پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۱۱:۴۶ - ۲۶ خرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۳۰۶۹۱۳
فیلم و سینمای ایران

تلویزیون گزینه نامناسب برای انتقاد از پول‌های مشکوک شبکه نمایش خانگی

پول فرهنگیان و فولاد،چگونه دستمزد بازیگران«شهرزاد»و دیگرسریال‌ها شد؟

شبکه نمایش خانگی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
پول‌های کثیف؛ برنامه «هفت» حالا سردمدار مبارزه با ورود این پول‌ها به سینما شده است. درست در زمانی که مدیر سیمافیلم با انتقاد از سریال‌سازان شبکه نمایش خانگی، آنها را عامل گرانی سریال‌سازی در تلویزیون اعلام کرده بود.

پول‌های بی حساب و کتاب در سینما و شبکه نمایش خانگی، این روزها این واقعیتی غیرقابل کتمان است. وقتی از  مسعود فروتن به نمایندگی سازمان سینمایی تا اکبر نبوی منتقد، عباسیان مدیر سینمایی ارگانی، محمود رضوی که سال‌ها سفارشی ساخته تا ده‌نمکی که خود همیشه امتیازهای ویژه در فیلمسازی‌اش داشته است از  این موضوع می‌نالند، یعنی حتما مشکلی وجود دارد.

رسانه ملی البته شاکی است چون پروژه‌هایش گران تمام می‌شوند و بازار انحصاری از دست‌شان خارج شده است. آنها البته در همه این بی‌پولی‌ها و وضعیت بد اقتصادی در دو سال گذشته ۳۵۰میلیون یورو اعتبار تنها برای سریال‌سازی گرفته‌اند. بودجه‌ای که می‌شود از دل آن صدها و شاید بیشتر پروژه سریالی خوب و فاخر ساخت. با این وجود آنها باز هم از این می‌نالند که یارای رقابت با سریال‌سازان نمایش خانگی را ندارند. مثلا حسن فتحی که سریال «ده پهلوان» را قرار بوده با آنها بسازد باز ترجیح داده که سراغ سریالی برای شبکه نمایش خانگی برود.

شبکه‌ای که او با «شهرزاد» از معدود کارگردان‌های موفقش بوده است. سریالی که متهم است به استفاده از پول‌های مشکوک و حالا سرمایه‌گذارانش در انتظار صدور احکام‌شان هستند.

البته کارهای موفق دیگری مثل «شاهگوش» و «دندون طلا» هم از نظر منابع مالی چنین اتهاماتی خورده‌اند. کارهای کارگردان ارزشمندی چون میرباقری و حتی «ابله» ساخته کمال تبریزی و سریال‌های دیگری که این روزها ساخته شدند یا قرار است ساخته شوند.

آدم‌هایی که سرمایه‌هایشان از جشنواره‌های سینمایی تا برنامه‌های پربیننده تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی و پردیس‌های تئاتر پخش می‌شود. افق سریال یا فیلم‌سازی‌شان از تهران به رشت یا سواحل ریو و جزایر شرق دور می‌کشد یا به بیابان‌های فلات مرکزی کشور می‌رسد. تقریبا با همه نام‌های بزرگ کار می‌کنند و حالا با پدیده‌ای روبرو هستیم که اخیرا مسعود ده‌نمکی درباره‌اش گفت: «یک بازیگر در ۴ فیلم ۴ میلیارد گرفته.» بازیگری که همین حالا هم مشغول بازی در یک سریال است.

این تمام حرف‌های از این دست نبود و اخیرا بهزاد فراهانی هم به این رویه شکایت کرد و گفت: «چه تبعیضی است که من ماهی ۲۰میلیون بگیرم و نوید محمدزاده ۱۲۰۰میلیون!» نوید این روزها مشغول بازی در پروژه سریال شبکه نمایش خانگی «قورباغه» است. آیا او آنجا که تنها جایی است که ماهیانه حقوق خواهد گرفت چنین دستمزدی را می‌گیرد و این عدد واقعیت دارد؟ این ادعایی که است که هنرپیشه قدیمی تئاتر و بازیگر نقش معاویه در سریال امام علی آن را در کنفرانس خبری سریال «دلدار»، سریال ماه رمضانی شبکه ۲ مطرح کرده و کسی هم تکذیبش نکرده است.

درست مثل ادعایی که چند روز قبل درباره دستمزد یک بازیگر مرد در کافه خبر مطرح شد. بازیگری که سر دستمزدش در سریال شبکه نمایش خانگی به مشکل خورده و ماهی یک میلیارد تومان معاف از مالیات دستمزد می گرفته است.

سریال‌هایی که با این شکل پرداخت‌ها یک به یک به بن بست رسیده‌اند. از «شهرزاد» موفق در فصل اول که با سلام و صلوات به فصل سه رسید و سرهم بندی شد تا «عاشقانه» و «رقص روی شیشه» و «احضار» و حتی «نهنگ آبی» و البته «دندون طلا» و «ابله». یا متاخرترهایی چون «قهوه تلخ» و «ویلای من» که در پایان‌شان مهران مدیری با سری افکنده در تلویزیون حاضر شد و با پوزش گفت اشتباه کرده از تلویزیون رفته است و حتی آن پروژه پر سر و صدای «قلب یخی» که در نهایت با دعا و خواهش جمع بندی شد.

آنهایی که هیچ یک فرجام هایی موفق نداشتند و مانا نشدند.  ولی ممر درآمد خوبی برای ستاره‌های‌شان بودند. آنها که حالا راحت از درآمدهای میلیاردی سخن می‌گویند.

حالا سعید رجبی فروتن درباره این پدیده می‌گوید: «با یک بازیگر سالاری روبروییم که با برخورد قهری هم نمی‌توانیم کنترلش کنیم. باید اصناف کار قانونی کنند. ما هم حمایت می‌کنیم.» او درست می‌گوید؛ چون فشار آوردن برای بستن قراردادها با رقم پایین، تنها سبب می شود تا قراردادها صوری شوند و اوضاع بدتر شود. اتفاقی که ورود پول‌های بی‌شناسنامه پیش از این در فوتبال رقم زد. هزینه‌هایی که نجومی بالا رفتند. پول‌هایی که فساد زاییدند و ناهنجاری‌هایی که این شرایط مسموم را برای فوتبال‌مان ساخت. شرایطی از رکود تورمی که عابربانک‌هایش مسیر مستقیم آزادی به اوین را طی کردند.

این چیزی است که حامد عنقا تهیه‌کننده قلب یخی درباره‌اش می‌گوید: «من و دیگر تهیه‌کنندگان مثل همین نادر معماری عزیز که در جمع‌مان است کم پیشنهادهای این شکلی نداشتیم. آدم‌هایی که دو برابر پول می دهند که یک نفر اضافه در کارهای‌شان باشد. چرا این کارها را می‌کنند؟ چون دو ماه بعد در فلان ضیافت‌شان فلان ستاره‌ها کنارشان باشند و در عکس‌های یادگاری که دست‌های‌شان را دور گردن این دوستان معروف حلقه کردند و بر افتخارات‌شان افزوده‌اند.»

او راست می‌گوید و تنها کافی است که نام این ستاره‌ها و این دوستان صاحب پول‌های خبرساز  را در فضای اینترنت جستجوکنید تا به وفور نمونه‌هایش را ببینید.

شبکه نمایش خانگی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

محمدرضا باقری، منتقد برنامه «هفت» جمعه شب درباره این پول‌ها گفته بود:«پول‌های کثیف مثل یک سرطان وارد شده است، پول‌های سفارتی، پول‌های بی‌حساب و کتاب دولتی و پول‌های آلوده اقتصادی داخلی،  وارد سینما می‌شوند که چهار نفر  از سرمایه‌گذاران این سینما حالا حتی حکم‌ قضایی دارد. در پرونده بابک زنجانی عنوان شد که عددی که در فضای اقتصادی تولید می‌شود چندین برابر فرهنگی است. برخی افراد با ورودشان به سینما باعث شدند که برخی افراد برای یک سکانس یک‌ میلیارد بگیرند. اتفاقی که باعث شد بازار سینما به هم بریزد و وقتی ما متوجه شدیم که کار از کار گذشته بود.»

حرفی که ایزد مهرآفرین دیگر منتقد و روزنامه‌نگار سینمایی در پاسخش توئیت کرده بود: «کل این پول‌های مشکوک ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیاردی سالانه سینما که می‌گویید به اندازه خرید یک برج در سعادت‌آباد نمی‌شود؛ حالا هی بگویید پول مشکوک.»

این حرف را البته نیما جاویدی کارگردان فیلم «سرخپوست» که با اتهام مشابهی روبرو شده هم به شکلی دیگر گفته بود: «این پول‌ها اگر در فرهنگ هزینه نشوند می‌روند و برج می‌شوند.»

البته کمال تبریزی کمی تندتر گفته بود کسانی که از پول مشکوک می‌گویند، آنهایی هستند که اگر چنین سرمایه‌گذارانی داشتند نه نمی‌گفتند و الان چنین حرف‌هایی می‌زنند چون این پول‌ها به خودشان نرسیده است.

نادر معماری از مدیران دنیای تصویر هنر که اخیرا در میزگردی با رجبی فروتن و حامد عنقا مهمان کافه خبر بود می‌گفت: «مسئولیت پاک یا مشکوک بودن این پول‌ها که با ما نیست. چرا سینما و تلویزیون باید از اینکه این پول‌ها می‌آیند ناراحت باشد؟ جای دیگری که مسئول است باید چنین تشخیصی را بدهد نه سینماگران.»

حرفی که در پاسخش حامد عنقا گفت: «پس مسئولیت اجتماعی چه می‌شود؟ رقم تولید منطقی مشخص است. اگر اسپانسری خیلی خارج از عرف گفت قطعا باید به ماجرا شک کرد.»

اگرچه این باور عمومی نیست و خیلی از سینماگران می‌گویند صیانت از سلامت این پول‌ها با نهادهای مسئولش است و حتی وقتی دادستان پرونده‌های هدایتی و امامی از این گفتند که باید پول‌ها را سلبریتی‌ها پس بدهند، خیلی از این ستاره‌ها گفتند آنها از کجا می‌دانستند این پول‌ها مشکل دارد و آنها قرارداد بستند و حق‌شان را گرفتند!

در چنین بلبشویی اما آیا فرجامی برای رهایی از بحران پول‌های مشکوک و این گرانی تصاعدی هزینه ساخت پروژه‌های فرهنگی وجود دارد؟ بی‌تردید راهکار چنین مشکلی سیاست اتاق شیشه‌ای است.

شفاف‌سازی دقیق درباره این پروژه‌ها. اینکه اعتبارات را چه کسانی از چه محلی می‌پردازند و اینکه کارها چقدر بازگشت سرمایه داشته‌اند و آورده‌های مالکان آثار از کجاست؟ این روشنگری هم دست نهادهای نظارتی را برای پیگیری افرادی که پول‌های مشکوک به عرصه فیلم و سریال می‌آورند راحت‌تر می‌کند و هم خود این افراد بیشتر می‌ترسند که به مسیر عابربانک‌های فوتبال دچار شوند و دیگر این طور که دادستان قهرمانی گفته بود پول بازنشستگان فرهنگی به جیب سلبریتی‌های سینما و سریال‌ها نریزد. وقتی این پول‌های بی‌حساب و کتاب نباشد دیگر خبری از دستمزدهای بی‌حساب و کتاب بدون مالیات هم نیست.

تقریبا قانونی مثل بازی جوانمردانه مالی در فوتبال اروپا که اجازه ورود پول‌های مشکوک به فوتبال را نمی‌دهد و جرایمی سنگین در حد ممنوعیت خرید و سقوط به دسته‌های پایین را برای متخلفان در پی دارد. طوری که شیوخ عرب نتوانند همین طور پول‌های مشکوک نفتی به فوتبال تزریق کنند.

اگر سازمان سینمایی بتواند شفافیت را در سینما عملی کند و نهادهای مسئول بالادستی هم پیگیر شوند، بی‌تردید بازی جوانمردانه مالی به سینما می‌آید و دیگر پول بازنشسته‌های فرهنگی یا فولادی‌ها به سادگی خرج دستمزد بازیگران «شهرزاد»  یا سریال ساخته نشده «ماه تی تی» نمی‌شود و نباید نگران میلیاردهایی بود که از ارز مسافرتی یا ارز دیجیتال تولید شدند و خرج فلان ستاره‌های میلیاردی شده‌اند.

در این شرایط البته تلویزیون نمی‌تواند مدعی بی‌طرفی درباره پول‌های مشکوک باشد چون آنها مستقیم از صندوق توسعه ملی چند ده‌برابر این پول‌های مشکوک دریافتی داشتند تا بتوانند سریال‌هایی فاخر بسازند و هنوز پس از یک سال و چند ماه حتی یکی از این تولیدات وارد شبکه پخش‌شان نشده تا شگفت‌زده‌مان کند.

khabaronline.ir
  • 17
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش