سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴
۱۱:۲۶ - ۲۰ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۵۰۵۰
فیلم و سینمای ایران

نگاهی به حضور زنان در سینمای پس از انقلاب در ایران

حضور زنان در سینمای پس از انقلاب,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

در شماره قبل به بررسی نقش زنان در سینمای ایران تا اواخر دهه ۷۰ پرداختیم و حال در ادامه آن را در دهه۸۰ پی می گیریم؛

 

دهه ۸۰، دوران برابری زنان و مردان در سینما

این دهه را می توان دورانی نامید که درآن زن حضوری همپای مرد دارد و این دو جنسیت از یکدیگر تفکیک نمی شوند.دراين دهه كمتر با فيلم هايي مواجه مي شويم كه نگاهي راديكال به حقوق زنان داشته باشد.كيارستمي در«ده»جدال دروني يك زن را به تصوير كشيد. «ده»فیلمی درباره زنی که در تقابل بین اندیشه و احساسش گیر کرده، است.زنی که می‌خواهد رشد کند و خودش را زندگی کند،زندگی که هستی را خوردن و خوابیدن و رابطه نمی‌داند و البته زنی که هنوز عشق را طلب می‌کند.

 

ناخواسته،ناخودآگاه،در کلمات و جملاتش. به‌طور كامل آشكاراست كه فريدون جيراني به آدم‌هاى روان پريشى كه عشق وزندگى بيمارگونه‌اى دارندعلاقه‌منداست؛عشق‌هايي كه همسوباعرف جامعه نيستند يا ازدواج‌هاى توام با افسردگى كه بيشتربا مشكلات روانى يكى ازطرفين و به خصوص مردان همراه است.ميهن،ستاره وآفاق سه شخصيت مهم زن در«شام آخر»كه هركدام نماينده اى ازسه نسل زنان ايران هستند.آن ها درزندگى خويش درگيرعشق‌هاي غيرمتعارفي شده اند كه همين مساله مسيرزندگى آن‌ها را تغييرداده است.تمامى ماجراى فيلم خاطره و فلاش‌بكى است كه توسط آفاق پس ازمرگ ميهن درزندان و براى بازجوى زندان تعريف مى شود.آفاقي كه در۱۴سالگى به همسرى مرد۵۱ ساله‌اي درآمده و چون عقيم بوده است،حكم طلاقش صادرشده و با ديدن ميهن او را چون بچه نداشته اش بزرگ كرده است.میهن مشرقي، كاراكترشاخص فيلم جيراني است.

 

زنى ۴۵ساله كه دكترى معمارى دارد ودرمقطع فوق ليسانس دردانشكده معمارى وشهرسازى تدريس مى كند. او درجامعه زندگي مي‌كند و دوست دارد سالم بماند و درسنت‌ها خود را اسير نكندولي درنهايت قرباني همان سنت ها مي‌شود.ميهن زني درآستانه ۵۰سالگي است كه ازعشق تنها لذت مادرشدن را تجربه كرده وبه همين دليل خود را با كمال ميل دراسارت ازدواجي ناخواسته قرارداده است تا تنها دخترش به عنوان فرزند يك زن مطلقه درجامعه سركوب نشود.اسارتي كه با اصرارستاره به آزادي مي انجامد. اما كاراكترميهن زماني به چالش كشيده مي شود كه اودرگيرو دارعشقي تازه و خارج ازعرف،يك ضلع ازمثلث عشقي مي شود كه ضلع ديگرش ستاره است.دخترش ستاره مشرقي را شايد بتوان تنها قرباني فيلم دانست.ازهمان ابتداي داستان كه مشخص است بين دو فرهنگ متضاد گيرافتاده و نمى داند درجامعه اى كه ميان فرهنگ‌هاى سنتى و مدرن گرفتارآمده،حق را به پدرش بدهد يا به مادرش؛ تا آخرين نماى فيلم كه روى چهره اوبسته مى شود، درحالى كه با پريشانى مادرش راصدا مي زند.مادري كه چند ساعت پيش خودش به قتل رسانده بود.

 

یک مکمل برای سینمای زنانه

«واکنش پنجم»تکمیل کننده سه گانه«دو زن»و«نیمه پنهان»است.اين فيلم تهمينه ميلاني را مي توان بيانيه اي عليه فرهنگ و قانون جانبداري كننده ازمردان دانست ونه بيانيه اي صرف عليه مردان.«فرشته»ای که از«افسانه آه» در کارهای«میلانی» ماندگارشده است،دراین فیلم نیزشخصیت اصلی ماجراست.بازیگرمشترک نقش«فرشته»که درسه‌گانه«میلانی»کسی جز«نیکی کریمی» نیست،زنی فرشته سیرت وصورت است که درعین معصومیت،همیشه به گونه ای ازمردان زندگی‌اش لطمه خورده است و درنهایت درهرسه فیلم، شادابی و جوانی چهره اورفته رفته ازبین رفته و جایش را به چهره زنی دردکشیده و مصیبت‌زده داده. مضمون اصلی این فیلم نادیده انگاشتن حقوق زنان در مساله حضانت فرزند است.مساله ای که پیش ازاین درفیلم «هزاران زن مثل من»،به آن پرداخته شده بود و«شهرزاد»مادرکه از قضا همان«نیکی کریمی» بود،چون«فرشته» «واکنش پنجم» فرزندش را ازخانه همسرسابقش ربوده بود.بهرام بیضایی شايد تنها فیلمسازایرانی است که درتمام آثارش زن یا محوراصلي داستان است یا جایگاه بسیارویژه ای در قصه دارد.

 

ازفيلم هاي اول او«رگبار»،«غريبه و مه» و«چريكه تارا»،تا فیلم های بعدی اش،«باشوغريبه اي كوچك»،«مسافران»و«شايد وقتي ديگر»،دیدگاه روشنی درباره زنان،همراه با احترام وجود دارد که جهان‌بینی بیضایی را نشان می دهد.«سگ كشي»فیلمی درخشان است که بیضایی بعد از۱۰سال اجازه کار نداشتن،آن را ساخت واکران کرد.روايتي ازفریبکاری آدم ها درعصرهجوم سرمایه داری که قهرمان آن،گلرخ کمالی،با بازی خيره كننده مژده شمسایی ایفاگرنقش نويسنده اي مستقل وروشنفکراست که تصمیم می گیرد برای نجات شوهرش از زندان،چک‌های او را ازبین طلبکارانش جمع کند.بیضایی در«سگ كشي»زنی را به تصویرمی کشد که درمهلکه ای نفسگیراززندگي اش گرفتار شده اما همچنان با دنياي اطراف خود ستيز كرده وتا پایان راه وتا نابودي خودش پيش مي رود.

 

موقعيتي كه گلرخ درآن قرارمي‌گيرد، درواقع نقدی بروضع آسیب‌پذیرزن دراجتماع و مناسبات مردانه وارد مي‌كند. درانتها وقتی زن زخم خورده،آخرین ضربه را هم از خیانت شوهرش دریافت می‌کند،دیدگاه منحصربه فرد این نویسنده و فیلمساز به موقعیت زن درروزگارمعاصربرجسته می‌شود.گلرخ همچون دیگرزنان سینمای بیضایی،ماهیتی اسطوره ای داردو تلاقی اش با زندگی واقعی،چاره ای جزجنگ برایش باقی نمی گذارد.رسول صدرعاملي نيزدرتجربه دوباره پرداخت به مساله زنان،اين‌باردختران کم سن و سال که دچارعشق زودرس شده وبعد ازطلاق زودهنگام ودرنهايت ناخواسته باردار مي شوند را درفيلم«من ترانه پانزده سال دارم» به تصويركشيد.ملودرامي اجتماعي با روايت خطي و فرازوفرودها وبزنگاه هاي مناسب كه نگاه مخاطب را به نظرگاه مردسالارانه‌ مردم عادي متوجه مي كند.

 

سینمای مادرانه

فیلم«گيلانه»رخشان بني اعتماد و حسن عبدالوهاب،اثرزنانه ديگردردهه ۸۰ است كه تاثیرجنگ را برخانواده‌ای که مادری نگران و درد کشیده،بارتمام زندگی را بردوش دارد و بايد بعد ازفلج شدن پسرش درجنگ و رفتن دامادش به دلیل بروزجنگ تلاش مستمر ولی نه چندان مفیدي برای حفظ وبقای خانواده‌ای ناامید كند،نشان می‌دهد.بنی‌اعتماد،به دنبال یافتن متهم،شاکی یا حق وباطل نیست بلکه چون دیگر فیلم هایش،مادررا مایه قوام ، دوام وسبب حفظ وصیانت ازخانواده می داند و تلاش دارد تا مخاطب را متقاعد كند که با حذف وجود وماهیت مادر،پدیده ای به عنوان خانه وخانواده به وضوح رنگ می بازد.

 

بازی زيبا و حيرت‌انگيز«هديه ‌تهرانی»درنقش «مژده» به‌طور كامل حس «بی اعتمادی» رادر«چهارشنبه سوري»به تماشاگر منتقل مي كند.تصويروتقابل زندگی خانواده‌های شهری ومتفاوت بودن آن با خانواده سنتی ومذهبی است.نوع آرايش وپوشش و لباس،روش زندگی،محل سکونت،روابط همسايه‌ها درآپارتمان و بسياری ازعناصرديگرنشانگرتفاوت‌های زندگی دختركارگربا افراد ساكن دريك مجموعه آپارتمانی است واين تفاوت موجب می‌شود تا دختربه جريان زندگی آن‌ها به صورت يك ناظر شگفت‌زده نگاه كند وهمه چيز برايش تازگی دارد.

 

كارگردان با تكراروتاكيد روی «چادر»سعی دارد مخاطب رامتوجه عنصر«حجاب»و«تفاوت فرهنگی» دختركارگر با مژده،سيمين وديگرآدم‌های آن مجموعه آپارتمانی كند.بی‌اعتمادی،ازهم پاشيدگی رشته‌ خانواده وزندگی زناشويی موضوع فيلم چهارشنبه سوری است.پرداختن به شخصيت يك مادرسخت كوش و فداكاردرفيلم«ميم مثل مادر»ساخته مرحوم رسول ملاقلي پور،جلوه اي متعالي ازمقام والاي زن درسينماي ايران است ودرتصويرشخصيت مادر،بازي گلشيفته فراهاني نقش اساسي دربروزاين تعالي دارد.ازهمان سكانس تيتراژ كه او را درحال نواختن ويلون مي‌بينيم، نگراني وغم را درچهره‌اش حس مي‌كنيم؛ گويي پيشگويانه فضاي آينده داستان دراين سكانس متبلورشده است.

 

سخت‌كوشي و محبت مادرانه درچهره مصمم گلشيفته فراهاني به‌خوبي قابل لمس است.او دربازي با دستانش هم استادانه عمل مي‌كند حركت دستش كه نت«مي»را به فرزندش يادآوري مي‌كند، نشان ازسخت‌كوشي او وعشق بي‌پايانش به فرزندش دارد.

 

يك روزاز زندگي زني افسرده كه هواي زندگي عشايري كودكي خود را درسر دارد،درفيلم«به همين سادگي»رضا ميركريمي به تصويركشيده شده است.«به همين سادگي»درعين ساده بودنش، فيلم ساده‌اي نيست.چون با وجود اينكه درطول فیلم نه دیالوگ خاصی می‌شنویم و نه اتفاق خاصی می‌بینیم اما همین نشنیدن و ندیدن،سطح مفاهیم را درعمقی قرارداده که برای تماشاگرعادی قابل لمس نیست.طاهره«به همين سادگي»،تنهایی‌هایی به‌غایت شبیه به همه زنان خانه‌داروبا تفکرات سنتی دارد ودربین همه زنان سینمای ایران نمونه کاملی ازاین گروه است.

 

.درسال‌های پایانی این دهه نیزاین نقش وجایگاه همچنان حفظ می شود و درآثاركارگردانان موضوعات جسورانه تر نمود پيدا مي كند.یکی ازنمونه های درخشان این فیلم ها«آینه های رو به رو»به کارگردانی نگارآذربایجانی است که به زندگی ترنس ها نزدیک می‌شود وحرکتی جسورانه است که درسال های قبل شایدهیچ کارگردانی جرات پرداختن به آن راپيدا نكرده بود.

 

سینمای حاتمی کیا ، وقتی وابسته نبود!

درسال۸۷ نيزابراهيم حاتمي كيا با رويكردي متفاوت«دعوت»راساخت. با اين پيام كه «جنيني كه به اين دنيا دعوت شده، نبايد سقط شود».حتی اگرمادرآینده یک زن ۶۰ساله،یک زن بی شوهر(صیغه‌ای)،یک زن بازیگرکه کارش را بیش از فرزند دوست دارد،زنی آواره درشهربا یک شوهرچاه بازکن یا زنی بریده ازشوهرباشد.منطق اپيزود اول موقعيت شغلي يا حتي خودخواهي زني بازيگر است كه آن را به زندگي ومادرشدنش ترجيح مي‌دهد.کارگردان لابد دربیان دلایل دیگرزنان برای عدم تمایل به بارداری با خط قرمزهایی مواجه بوده نظیرترس ازدست دادن تناسب اندام!با این حال،ترجیح شغل ومعروف شدن نیزیکی ازنمادهای خودخواهی است.دراپيزود دوم زني را درطيفي متفاوت با اپيزوداول مي بينيم كه به دليل فقرتصميم به سقط مي‌گيرد.زني كه سختي كشيدنش، حتي با آن گريم ولهجه لري،متاسفانه درچهره فانتزي سحرجعفرجوزاني آنچنان باورپذير نيست. اما اپیزود سوم درباره زنی میانسال با بازي درخشان گوهرخيرانديش است.بازی کوتاه اما خوب رضا بابک نیزدرکناربازی تماشایی خیراندیش اثرگذاراست وبه عنوان شوهري حمايتگرتمام قد ازهمسرباردارمسنش به خوبی به تلقی آنچه جامعه یا مردم ازحاملگی درسنین بالا دارند، می‌تازد. اپيزود چهارم حكايت كوزه‌گرو كوزه شكسته است.

 

دكترزنان و زايماني كه خودش ازنعمت مادرشدن محروم است.شاید برای همین است که او،دکتری نیست که سقط جنین را انجام می‌دهد.بازی زيرپوستي والبته درجایی بيرونی ریاحی درالقای حس سرخوردگی ازخیانت همسرش، واسطه بودن را برای رسیدن به فرزند وتصمیم اوبرای سقطی که خود از انجام آن برای زنان دیگر خودداری می‌کند، باورپذیرمی‌سازد.اما بهاراپيزود پنجم«دعوت»با بازي مريلا زارعي براي راضي نگه داشتن مرد ميانسال موردعلاقه اش يك حسن دارد وآن هم نازا بودنش است!مي‌توان گفت جان كلام اين اپيزود اززبان بهارگفته می شود:«راست میگی! زن صیغه ای که شناختن نمیخواد،همین که زنه کافیه!».شاید این جمله تلنگربزرگی برای مروجان سنت حسنه ازدواج موقت باشد؛ البته اگرگوشي براي شنيدن داشته باشند.«دعوت»بیش ازآنکه درمزمت«سقط جنین»باشد،فیلمی است براي دعوت به درک بیشتر موجودی به نام «زن» واين نكته ارزشمندي است.

 

پرداخت صرف به معضلات يك دخترمعتاد،آن هم به درخشاني اثري چون«خون بازي»شايد كاري بود كه تنها ازگروه رخشان بني اعتماد برمي آمد.استفاده ازفیلم سیاه وسفید بهترین انتخاب برای نشان دادن مضمون فيلم است.دراثرتضاد وتقابل موج می‌زند.سارامواد مخدرمی‌خواهد،مادرمانع است واین تضاد تا پایان ادامه می‌یابد. رنگ اززندگی این مادرودختررفته است واعتیاد باعث به هم ریختگی و نابودی تمامی آرزوها وحرکت به سمت یک زندگی عادی می شود. مادر«خون بازي»یک مادرتحصیل کرده ومرفه ایرانی است وشباهتی با مادرهای اصیل ایرانی ندارد اما دغدغه هایی که به دلیل اعتیاد دخترش درزندگانی او بحران جدی به وجود می آورند و تلاش‌های بی دریغ وی برای بازگشت فرزندش ازدام اعتیاد واستیصال و پریشان حالی وی بسیارمهم و تاثیرگذار هستند.

 

دهه ۹۰ و زنانی در قامت مساوی با مردان

در این دهه همقامت شدن زنان با مردان بيشتربه چشم آمد ود بيشتر اركان سينمايي مي شد صداي لطيف و زنانه شان را شنيد كه حرف‌هايي براي گفتن دارند.«بوسيدن روي ماه»كه ساخته سال ۹۱همايون اسعديان است،فیلمنامه ای ایرانی دارد که شاید به جزخودایرانی‌ها،کمترکسی درفرهنگ های مختلف بتواند درک کاملی ازآن داشته باشد.داستان دومادرکه فرزندان‌شان مفقود الاثرشده ورشادت یکی ازآن‌ها که خواستارکمک به دوستش است.بهترین بازی فیلم متعلق به شیرین یزدان بخش است که بدون اغراق وبزرگنمایی،یک مادرمنتظررا به بهترین شکل ممکن به تصویرکشیده است وتماشاگرهم با دیدن اوبه راحتی قبولش می کند.درفيلم«شيار۱۴۳»ساخته نرگس آبيار،به جای آنکه فیلمسازدوربین خود رابه جبهه‌های جنگ ببردوجنگ را درنمایش نبرد رزمندگان به تصویرکشد، بحران ها وتبعات آن را به خانه خانواده‌هایی می برد که عضو یا اعضایی ازآن‌ها به جنگ رفته اند.حالا جایگاه مادر،همسروفرزند شهید است که اهمیت مي یابد.

 

مريلا زارعي بدون شک یکی ازتاثیرگذارترین بازیگرانی است که اگرچه خودهنوزدرسن کهنسالی قرارنگرفته ولی به زيبايي درقالب يك مادردردمند شهيد ايفاي نقش كرده است.بازی روان،یکدست وبی غش این بازیگر توانمند بر برانگیخته شدن احساسات تمامی مخاطبان این اثرسینمایی، تاثیرشگفتی گذاشته است. اما درهمان سال پوران درخشنده،به سراغ فيلمنامه اي ساختارشکنانه رفت که موضوعی حساس را درجامعه ایران به تصويرمي كشيد.سوءاستفاده جنسی و اذیت وآزارکودکان.«هیس!»مانند تریلرهای جنایی نوآورآغازمی‌شود؛درسكانس آغازين عروس این فیلم،شیرین(طنازطباطبایی)،هراسان درمقابل چشمان داماد ظاهر می‌شود؛ با لباسی سفید ودرخشان،به جزدرقسمت ‌سینه که لکه‌های پراکنده‌ خون روشن تازه روی آن‌ پاشیده است.فیلم تا حدودي به‌ سرعت قصه‌اش را فاش می‌کند؛ شیرین به کشتن مردی اعتراف می‌کند که درکودکی بارها وبارها او را مورداذیت وآزارقرار داده وازهمان هنگام،پنهانی درحاشیه‌ زندگی شیرین حضورداشته است.

 

اين فیلم حتي در پايان و نتيجه به هیچ وجه امیدوارکننده نیست وتماشاي آن شايد باعث شود كه به حال سال‌ها سنت غلط،شانه خالي كردن نهادهای ذي ربط،سكوت وسركوب ازجانب بعضي ازخانواده ها از ترس آبرو تاسف خورد.پرويزشهبازی نيز درسال ۹۲ ودرفيلم«دربند»به خوبی موفق شده تا محیط کلانشهرشلوغی مانند تهران که درآن انواع واقسام اتفاقات«زشت»رخ می‌دهد را به تصویر بکشد. زنان دراین فیلم درقالب نازنین وسحربه چشم می آید.

 

نازنین و سحرمی دانند چه می خواهند و شجاعانه درمسیرش گام برمی دارند،حتی اگرلازم باشدغرامتش را می پردازند.نازنین وسحرتنها هستند.تنها به معنی مستقل،خانواده ای نیست که پشتیبانی شان کند.ازاین رو است که خودشان مستقل و بی ابا اقدام می کنند. همین ویژگی هاست که بازتاب زنان دراین فیلم را به یک تجربه جدید و جالب درسینمای ایران تبدیل می‌کند.«خانوم»تينا پاكروان،سه موقعيت ازسه زن است.زن‌هايي كه همه قهرمان هستند،همه پشت شوهرشان هستند وبراي‌شان نقش تكيه‌گاه را بازي مي كنند.شهرام شاه حسيني يك سال بعد«خانه دختر»را ساخت.فيلمي كه با مضمون ابتدايي ارتباط با محارم به دام توقيف افتاد ومجبورشد درورژن تازه وپس ازدو مرحله قرباني سانسورشدن، به فيلمي ضد روايت وآشفته تبديل شود.درابتدا ما با دوكاراكترجوان فيلم با بازي پگاه آهنگراني و باران كوثري درفضاي عروسي دوست مشترك‌شان همراه مي‌شويم.

 

خريد عروسي،نصب پرده،فضاي شاد ابتداي فيلم،دنياي شاد وبي عيب و نقصي را پيش روي‌مان مي گذارد.دردقایقی که گمان می‌کنیم دلیل پرداخت چنین داستانی چیست؟نقطه عطف وگره اساسی فیلم با خبرمرگ مشکوک عروس درروزعروسی اش اتفاق می افتد و فیلم را وارد ژانرمعمايي مي كند.نمایی که پدر، پسرخردسالش را به بهانه بازی به بیرون از خانه می فرستد و دراز می‌کشد ونگاه‌های مشکوکی به دخترش می‌اندازد. صحنه های اجباردخترجوان به معاینه درمطب پزشک توسط مادرمذهبی وسنتی داماد، حكايت ازماجراي تلخي دربطن داستان سلاخي شده«خانه دختر»دارد كه هرچند ازفيلم قيچي شده اما زيرپوست جامعه همچنان به قوت خود باقي است.

 

بازیگری با دغدغه های اجتماعی در قامت کارگردان

نيكي كريمي نيزچند سالي مي شود كه با دغدغه مسائل اجتماعي به كارگرداني روي آورده است.وي درچهارمين اثرخود، «شيفت شب» کنجکاوی يك زن را درمورد خستگی و بی‌حوصلگی فزاینده‌ شوهرش به تصويرمي كشد و درنهايت به اشتباه هولناک مرد پي برده و بعد ازچند فقره خرده‌بحران زناشویی،ماجرا باهمت ودلسوزی زن روبه بهبودی می‌رود.درست است كه کریمی این قصه راشسته‌رفته تعریف می‌کنداما فیلم همین است؛ به عمق نمی‌رسدودرحد خودش باقی می‌ماند.

 

درهمان سال آيدا پناهنده زني آشفته دراجتماع را خلق مي‌كند.«ناهيد»،روایتگر زنی است که با نگاه سنتي طيف اجتماعي اطرافش دست و پنجه نرم كرده وهمزمان باید بین پسروهمسر جدیدش(پژمان بازغی)،یکی را برگزیند.درنگاه اول شایداین فیلم را به عنوان یک فیلم فمینیستی بدانیم و برداشت‌مان این باشد که پناهنده به دنبال آن است که زنان را دراجتماع مظلوم و مردان را آدم هایی تندخو و ظالم نمایش دهد اما گذشته ازاین نگاه سطحی،داستان فیلم ریشه دربدگمانی و بدفهمی گروهی ازمردان و زنان دارد، رفتارهای بد پیرمرد صاحبخانه و رفتارهای احمد(همسرسابق ناهید)هیچ فرقی با رفتارهای مادراحمد ندارد؛ درزاویه ای دیگرنیزرفتارهای مهربانانه دوست ناهید با مسعود هیچ تفاوتی ندارد پس ما صورت های گوناگونی ازشخصیت ها،افراد وجنسيت‌ها رامی بینیم.

 

سینمای زنانه در مرکز درام

رضا میرکریمی در هشتمین اثر خود،اين باريك دختر را درمركزدرام قرار مي‌دهد.فیلم « دختر» با همان سكانس شروع جمع دخترانه درکافی‌شاپ،تماشاگررا وارد فضای خود می‌کند.دنیای فیلم،دنیای عاشقانه‌ پدرودختری است که ناگهان ازهم جدا می‌افتند وپس ازجدایی قراراست با عشق وعلاقه وشناخت بیشتردرکنارهم قرارگیرند.دردنیایی که دختروپسرها آزادی را طوردیگری تعریف می‌کنند،دردنیای پدرودخترهنوزهرچیزی چارچوب دارد و با رعایت خانواده و اخلاق صورت می‌گیرد.برای همین است که آن‌ها بین افراد دوروبرشان تا این‌حدغریبه‌اند.میرکریمی ازجزيیات هم غافل نبوده است.شخصیت ستاره با صدای نازک و دارای بغضش،حرف‌ها با تماشاگردارد.بیماری تنفسی اوواستفاده ازاسپری درنمایش هیجان و نگرانی‌هایش سهم خاصی دارد.

 

سال پرکار حوزه زنان

سال ۹۵ سال پركاري درحوزه پرداختن به مساله زنان بود.«ویلایی‌ها»ی منیره قیدی ازآن دست فيلم‌هايي است که روایت جدیدي ازدنیای سینمای دفاع مقدس ارائه می‌کند و زنان را در قامت نقش اول فیلمی درباره جنگ به تصویرمی‌کشد.نگاهی كه منیره قیدی در فیلم اولش دارد، گوشزد اين مساله است که صفر تا صد جنگ را مردان مدیریت نمی‌کردند.ساخت چنین فیلم‌هایی بیش ازهر چیزبرای ثبت درتاریخ لازم است؛ چراكه ياد آوريك نكته كليدي هستند؛اينكه ملت یعنی هم زنان وهم مردان،اينكه ملت یک اسم مذکرنيست.در سال ۹۴حميد نعمت ا...در«رگ خواب» زني را به تصويركشيد كه اگرچه قوي‌ترين و كامل‌ترين زن نيست اما يكي از دقيق‌ترين و درست ترين زنان سينماست.گريه هاوحالات دروني مينا درست همان چيزي است كه درواقعيت هم وجود دارد و اين ارزش كار نعمت ا... را دو چندان مي‌كند.ميناي«رگ خواب»دلتنگ پدرش است و بي‌پولي او را ضعيف كرده؛ به همين دليل اسيرمحبت تازه ازراه رسيده مي شود اما ديري نمي پايد كه زيرآوارزشت حقيقت نمايان شده كمرخم مي كند. با اين حال ازهمان خاك دوباره سربلند كرده و اين بزرگ‌ترين حقيقت زن است.

 

پوران درخشنده درآخرين اثرش«زيرسقف دودي»درجايگاه يك مادر و نه كارگردان،فيلمش را با طرح دغدغه‌هاي زن ميانسال و دردمندي پيش مي‌برد؛پسر و همسراين زن را افرادي لاابالي،بي‌مسئوليت و بي‌احساس نشان مي‌دهد كه نه دنياي زنان را مي شناسند و نه زن و دغدغه هاي‌شان براي آن‌ها اهميت دارد و وقتي هم به حل مساله مي‌رسيم،فيلم ناگهان به برنامه اي خانوادگي تبديل مي‌شود كه كارشناسي مخاطبان را با نصايحش همراه مي كند (كه اين شايد يكي ازضعف‌هاي عمده فيلم باشد). اگربخواهيم فقط يك كارگردان را ميان مردان وزنان فيلمسازانتخاب كنيم كه صفرتا صد فعاليتش را صرف پرداختن به زنان،جايگاه شان درجامعه،مردان و برخوردشان با جامعه زنان كرده باشد وهمه اورا با اين برند بشناسند، آن شخص كسي نيست جزتهمينه ميلاني.

 

حالا در«ملي و راه‌هاي نرفته اش»،بازهم ميلاني به سراغ همان موضوع هميشه محبوبش رفته و اين باربه روايت ازدواج خام دختري ازطبقه سنتي وعواقب نامطلوب بعدازاين ازدواج پرداخته است.عواقبي كه عده اي آن را جانب‌دارانه دانسته و نگاه هميشه ستيزجويانه ميلاني نسبت به مردان را محكوم مي كنند.حال پس ازچهاردهه بعد ازانقلاب ايران و درآستانه دهه پنجم،درآثارسينمايي،سيماي زني را مي بينيم همين نزديكي‌ها،درست دركنارخودمان.زني كه برخلاف مردان سخت و استوار نيست،لطيف است اما با ذات خود رنج ها را از رو مي برد.

 

بیتامحسنی

 

ghanoondaily.ir
  • 9
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش