سه شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۴
۱۰:۱۹ - ۲۷ آبان ۱۴۰۴ کد خبر: ۱۴۰۴۰۸۱۴۶۵
فیلم و سینمای جهان

سریال «پلوریبوس»؛ یک شاهکار متفاوت آخرالزمانی از خالق «بریکینگ‌بد»

سریال پلوریبوس,سریال Pluribus
سریال Pluribus تازه‌ترین تجربه‌ی خلاقانه‌ی وینس گیلیگان (خالق سریال مشهور بریکینگ بد) است؛ اثری که با وجود ظاهر علمی–تخیلی و شوخ‌طبعانه‌اش، خیلی سریع ثابت می‌کند قرار نیست یک سرگرمی سبک باشد. این مجموعه با طرح پرسشی جسورانه پیش می‌رود: اگر «پایان دنیا» به‌جای هرج‌ومرج، سرشار از شادیِ اجباری و هماهنگی کامل باشد، چه بلایی سر انسان و انسانیت می‌آید؟

به گزارش فرادید، ماجرای سریال با کشف یک سیگنال فضایی آغاز می‌شود؛ سیگنالی که در واقع دستورالعمل ساخت ویروسی ناشناخته است. این ویروس سراسر زمین را دربرمی‌گیرد و همه‌ی انسان‌ها را به شبکه‌ای واحد تبدیل می‌کند: موجوداتی آرام، مهربان، ناتوان از آسیب رساندن، دارای ذهن مشترک و البته کاملاً «خوشحال». همه‌ی دانش و خاطرات بشر در یک ذهن جمعی ادغام شده است و انسان‌ها دیگر «من» نیستند، بلکه «ما»‌یی یک‌صدا هستند.

در این میان فقط تعداد انگشت‌شماری در سراسر جهان مصون می‌مانند که یکی از آن‌ها، شخصیت اصلی سریال یعنی «کارول» است؛ نویسنده‌ای تلخ‌مزاج و افسرده که تنها آمریکاییِ غیرآلوده است. همین است که او را به مرکز توجه جهانی و به یک جور «مسئله‌ی اخلاقی» تبدیل می‌کند: آیا او باید بپذیرد که به جمع ملحق شود، یا باید برای فردیتش بجنگد؟

کارول از مرگ دوست نزدیکش که یکی از قربانیان اولیهٔ ویروس است و همچنین از فشار دائمی «شاد بودن» جماعت آلوده به ویروس در عذاب است. هر بار که او خشمگین می‌شود، «جمع» دچار شوک می‌شود و میلیون‌ها انسان جان می‌بازند. بنابراین احساسات او نه‌تنها شخصی نیست، بلکه به مسئله‌ای جهانی تبدیل می‌شود. این بن‌مایه‌ی اصلی Pluribus است: در جهانی که همه خوب‌اند، کوچک‌ترین احساس انسانی چطور می‌تواند تهدیدآمیز باشد؟

کارول در دیدار با سایر افراد غیرآلوده هم ناامید می‌شود؛ بیشتر آن‌ها به‌جای مقاومت، مشتاق‌اند دوباره به خانواده‌ها و شادی‌ جمعی بپیوندند. این تضاد، شخصیت کارول را به نمونه‌ای از انسان امروزی تبدیل می‌کند: فردی تنها، عصبانی و در عین حال ناتوان از پذیرش هم‌رنگی کامل.

سریال در هر قدمی که جلوتر می‌رود، مدام پرسش‌هایی تازه و جدی مطرح می‌کند:

اگر همه یکی شوند، انسانیت چه می‌شود؟

آیا شادیِ بدون انتخاب، شادی است؟

آیا جامعه‌ای کاملاً هماهنگ، آزادی را نابود می‌کند؟

اگر بیان احساسات باعث مرگ دیگران شود، راه اخلاقی کدام است: سکوت یا حقیقت‌گویی؟

سریال پلوریبوس,سریال Pluribus

سریال Pluribus به جای شباهت به آثار آخرالزمانی خشن مانند The Walking Dead یا Mad Max، جهان پساآخرالزمانی‌ِ «خوشحال» و اخلاق‌مدار می‌سازد. با این حال، پشت این لبخند جمعی، ترسی وجود دارد: حذف تفاوت‌ها، حذف مخالفت، حذف فردیت. جامعه‌ای که فقط «خوبی» را می‌پذیرد، درواقع تحمل واقعیات پیچیده‌ی انسان را ندارد.

رِیا سی‌هورن بازیگر نقش کارول با بازی‌ای چندلایه، شخصیت اصلی سریال را به زنی تبدیل می‌کند که هم بیزار از جهان است و هم تشنه‌ی معنا. حرکات خلاقانه دوربین و سبک بصری تغییرپذیر سریال که حالات روحی کارول را بازتاب می‌دهد نیز یادآور بهترین لحظات سریال‌های قبلی وینس گیلیان یعنی Breaking Bad و Better Call Saul است.

نبوغ سریال Pluribus در این است که از ژانر معمول «تهاجم بیگانه» و «زامبی» استفاده می‌کند اما به شکلی کاملا معکوس: این‌بار آنچه که بیگانگان به وجود آورده‌اند، به نوعی شبیه زامبی‌های «مهربان» و «آرام» هستند و مقاومت انسان است که مشکل‌ساز می‌شود. درست برخلاف روایت‌های کلاسیک، تهدید نه از بیرون بلکه از درون انسانیت می‌آید.

گیلیگان به‌جای تکرار فرمول‌های قدیمی، نشان می‌دهد که چگونه حتی آرمانی‌ترین هماهنگی نیز می‌تواند به نوعی فشار، کنترل و حتی خشونت پنهان تبدیل شود.

به طور خلاصه می‌توان گفت Pluribus ترکیبی است از علمی‌تخیلی، طنز تلخ و نقد فلسفیِ جامعه. سریال نه مانند آثار آخرالزمانی رایج ناامیدکننده است و نه مانند داستان‌های علمی‌تخیلی مرسوم صرفاً سرگرم‌کننده. Pluribus از ما می‌پرسد: آیا حاضریم برای حفظ فردیت، در برابر جهانی آرام اما بی‌اختیار، بایستیم؟ و اگر ایستادن ما به قیمت جان دیگران باشد، آیا هنوز حق داریم مقاومت کنیم؟ این پرسش‌هاست که Pluribus را به یکی از متفاوت‌ترین و تأمل‌برانگیزترین سریال‌های سال‌های اخیر تبدیل می‌کند.

  • 13
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش