چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
۱۷:۵۲ - ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۶۹۷۰
فیلم و سینمای جهان

سرقت به‌ سبک هالیوود!

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان,هالییود
هر متهمی برای اجرای سناریوی سرقتش، شیوه خاص خود را دارد، هر چند در بعضی مواقع این شیوه‌ها آن‌قدر تکراری و نخ‌نماست که حتی کسانی که در کار خلاف نیستند و علاقه‌ای هم به دنبال کردن اخبار حوادثی ندارد به این شیوه آشنا هستند، اما بعضی از آنها شیوه و شگردهای خاص و منحصربه‌فردی دارند که کمتر کسی از آن شیوه برای اجرای نقشه سرقت استفاده می‌کند.

به گزارش ایلنا،یکی از این شگردها، معروف به شگرد فیلم‌های هالیوودی است؛ آنها با الگوبرداری از فیلم‌های اکشن، جنایی و پلیسی خارجی‌ها، نقشه سرقت‌هایشان را اجرا می‌کنند.

 

گزارشی که می‌خوانید درباره پرونده‌هایی است که متهمان مدعی هستند شگرد سرقت‌هایشان را از فیلم‌های خارجی یاد گرفته‌اند.

 

راهی به کانال آب

شاید یکی از سرقت‌هایی که سارقان آن مدعی بودند شیوه و شگرد آن را از سناریوی فیلم‌های هالیودی برگرفته‌اند، پرونده سرقت از ۷ بانک در کشور بود. ماجرا از شامگاه هفتم اسفند ۹۲ آغاز شد.

 

سارقان به روش تخریب وارد بانک استان مازندران شده و با برش دادن گاوصندوق مبلغ ۳۶۶ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان را به سرقت بردند. ماموران با حضور در محل و در بررسی‌های اولیه دریافتند سرقت از سوی اعضای یک باند حرفه‌ای صورت گرفته است.

 

دزدان از ضلع شمالی ساختمان بانک که مشرف به یک کانال آب بود وارد شعبه شده و تمام سیستم‌های امنیتی و حفاظتی بانک را قطع کرده بودند. آنها همچنین از نوع گاوصندوق و روش تخریب آن نیز مطلع بوده و با نقشه حساب شده تمام پول‌های موجود در خزانه بانک را به سرقت برده بودند. دو روز پس از این سرقت بانک دیگری در بهمنشیر مورد دستبرد قرار گرفت که در این سرقت نیز دزدان شبانه با تخریب بانک از گاو صندوق آن سرقت کرده بودند.

 

ماموران در نخستین گام به بررسی سوابق افراد سابقه‌دار در این حوزه پرداختند. سرانجام با تجسس‌های گسترده سرکرده این گروه که مردی ۴۳ ساله و دارای سوابق متعدد در زمینه سرقت بخصوص سرقت بانک بود شناسایی و دستگیر شد.

 

در ادامه بررسی‌ها دو همدست دیگر متهم این پرونده نیز دستگیر شدند. اعضای این گروه در بازجویی‌ها به سرقت از ۷ بانک در شهرهای مختلف ازجمله نکا، قزوین و... اعتراف کردند. متهمان در اعترافات خود عنوان کردند که شیوه سرقت‌هایشان را از سناریوی فیلم‌های خارجی گرفته‌اند. آنها بعد از دیدن فیلم‌های هالیوودی تصمیم گرفته بودند با همان شیوه و شگرد سرقت‌هایشان را ادامه دهند.

 

سرقت در روز تولد

ظهر ۲۳ مهر ۹۲ فردی با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و مدعی شد در طبقه پایین خانه‌اش صدای چکش می‌آید و احتمال می‌دهد با توجه به این که در نزدیکی این خانه یک طلافروشی قرار دارد افرادی قصد دستبرد به این مغازه را دارند.

 

در ادامه، تیمی از ماموران کلانتری هفت‌چنار راهی محل حادثه شده و پس از ورود به خانه مورد نظر با پسر جوانی روبه‌رو شدند که با چکش در حال حفر تونلی بود. پسر تبهکار با مشاهده ماموران اقدام به فرار کرد، اما خیلی زودبه دام افتاد.

 

در بازرسی محل، کارآگاهان دریافتند متهم با حفر تونلی به طول یک متر قصد دستبرد به مغازه طلافروشی را داشته که با تیزهوشی همسایه نقشه او نقش برآب شده است. متهم این پرونده در تحقیقات گفت: «امروز تولد ۲۲ سالگی‌ام است و می‌خواستم در این روز با دستبرد به طلافروشی کار بزرگی انجام دهم. من در فیلم‌های اکشن و پلیسی دیده بودم که سارقان چطور با حفر تونل دست به سرقت طلافروشی می‌زنند و با این تصور و با شیوه آنان نقشه سرقت را اجرا کردم.»

 

ساخت تونل

«۱۱۰ بفرمایید!» مرد جوان در پاسخ اپراتور بلافاصله گفت: «سرقت شده است! از مغازه کنار مغازه‌ام که یک طلافروشی است سرقت شد.» با اعلام خبر سرقت از طلافروشی، بلافاصله اکیپی از ماموران پلیس کمیجان در استان مرکزی وارد محل و با مغازه طلافروشی‌ای مواجه شدند که در ورودی آن قفل بود، اما دیوار آن سوراخ شده بود.

 

در تحقیقات مشخص شد مغازه طلافروشی چند روز تعطیل بوده و دزدان شبانه و در فرصتی مناسب با تخریب دیوار پشت مغازه اقدام به سرقت کرده‌اند. پس از گذشت شش روز از وقوع سرقت، کارآگاهان موفق شدند در تحقیقاتی ویژه دو جوان را در مخفیگاهشان دستگیر کنند.

 

متهمان در تحقیقات به سرقت اعتراف کرده و گفتند: شبانه از خانه‌ای که کسی در آن زندگی نمی‌کرد با حفر سوراخی در پشت مغازه و بعد ازکارانداختن سیستم‌های مراقبتی، گاوصندوق را تخریب و اقدام به سرقت طلاها کردیم و شگرد این سرقت را از فیلم‌های اکشن و پلیسی برداشتیم.

 

سرقت ۷ میلیاردی

این سرقت بی‌سابقه ساعت ۵ و ۱۴ دقیقه صبح شنبه، چهاردهم بهمن ۹۱ اتفاق افتاد و ساکنان یکی از خیابان‌های شهر کرمان با پلیس و آتش‌نشانی تماس گرفته و خبر از آتش‌سوزی در ساختمان سه طبقه پزشکان دادند.

 

دقایقی بعد از این تماس آتش‌نشانان در محل حاضر شدند و عملیات اطفای حریق را آغاز کردند. بررسی‌ها حکایت از این داشت که آتش در آزمایشگاهی در طبقه همکف ساختمان رخ داده است. آنها بعد از مهار حریق، متوجه ابزارآلات جوشکاری، برش و تخریب دیوار در آنجا شدند.

 

در قسمتی از دیوار آزمایشگاه، حفره‌ای به قطر ۳۵ سانتی‌متر دیده می‌شد که ظاهرا به جواهرفروشی پشت ساختمان می‌رسید. ماجرا مرموز به نظر می‌رسید و به همین دلیل تیمی از مأموران وارد صحنه آتش‌سوزی شدند. تحقیقات نشان داد مغازه جواهرفروشی در طبقه همکف ساختمان مجاور است و هدف دستبرد دزدان قرار گرفته است. همه ‌چیز از یک نقشه حساب‌شده حکایت داشت.

 

کارآگاهان که خود را در برابر یک باند سازمان‌یافته و حرفه‌ای می‌دیدند تحقیقات گسترده‌ای را برای شناسایی دزدان شروع کردند. این تحقیقات بعد از یکسال نتیجه داد و سرانجام سردسته باند و همدستانش دستگیر شدند.

 

پس از دستگیری اعضای این باند مشخص شد آنها نه‌تنها سابقه‌دار نیستند بلکه تحصیلکرده بوده و مشاغل خوبی نیز داشته‌اند. سرکرده باند در بازجویی‌ها گفت: مدتی قبل به آزمایشگاه رفتم و خیلی اتفاقی متوجه شدم که آزمایشگاه در کنار طلافروشی قرار دارد. مدتی از این ماجرا گذشت تا این که یک شب در خانه نشسته بودم و فیلم هالیوودی تماشا می‌کردم. فیلم پلیسی بود و در آن دزدان با تخریب دیوار به یک طلافروشی دستبرد زده بودند. همان موقع یاد جواهرفروشی افتادم که دیوار به دیوار آزمایشگاه بود. به ذهنم رسید که با همین شیوه دست به سرقت بزنم. بعد از آن نیز با همدستی همسرم و یکی از دوستانم نقشه سرقت را اجرا کردیم. شب حادثه، شروع کردیم به تخریب دیوار. چون لوله‌های آب از داخل دیوار عبور می‌کرد باید کارمان را با دقت انجام می‌دادیم تا اتفاقی پیش نیاید. قطر دیوار زیاد بود و عملیات تخریب تا نخستین دقایق شنبه طول کشید. حدود ۳۰ ساعت کار کردیم تا موفق شدیم به گاوصندوق برسیم و با برش‌دادن آن جواهرات میلیاردی را سرقت کنیم.

 

متهم ادامه داد: بعد از سرقت نیز، برای این‌که آثار جرم را از بین ببریم مقداری بنزین در آزمایشگاه ریختیم و آنجا را آتش زدیم. بعد از دزدی، همراه همسرم راهی چند طلافروشی در کرمان و استان‌های همجوار شدیم و جواهرات را فروختیم و با پول آن یک باغ، آپارتمان لوکس، ویلا و دو خودروی مدل بالا خریدیم.

 

 

 

 

  • 9
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش