كامران قدكچیان عاشق سینماست و پنج دههای است كه با تمام وجودش برای سینمای ایران فیلم میسازد. فیلم هایش به روشنی گواه این است كه دیدگاهش با گذشت زمان تغییر نكرده و امروز حتی مصممتر از گذشته، معضلات اجتماعی را در شكل و شمایلی كه تخصص خودش است به تصویر میكشد.
قدكچیان در آخرین روایت خود یعنی «جانان» در بستر یك روایت عاشقانه به موضوع تلاقی نسلها میپردازد و قصهاش حس و حال همان سینمای دهه ۶۰ را به یاد مخاطب میآورد. با كامران قدكچیان درباره دلایل ساخت این فیلم و نگاهش به جامعه فعلی به گفتوگو نشستهایم كه در ادامه میخوانید. امین حیایی، مژگان بیات، بیژن بنفشه خواه، پروانه معصومی، مهران رجبی و چنگیز وثوقی از جمله بازیگران فیلم جانان به کارگردانی کامران قدکچیان هستند.
اولین تجربه كارگردانی شما به سال ۵۱ برمیگردد كه فیلم «ساحره» را روی پرده سینماها بردید. چه اتفاقی افتاد كه با گذشت این همه سال هنوز هم در سینمای ایران فیلمسازی میكنید؟
شما سوالی میپرسید كه آدم وقتی میخواهد جوابش را بدهد انگار كه دارد از خودش تعریف میكند. راستش را بخواهید سینما پدیده بیرحمی است و باید در زمانهای مختلف با آن همراه بود كه مخاطب كار شما را ببیند. من در طول این سالها سعی كردم همراه با جامعه و همراه با مخاطب گام بردارم. كسی كه در سینما ماندگار میشود حتما كارایی و تواناییهایی دارد، در غیر اینصورت خود سینما او را طرد میكند.
شما در دهه ۶۰ و ۷۰ فیلمهای پرفروش زیادی مانند «گردباد»، «آواز تهران» و «بهشت پنهان» را ساختید. به نظر خودتان آن فیلمها نسبت به فیلمهایی كه در سالهای اخیر ساختید چه تفاوتی دارند؟
با نگاه به تاریخ سینمای ایران به این نتیجه میرسیم كه دهه ۶۰ و ۷۰ جزو محبوبترین و پرافتخارترین دوران سینمای ایران است. در آن سالها افرادی وارد این سینما شدند كه بسیار باانگیزه و پركار بودند و فیلمهایی ساختند كه برای همیشه ماندگار خواهند بود. من «آواز تهران» را زمانی ساختم كه مجوز برای حضور دختران و پسران جوان در نقش اول سینما خیلی سخت صادر میشد و این فیلم بدعتی شد برای فیلمهای جوان پسند در سینما. بعد از آن مساله مهاجرت و فرار مغزها در سینما خیلی پررنگ شد كه متعاقب آن به پاریس رفتم و فیلم «بهشت پنهان» را ساختم یا در اوایل دهه ۹۰ وقتی شرایط جامعه تغییر كرد فیلم «پس كوچههای شمرون» را كارگردانی كردم. من همگام با شرایط روز فیلمسازی كردم، اما تمام فیلمهایم در ژانر اجتماعی و با دغدغه بررسی مشكلات و معضلات خانوادگی است.
چرا حفظ ارزشهای خانواده در فیلمهای سینمایی آن قدر برای شما مهم است؟
من از خود جامعه و شرایطش سوژه میگیرم و آن را تبدیل به فیلم میكنم و خانواده اصلیترین شاكله هر جامعهای است.
طی سالها فیلمسازی قطعا هنرمندانی را به بدنه سینما معرفی كرده یا باعث بهتر دیده شدن آنها شدهاید. درباره آنها صحبت میكنید؟
در طول این مسیر بارها به افراد بااستعدادی برخورد كردم كه وظیفه ام ایجاب میكرد این نیروهای تازه نفس را وارد سینما كنم. من سالها در دانشگاه سوره، سینما تدریس كردم و باید دانشجوهای مستعدم را وارد سینما میكردم. چون تحصیلات و عشقش را داشتند. خاطرم هست دكتر محمد صادقی برای نخستین بار با مجموعه تلویزیونی «بهشت گمشده» به كارگردانی من وارد حوزه بازیگری شدند یا مرجان محتشم یا عزیزان دیگری كه الان حافظه ام یاری نمیكند.
آقای صادقی را مردم بیشتر با ایفای نقش مامون در سریال «ولایت عشق» میشناسند كه البته در این سالها كمتر بازی میكنند. از او خبر دارید؟
ایشان الان تدریس سینما میكنند.
گفتید سالها در دانشگاه تدریس كردید. تحصیلات آكادمیك در بازیگری را چقدر مهم میدانید؟
خیلی. برای بازیگر در درجه اول تحصیلات مهم است و در درجه دوم استعداد. البته ستاره بودن مقولهای دیگر است. ممكن است یك نفر به دلیل فیزیك و چهرهاش بیاید و ستاره هم بشود، اما كسی كه میخواهد بازیگر شود حتما باید در دانشگاه یا مدارس بازیگری تعلیم ببیند.
برسیم به فیلم «جانان»؛ ساخت این فیلم چطور شكل گرفت و شما در آن به دنبال طرح چه مضامینی بودید؟
خانم مژگان بیات (همسر تهیهكننده جانان) كه خودشان هم بازیگری خواندند، فیلمنامهای از فرهاد توحیدی به من دادند كه در نهایت با چندین بار بازنویسی با خود آقای توحیدی به نسخهای رسیدیم كه الان روی اكران است. برای ما مهم بود كه بستر داستان یك روایت عاشقانه باشد. متاسفانه جامعه امروز ما به قدری سخت شده كه جوان هایمان را تبدیل به آدمهای خشن و بیعاطفهای كرده كه برایشان هیچ چیز مهم نیست. در این جامعه عشق، علاقه و محبت تنزل پیدا كرده و من سعی كردم با «جانان» مخاطبم را به این باور برسانم كه عشق و محبت باید سر جای خودش برگردد و اولویت جوانان باشد. دلم میخواست با فیلم جانان، جوانها متوجه شوند محبتها در گذشته از چه جنس و شكل و شمایلی بود.
البته جانان ظرفیت آن را داشت كه بلغزد و به سمت ابتذال برود، ولی شما نگذاشتید این اتفاق بیفتد. چطور فیلم را كنترل كردید كه به سمت ابتذال نرود؟
هیچكدام از فیلمهای من به سمت ابتذال نرفته. من چند سال پیش جانان را ساختم، اما افتاد در باندبازیهای اكران و خب مسلما فیلم من، نمیتوانست با شكل و شمایل غالب فیلمهای پرطرفدار در گیشه كه هیچ فكری پشتشان نیست، رقابت كند. به همین دلیل ما خیلی سخت اكران را گرفتیم و متاسفم كه پسند مردم تا درجهای تنزل كرده كه اصلا تحمل دیدن فیلمهای كمی جدی و دغدغهمند را در سالن سینما ندارند!
ریشه تنزل سلیقه مردم را در چه میبینید؟
برخی مدیران ناكارآمد در سینما اجازه دادند این اتفاق بیفتد. به اعتقاد من اگر قرار بود سینمای ما به اینجا برسد قبل از انقلاب به بهترین شكل میتوانست برسد، اما مدیران سینمایی با ادعای سینمای فرهنگی آمدند و نتیجهاش را امروز بر پرده سینماها میبینید.
شما فیلمنامه ساخته نشده هم دارید؟
بله چندتا دارم و تلاش میكنم سرمایهگذار برایشان پیدا كنم، اما متاسفانه تا وقتی جو فعلی در سینما تغییر نكند، من و امثال من كم كار خواهیم بود.
الان كه چند سالی است سرمایهگذاران ثروتمند با پولهای بیحسابشان خیال بعضی از فیلمسازها را راحت كردهاند!
ثروتمند با من كار نمیكند. سرمایهگذاران پولدار چون میخواهند پولدارتر شوند سرمایههایشان را هزینه فیلمی میكنند كه فروش چند میلیاردیاش در گیشه تضمین شده باشد و من نمیتوانم از این جنس فیلمها بسازم.
به عنوان سوال آخر، كارنامه سینمای ایران را در سالهای اخیر چطور ارزیابی میكنید؟
در این سالها فارغ از فیلمهایی كه دربارهشان صحبت كردم، فیلمهایی هم ساخته شد كه جزو افتخارات سینمای ایران هستند و باعث شدند اسم كشورمان در سطح بینالملل با افتخار برده شود. این فیلمها موردپسند من هستند.
الان به عنوان مثال فیلمهای «سرخپوست» یا «متری شیش و نیم» حرف برای گفتن دارند و دغدغه مندند، اما مگر چند فیلم از این جنس در سینمای ایران ساخته میشود؟ مگر چند فیلمساز داریم كه مشكلات جامعه را در فیلمهایشان مطرح كنند؟
- 10
- 2