شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۴۰ - ۰۵ آبان ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۸۰۱۲۱۷
فیلم و سینمای جهان

نقدی بر فیلم تالی به کارگردانی جیسون رایتمن

فیلم سینمایی تالی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

فیلم سینمایی «تالی» به کارگردانی جیسون رایتمن هدیه هالیوود به مادران فداکار غربی است که می‌خواهند خانواده‌شان را با چنگ و دندان حفظ کنند اما آن جامعه پسا مدرن پذیرای چنین فرهنگی نیست.«تالی» فارغ ازملزومات سینمایی یک ایده نوین در سینمای آمریکا محسوب می‌شود . این اثر با بازی تحسین برانگیز شارلیز ترون می‌تواند امید از دست رفته مادران غربی در مواجهه با نیروهای مخالف را بازگرداند.

 

فقط زنان می‌توانند مادر باشند

شاید این ميان تیتر شما را به خنده وادار کند اما حقیقتی است که مردان نیمه متمدن امروزی را به تاسف کنایه می‌زند. فیلمنامه نمایانگر زندگی مادری است که دارای پسر بچه‌ای پیش فعال، دختری باهوش و آرام و کودکی در شکم است که پس از زایمان مشکلات آوار شده بر سر او نه تنها دو چندان می‌شود بلکه شکل و شمایل ضخیم‌تری به خود می‌گیرند. علاوه بر این می‌بینیم که پدر خانواده در رفت و آمد بین کار و خانه هیچ مقدار زمان مشخصی را برای گذراندن وقت با خانواده قرار نمی‌دهد و شب‌ها به بازی های ویديویی مشغول می‌شود تا خوابش گیرد. نه اینکه مرد همسر و بچه‌های خود را دوست نداشته باشد بلکه پس از مدت زمانی که از سال‌ها زندگی در کنار آن‌ها طی شده، سردی خسته کننده ای میان این دو شکل گرفته که هردو از آن بی‌خبرند .

 

قضیه برای مادر خانواده کسل و کسل کننده‌تر می‌شود تا اینکه پای یک منجی به نام تالی به عنوان بِیبی سیستر باز می‌شود . این منجی که از طرف برادر این مادر معرفی شده است علاوه بر ایجاد امنیت روانی برای مادر از بچه محافظت و سعی می‌کند با حرف‌های انرژی‌زا امید را به مادر بازگرداند و رابطه میان شوهر و همسر را بازسازی می‌کند که البته چگونگی این بازسازی بسیار دیدنی و قابل ستایش است. نکته ای که تا اینجا با آن برخورد می کنیم، این است که زنان تنها موجوداتی هستند که می توانند امیدبخش یک جامعه نا امید باشند و از طرفی این زنان هستند که می‌توانند مردانی خانواده دوست یا مردانی بدون وابستگی اخلاقی – وجدانی از جامعه طلب کنند.

 

کشف داستان

وابستگی که مادر به تالی پیدا می‌کند به دلیل عدم توجهی است که از اطرافین نسبت به خود می‌بیند. این که مادر می‌خواهد همه را خوشحال کند و این خوشحالی ادامه دار باشد و در نتیجه خود را خسته می‌کند اما همچنان به آدم‌های زندگی‌اش علاقه دارد. اما بزرگ‌ترین شکاف فیلمنامه‌ای این اثر در زمینه عقبه‌ای است که مخاطب باید از تالی داستان داشته باشد. یعنی من به عنوان مخاطب تا پایان فیلم نمی‌فهمم تالی چه سرگذشتی داشته و در حال حاضر چگونه زندگی خود را می گذراند. این بزرگ‌ترین نقطه ضعف یک فیلم است که منجی داستان خود را مانند یک فرد سر راهی به مخاطب معرفی می کند که نه گذشته اش مهم است و نه آینده وی.دومين نکته استفاده از دوربین رو دستی که بعضی مواقع سرگیجه آور می شود هم به لحاظ درک داستانی و هم به لحاظ درک بصری و این معقوله نه تنها به روند تعلیق سینمایی اثر کمکی نمی‌کند بلکه فهم مطلب را پیچیده‌تر خواهد کرد .

 

مادران یک سرزمین غریب

اما جذابیت این اثر برای من به عنوان یک مخاطب جدی سینما در نگاهی است که مولف به ابژه‌های تولد، مادری و خانواده دارد؛ اینکه این نگاه از کجا نشأت می‌گیرد و چرا در چنین زمانی ارائه آن مهم بوده و وظیفه رسانایی هنر به طور کامل صورت گرفته است؟ اول باید بگویم جامعه زیسته مولف جامعه‌ای بوده پر از تناقض‌های فرهنگی و در این میان خانواده تنها مساله‌ای است که شاید عموم بر سر ادامه حیات آن اصرار داشته باشند. این کورسوی نور باعث شده تا مولف به دنبال کشف نادیده‌شده‌هایی در جامعه خود برود که ممکن است در پیش روی‌مان اتفاق افتند اما از نظر گذرانده خواهند شد. جامعه‌ای که در آن مادر شدن امر خنده‌داری به نظر می‌رسد (مانند هنگامی که شارلیز ترون در پارک با دختر جوان می‌دود و هنگامی که دختر متوجه می‌شود او بچه شیر می‌دهد با حالتی تاسف زده عبور می کند) و شاید از آن بالاتر قدیمی منسوخ شده باشد.

 

اما همچنان هنر است که با کشف حقیقت‌های زیبا می تواند نگاه موضع گیرانه و غیر توجیه جوانان یک سرزمین مثلا مدرن را چه پسر و چه دختر را به خانواده و اهمیت حفظ آن تغییر دهد . البته که از آمریکا چنین تولیدات بعید به نظر می‌رسد اما باید باور کنیم که ابزار و میزان توجه غرب نسبت به تغییرات فرهنگی، اجتماعی پیرامون خود سال‌های سال با دید هنرمندان کشورمان فاصله دارد. می توان از «مادر و پسر» و «پدر و پسر» الکساندر سوکورف روسی نوشت که وجهه عاشقانه‌ای از وابستگی‌های روانی – ژنتیکی این دو نسبت خانوادگی را به نمایش گذاشته است . کما اینکه در سینمای خودمان نیز «مادر» علی حاتمی و اندک نمونه‌های دیگری دیده می شوند که قابل ستایش هستند اما متاسفانه امروزی ها به دنبال کشف دوباره آتش هستند و می‌خواهند از دل یک اجتماع آشفته از نظر فرهنگی و سلیقه‌ای رازهایی را کشف کنند که شاید جذاب باشند اما دردی از جامعه دوا نخواهند کرد.

 

 

ghanoondaily.ir
  • 15
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش