شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۱:۱۷ - ۰۱ مهر ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۰۷۰۰۶۰
فیلم و سینمای جهان

فیلم «هیچ‌کس نجاتت نخواهد داد»؛ آخرالزمان مبهم و ملال‌آور موجودات فضایی

فیلم هیچ‌کس نجاتت نخواهد داد,فیلم سینمایی
«هیچ‌کس نجاتت نخواهد داد» (No One Will Save You) «متفاوت» است اما تفاوتش از آن جنسی نیست که جاذبه و شگفتی برای مخاطب ایجاد کند. فیلمساز تلاش کرده تا عمقی عاطفی و معناگرایانه به فیلم ببخشد اما تمهیداتی که برای این منظور اتخاذ کرده بیش از اینکه به فیلم عمق ببخشند آن را ملال‌آور و مبهم کرده‌اند.

به گزارش فرادید، در یک خانۀ بزرگ در محیطی جنگلی در حومۀ یکی از شهرهای آمریکا، یک دختر جوان و تنها به اسم بِرِن زندگی می‌کند. در گذشتۀ او اتفاق ناخوشایندی افتاده که باعث تنهایی و طرد او از اجتماع اطرافش شده است؛ هیچ کس او را دوست ندارد و بنابراین هیچ کس هم قرار نیست در اتفاق عجیبی که در ادامه می‌افتد برای نجاتش تلاش کند؛ خودش است و خودش.

اما این اتفاق چیست؟ برن شب در خانه‌اش خوابیده که ناگهان یک نفر وارد خانه می‌شود؛ خیلی زود کاشف به عمل می‌آید که با یک موجود فضایی طرف هستیم؛ موجودی دقیقا شبیه کلیشۀ فضایی‌ها در اغلب فیلم‌های تخیلی؛ با یک سر بیضی‌شکل و چشمهای بزرگ و مورب.

برن کاملا اتفاقی و از روی خوش‌شانسی موفق به کشتن موجود فضایی می‌شود اما فردا صبح وقتی به شهر می‌رود تا کمک بگیرد، می‌فهمد که تعدادی از مردم شهر توسط فضایی‌ها با نوعی انگل آلوده شده و در خدمت آن‌ها درآمده‌اند؛ آن‌هایی هم که آلوده نیستند اصلا از برن خوششان نمی‌آید (به دلیل همان اتفاق در گذشته که در اواخر فیلم معلوم می‌شود چه بوده).

فیلم هیچ‌کس نجاتت نخواهد داد,فیلم سینمایی

از اینجا یک بازی موش و گربه بین برن و فضایی‌ها آغاز می‌شود که به تدریج به سمت لایه‌هایی اسرارآمیزتر و پیچیده‌تر کشیده می‌شود. نبرد مرگ و زندگی برن با فضایی‌ها انگار کم کم تبدیل میشود به نبرد او با خودش و بار گناهی که بر دوش خودش احساس می‌کند. رستگاری از این «خودِ گناهکار» می‌تواند رستگاری برن را در یک آخرالزمان عجیب و غریب رقم بزند که در آن، یک انسان آزاد در میان انسان‌هایی تسخیرشده زندگی می‌کند.

طرح کلی این فیلم تا حدی جالب توجه است و در بعضی از صحنه‌ها (از جمله در صحنۀ کشته شدن تصادفی موجود فضایی) احساس می‌کنید که کاملا مجذوب آن شده‌اید؛ اما برخی ضعف‌های اساسی در فیلم هست که تماشایش را نهایتا به تجربه‌ای ملال‌آور تبدیل می‌کنند.

یکی از این ضعف‌ها بی‌کلام بودن تقریبی فیلم است. برن آدم تنهایی است و فضایی‌ها هم قرار نیست جز یک سری صداهای گوشخراش از خودشان دربیاورند؛ در نتیجه دیالوگ زیادی در فیلم وجود ندارد. اما این بی‌کلام بودن بر خلاف آنچه مثلا در فیلم «یک جای ساکت» شاهدش بودیم، هیچ کمکی به پیشبرد داستان یا عمق‌بخشی به فضا نمی‌کند بلکه برعکس باعث ابهام داستان و کسالت مخاطب می‌شود.

فیلم هیچ‌کس نجاتت نخواهد داد,فیلم سینمایی

در واقع ضعف دیگر فیلم همین ابهام بیش از اندازه است؛ برای به دست آوردن کوچکترین اطلاعات دربارۀ زندگی و گذشتۀ برن یا دربارۀ هدف آدم فضایی‌ها باید تقریبا تا یک سوم آخر فیلم صبر کنیم. اما باید چیزی در فیلم وجود داشته باشد که ما را تا آنجا به دنبال خودش بکشاند که متاسفانه وجود ندارد. بازی موش و گربه و نبردهای خانگی که چندان هم پرهیجان نیستند فقط تا یک جایی کشش دارند و نمی‌توانند به تنهایی ما را تا اواخر فیلم مشتاق نگه دارند.

جنبه‌هایی از فیلم‌نامه نیز تا حدی نامعقول و باورناپذیر جلوه می‌کنند که این خودش می‌تواند دلزدگی مخاطب را به دنبال داشته باشد. نوع ارتباط برن با آدم‌های اطرافش چندان معقول و منطقی نیست؛ ماندن او در خانه‌ای به این بزرگی در یک مکان تقریبا دورافتاده هم منطقی نیست؛ اینکه فضایی‌ها (که ظاهرا یک‌شبه زمین را تصرف کرده‌اند) تا چند شب از پس مشت و لگد این دختر جوان برنمی‌آیند هم منطقی نیست؛ خلاصه اینکه چیزهای غیرمنطقی به اندازۀ کافی در فیلم هست که بتوانند ارتباط شما را با فضای فیلم قطع کنند.

در مجموع باید اذعان کرد که این فیلم متفاوت است؛ از این جهت که چند ژانر مختلف ترسناک، علمی‌تخیلی، آخرالزمانی و روانشناختی را در یک داستان کم‌دیالوگ با هم ترکیب کرده است؛ اما در نهایت صرف این تفاوت چیزی نیست که بتواند فیلم را از تبدیل شدن به یک اثر ملال‌آور نجات بدهد.

فیلم هیچ‌کس نجاتت نخواهد داد,فیلم سینمایی

  • 16
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش