جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۷:۴۲ - ۲۶ مرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۵۰۶۶۶۵
فیلم و سینمای ایران

كامران قدكچیان: سرمایه‌گذار ثروتمند با من كار نمی‌كند!

كامران قدكچیان,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

كامران قدكچیان عاشق سینماست و پنج دهه‌ای است كه با تمام وجودش برای سینمای ایران فیلم می‌سازد. فیلم هایش به روشنی گواه این است كه دیدگاهش با گذشت زمان تغییر نكرده و امروز حتی مصمم‌تر از گذشته، معضلات اجتماعی را در شكل و شمایلی كه تخصص خودش است به تصویر می‌كشد.

قدكچیان در آخرین روایت خود یعنی «جانان» در بستر یك روایت عاشقانه به موضوع تلاقی نسل‌ها می‌پردازد و قصه‌اش حس و حال همان سینمای دهه ‌۶۰ را به یاد مخاطب می‌آورد. با كامران قدكچیان درباره دلایل ساخت این فیلم و نگاهش به جامعه فعلی به گفت‌وگو نشسته‌ایم كه در ادامه می‌خوانید. امین حیایی، مژگان بیات، بیژن بنفشه خواه، پروانه معصومی، مهران رجبی و چنگیز وثوقی از جمله بازیگران فیلم جانان به کارگردانی کامران قدکچیان هستند.

اولین تجربه كارگردانی شما به سال ۵۱ برمی‌گردد كه فیلم «ساحره» را روی پرده سینماها بردید. چه اتفاقی افتاد كه با گذشت این همه سال هنوز هم در سینمای ایران فیلمسازی می‌كنید؟

 شما سوالی می‌پرسید كه آدم وقتی می‌خواهد جوابش را بدهد انگار كه دارد از خودش تعریف می‌كند. راستش را بخواهید سینما پدیده بی‌رحمی است و باید در زمان‌های مختلف با آن همراه بود كه مخاطب كار شما را ببیند. من در طول این سال‌ها سعی كردم همراه با جامعه و همراه با مخاطب گام بردارم. كسی كه در سینما ماندگار می‌شود حتما كارایی و توانایی‌هایی دارد، در غیر این‌صورت خود سینما او را طرد می‌كند.

شما در دهه ۶۰ و ۷۰ فیلم‌های پرفروش زیادی مانند «گردباد»، «آواز تهران» و «بهشت پنهان» را ساختید. به نظر خودتان آن فیلم‌ها نسبت به فیلم‌هایی كه در سال‌های اخیر ساختید چه تفاوتی دارند؟

 با نگاه به تاریخ سینمای ایران به این نتیجه می‌رسیم كه دهه ۶۰ و ۷۰ جزو محبوب‌ترین و پرافتخارترین دوران سینمای ایران است. در آن سال‌ها افرادی وارد این سینما شدند كه بسیار باانگیزه و پركار بودند و فیلم‌هایی ساختند كه برای همیشه ماندگار خواهند بود. من «آواز تهران» را زمانی ساختم كه مجوز برای حضور دختران و پسران جوان در نقش اول سینما خیلی سخت صادر می‌شد و این فیلم بدعتی شد برای فیلم‌های جوان پسند در سینما. بعد از آن مساله مهاجرت و فرار مغزها در سینما خیلی پررنگ شد كه متعاقب آن به پاریس رفتم و فیلم «بهشت پنهان» را ساختم یا در اوایل دهه ۹۰ وقتی شرایط جامعه تغییر كرد فیلم «پس كوچه‌های شمرون» را كارگردانی كردم. من همگام با شرایط روز فیلمسازی كردم، اما تمام فیلم‌هایم در ژانر اجتماعی و با دغدغه بررسی مشكلات و معضلات خانوادگی است.

چرا حفظ ارزش‌های خانواده در فیلم‌های سینمایی آن قدر برای شما مهم است؟

 من از خود جامعه و شرایطش سوژه می‌گیرم و آن را تبدیل به فیلم می‌كنم و خانواده اصلی‌ترین شاكله هر جامعه‌ای است.

طی سال‌ها فیلمسازی قطعا هنرمندانی را به بدنه سینما معرفی كرده یا باعث بهتر دیده شدن آنها شده‌اید. درباره آنها صحبت می‌كنید؟

 در طول این مسیر بارها به افراد بااستعدادی برخورد كردم كه وظیفه ام ایجاب می‌كرد این نیروهای تازه نفس را وارد سینما كنم. من سال‌ها در دانشگاه سوره، سینما تدریس كردم و باید دانشجوهای مستعدم را وارد سینما می‌كردم. چون تحصیلات و عشقش را داشتند. خاطرم هست دكتر محمد صادقی برای نخستین بار با مجموعه تلویزیونی «بهشت گمشده» به كارگردانی من وارد حوزه بازیگری شدند یا مرجان محتشم یا عزیزان دیگری كه الان حافظه ام یاری نمی‌كند.

 آقای صادقی را مردم بیشتر با ایفای نقش مامون در سریال «ولایت عشق» می‌شناسند كه البته در این سال‌ها كمتر بازی می‌كنند. از او خبر دارید؟

 ایشان الان تدریس سینما می‌كنند.

گفتید سال‌ها در دانشگاه تدریس كردید. تحصیلات آكادمیك در بازیگری را چقدر مهم می‌دانید؟

 خیلی. برای بازیگر در درجه اول تحصیلات مهم است و در درجه دوم استعداد. البته ستاره بودن مقوله‌ای دیگر است. ممكن است یك نفر به دلیل فیزیك و چهره‌اش بیاید و ستاره هم بشود، اما كسی كه می‌خواهد بازیگر شود حتما باید در دانشگاه یا مدارس بازیگری تعلیم ببیند.

برسیم به فیلم «جانان»؛ ساخت این فیلم چطور شكل گرفت و شما در آن به دنبال طرح چه مضامینی بودید؟

 خانم مژگان بیات (همسر تهیه‌كننده جانان) كه خودشان هم بازیگری خواندند، فیلمنامه‌ای از فرهاد توحیدی به من دادند كه در نهایت با چندین بار بازنویسی با خود آقای توحیدی به نسخه‌ای رسیدیم كه الان روی اكران است. برای ما مهم بود كه بستر داستان یك روایت عاشقانه باشد. متاسفانه جامعه امروز ما به قدری سخت شده كه جوان هایمان را تبدیل به آدم‌های خشن و بی‌عاطفه‌ای كرده كه برایشان هیچ چیز مهم نیست. در این جامعه عشق، علاقه و محبت تنزل پیدا كرده و من سعی كردم با «جانان» مخاطبم را به این باور برسانم كه عشق و محبت باید سر جای خودش برگردد و اولویت جوانان باشد. دلم می‌خواست با فیلم جانان، جوان‌ها متوجه شوند محبت‌ها در گذشته از چه جنس و شكل و شمایلی بود.

البته جانان ظرفیت آن را داشت كه بلغزد و به سمت ابتذال برود، ولی شما نگذاشتید این اتفاق بیفتد. چطور فیلم را كنترل كردید كه به سمت ابتذال نرود؟

 هیچ‌كدام از فیلم‌های من به سمت ابتذال نرفته. من چند سال پیش جانان را ساختم، اما افتاد در باندبازی‌های اكران و خب مسلما فیلم من، نمی‌توانست با شكل و شمایل غالب فیلم‌های پرطرفدار در گیشه كه هیچ فكری پشت‌شان نیست، رقابت كند. به همین دلیل ما خیلی سخت اكران را گرفتیم و متاسفم كه پسند مردم تا درجه‌ای تنزل كرده كه اصلا تحمل دیدن فیلم‌های كمی جدی و دغدغه‌مند را در سالن سینما ندارند!

ریشه تنزل سلیقه مردم را در چه می‌بینید؟

 برخی مدیران ناكارآمد در سینما اجازه دادند این اتفاق بیفتد. به اعتقاد من اگر قرار بود سینمای ما به اینجا برسد قبل از انقلاب به بهترین شكل می‌توانست برسد، اما مدیران سینمایی با ادعای سینمای فرهنگی آمدند و نتیجه‌اش را امروز بر پرده سینماها می‌بینید.

شما فیلمنامه ساخته نشده هم دارید؟

 بله چندتا دارم و تلاش می‌كنم سرمایه‌گذار برایشان پیدا كنم، اما متاسفانه تا وقتی جو فعلی در سینما تغییر نكند، من و امثال من كم كار خواهیم بود.

الان كه چند سالی است سرمایه‌گذاران ثروتمند با پول‌های بی‌حسابشان خیال بعضی از فیلمسازها را راحت كرده‌اند!

 ثروتمند با من كار نمی‌كند. سرمایه‌گذاران پولدار چون می‌خواهند پولدارتر شوند سرمایه‌هایشان را هزینه فیلمی می‌كنند كه فروش چند میلیاردی‌اش در گیشه تضمین شده باشد و من نمی‌توانم از این جنس فیلم‌ها بسازم.

به عنوان سوال آخر، كارنامه سینمای ایران را در سال‌های اخیر چطور ارزیابی می‌كنید؟

 در این سال‌ها فارغ از فیلم‌هایی كه درباره‌شان صحبت كردم، فیلم‌هایی هم ساخته شد كه جزو افتخارات سینمای ایران هستند و باعث شدند اسم كشورمان در سطح بین‌الملل با افتخار برده شود. این فیلم‌ها موردپسند من هستند.

الان به عنوان مثال فیلم‌های «سرخ‌پوست» یا «متری شیش و نیم» حرف برای گفتن دارند و دغدغه مندند، اما مگر چند فیلم از این جنس در سینمای ایران ساخته می‌شود؟ مگر چند فیلمساز داریم كه مشكلات جامعه را در فیلم‌هایشان مطرح كنند؟

jamejamdaily.ir
  • 10
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش