سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۵۱ - ۰۲ خرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۳۰۰۴۳۸
فیلم و سینمای ایران

زهرماری که می خواست شیرین باشد

فیلم زهرمار,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
جدیدترین ساخته جواد رضویان در مقام کارگردان، فیلمی به اسم «زهرمار» است که پس از اکران در بخش نگاه نو جشنواره فیلم فجر در لیست اکران عید فطر قرار گرفته است.

به گزارش ایرنا، زهرمار فیلمی بود که در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر در بخش نگاه نو اکران شد و در رقابت با سایر فیلم هایی قرار گرفت که اولین تجربه سازندگانشان به عنوان کارگردان بودند. اگرچه بسیاری زهرمار را نخستین فیلم داستانی رضویان می دانند اما او پیش از این یک بار دیگر هم در آزمون ساختن فیلم داستانی شرکت کرده بود و در سال ۱۳۸۹ فیلمی با نام «کمی شیرین، بسی فرهاد» ساخته بود که بنا به دلایلی نامعلوم هیچ وقت اکران نشد. اینها هم البته اولین ساخته رضویان نبودند و وی پیش از آن نیز مجموعه های سریالی ارث بابام (۱۳۸۴)، قرارگاه مسکونی (۱۳۸۵)، کسی خوابه؟ (۱۳۹۰)، مهمان ویژه (۱۳۹۰) و سه شو (۱۳۹۴) را برای تلویزیون ساخته بود. 

 

یکی از احتمالاتی که به ویژه پس از اکران زهرمار در باب چرایی عدم اکران اولین ساخته رضویان توسط منتقدان مطرح می شود، همین ضعف فیلمسازی او است که در زهرمار به خوبی مشهود است. فردی که اگرچه در جایگاه تخصصی اش بازیگری بسیار محبوب و پرطرفدار ظاهر شده اما کارگردان با اقبالی نبوده است. 

 

زهرمار یک داستان کلیشه ای (تقابل یک فرد اخلاق مدار با انسان یا انسان های بی اخلاق) است با یک فیلمنامه ضعیف که مطابق معمول شروع و پایان بندی مناسبی ندارد و اسمان و ریسمان را به هم می بافد تا حرفی زده باشد. اگرچه رویکرد سازندگان این فیلم و پس از مواجهه با انتقادات مطرح شده این بوده است که این فیلم نه یک کمدی که یک فیلم دغدغه مند است اما تماشای فیلم، دیالوگ ها، سکانس ها و در نهایت کلیت آن چیزی بیش از یک کمدی که چندان هم در خنداندن موفق نیست، نبوده است. 

 

رضویان اگرچه در این فیلم بازیگران صاحب نامی چون سیامک انصاری، شبنم مقدمی، شقایق فراهانی، سیامک صفری، نسیم ادبی، برزو ارجمند، علی استادی، رضا رویگری، مرحوم حسین محب اهری و سیامک ادیب را به بازی گرفته است اما به دلیل آنچه که می توان ضعف فیلمنامه و فیلمساز دانست، نتوانسته تا آنچنان که باید و شاید موفق عمل کرده و خروجی خوبی ارائه دهد. 

 

سیامک انصاری که پیش از این نیز سابقه نقش اول بودن در فیلم هایی را در کارنامه دارد و نمایشی نسبت خوب ارائه کرده در این فیلم چنان یخ زده و بی احساس بازی می کند و دیالوگ می گوید که نه تنها باورپذیر که حتی کمتر مانند آثار پیشین اش خنده دار است. 

 

حضور این فیلم در همان زمان جشنواره فیلم فجر و قرار گرفتنش در بین فیلم های منتخب نگاه نو، بحث ها و انتقاداتی را به همراه داشت. فیلمی که اصلا قابل مقایسه با رقیبانش (فیلم هایی چون مسخره باز، دیدن این فیلم جرم است و روزهای نارنجی و..) نبود و منتقدان عقیده داشتند که جای چنین فیلم هایی اصلا در جشنواره فیلم فجر نیست. فیلمی که در این جشنواره به نمایش درآمد و نقدهایی عمدتا منفی دریافت کرد؛ البته برخورد بی حاشیه و دور از ادعای رضویان تا حدی از تلخی این انتقادات کاست. 

 

سوژه نخ نمای تقابل ارزش و بی ارزشی

سوژه تقابل افراد مذهبی و اخلاق مدار با انسان های بی اخلاق که به ویژه از دهه هفتاد و با فیلم لیلی با من است (۱۳۷۴) در سینمای ایران شروع شد و در ابتدا بسیار جذاب و خنده دار می نمود، پس از آن بارها و بارها در آثار دیگران تکرار شد و این تکرار به قدری اتفاق افتاد که چیزی جز کلیشه شدن برای آن به همراه نداشت. تقابلی که البته با شدت و ضعف های متفاوت و در طی سال ها اخیر در کارهای کارگردانان مختلف تکرار شده است؛ مارمولک (۱۳۸۲)، اخراجی ها (۱۳۸۶، ۱۳۸۷ و ۱۳۸۹)، رسوایی (۱۳۹۱ و ۱۳۹۴) معراجی ها (۱۳۹۲)، اکسیدان(۱۳۹۵)، هزارپا (۱۳۹۶)، کاتیوشا (۱۳۹۶)، مصادره(۱۳۹۶) زندانی ها (۱۳۹۷) و رحمان ۱۴۰۰ (۱۳۹۷) نمونه فیلم هایی از این دست و با چنین رویکردی هستند. 

 

فیلم رضویان هم باز به این تقابل دست انداخته است تا شاید بتواند همراهی مخاطب را دریافت کند، تقابل حشمت با بازی سیامک انصاری که چهره ای ارزشی و اخلاق مدار و کارش مداحی است با زنی بی اخلاق با بازی شبنمی مقدمی که مواد فروش است و مشکلات اخلاقی دیگری هم دارد. 

 

تعلق نداشتن دو آدم از دو دنیای مختلف که حالا و به رسمم تقدیر در کنار هم قرار گرفته اند و اظهار بی اطلاعی هایشان از سبک زندگی و کلام و ادبیات دیگری بسته به قدرت صاحب اثر و محتوای نهفته در دل داستان می توانند کمیک باشد؛ اتفاقی که هرگز در فیلم زهرمار نیفتاده است. 

 

داستان پاپوشی که برای حشمت ایجاد می شود تا به دلیل آن با این زن همراه شود و از خلال آن مخاطب شاهد گره های فیلم باشد بقدری ناپخته است که نه می توان آن را باور کرد و نه به آن خندید. 

 

آینه دردهای نادیده

یکی از مسائلی که به خوبی در این فیلم تلاش شده تا نشان داده شود، مدها و سبک زندگی هایی است که امروز در جامعه جریان دارند و البته کمتر راجع به آنان صحبت یا بدان ها اشاره می شود. مسائلی چون؛ فضای مجازی و قدرت برنامه های اجتماعی همچون اینستاگرام که توهم خود بزرگ پنداری (به دلیل تعداد فالوئرها یا دنبال کنندگان) را برای افرادی که از این طریق به شهرت رسیده اند، فراهم می سازد، ازدواج سفید و زندگی بدون ثبت حقوقی و قانونی یک مرد و زن با هم که این روزها شایع شده است، جشن طلاق که به ویژه از جانب طبقات اجتماعی مرفه باب شده است و با جزئیاتی همانند جشن عروسی و هزینه هایی سنگین به منظور جدایی دو زوج از یکدیگر برگذار می شوند و... از جمله موضوعاتی است که رضویان به درستی دست روی آنان گذاشته است و در صورت برخورداری از یک داستان منسجم تر می توانست حرف های خوبی برای گفتن داشته باشد. 

 

نکته مثبت و قابل ذکر دیگر بازی خوب شبنم مقدمی در نقش یک زن مواد فرو و بی اخلاق است. بازیگری که به خوبی از پس نقشش برآمده و با بکارگیری توامان صراحت و قباحت در کلام و رفتارش، نقشی باورپذیر را خلق کرده است. زنی که به خوبی می تواند حق خودش را بگیرد و با بی اخلاقی های ریز و درشت مقاصدش را پیش ببرد. بازی روان و باورپذیر مقدم در جایی که نقش مقابلش انصاری صرفا دیالوگ گویی می کند و در فیلم حضور دارد، بیش از پیش به چشم می آید و نقطه قوت بازیگر و فیلم محسوب می شود. 

 

 

  • 9
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش