شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۰:۱۳ - ۰۱ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۰۲۳۲
فیلم و سینمای جهان

دشمنی از درد نشئت می‌گیرد

خصومت هالیوودی در سریال «دشمنی: بت و جوآن»

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

«دشمنی» یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی است که رایان مورفی، ژافه کوهن و مایکل زم سازندگان آن هستند. این مجموعه تلویزیونی تاریخی یکی از جذاب‌ترین سریال‌هایی است که در سال‌های اخیر ساخته شده و توانسته مخاطبان بسیاری را با خود همراه کند.  در فصل اول این سریال که شامل هفت اپیزود است، عنوان این فصل بت و جوآن است و اتفاقاتی که بین این دو شخصیت رخ می‌دهد و در اپیزودهای بعد این سریال محوریت بر رابطه بین چارلز، شاهزاده ولز و پرنسس دیانا روایت می‌شود. سوزان ساراندون و جسیکا لانگ دو بازیگر محوری این سریال هستند.

 

آغاز ماجرا

بهترین بخش سریال «دشمنی: بت و جوآن» که درباره دو زن است که از یکدیگر متنفر بودند آنجایی است که داستان ما را به یاد نقاط مشترک جوآن کرافورد و بت دیویس می‌اندازد. دیویس و کرافورد، دو بازیگر پرقدرت که هردو از هوش و انعطاف‌پذیری زیادی برخوردار بودند، تیم بی‌نظیری را پشت و جلو دوربین تشکیل می‌دادند.  این یکی از دلایلی است که هالیوود تصمیم گرفت این دو بازیگر را خیلی پیش‌تر از همکاری مشترکشان در فیلم «چه بر سر بیبی جین آمد» رودرروی یکدیگر قرار دهد.

 

اما دلیل دیگر بسیار پست‌فطرتانه‌تر و شیطانی‌تر از دلیل اول است: مردم عاشق این بودند که این دو بازیگر مشهور و موفق را در مقابل هم و در حال جنگ و دعوا ببینند. دشمنی علنی‌ای که بین دیویس و کرافورد وجود داشت، تجسم هرگونه تصوری بود که درباره بازیگران زن رو‌به‌افول شکل می‌گرفت؛ اینکه تلخی روابط بین آنها از نتایج طبیعی پابه‌سن‌گذاشتن بود! گویی تنها دلیلی که برای ادامه مسیر حرفه‌ای این بازیگران وجود دارد شادابی و سرزندگی پوستشان است.

 

 سریال «دشمنی» از شبکه FX پخش می‌شود؛ سریالی که به‌منظور به‌تصویرکشیدن رویه سفت‌وسختی که هالیوود در برخورد با برخی از بهترین استعدادهایش در پیش می‌گیرد، پر است از دیالوگ‌های مملو از فحاشی! این در حالی است که بیننده هیجان همراه‌شدن با متن خلاقانه نویسنده زبردستی همچون رایان مورفی را تجربه خواهد کرد.

جسیکا لنگ، غرور و بلندپروازی کرافورد و سوزان ساراندون هوش و طنازی دیویس را با دقت تمام به تصویر می‌کشند.  بیننده همچون یک شریک جرم با داستان همراه خواهد شد.  علاقه به شایعه‌پراکنی درباره ستارگان هالیوود مسئله‌ای است که نیاز به توضیح ندارد، اما باید گفت «دشمنی» به صورت ریشه‌ای به شاخ‌وبرگ‌دادن و لذت‌بردن از افول ستارگان پرقدرت هالیوود و پو‌ل‌سازبودن این موضوع می‌پردازد. درست است که ستارگان با ما تفاوت زیادی دارند، اما بهتر از ما هم نیستند.

 

روایت رایان مورفی

 «دشمنی»، فصل اول از جدیدترین مجموعه رایان مورفی است. فصل دوم از این مجموعه به ازدواج ساختگی شاهزاده چارلز و همسرش، شاهزاده دیانا می‌پردازد.  داستان «بت و جوآن» در بسیاری از سطوح، ماورائی به نظر می‌رسد. ماجرا به حواشی داخلی صنعت سینما و حقایقی بی‌پایان درباره زنانی که در این صنعت به فعالیت مشغولند می‌پردازد. تبعیضی که در برخورد با بازیگران زنی که پا به سن می‌گذارند، اما جرئت کارکردن و پذیرفتن نقش‌های باشکوه را از دست نمی‌دهند از دیگر موضوعاتی است که در متن سریال به آن پرداخته خواهد شد.  همچنین داستان معیارهای دوگانه‌ای را که در برخورد با احساس ناامنی از جانب زنان و مردان وجود دارد به نمایش می‌کشد. طبعا برخی در جریان این دشمنی‌ها پیروز شدند، اما دیویس و کرافورد جزء برندگان نبودند.

کاترین زتاجونز که در نقش اولیویا دوهاویلاند ظاهر می‌شود، پیام داستان را به بهترین شکل ممکن منتقل می‌کند: «دشمنی هیچ‌وقت از نفرت ناشی نمی‌شود! دشمنی از درد نشئت می‌گیرد».

 

دوهاویلاند، بازیگری که با تم دشمنی ناآشنا نیست، در کنار جوآن بلاندل (با بازی کتی بیتس) روایت داستان را برعهده دارند. روایت بلاندل و دوهاویلاند از این دشمنی به ویژگی‌های انسانی دیویس و کرافورد نمود می‌بخشد.  داستان اصلی در سال ١٩٦١ آغاز می‌شود؛ زمانی که کرافورد خسته و بی‌پول، تصمیم می‌گیرد شانس خود را امتحان کرده و رابرت آلدریچ را به ساختن فیلمی اقتباسی از یک رمان ترسناک ترغیب می‌کند. آلدریچ با موقعیت کرافورد همذات‌پنداری می‌کند. قبل از ساخت «بیبی جین»، آلدریچ دنبال فرصتی بود که بتواند شکست سه فیلم قبلی خود را به‌گونه‌ای جبران کند و فرصت کارکردن با دو رقیب دیرینه (دیویس و کرافورد) در یک فیلم، آن‌قدر خوب و وسوسه‌انگیز بود که نتواند به‌راحتی از کنار آن بگذرد. اگر دخالت دیگران نبود، چه‌بسا این همکاری می‌توانست آغاز به کار یک تیم قدرتمند بازیگری باشد. جوآن کرافورد که توانسته بود به‌عنوان یکی از بهترین ستارگان هالیوود برای خود اسم‌ورسمی دست‌وپا کند! دیویس هم که تا آن زمان بهترین بازیگر زنی بود که هالیوود به خود دیده بود!  اما باید بدانیم، سیاست‌های هالیوود همیشه با علایق مردان همسو بوده و زنانی را که در راستای درآمدزایی نقش فعالی داشته‌اند تخریب کرده است. مردی که در «دشمنی» در رأس قدرت قرار دارد نمونه بارزی است از زن‌گریزی و خودپسندی به نام جک وارنر (با بازی توچی).  زمانی که نقش‌های بهتری به دیویس پیشنهاد می‌شد، کرافورد به دنبال درآمدهای بالا و نقش‌های باشکوه بود. به عقیده وارنر، کارکردن با دیویس قدرتمند، سخت و پرهزینه بود؛ بنابراین برای به‌زانودرآوردن دیویس هم که شده، همکاری خود را با کرافورد آغاز کرد.

 

کرافورد تا مدت‌ها به استعداد دیویس غبطه می‌خورد! از آن‌سو، دیویس از حضور طولانی‌مدت کرافورد در صنعت سینما نفرت داشت. همکاری این دو در فیلم «چه بر سر بیبی جین آمد» می‌توانست مهر سکوتی بر تمامی این شایعات بزند، اما حس انتقام‌جویی وارنر و نیاز خبرنگاری به نام هدا هاپر به پرکردن ستون‌های روزنامه‌اش مانع از این اتفاق شدند.

 

جسیکا لنگ و سوزان ساراندون به زیبایی هرچه‌تمام ماجرای این دو بازیگر اسطوره‌ای را به تصویر می‌کشند.

داستانی درباره زنان

 

دقت و توجه مورفی از اولین لحظات سریال مشهود بوده و البته که به ثمر نشسته است. انتخاب بازیگرانی چون لنگ و ساراندون برای بازی در نقش این دو زن خود حرف‌هایی برای گفتن دارد! لنگ و سراندون هم دو بازیگر زن پابه‌سن‌گذاشته هستند که نقش دو اسطوره را بازی می‌کنند؛ در سریالی که در جریان فعالیت حرفه‌ای مورفی از اهمیت زیادی برخوردار است.

 

 «دشمنی» با بهره‌گیری از ماجرای درگیری بین این دو بازیگر، داستان‌های دیگری هم درباره زنان روایت می‌کند؛ برای مثال، ماجرای دختر نوجوان دیویس در نقطه‌ای از داستان به حکایتی می‌پردازد درباره نقش مادران در شکل‌گیری شخصیت دخترانشان و اینکه دختران نمود بزرگ‌ترین خواسته‌ها و ترس‌های مادرانشان هستند.  حتی آلیسون رایت و جکی هافمن هم سهم خود را از ماجرا می‌گیرند: رایت به‌عنوان دستیار صادق و وفادار آلدریچ که در پی رسیدن به خواسته‌های خود نیز هست و هافمن، خدمتکار به‌ظاهرساده کرافورد که لایه‌های مختلف شخصیتش به مرور به تصویر کشیده می‌شود.

 

آلفرد مولینا هم در به‌تصویرکشیدن چهره‌ای منفور اما دوست‌داشتنی از آلدریچ موفق عمل کرده است؛ آلدریچ از یک سو با دیویس و کرافورد همذات‌پنداری می‌کند و از سویی نمی‌تواند در مقابل تصور فروختن آنها مقاومت کند. درهرحال، او هم یکی از همان مردان هالیوودی است!

 

 «دشمنی» در زشت‌ترین لحظات خود هم برای بیننده توأم با حس عظمت و شکوه است. لحظه‌به‌لحظه سریال، به سینمای کلاسیک ادای دین می‌کند. موسیقی سریال یادآور موسیقی فیلم‌های هیچکاک است. فیلم‌نامه‌ای که مورفی نوشته با کار فیلم‌نامه‌نویسان فوق‌العاده‌ای چون جوزف منکوویچ قابل‌مقایسه است.

 

لباس‌ها، صحنه‌ها و فیلم‌برداری هم در به‌تصویرکشیدن هالیوود کلاسیک نقش عمده‌ای دارند. «دشمنی» با وجود تم تلخی که دارد، ادای‌دینی است به بازیگران سینمای کلاسیک! تا آنجایی که آرزو می‌کنیم‌ ای‌کاش این بانوان هالیوودی هنوز زنده بودند و ما را تحت‌تأثیر بازی بی‌نظیرشان قرار می‌دادند.

 

 

 

 

 

sharghdaily.ir
  • 19
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی عسکری بیوگرافی علی عسکری سیاستمدار ایرانی

تاریخ تولد: ۱۳۳۷

محل تولد: دهق، اصفهان

حرفه: سیاستمدار، نظامی، مدیر ارشد اجرایی، مدیر عامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس

آغاز فعالیت: ۱۳۶۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی مهندسی برق - الکترونیک، کارشناسی ارشد مدیریت، دکتری مهندسی صنایع - سیستم و بهره‌وری

ادامه
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش