جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۶:۴۵ - ۱۱ تير ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۴۰۳۰۱۶
فیلم و سینمای ایران

بهمن کامیار: «در وجه حامل» به دنبال نمایش نقش زنان در اصلاحات اجتماعی‌است

فیلم در وجه حامل,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

نرگس عاشوری، روزنامه نگار

«در وجه حامل» چهارمین تجربه کارگردانی بهمن کامیار از عیدفطر در سینماهاى تهران و شهرستان‌ها در حال اکران است. این فیلم اثرى اجتماعى است که فیلمنامه آن را نیز کامیار به نگارش درآورده و داستان آن روایتگر زندگی زنی به نام مهری است که ناخواسته درگیر ماجرایی مجهول می‌شود و در پی حل آن است. کامیار در این فیلم تلاش کرده اتمسفری زنانه به داستان دهد و تصویری از یک زن مستقل به نمایش بگذارد. با او درباره اشتراکات فضای داستان با شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه و همچنین دغدغه‌هایش برای پرداختن به شخصیت زن مستقل و مؤثر گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

 

با وجود آگاهی از تأثیر تب جام جهانی و اکران بازی‌ها در سینماها روی فروش آثار، به اکران «در وجه حامل» در این برهه زمانی رضایت دادید. چه معذوریت‌هایی باعث شد به این زمان اکران تن بدهید.

 

بله از شرایط اکران در این فصل شناخت داشتیم اما برای ما که از سینمای مستقل می‌‍آییم و خودمان هستیم و خودمان (به جایی وابسته نیستیم) این اکران بهتر از اکران نشدن بود. با توجه به آمار بالای فیلم‌های پشت خط اکران و مقایسه آن با تعداد محدود سالن‌ها، فکر می‌کنم امسال حدود ۸۰ فیلم همین فرصت اکران را هم نداشته باشند. در واقع در شرایط موجود ما تعیین‌کننده نیستیم و حق انتخاب نداریم، بلکه هرزمان که فرصت بدهند لاجرم مجبوریم فیلم را آماده اکران کنیم.

 

البته این زمان اکران هم یک حسن داشت؛ شباهت فضای فیلم و شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه بله و شاید هم بدشانسی چرا که در این شرایط مردم کمتر حال و حوصله سینما رفتن دارند. به هرحال مشکلات اقتصادی همیشه بوده و با آن دست به گریبان هستیم.

 

همانطور که گفتیم «در وجه حامل» اشاره‌های روشن و واضحی به شرایط اقتصادی امروز دارد. با توجه به نکاتی که درباره دغدغه‌های بخش خصوصی در اکران مطرح کردید نگران نبودید که اگر اکران به تعویق بیفتد ممکن است فیلم در گذر زمان کمی کهنه شود؟

 

البته این هراس را داشتیم که اگر موضوع نوسانات بازار ارز و دلار داغ نباشد ممکن است مخاطب با فیلم ارتباط نگیرد و شاید به همین خاطر لازم باشد که در زمان اکران وقفه ایجاد شود اما در چند سال اخیر ما معمولاً با بحران دلار مواجه هستیم که خوشبختانه به خاطر شرایط فیلم یا متأسفانه به خاطر شرایط جامعه این فاصله خیلی کم شد. در زمان ساخت بحث دلار  ۴ هزارتومانی مطرح بود اما الان این رقم ارز دولتی شده است.

 

بازی یکدست ژاله صامتی به‌طور قطع از امتیازات مثبت فیلم است. از چه زمانی برای انتخاب او مصمم شدید و بر این اساس همسرشان ایرج سنجری را هم به کار دعوت کردید.

 

از زمان نگارش فیلمنامه به خانم صامتی فکر می‌کردم. به‌نظرم او مناسب‌ترین گزینه برای بازی در نقش مهری بود. هم به توانایی‌های او باور داشتم و هم نمی‌خواستم نقش مهری زیر سایه چهره‌ها و سوپراستارها باشد تا مخاطب با داستان بیشتر ارتباط برقرار کند. حتی حدود ۸ تا ۹ ماه فیلمبرداری را به تعویق انداختیم تا بازی ایشان در سریال «نفس» تمام شود. درباره نقش همسرشان اما از ابتدا قرار نبود که آقای سنجری این نفش را بازی کنند در تمرین‌ها به این نتیجه رسیدم که برخی سکانس‌ها حس و حالش به سمتی می‌رود که ممکن است تماس‌های بدنی ایجاد شود، به همین خاطر پیشنهاد دادیم که همسر خانم صامتی این نقش را بازی کند. خوشبختانه آقای سنجری پس از خواندن فیلمنامه قبول زحمت کردند و با اتکا به سابقه تئاتری‌شان بازی خوبی ارائه کردند.

حضور پررنگ یک زن در حوادث و تلاشش برای حفظ خانواده یادآور طوبی در «زیر پوست شهر» است. آیا آگاهانه به این شخصیت ادای دین کردید؟

 

به‌هیچ عنوان آگاهانه نبود و خودم اصلاً به آن فکر نکرده بودم اما این موضوع را از چندین نفر هم شنیده‌ام. «زیر پوست شهر» جزو فیلم‌هایی است که در دوره جوانی من را تحت تأثیر قرار داد و هنوز که هنوز است با دیدن خانم گلاب آدینه یاد آن نقش برایم زنده می‌شود، بالطبع این ادای دین می‌تواند از ضمیر ناخودآگاه من نشأت گرفته باشد اما آگاهانه نبود.

 

 «در وجه حامل» جزو سینمای اجتماعی ماست و گرایش زنانه دارد؛ شخصیت اصلی، زن مؤثر و مستقلی است که تلاش می‌کند شرایط زندگی‌اش را بهتر کند. نگاهی که شاید کمتر در سینمای مردانه این سال‌ها دیده‌ام و باز هم برای صحبت درباره آن باید به فیلم‌های خانم رخشان بنی اعتماد یا داریوش مهرجویی استناد کرد. چقدر تأثیرپذیر از چنین فیلم‌هایی بودید؟ این نگاه را قبول داشتید و پرداختن به چنین زنانی را نیاز امروز جامعه می‌دانستید.

 

به اعتقاد من اصلاح هرجامعه را باید از تغییرنگاه به زنان آن شروع کرد. اگر قرار است جامعه‌ای را اصلاح کنیم باید قبل از همه به زنان جامعه اهمیت بدهیم چه به‌عنوان همسر، چه به‌عنوان مادر و چه به‌عنوان دختران. آدم‌ها از جامعه کوچکتر خانواده وارد جامعه بزرگتر می‌شوند و نگاهشان را به آن فرهنگ تزریق می‌کنند. زن عمود خیمه خانواده و جامعه است. پشتوانه این نگاه من شاید شخصیت مادرم است که زن بسیار مستقلی بود. من اعتقاد راسخ دارم به اینکه به زنان در حد لازم پرداخته نشده است چه در سینما و چه در عرصه‌های دیگر. مهری نماینده زنانی است که مشابه آن را در جامعه کم نداریم اما از آنها کم صحبت کرده‌ایم.

 

در جامعه شبیه مهری زیاد داریم اما به اندازه لازم و کافی به آنها نپرداخته‌ایم. این قصور بر عهده فعالانی است که در این حوزه کار می‌کنند. من نسبت به تمام مادران احساس دین دارم بخصوص زن‌هایی که پایه خانواده هستند اما به آنها اهمیت آنچنانی داده نشده است. خوشحالم که به‌عنوان یک مرد در رشته سینما نگاهم به سمتی است که بیشتر دغدغه‌اش معرفی چهره‌های خوب از زنان جامعه‌ام است.

 

«در وجه حامل» روایت مجهول از اتفاقی است که مخاطب پابه‌پای زن داستان با واقعیت آشنا می‌شود. بر این اساس با اطلاعات ریز و خردی که در تعریف داستان به مخاطب می‌دهید او این پازل را تکمیل می‌کند اما بخشی از اطلاعات باعث می‌شود که پیش‌بینی‌های نادرستی داشته باشد. به‌عنوان مثال در سکانس اول مهری در دادگاه رو به کسی که طرح دعوی کرده درخواست می‌کند تا او برایش شکایتنامه را تنظیم کند و با این تصویر این کد را به مخاطب می‌دهد که با زن کم سواد و شاید بی‌سودای مواجه است. در سکانس دیگر در شرایطی قرار می‌گیرد که یک چک در وجه حامل بنویسد، با توجه به‌نام فیلم مخاطب فکر می‌کند این آغاز قصه و دردسری است که او را به دادگاه کشانده است در صورتی که آن ماجرا ختم به خیر می‌شود.

 

برای من خیلی مهم بود که هیچ جا مخاطب از مهری جلو نیفتد یعنی هیچ جا مخاطب اطلاعاتش از مهری بیشتر نباشد و همپای مهری باشد یعنی هرجا مهری گیج می‌شود مخاطب هم همزمان با مهری به‌سمت مکاشفه برود. می‌توانم بگویم که روایت دانای کل نداشتیم. یک جاهایی هم بدم نمی‌آمد که مخاطب کمی گمراه شود یکی از جاها همین قضیه چک بود یا قصه عباس. این چیزی که شما می‌گویید یک جاهایی آگاهانه بود. نمی‌دانم برای مخاطب جذاب هست یا نه شاید بعضی‌ها را کلافه کند شاید بعضی‌ها هم دوست داشته باشند.

 

اتفاقاً خیلی‌ها این اطلاعات خرد را جدی نمی‌گیرند و مثلاً خیلی‌ها از من می‌پرسند دختر لالی که به خانه مهری آمده بود که بود؟ درصورتی که در سکانسی تعبیری با این مضمون می‌شنویم که یک خواهرش زبونش دراز و یک خواهرش اصلاً زبون نداره و... مخاطب جدی سینما دوست ندارد که به‌صورت مستقیم به او اطلاعات بدهیم. تفاوت مخاطب سینما با مخاطب تلویزیون در این است که باید به مخاطب سینما این فرصت را بدهیم که خودش هم یک جاهایی این اطلاعات را حدس بزند، استدلال کند و خودش کشف کند.

 

حتی در سکانس پایانی نوع واکنش مهری به گونه‌ای است که مخاطب تصور می‌کند شاید با اطلاعات تازه ویران کننده‌تری مواجه شده است.

 

دلیلش این است که برای اولین بار تصویر صحنه‌ای که تمام زندگی‌اش را تحت تأثیر قرار داده می‌بیند و دوست دارد که تنها باشد. برخلاف باقی فیلم‌ها که خطی جلو می‌روند این نوع تدوین به تعلیق و نگه داشتن مخاطب کمک کرد.

این را قبول دارید که پایان فیلم کمی خوشبینانه و امیدوار‌کننده بود. با توجه به فضای تلخ فیلم توقع این بود که با پایان واقع‌بینانه‌تری مواجه شویم.

 

دو دلیل دارد. اول اینکه اگر پایان فیلم به گونه دیگری بود برای گرفتن مجوزها با مشکل رو به رو می‌شدیم. به هرحال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌عنوان بانی سینما مراقب است که خیلی فضای ترس و ناامیدی به جامعه تزریق نکنیم و اگر قرار است از تلخی‌ها بگوییم به شیرینی‌های زندگی هم اشاره کنیم تا فضای سینما فضای تلخ و ناامید کننده نشود. خب این توقع به برخی فیلم‌ها آسیب می‌زند اما برای آنها به‌عنوان مسئولان ناظر بر سیما قانع‌کننده است. همزمانی بازگشت جلال و بخشش برادر قبول دارم که طبق گفته برخی قصه را از باورپذیری دور می‌کند اما اگر این اتفاق نمی‌افتاد باید شخصیت ناصر را حذف می‌کردیم. نمی‌توانم ماجرا را باز کنم اما رفع کدورت این دو امری لاجرم و ناگریز بود.

 

از سرنوشت فیلم‌های در صف اکران‌تان چه در مقام تهیه‌کننده و چه در مقام کارگردان بگویید.

 

نمایش فیلم «مرداد» خوشبختانه یا متأسفانه همزمان با «در وجه حامل» از چند روز دیگر آغاز می‌شود. برای فیلم «کارت پرواز» به‌عنوان تهیه‌کننده منتظر هستم تا آقای حبیب اسماعیلی (پخش کننده) برای اکران در یک سرگروه خوب برنامه‌ریزی کنند. اکران همزمان دو فیلم از یک کارگردان اتفاق خوبی نیست و شرایط فعلی هم شرایط امیدوار کننده‌ای نیست اما همان‌طور که در ابتدای مصاحبه گفتم در تعیین زمان اکران ما حق انتخاب نداریم. عموماً زمان اکران مناسب هم به ما نمی‌رسد، شرایط اکران «سد معبر» که خاطرتان هست؛ اعتراضات خیابانی و شرایط اجتماعی که مشابه آن و البته نوع دیگری از آن را هم این روزها همزمان با اکران «در وجه حامل» تجربه می‌کنیم.

 

سینمای ما در ژانر اجتماعی است و فیلم‌هایمان فروش آنچنانی ندارد با وجود این ترجیح‌مان این است که پیگیر دغدغه‌هایمان باشیم و آن را با لحن جدی‌ بیان کنیم. شاید ضرر مالی داشته باشیم اما امیدمان این است که در جامعه تأثیر‌گذار باشیم.

 

درباره رعنا آزادی ور، دونده ماراتن

نیلوفر ساسانی، روزنامه نگار

بازی در نقشی تقریباً کوتاه در فیلم «مارمولک» چهره و نام بازیگر جوانی را به سینمای ایران شناساند که در طی بیش از یک دهه فعالیت خود، در عین حال که همواره گزیده کار بوده، از تجربه نقش‌های خاص و متفاوت نیز هراسی نداشته است.

 

یک دونده ماراتن با انگیزه و قدرتمند که مبارزه برای جلوه گری درست و هنرمندانه را مهم‌ترین هدف خود دانسته است. او را باید بازیگری با صدا و فیزیک مناسب به حساب آورد که در یکی دو سال اخیر و با «خشم و هیاهو»٬ «محمد رسول‌الله(ص)»٬ «چهارراه استانبول» و «در وجه حامل» پختگی و بلوغ را در کارش به نمایش گذاشته است.

 

آزادی ور بازیگری است که کارش از همان سال‌های نخست کیفیت بالایی داشت، قطعاً انتخابش برای حضور در «درباره الی» به همین دلیل بوده. اما اوج این توانایی و شور تجربه کردن در این سال‌ها نمود عینی یافته.  در فیلم «در وجه حامل» او فقط یک سکانس حضور دارد، اما بازی در نقش زنی که سابقه اعتیاد دارد و برای احقاق حق خود آمده، فرصتی است که ببینیم او فقط برای بازی در نقش زنان شهری آراسته و موقر مناسب نیست. او با یک بازی برونگرا و پرانرژی این فصل از فیلم را مال خود کرده.

 

آن هم در حضور دو بازیگر قوی مثل ژاله صامتی و محسن کیایی. در «چهار راه استانبول» آزادی ور باز هم از قالب زن مرفه که در «خشم و هیاهو» و «پارک وی» به یاد داریم دور شده.

 

 با گریم، طراحی لباس و چهره آرایی که او را ساده‌تر و عادی‌تر نشان می‌دهد نقش زنی از طبقه پایین جامعه را بازی کرده است. در فیلم مجید مجیدی، آزادی ور بخت حضور در یک پروژه بزرگ تاریخی را به دست آورد و در نقش زنی عرب، متمول و مغرور حضوری قابل توجه داشت. نمایش اصالت، ثروت و آراستگی در این شخصیت با توجه به ویژگی‌های ظاهری آزادی ور و جنس بازی اش، درست اتفاق افتاده بود.

 

در «خشم و هیاهو» یکی دیگر از بهترین بازی‌های آزادی ور را می‌بینیم. به دلیل ماهیت فیلم و نقش، او باید نقش را دووجهی بازی می‌کرد و تماشاگر را برای درک واقعیت دچار مشکل می‌کرد. از یک سو او می‌تواند تجسم مادری مهربان و زنی قربانی شده باشد و از سویی دیگر زنی عملگرا و مستقل که برای حفظ همسر معروف و زندگی مشترکش می‌کوشد. او در خلق هر دو وجه این شخصیت موفق است.  آزادی ور تا به حال در تلویزیون بازی نکرده. سعی کرده به حضور در سینما آن هم با دوری از پرکاری قانع و وفادار باشد.

 

کمتر دیده شدنش، به بازی‌اش طراوتی داده که این روزها کمتر بازیگری دارد و امتیاز بزرگی است. به نظر می‌رسد پس از پانزده سال فعالیت، باید او را یکی از بهترین بازیگران جوان سینمای ایران بدانیم. بازیگری که تنها انگیزه برای دیدن بازیش نام کارگردان نیست، کیفیت حضور و وسواسش برای انتخاب نقش باعث می‌شود ترغیب شویم کارهایش را دنبال کنیم. او در همه این سال‌ها، هرگز ما را ناامید نکرده است.

 

درباره ژاله صامتی، از جنس طوبی

محدثه واعظی‌پور، روزنامه نگار

«در وجه حامل» بستری برای نمایش توانایی‌های بازیگری ژاله صامتی است. در فیلمی با بازی‌های استاندارد که حضور قابل توجه رعنا آزادی‌ور در نقشی کوتاه به آن عطری ویژه داده، اما این صامتی است که در قالب مؤثرترین شخصیت فیلم، تماشاگر را ۹۰ دقیقه با خود همراه می‌کند. «در وجه حامل» را باید فیلم مهری (ژاله صامتی) نام داد؛ زنی که طوفانی ناگهانی زندگی ساده‌اش را به هم می‌ریزد و تغییر می‌دهد.

 

تلاش او برای حل مشکل بزرگی که در به وجود آمدنش سهمی نداشته، موتور اصلی درام است و فیلم را پیش می‌برد. مهری مثل گلرخ کمالی (مژده شمسایی در «سگ کشی») هر خوان را پشت سر می‌گذارد تا دست آخر از مرحله شک و استیصال به روشنایی و آرامش برسد. «در وجه حامل» یک درام واقع‌گرای اجتماعی است، (اگرچه پایان آن کمی تحمیلی به نظر می‌رسد) فیلمساز می‌کوشد تصویری به روز از شرایط جامعه ارائه بدهد و در این زمینه موفق است.

 

صامتی به عنوان شخصیت اصلی فیلم که تقریباً در بیشتر صحنه‌ها حاضر است، بازی روان و یکدستی مقابل دوربین دارد. به اندازه بازی می‌کند و نمی‌خواهد با اغراق، تماشاگر را تحت تأثیر قرار بدهد و اشک او را در بیاورد. استقلال، عزم جدی و تلاش مهری برای تغییر شرایط در صورت آرام و لحن مقتدرانه صامتی تبلور پیدا کرده. آنچه صامتی در این فیلم انجام داده با تجربه‌هایی که در «رفیق بد» یا «ضد گلوله» دو فیلم بیشتر دیده شده‌اش، داشته کاملاً متفاوت است. یک تغییر مسیر آشکار که به نتیجه‌ای قابل توجه انجامیده. صامتی در آن دو فیلم با بازی برونگرا که معمولاً ویژه کارهای کمدی و طنز است، تیپ زن پر سر و صدا و مسلط بر مرد خانواده را بازی کرده بود.

 

اما در فیلم بهمن کامیار، مهری با این که از طبقه پایین جامعه است، اما نشانه‌های کلیشه‌ای و آشنای این تیپ را ندارد. او زنی است که به دلیل ازدواج با ایرج (ایرج سنجری) از خانواده طرد شده و برای حفظ خانواده کوچکش به هر کاری تن می‌دهد. نوع نگاهی که فیلمساز به زن در این فیلم دارد و در شخصیت مهری متبلور شده، از جنس نگاهی است که در فیلم‌های رخشان بنی‌اعتماد دیده‌ایم. مهری با وجودی که زنی ساده به نظر می‌رسد اما مقهور شرایط نمی‌شود، حرکت نمادین او که در اول و آخر فیلم می‌بینیم و حضورش در دادگاه برای شکایت و نوع دیالوگ‌هایش، تصمیم طوبی (گلاب آدینه) در «زیر پوست شهر» را تداعی می‌کند.

 

طوبی زنی رنج کشیده در اواخر دهه ۷۰ شمسی است، که زندگی‌اش متأثر از فضای اجتماعی و سیاسی است و مهری دو دهه بعد از او، در شرایطی دشوارتر و نامتعادل‌تر روزگار می‌گذراند. صامتی بازیگر گزیده‌کاری است، معمولاً حضورش مقابل دوربین اگر با غافلگیری همراه نباشد، کیفیتی بالا دارد. او سال‌هاست نقش مکمل بازی می‌کند و ابایی از دیده شدن در این نقش‌ها ندارد، البته تنوع انتخاب‌هایش معمولاً بستری فراهم می‌کند تا قابلیت‌هایش برای بازی در طیف‌های مختلف نقش‌ها دیده شود. «در وجه حامل» از پختگی این بازیگر حکایت دارد و از آغاز یک راه تازه. راهی که انتخاب‌های هوشمندانه بعدی ژاله صامتی می‌تواند آن را تداوم دهد.

 

iran-newspaper.com
  • 17
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش