شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۴۲ - ۲۰ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۵۰۵۷
فیلم و سینمای ایران

تاملی بر فيلم «عصبانی نيستم»

فیلم عصباني نيستم,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

«عصباني نيستم» بالاخره بعد از كش‌وقوس‌هاي فراوان و حاشيه‌هاي جنجالي كه به همراه داشت اكران شد و اين خود به يك عامل فرامتني بدل مي‌شود كه مي‌تواند در درك و دريافت از فيلم موثر باشد. بااين‌حال در مقام نقد و منتقد بايد با پرهيز از اين حاشيه‌ها به تحليل اثر نشست و فارغ از تاثير و تاثيراتي كه ممكن است به عنوان منتقد از اين حاشيه‌ها ايجاد شود به‌نقد اثر پرداخت.

 

چه بسيار فيلم‌هاي ضعيف يا متوسطي كه به خاطر همين حاشيه‌هاي جنجالي، جايگاهي فرامتني پيدا كردند و چه بسيار فيلم‌هاي خوبي كه به خاطر حاشيه‌هايش به‌خوبي ديده نشدند. بااين‌حال «عصباني نيستم» فارغ از اين حاشيه‌ها و به اعتبار محتواي و ساختاري هم كه دارد يكي از بحث‌برانگيزترين فيلم‌هاي سينماي ايران در سال‌هاي اخير است كه خط‌وربط آن به حوادث سياسي معاصر، آن را بيشتر در كانون اين حاشيه‌ها و كش‌وقوس‌ها قرار داده است. فيلمي كه در سال ٩٢ ساخته شد اما بلافاصله حتي در همان دوره از جشنواره فيلم فجر از بخش جوايز كنار گذاشته شد و پس‌ازآن نيز به طور كامل توقيف شد.

 

در سال‌هاي اخير بارها صحبت از اكران سراسري اين اثر به ميان آمده اما هر بار به دلايل گوناگون، «عصباني نيستم» رنگ اكران را به خود نديده به طوري‌كه منجر به صدور بيانيه‌هاي گوناگون از سوي كارگردان طي سال‌هاي اخير شد. طبيعتا اين حواشي مي‌تواند در جذب مخاطب بيشتر و فروش بالاتر آن نقش داشته باشد. اگرچه حضور بازيگراني مثل نويد محمد‌زاده در اين فيلم كه طي اين سال‌ها به بازيگري محبوب و پرطرفدار بدل شده نيز به عنوان يك عامل مستقل در استقبال از فيلم بي‌تاثير نيست.

 

قصه فيلم درباره دانشجوي اخراجي به اسم نويد (نويد محمد زاده) است كه به‌واسطه فعاليت‌هاي سياسي از دانشگاه اخراج شده و حالا گرفتار جامعه‌اي شده كه به‌هيچ‌وجه سر سازگاري با او ندارد. نويد كه به دليل مشكلات شخصي‌اش به اختلالات رواني دچار شده و براي مهار عصبانيت خود به مصرف قرص روي آورده، تمام تلاش خود را به كار مي‌بندد تا بتواند در مقابل جامعه ويران پيرامونش كه در آن‌همه‌چيز با «دزدي» و «دلالي» پيش مي‌رود، رفتار متعادلي از خود به نمايش بگذارد. جامعه‌اي كه در آستانه يك فروپاشي اخلاقي قرارگرفته و انگار ديگر سنگ روي سنگ آن بند نيست. نگاه و رويكرد انتقادي فيلم به وضعيت موجود كه به‌ويژه سال توليد فيلم را بازنمايي مي‌كند با بحران‌هاي بخشي از جامعه امروز نيز گره‌خورده و درهم‌تنيده شده و همين عامل موجب مي‌شود تا حرف «عصباني نيستم» كهنه نشده و همچنان تازگي داشته باشد.

 

خاصه اينكه موقعيت و وضعيت روحي و رواني شخصيت محوري قصه، طيف وسيعي از مخاطبان به‌ويژه نسل جوان و تحصيل‌كرده و تجربه‌اي زيسته مشترك آنها را نمايندگي مي‌كند و همين امكان همذات پنداري و مماس بودن فضاي قصه و شخصيت‌پردازي آن با واقعيت‌هاي اجتماعي، به فيلم اعتبار بيشتري بخشيده و شايد به همين دليل است كه سويه مستند گونه آن پررنگ‌تر شده يا اساسا شمايل مستند به خود مي‌گيرد. عصباني نيستم از حيث ساختار درام و شيوه روايت واجد يك نوع دوسويگي است.

 

به اين معنا كه اگرچه با فيلمي اجتماعي و چه‌بسا سياسي مواجه هستيم كه تبلور بيروني داشته و رخدادها ناظر بر واقعيت‌هاي عمومي است اما درعين‌حال يك فيلم شخصيت‌محور فردگرايانه است كه قصه خود را از ذهن قهرمان قصه‌اش براي مخاطب بازگو مي‌كند و به‌نوعي بازنمايي جهان ذهني شخصيت اصلي داستان به‌مثابه ساختار روايت، صورت‌بندي مي‌شود. نويد اگرچه در طول قصه در موقعيت‌هاي متفاوت و گوناگون اجتماعي قرار مي‌گيرد اما درنهايت در ذهنيت فرديت يافته اوست كه اين موقعيت‌ها بازتفسير شده و فيلم نيز از طريق نمايش همين جهان ذهني كه برساخته جهان اجتماعي قصه است، نظام مفهومي اثر خود را سروسامان مي‌دهد.

 

به اين دوسويگي از منظر ديگري هم مي‌توان نگاه كرد كه از طريق پيوند زدن با مفهومي مثل اميد و نااميدي، نشاط يا افسردگي و مجموعه‌اي از اين احساسات متضاد و پارادوكسيكال، صورت‌بندي مي‌شود تا كشمكش بيروني قصه با تنش‌هاي دروني شخصيت در يك‌درهم تنيدگي معنادار به قصه و پيام آن معنا داده و اعتبار ببخشد. «عصباني نيستم» روايت خشم فروخفته‌اي است كه هر آن امكان سر باز كردن آن وجود داشته و تصويري از دنياي دروني نسلي است كه تاريخ اجتماعي و فردي او با ناكامي و سرخوردگي گره‌خورده و او را به يك طغيانگري جبري كشانده است.

 

شايد ازاين‌روست كه جنس بازي نويد محمد‌زاده و چهره و فيزيك او با مولفه‌هاي كاراكتر نويد فيلم و ويژگي‌هاي شخصيتي او به‌خوبي نشسته و مماس شده و درنهايت اين شخصيت را به نقطه كانوني فيلم بدل كرده كه تاثيرگذار است و مخاطب را با خود همراه مي‌كند. بااين‌حال درميشان فرم خاص خود را براي سينماي اجتماعي- انتقادي‌اش برگزيده كه بعدازاين ردپاي آن را مي‌توان در فيلم «لانتوري» هم پي گرفت. جالب اينكه فيلم در عين اينكه يك اثر اجتماعي و انتقادي است مي‌توان آن را قصه‌اي عاشقانه هم دانست كه با خشونت و جنگ و جدل گره‌خورده و چه‌بسا روايت نوعي عصبيت ناخواسته و جبري كه برساخته نظام اجتماعي و اقتصادي است در رفتارشناسي عاشقانه شخصيت‌هاي اصلي فيلم بروز و ظهور پيدا مي‌كند. ازاين‌رو نبايد وجوه روانشناسانه فيلم «عصباني نيستم» را دست‌كم گرفت. خشمي كه هم برساخته سرخوردگي در عشق است و هم مثل مرهمي است كه بر زخم‌هاي نويد و ستاره مي‌نشيند و به آنها حس رهايي مي‌دهد.

 

همين‌جا بايد به زوج هنري نويد محمد‌زاده و باران كوثري اشاره كرد كه در يك پاسكاري حرفه‌اي توانسته‌اند به پارتنر تاثير‌گذاري براي هم تبديل شوند و درنهايت بر مخاطب هم تاثير بگذارند. خلق لحظه‌هاي عاشقانه كه گاه تا مرز جنون و ديوانگي‌هاي برساخته آن مي‌رسد ازجمله ويژگي‌هايي است كه از «عصباني نيستم» به ياد مي‌ماند.

 

تلاش نويد براي رسيدن به معشوق و خود را به دروديوار زدن و به انتهاي در به دري و ويراني رسيدن، تنها تصويري از يك جهد عاشقانه نيست كه روايتي از سركشي و فروپاشي نسلي است كه همواره هرچه زده به دربسته زده و در لابه‌لاي شعارها و وعده‌هاي تحقق‌نيافته به حال خود رهاشده. درميشيان به‌درستي دردها و رنج‌ها و زيست- جهان نسل خود را مي‌شناسد و آنها را در جهان سينمايي خود به تصوير مي‌كشد. اين روايت سرشار از خلاقيت و نوآوري در فرم هم است.

 

دكوپاژها و ميزانسن‌هايي كه انتخاب مي‌كند و زيبايي‌شناسي مفهومي دوربين كه در خدمت بازنمايي معناي اثر است درنهايت سروشكل فيلم او را با هويت مستقلي كه از شيوه اجرا و كارگرداني گرفته، صورت‌بندي مي‌كند. به اين موارد اضافه كنيد ديالوگ‌هاي جذاب و بعضا ماندگاري كه اين پروسه را تكميل مي‌كند. بااين‌حال سانسور اثر منفي و مخرب خود را بر فيلم مي‌گذارد و آن را عقيم مي‌كند. پايان تراژيك و غم‌انگيز قهرمان زخمي فيلم مي‌توانست «عصباني نيستم» را آن‌چنان‌كه هست در روح و ذهن مخاطب ثبت كرده و فيلمساز را به مقصدش برساند. همين نكته است كه آنها كه نسخه اصلي فيلم را ديده‌اند، عصباني مي‌كند.

 

 

etemadnewspaper.ir
  • 16
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش