعه شده اند و به همین دلیل از تئاتر بیشتر استقبال می شود. تئاترها امروز با سالن های سیصد نفره به صورت مکرر پر می شوند ،ولی در گذشته این طور نبود. وقتی تئاتر «۳۰» برگزار شد، توانست جمعیت بسیاری را به سالن ها بکشاند. بنابراین، جامعه در حال قرار گرفتن در این فضا و اقبال عمومی است و می بینیم که سانس های فیلم «آذر» هم پر می شود.
این روانشناس خاطرنشان کرد: این فضای جدیدی است که هنوز خودم ریشه های آن را نمی دانم، اما زمانی که برای تئاتر «۳۰» در کاخ سعدآباد بیش از دو هزار نفر می آیند، اتفاق کوچکی نیست. اگر از مردم فاکتور بگیریم، یک کمدی هرچقدر سطح پایین باشد، می تواند با مردم ارتباط برقرار کند.
وی با اشاره به مسأله ای که باید در سینما مدیریت شود، افزود: نباید حجم سینماهایی که به فیلم های کمدی اختصاص پیدا می کند، به حدی زیاد باشد که سینمای جدی وارد حاشیه شده و با بحران کمبود سالن رو به رو شود. متأسفانه این اتفاقی است که در حال رخ دادن است و جزو آسیب هایی به شمار می آید که اگر مدیریت نشود، سطح سلیقه تماشاگر از دست می رود.
رضایی در پاسخ به این پرسش که در سیاستگذاری سینما و برای جریان سازی ساخت فیلم های کمدی چه کاری باید صورت گیرد تا فیلم ها شکل حرفه ای تری داشته باشند، گفت: باید محدوده را باز بگذاریم و اگر خیلی در سیاستگذاری دخالت کنیم،محصولاتی به عنوان فیلم های دولتی و فاخر شناخته می شوند و مجال بروز می یابند که اگر نفروشند، به نظر فاخرتر هم می شوند! فکر می کنم سیاستگذاران باید حجم سینماهایی که به کمدی ها اختصاص داده می شود، تعریف کنند تا از حد بیشتر تجاوز نکند. در حال حاضر شاهد نوعی فساد نرم در سینما هستیم که پخش کنندگان برای فیلم هایی که خودشان در آن سرمایه گذاری کردند، میدان گسترده تری فراهم می کنند. خیلی ها به سمت کمدی های خود سرمایه گذار حرکت کردند؛ یعنی دو چیز را با هم لینک کردند و این باعث می شود سلیقه سینمایی در طول زمان افت کند و برای سینمای معناگرا و اجتماعی به وجود بیاورد.
وی در خصوص اینکه چه پیشنهادی برای ارتقای سلیقه مخاطبان دارید، گفت: پیشنهاد خاصی نمی توانم داشته باشم، چون بر اساس مصرف سلیقه رشد می کند. اگر سینمای ما فضایی داشته باشد که فیلمنامه در آن تقویت شود، ناخودآگاه مردم دیگر از فیلم های سطح پایین استقبال نمی کنند و برای آنان جذاب نیست. هیچ راهی برای با سواد کردن مخاطب جز با مضمون نداریم و قطعا اگر کارکردهای رسانه های عمومی مثل تلویزیون افزایش پیدا کند، روی سینما تأثیر می گذارد.

شادمهر راستین:آنچه تلویزیون کاشته سینما درو می کند
شادمهر راستین نویسنده و منتقد در پاسخ به این پرسش که چرا مردم کمدی هایی را برای تماشا انتخاب می کنند که به لحاظ مضمونی و ساختاری قابل دفاع نیستند، اما معمولا فروش خوبی دارند، به بانی فیلم گفت: این فیلم های کمدی و عامه پسند از قدیم در ایران پر فروش بودند و سینمای ما ژانر دیگری را برای این نوع کار نپذیرفت. اینکه گاهی فیلم هایی فروش کردند، استثناست. اما اینکه چرا سطح کمدی ها پایین آمده، باید رد آن را در تلویزیون جست و جو کرد، یعنی قاعدتا کمدی هایی هستند که چه بازیگران و چه شخصیت هایی که ارائه می دهند و چه مدلی که ارائه می شود، راحت تر از همانی است که در تلویزیون شاهد آن هستیم.
راستین ادامه داد: این نوع پرورش سلیقه مخاطب جوان که الآن فیلم ها را می بیند، اصولا از تلویزیون به سینما آمده است؛ یعنی کودک و نوجوانی خود را با بازیگران سریال هایی می گذراند که در آینده بر پرده سینما می بیند. بنابراین چیزی که تلویزیون کاشته، سینما درو می کند. به طور کلی مخاطب سینما رو علاقه مند به این نوع سینما نیست و ترجیح می دهد اگر فیلمی کمدی است، از حداقل استانداردهای تولید برخوردار باشد.
این منتقد در پاسخ به اینکه نوع فیلمنامه در ایجاد این شرایط چه تأثیری دارد، عنوان کرد: در بخش فیلم های پر فروش و عامه پسند، اصطلاحی به نام «دیکتاتوری مخاطب» وجود دارد. از قدیم این وجود داشته است که اگر مخاطب وقتی بخواهد فلان بازیگر بخواهد درون آب بپرد، باید بپرد. در حقیقت چه قبل و چه بعد از انقلاب مخاطب به این صحنه می خندید و جالب اینکه تمام کمدین های ما یکبار داخل حوض افتادند. حوض دیکتاتوری مخاطب به نحوی است که پولی می پردازد تا طنز ببیند و اکثر اوقات به هدفش رسیده است.
راستین در رابطه با اینکه از جانب متولیان سینما چه نوع جریان سازی باید صورت بگیرد، گفت: هیچ کاری نمی توانیم انجام دهیم و این یک مسأله فرهنگی است که از خانواده و از این شکل می گیرد که وقتی کسی نمی تواند با پدرش مقابله کند، ترجیح می دهد در فیلم کمدی پدرش را در حوض بیندازد!

بهمن گودرزی:تایید فیلمنامه در شورای پروانه ساخت سلیقه ای است
بهمن گودرزی کارگردان فیلم کمدی روی پرده «ثبت با سند برابر است» در پاسخ به این پرسش که چرا مردم کمدی هایی را برای تماشا انتخاب می کنند که به لحاظ مضمونی و ساختاری قابل دفاع نیستند، اما معمولا فروش خوبی دارند، به بانی فیلم گفت: البته همیشه این اتفاق نمی افتد و خیلی از فیلم های سطح پایین، حداقل فروش را داشتند و جزو کم مخاطب ترین ها بودند، اما فکر می کنم این ذهنیت از اینجا سرچشمه گرفته که تصور می شود در این دوسال مردم از این نوع فیلم ها استقبال می کنند. مردم هم در این میان گیر کردند و گناهی ندارند و وظیفه فیلمسازان است که خوراک خوبی به آن ها بدهیم.
کارگردان «شیش و بش» یادآوری کرد: به اندازه ای برای بیان شوخی ها و کمدی ها محدودیت داریم که با هیچی نمی توانیم شوخی کنیم و از خیلی پارامترهای سینمای کمدی غرب عاجزیم. فیلم کمدی ساختن خیلی سخت تر از ژانرهای دیگر ما در سینما شده است، اما چون با اقبال مردم مواجه می شود، بیشتر ساخته می شود. مردم به اندازه ای با معضل شادی کم رو به رو هستند اگر فیلمی بیاید که در تیزر آن چند رقص از بازیگران باشد، دوست دارند و به آن روی خوش نشان می دهند و به نوعی تئاتر آزاد را در فیلم های کمدی می بینید.
این فیلمساز در خصوص اینکه باید برای ارتقای سلیقه چه کاری انجام دهیم، عنوان کرد: معضل اصلی این است که در بخش پروانه ساخت شورایی نشسته که جدید می آید. گاهی فیلمنامه ای در شورای قبلی می دهید که رد شده و در شورای جدید قبول می شود. گاهی هم فیلمنامه ای می برید که می گویند به دلیل بی محتوایی رد می شود. در همان موقع در ذهن خود مرور می کنیم که فیلمی روی پرده آمده که بدتر از این فیلمنامه است و از خود می پرسیم اگر آن فیلم ما بی محتواست، پس آن فیلم چطور است؟… در حقیقت در محلی که پروانه اعطا می شود، همه چیز سلیقه ای است و نمی توانیم چندان خرده بگیریم. فیلم ما چند برابر فعلی می توانست فروش داشته باشد، اما معتقد به کمدی خوبِ موقعیت بودیم و از فضای فروش زیادی که در آن محتوایی نباشد، فاصله گرفتیم.
گودرزی در پاسخ به اینکه چه کاری باید انجام دهیم تا فیلم های کمدی به شکل بهتری ساخته شود، گفت: وقتی به یک فیلمنامه یک پروانه می دهند، می تواند به چندشکل مختلف ساخته شود، اما به طور طبیعی طبق ترکیب تهیه کننده و کارگردانی که در کنار هم قرار می گیرند، می توانیم خروجی را تشخیص دهیم. این یکی از راهکارهاست که بر اساس ساخته های قبلی فیلمساز و تهیه کننده حدس بزنند تکلیف این فیلم چیست.
- 11
- 5












































