جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۰۷:۴۴ - ۰۵ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۰۹۷۲
فیلم و سینمای ایران

اعتراض‌های قومیتی یک فیلم دیگر را از پرده پایین کشید

رشتی‌ها «فراری» را فراری دادند

فیلم فراری,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

روز گذشته در اوج بی‌خبری و بازار کساد و رخوت‌زده سینمای ایران؛ انتشار خبر ممنوعیت نمایش فیلم فراری، جدیدترین ساخته علیرضا داودنژاد در سینماهای استان گیلان، خوانندگان این خبر را شگفت‌زده کرد.

 

اصل خبر این بود: به دلیل اعتراض گیلانیان به محتوای فیلم فراری، اکران این فیلم در سینماهای گیلان به‌ویژه سینما میرزا کوچک رشت ممنوع شد. فراری که از تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۹۶ در سینماهای کشور اکران شده‌؛ در پی اعتراض مردم ولایتمدار و شهیدپرور استان گیلان به توهین به مردم این خطه همیشه سبز، از پرده سینما برداشته و فیلم دیگری جایگزین آن شد. معترضان هرگونه بی‌حرمتی به قومیت‌های ایران در سینماهای کشور را محکوم کرده و خواستار برخورد قاطع دستگاه‌های ذیربط با این‌گونه آثار شدند. پخش فیلم فراری نیز در سینماهای رشت با درخواست مسئولان گیلان در همان روزهای نخست لغو شد.

 

برای کسانی که فیلم فراری را دیده بودند، این اتفاق که تعدادی از مردم رشت با حضور مقابل سینما میرزا کوچک این شهر به ساخت و نمایش فیلم فراری که بازیگر نقش اصلی زن آن کاراکتر یک دختر گیلانی را بازی کرده اعتراض کنند، باورکردنی نبود. این فیلم با وجود شکست در گیشه، اما از بهترین فیلم‌های جشنواره دو‌سال پیش بود که بیشتر به دلیل نگاه منصفانه به یک مسأله حاد و ملتهب اجتماعی و پرهیز از هرگونه تندروی و سیاه‌نمایی مورد توجه منتقدان و سینماگران قرار گرفته بود و بنابراین گمان نمی‌رفت نمایش آن در گیلان موجب اعتراض مردمی شود که اصولا و اساسا با تساهل و مدارا شناخته می‌شوند. البته شاید هم به دلیل همین خصیصه ستودنی مردم گیلان بود که این اعتراض مسالمت‌آمیز با حمایت نیروی انتظامی پس از یک ساعت پایان یافت و حواشی پرخطری را به‌بار نیاورد.

 

داستان جنجال

داستان اعتراض‌ها، تجمعات و جنجال‌های سینمای ایران داستانی مربوط به امروز و دیروز نیست و عمری دیرینه دارد. شاید دورترین تصویری که از این قضیه به یاد داریم، تجمع عده‌ای خاص جلوی سینما قدس است در اعتراض به فیلم آدم برفی؛ که به هجوم به داخل سینما انجامید و داستان تکان‌دهنده سقط ‌جنین یکی از تماشاگران خانم آن فیلم را سبب شد. داستانی که البته بعدها سندی در مورد صحت آن ارایه نشد و بیشتر تجمع‌کنندگان - که یکی از مشهورترین آنها مسعود ده‌نمکی بود- درستی آن را زیر سوال بردند. به‌هرحال نه سندی در این مورد رو شد و نه آن خانم راضی به مصاحبه شد تا یکی از جنجالی‌ترین اتفاقات تاریخ سینمای ایران چنین پیچیده در داستان و افسانه باشد و بماند.

 

بعدها این ماجرا به شکل‌های دیگری تکرار شد. یک‌بار پرستاران علیه فیلم شوکران جلوی مجلس ریختند، یک‌بار بختیاری‌ها علیه سریال سرزمین کهن شوریدند، یک‌بار مردم همیشه در صحنه تصویر روحانی فیلم مارمولک را برنتافتند و بار دیگر همین مردم با تجمع مقابل وزارت ارشاد نمایش گشت ارشاد را محکوم کردند. تازه اینها جدای از بی‌شمار اعتراضاتی است که مردم شهرهای مختلف به بهانه نمایش تصویری نادلبخواه از شهر و ایل و تبارشان در سریال‌های تلویزیونی و تک و توک فیلم سینمایی ترتیب داده‌اند. حالا به نظر می‌رسد فراری جدیدترین نمونه از جنجال‌هایی باشد که چند وقتی می‌شد اثری از آنها در سینمای ایران نبود و به نظر می‌آمد مردم نواحی مختلف این مرز و بوم راه مدارا را تا حدی شناخته‌اند.

 

داستان فراری

فراری درباره دختری است که از یکی از شهرستان‌های گیلان به تهران می‌آید و تلاش می‌کند تا با یک خودرو فِراری ٩ و نیم میلیاردی عکس یادگاری بگیرد. این بهانه‌ای می‌شود برای علیرضا داودنژاد تا همراه این دختر ساده‌دل در شهر گشته و پرده از سیاهی پنهان زیر لایه روشن شهر بردارد. همراهی دختر نوجوان فیلم با یک راننده تاکسی که هوای دختر را دارد، آنها را درگیر ماجراهایی می‌کند. ترلان پروانه در این فیلم نقش دختر فومنی را بازی می‌کند که دلباخته خودرو فراری است که در پی فریب یک پسر تهرانی عازم این شهر شده و پس از ملاقات با این پسر مورد سوءاستفاده جنسی قرار می‌گیرد.

 

فیلمنامه فراری را کامبوزیا پرتوی نوشته است. فیلمنامه‌نویس کارهای اجتماعی تند و تیزی چون دایره، پرده، من ترانه پانزده‌سال دارم، دیشب باباتو دیدم آیدا و... که در فراری نیز به سیاق دیگر سناریوهای مهمش نقبی زده به نقاط ملتهب زندگی‌های امروز. با این‌حال، کامبوزیا پرتوی به هیچ‌وجه گمان نمی‌کرد که نمایش این فیلم در سینماهای گیلان جنجالی شود. او البته می‌گوید که هنوز خبری از ماوقع ندارد.

 

جریان اعتراض گیلانیان به فیلم فراری را از زبان کامبوزیا پرتوی تحلیل می‌کنیم: حقیقتش زمان نگارش فیلمنامه فراری اصلا فکرش را هم نمی‌کردم که این فیلم با چنین واکنشی روبه‌رو شود. درواقع فیلمی چون فراری باید تقدیر شود تا این‌که مورد اعتراض قرار گیرد. البته من از واکنش‌هایی که شما از آن صحبت می‌کنید، بی‌خبرم. اما اگر چنین باشد و این اعتراض‌ها صحت داشته باشد، به نظرم نمی‌توان دلیلی برایشان برشمرد جز تعصبات الکی و بیهوده. البته به نظر می‌رسد این فیلم بهانه و وسیله‌ای شده برای اعلام حضور و خودنمایی عده کم‌شماری که در همه حال فکر می‌کنند تمام حق با آنهاست و دیگران از حق بی‌نصیب باید بمانند.

 

کامبوزیا پرتوی در این اعتراض نکات مثبتی هم می‌بیند: همچنین باید توجه داشت که بسیار خوب است فیلم‌ها باعث شود افراد به یاد خود بیفتند؛ دریابند و تأملی کنند که چه بودند. خود را فراموش و گم کرده‌اند؛ این تلنگرها باعث می‌شود خود را به یاد آورند.

 

سریال‌هایی که صدای قومیت‌ها را درآورد

اعتراض قومیتی در سینما و تلویزیون ایران منحصر به فراری نبوده و پیشتر دیگر مواردی هم بوده‌ است که اعتراض‌هایی را باعث شده‌ است. فراموش نکرده‌ایم صحبت‌های مهراب قاسم‌خانی را که بعد از توقف پخش سریال سرزمین کهن در مطلبی نوشته بود مردم تهران بی‌غیرت‌ترین مردم کشور به حساب می‌آیند؛ چرا که سال‌هاست هر چه دزد و جنایتکار و خلافکار در سریال‌هاست تهرانی‌اند و صدای هیچ‌کدام از مردم تهران درنمی‌آید! کنایه او به این نکته بود که تقریبا تمام سریال‌هایی که با قومیت‌ها سروکار داشته‌ است، با اعتراض‌هایی مواجه شده‌ است.

 

ارتباط رامبد و سیستانی‌ها یکی از نخستین اعتراضات را بار آورد. جایی که رامبد جوان با حضور در برنامه بعضیای شبکه یک با لهجه سیستانی حرف زد که این حرف‌زدن با اعتراض و هجمه شدیدی از مردم و مسئولان منطقه مواجه شد تا جایی که رامبد در همین برنامه کنار دوست سیستانی‌اش محمدرضا هدایتی مجبور به عذرخواهی شد و گفت که در زندگی‌اش نه کسی را مسخره کرده و نه به مسخره‌شدن کسی یا چیزی خندیده است.

 

اعتراض گیلانی‌ها به کلاه پهلوی نیز از یادها نرفته. جایی که بعد از پخش سریال تاریخی کلاه پهلوی نماینده مردم رشت در مجلس گفت تمسخر لهجه گیلکی در تلویزیون تبدیل به امری عادی شده و برای مسئولان سیما نامه‌ای اعتراض‌آمیز نوشت.

 

اعتراض وزیر فرهنگ افغانستان به چارخونه نمونه جالب دیگری است؛ جایی که بعد از پخش سریال طنز چارخونه رایزن فرهنگی افغانستان در ایران به خاطر استفاده از لهجه افغانی برای کاراکتری کلاش اعتراض کردند.

 

جناب خان در خندوانه نیز از اعتراض‌ها بی‌نصیب نبوده و شگفت که معترضان او آبادانی‌ها بوده‌اند؛ البته نه مردم این شهر بلکه نماینده مردم آبادان به مسئولان تلویزیون معترض شد که چرا در سریال‌ها تمام تیپ‌های دزد و معتاد و دروغگو اهل این خطه‌اند؟

 

سریال سرزمین کهن و مورد بختیاری‌ها را که به توقیف کامل سریال انجامید، فراموش نکرده‌ایم.دارا و ندار ده‌نمکی که چند ‌سال پیش پخش شد، خشایار الوند طراح اولیه قصه این سریال به خاطر اهانت‌هایی که به قومیت‌های مختلف در این سریال شده بود از همه اقوام عذرخواهی کرد. الوند البته صراحتا اعلام کرد به خاطر همین مسأله این سریال از نظر ممیزی در تلویزیون بی‌نظیر بوده است!

 

و می‌رسیم به پایتخت ۱ که در نوروز ٩٠ به دلیل استفاده نادرست از لهجه مازندرانی مورد اعتراض قرار گرفت. دامنه اعتراض‌ها چنان بالا گرفت که واکنش نمایندگان مجلس و امامان جمعه چند شهر این استان شمالی را نیز باعث شد.

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 15
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش