جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۲:۱۹ - ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۱۰۵۳۸۵
فیلم و سینمای جهان

هارتلی سایر از «فلش» و فصل پنجم آن می‌گوید

ظاهر شدن خوبی‌ها به سرعت رعد و برق

فیلم‌تلویزیونی فلش,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

در سری فیلم‌های تلویزیونی «فلش» که درباره کاراکتری کمیک استریپی با همین نام و یادگاری از سال‌های دو دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ است، تعدد کاراکترها به حدی می‌رسد که برخی هنوز نیامده، بار سفر می‌بندند و راه جدایی را در پیش می‌گیرند ولی کاراکتر رالف دیبنی اخیراً یکی از محکم‌ترین و پردوام‌ترین آنها جلوه کرده و با اینکه فقط از فصل چهارم به جمع شخصیت‌های اصلی پیوست، اما آن جایگاه را در فصل پنجم هم حفظ کرده است.

 

روند شکل‌گیری و جا افتادن او در داستان به‌گونه‌ای است که به سختی می‌توان از وی دل کند و به‌نظر می‌رسد که او به سوی آینده‌ای محکم‌تر از این هم در سری داستان‌های فلش و در این مجموعه پرتحرک در حال حرکت است. فردی که این استحکام و ماندگاری را بیشتر کرده، هارتلی سایر است که ایفای نقش رالف را برعهده دارد و با بازی اوست که سفرهای پرشمار رالف دیبنی در معیت بری و وابستگان او به جهان‌های شناخته و ناشناخته ادامه می‌یابد و بینندگان به سوی حدس‌ها و پیش‌بینی‌های متعددی درباره آنچه در آستانه تحقق است، سوق داده می‌شوند.

 

نسل جدید‌تر طرفداران داستان‌های کمیک بوکی که بیشتر با بت من و سوپرمن و امثال مردان ایکس و اسپایدرمن مؤانست دارند، نمی‌دانند که درگذشته دورتر و همسو با اوجگیری فیلم‌های سینمایی پرشتاب سال‌های ۱۹۲۵ تا ۱۹۴۰ فلش گوردون از کاراکترهایی بود که قهرمانانه و با پز و شرایطی مثل نسل‌های فعلی کمیک بوک‌ها به پرواز در می‌آمد و با اشرار می‌جنگید. ببینیم هارتلی سایر که قاعدتاً روح شتاب‌های جذاب و قالب‌های رالف دیبنی در وجودش به‌خوبی نشست کرده، چه چیزهایی برای صحبت در این خصوص دارد.

 

‌ آقای سایر، کاراکتر فلش از زمان پخش فصل چهارم از این مجموعه بسیار پیشرفت کرده و به‌نظر می‌رسد جای پایش محکم‌تر از همیشه است. این سیر تحول را چطور معنا و تفسیر می‌کنید؟

شاید قوت واستحکام بیشتر او به این خاطر باشد که در گذشته و در مرتبه‌های قبلی او یاوران و همراهان مناسبی نداشت و اینک جمع و تیمی که از او حمایت می‌کنند، آدم‌های مقبول‌تری هستند و بیشتر می‌توان روی آنها تکیه کرد. داستان‌های فلش در سیزون پنجم این سریال نیز به ما می‌گوید حتی زندگی عادی و کارهای روزمره این کاراکتر هم نوعی ستیز و پویش برای نجات مردم از شرایط سخت و رساندن آنها به سطح بالاتری از امنیت و آرامش است. همه این‌‌ها در سیزون چهارم مجموعه هم ترسیم شده بود و حالا فصل پنجم کمک کرده تا این باورها بیشتر جا بیفتد و این کارها فزون‌تر از گذشته نهادینه شود.

 

‌ روند پیشرفت و تعالی فلش هرچه هست، سبب شده رالف دیبنی هرچه بیشتر و بهتر حالت یک کارآگاه کلاسیک را پیدا کند و به‌نظر می‌رسد که تصویر و تجسم او در سیزون پنجم مجموعه بیش از هر زمانی از ریشه‌های کار و ذات وجودی وی که درکمیک بوک‌ها هم آمده است، نشأت می‌گیرد.

قاعدتاً همین‌طور است که می‌گویید اما لازم است بدانید که من قبل از شروع حضورم در این سریال به سوی کمیک بوک‌های موجود هجوم نبردم و سعی نکردم با کنکاش وسیع در آنها حس و حال و روح وی را بهتر و بیشتر لمس کنم و تصویر کامل‌تری را از او به‌دست بدهم. اگر چنان کاری را می‌کردم، این خطر و احتمال وجود داشت که نوع و شکل بازی‌ام در نقش فلش بسیار شبیه چیزی شود که در آن داستان‌های مصور بوده است و من نمی‌خواستم یک کپی صرف از آن کارها باشم. در عین‌حال بدان حد هم نگاه کردم که به کلی غریبه با موضوع نباشم و بفهمم که فضا و رویکردهای رالف دیبنی از کجا می‌آید و از چه چیزهایی وام می‌گیرد.

 

‌ خود شما رالف دیبنی را دقیقاً چگونه توصیف می‌کنید؟

او ذاتاً یک کارآگاه درخشان است ولی گاهی حرف‌های نادرست می‌زند و در نتیجه مشکلات مثل پتک توی صورتش فرود می‌آید. البته او می‌داند چه مسائلی در جریان است و با اینکه شاید حرف‌هایش چنین چیزی را گواهی ندهد اما وجه کشف حقایق در او یک فرآیند قوی است و برای هر اکتوری فرو رفتن در قالب او لذت بخش خواهد بود.

 

‌ پرداختن به کاراکتر رالف دیبنی بدون آوردن اوصاف سو دیبنی کاری عبث است و با این اوصاف باید پرسید حالا که رالف در دو سیزون آخر سریال «فلش» عمده‌تر شده است، آیا سو دیبنی هم در فیلم‌ها و اپیزودهای بعدی بزرگ‌تر خواهد شد یا خیر؟

همین‌طور است که می‌گویید و لااقل از دیدگاه رالف دیبنی همه راه‌ها به سو دیبنی ختم می‌شود و هرکس که از راه دور و با حجمی اندک نیز این قصه‌ها را تعقیب کرده‌ است، می‌داند که در ارتباط با این دو کاراکتر باید چیزهای زیادی را انتظار کشید. قدر مسلم اینکه این دو خیال جدایی از یکدیگر را ندارند و زندگی مشترک‌شان حاوی رویدادهای جالب و تازه‌ای بوده است. اختیاراتی که به رالف داده شده، بیکران است و او می‌تواند هر کاری را صورت بدهد و هر چیز خلاف واقعی را بگوید و در عین حال ادعای جدی و با رسالت بودن را هم داشته باشد. سو دیبنی البته اخلاق متفاوتی دارد اما به‌عنوان فردی که همیشه با رالف مراوده دارد، طبعاً رفتارهای وی را نیز برمی‌تابد و دنباله‌رو و کامل‌کننده او به‌شمار می‌آید.

اگر قرار باشد آینده رالف را ترسیم کنید یا نظر شخصی‌تان را درباره این کاراکتر بگویید، به چه نکاتی اشاره خواهید کرد؟

با اینکه قبلاً هم گفتم توانایی‌های کارآگاهی رالف دیبنی در سطح بالایی است اما اگر بخواهیم آرزویی برای او داشته باشیم و اهداف بعدی‌اش را برشمریم، پیشرفت در حرفه‌اش مهم‌ترین مسأله است. گاهی فکر می‌کنم او با قدری دوراندیشی بیشتر و ایده‌های حرفه‌ای بهتر می‌توانست و هنوز هم می‌تواند حل‌کننده مشکلات فزون‌تری باشد و گره‌های بیشتری را از معماهای جنایی بگشاید و با تبهکاران فزون‌تری ستیز داشته باشد.

 

او را می‌توان یک شرلوک‌هولمز با سرعت و توانایی‌های فیزیکی بسیار بیشتر و بهتر توصیف کرد و اگر این وضع و افزودن امتیازات و توانایی‌ها به سو دیبنی هم بسط یابد، بسیار بهتر خواهد شد. همیشه در ذهنم تصور کرده‌ام که رالف و بری با همراهی و همکاری هرچه بیشتر، راه‌های سخت و ناپیموده را طی می‌کنند و به سوی حل دشوارترین معماها پیش می‌تازند.

آیا در رالف نشانه‌های ولو ضعیف لغزش و تخلف قابل مشاهده نیست؟

رالف از درون چیزهایی بعضاً منفی بیرون آمده و فرزند و محصول آدم‌های خلافکاری از همین قبیل بوده و این نیز یک حسن برای او به‌سبب توانایی‌اش برای تشخیص هرچه بهتر کج‌روی‌ها و رفع آن است. سایر اعضای تیم فلش نیز در کارهای خود توانا و ماهر هستند و می‌توانند گانگسترها را درهم بکوبند اما این رالف است که به سبب زندگی قبلی‌اش در میان کجروها و تبهکاران راه برخورد با آنها را نیز بیشتر و بهتر از سایرین بلد است و آموخته است که چگونه آنها را حذف و محیط را ایمن کند. او از عنصر اضافی و مزیت جانبی سفر در تونل زمان نیز استفاده می‌کند و از اینکه می‌تواند به‌سرعت به هر یک از زمان‌های مورد نظر خویش انتقال یابد، بهره‌ها جسته‌ است. اینگونه انتقال‌ها می‌تواند پایه‌ای مفید و مهم را برای او بگذارد و کامل‌کننده کارهای بعدی او باشد و اهداف اصلی‌اش را محقق سازد.

 

بارها در فلش به دنیای زیرزمینی مخوفی اشاره می‌شود که خلافکاران به‌ راه انداخته‌اند. در این باره بیشتر صحبت کنید.

بله، به‌دفعات از زبان فلش در همین ارتباط می‌شنویم که وی راه‌های رسوخ به این دنیا را بلد است و می‌داند هر فردی را کجا فراچنگ آورد و راه‌های شکار هر تبهکاری کدام است. این یک جمله بارها نقل شده از جانب فلش است که؛ من راه صحبت و تعامل با این افراد را بلد هستم و می‌توانم از سدهای بلند هم عبور کنم. بواقع آنچه به فلش رنگی از جذابیت و یک پایگاه و ریشه قوی برای شروع مبارزاتش با عناصر هنجارشکن می‌دهد، همین مسأله و آگاهی او از خطرات ناشناخته و دشمنان بزرگی است که خیال حذف وی را دارند.

 

iran-newspaper.com
  • 9
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش