جمعه ۲۸ آذر ۱۴۰۴
۱۱:۴۹ - ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۷۵۰۹
فیلم و سینمای جهان

چهره واقعی شخصیت‌های «بازی تاج‌ و تخت»، بر اساس کتاب (۱)

وقتی که پای سریال محبوب «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) به میان می‌آید، بسیاری از شخصیت‌های سریال با آن چیزی که در مجموعه کتاب‌های جورج آر آر مارتین، «ترانه‌ای از یخ و آتش» (A Song of Ice and Fire)، آمده تفاوت‌های کم یا زیاد دارند. گاهی اوقات به خاطر دلایل عملی یا روایی، تهیه کنندگان یا نویسندگان مجبور می‌شوند که ظاهر شخصیت‌های سریال را تغییر دهند.

 

در ادامه این مطلب می‌خواهیم تصاویری از شخصیت‌های سریال «بازی تاج و تخت» و نسخه‌ای از این شخصیت‌ها که در کتاب‌های مارتین توصیف شده را در کنار یکدیگر قرار دهیم تا تفاوت این دو مشخص شود.

 

۱-یارا/آشا گریجوی

 

بازیگران سریال بازی تاج و تخت,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

 

نویسندگان سریال «بازی تاج و تخت» تصمیم گرفتند که در نسخه سریالی اسم آشا گریجوی را به یارا گریجوی تغییر دهند تا با نام اوشا، نگهبان وحشی ریکان استارک اشتباه گرفته نشود. اما اسم تنها چیزی نیست که در مورد این شخصیت تغییر کرده است. شخصیت یارا گریجوی همان اعتماد به نفس و زبان تند آشا را دارد، اما ظاهر این دو تفاوت‌هایی را نشان می‌دهند.

 

توصیف مارتین از این شخصیت: ثیون برگشت تا او را برانداز کند. او چیزی که می‌دید را می‌پسندید. در همان نگاه اول فهمید که او یک آیرون بورن است: لاغراندام و با پا‌های بلند با مو‌هایی مشکی و کوتاه، پوستی سرد و رنگ پریده، دست‌های محکم و قوی و خنجری در کمر. بینی اش برای صورت لاغرش بیش از حد بزرگ و نوک تیز بود، اما لبخندش این نقش را جبران کرده بود.

 

مطابقت با شخصیت سریال: ۴ از ۱۰- در عکس دستکاری شده مو‌های آشا مشکی و کمی کوتاه‌تر و صورتش باریک‌تر و مردانه‌تر شده با بینی نوک تیزتر و رو به پایین تر.

 

۲-برن استارک

 

بازیگران سریال بازی تاج و تخت,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

 

شخصیت برن استارک در سریال که توسط آیزاک همپستد رایت به تصویر کشیده می‌شود در واقع با آنچه که در کتاب‌های مارتین توصیف شده تفاوت دارد. اغلب فرزندان استارک در کتاب‌های «ترانه‌ای از یخ و آتش» بیشتر به ظاهر خاندان تالی (خانواده مادری) شباهت دارند غیر از آریا. در سریال، این موضوع تا حدود زیادی نادیده گرفته شده است و تنها سانسا و راب در حد کمتری شباهت زیادی به مادرشان، کاتلین، دارند. به جای مو‌ها و چشم‌های قهوه ای، برن باید مو‌های قهوه‌ای مایل به قرمز و چشمان آبی تالی‌ها را می‌داشت با صورتی جدی تر.

 

توصیف مارتین از این شخصیت: کاتلین همیشه فکر می‌کرد که راب شبیه اوست؛ مانند برن و ریکان و سانسا. او رنگ تالی‌ها را داشت، مو‌های قهوه‌ای مایل به قرمز و چشم‌های آبی.

 

مطابقت با شخصیت سریال: ۷ از ۱۰- در عکس دوم از لنز‌های آبی رنگ و کمی رنگ مایل به سرخ برای مو‌های برن استفاده شده تا بیشتر به دسته تالی‌ها شبیه باشد.

 

۳-برین اهل تارث

 

بازیگران سریال بازی تاج و تخت,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

 

بخشی از تراژدی برین اهل تارث به میزان علاقه او به عاشق شدن و دوست داشته شدن باز می‌گردد، اما او خوب می‌داند که با استاندارد‌های وستروسی دختری غیرطبیعی و زشت است، غیر از چشم‌های بزرگ و آبی رنگ زیبایش. گویندولین کریستی، بازیگر این نقش زن زیبایی است، اما اگر چه از لحاظ قد، رنگ مو و فرم ظاهری بسیار بی نقص به نظر می‌رسد، اما شباهت زیادی با شخصیت برین در کتاب‌های مارتین ندارد. در سراسر کتاب ها، او نبرد‌های متعددی با دشمنانش دارد که صدمات و آسیب‌های بیشتری به او وارد می‌کند. نبرد با برادران شجاع (Brave Companions) باعث شکستن ۲ دندان او شده و حمله به او در یک مهمانخانه در کراس رودز نیز باعث گاز گرفته شدن و کنده شدن نیمی از گونه او می‌شود.

 

توصیف مارتین از این شخصیت: زیبا صدایش می‌کردند...، اما به تمسخر. مو‌های زیر کلاه شبیه کاه‌های کثیف لانه سنجاب‌ها بود و صورتش... چشم‌های برین بزرگ و بسیار آبی رنگ بودند، چشم‌های یک دختر جوان، اعتماد ساز و بی ریا، اما مابقی... ویژگی‌های ظاهری او بسیار پهن و خشن بود، دندان هایش نمایان و کج و معوج، دهانش بسیار گشاد، لب هایش چنان قلمبه بود که انگار ورم کرده اند. هزاران کک مک گونه و پیشانیش را خال خالی کرده بود و بینی اش بیش از یک بار شکسته بود.

 

مطابقت با شخصیت سریال: ۴ از ۱۰- در عسک کناری چشم‌های برین را بزرگ‌تر و آبی‌تر کرده ایم و لایه‌ای بزرگ از کک مک و کمی خمیدگی در بینی. دهان گشاد‌تر و ورقلمبیده‌تر باعث مخفی ماندن دندان‌های نامرتب و شکسته او شده و یک جای زخم بزرگ روی صورتش کاشته شده تا با آنچه که در کتاب آمده شباهت بیشتری داشته باشد.

 

۴-داریو ناهاریس

 

بازیگران سریال بازی تاج و تخت,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

 

تاکنون سازندگان سریال «بازی تاج و تخت» دو شانس متفاوت برای داشتن بهترین ظاهر از داریو ناهاریس داشته اند و هر دو بار شکست خورده اند. اگر چه نمی‌توانید آن‌ها را به خاطر در پیش گرفتن رویه‌ای متفاوت برای داریو ناهاریس سرزنش کنید، زیرا مو‌های چند رنگ و یک ریش چنگالی ظاهر و جذابتی خوبی در روی صفحه تلویزیونی ایجاد نمی‌کند.

 

توصیف مارتین از این شخصیت: داریو ناهاریس برای یک مرد تایروشی نیز بسیار جلف و پر ادا بود. ریش‌های او به سه شاخه تقسیم شده و با رنگ آبی رنگ آمیزی شده بودند، درست مانند رنگ چشم‌ها و مو‌های مجعدش که روی یقه اش افتاده بود. سبیل نوک تیزش نیز طلایی رنگ شده بود.

 

مطابقت با شخصیت سریال: ۲ از ۱۰- تغییرات ایجاد شده در ظاهر داریو ناهاریس نسبت به نسخه سریالی بسیار قابل توجه و البته خنده دار است. مو‌های او بلندتر شده تا به یقه اش برسند و برای مطابقت با رنگ چشم هایش با رنگ آبی ملایم رنگ آمیزی شده اند. ریش او به سه شاخه تقسیم شده و با همان رنگ آبی چشم‌ها و موی سر رنگ آمیزی شده اند و در آخر سبیل نوک تیز طلایی که نشان می‌دهد سازندگان سریال «بازی تاج و تخت» بی جهت ظاهر این شخصیت را تغییر نداده اند.

 

۵-دنریس تارگرین

 

بازیگران سریال بازی تاج و تخت,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

 

اگر تفاوت‌های سنی را کنار بگذاریم، تیم انتخاب بازیگران سریال «بازی تاج و تخت» بهترین انتخاب را در برگزیدن امیلیا کلارک زیبارو برای شخصیت دنریس تارگرین داشته اند. البته تفاوت‌هایی در نسخه سریالی و کتابی این شخصیت وجود دارد، به ویژه در زمینه چشم‌ها و رنگ موها.

 

توصیف مارتین از این شخصیت: آن‌ها تزییناتی که مجیستر ایلیریو آورده بود را به او پوشاندند و سپس پیراهن بلند، ابریشم گوجه‌ای پررنگی که رنگ بنفش چشم هایش را بیشتر برجسته می‌ساخت. ویسریس گفت: «او بیش از حد لاغر است». مو‌های او [ویسریس]مانند مو‌های دنریس بلوند-نقره‌ای بود و خیلی محکم پشت سرش جمع شده بوند و با یک سنجاق ساخته شده از استخوان اژد‌ها بسته شده بود.

 

مطابقت با شخصیت سریال:۸ از ۱۰- در تصویر دستکاری شده، چشم‌های دنریس را بنفش‌تر کرده و موهایش را کوتاه‌تر کرده ایم. بر اساس توصیفات کتاب‌های مارتین، او پس از آتشی که باعث باز شدن تخم اژدهاهایش شد موهایش را به طور کامل از دست و هنگام فرار از گودال‌های مبارزه در میرین و سوار بر دروگون، موهایش بار دیگر سوخت. بدین ترتیب به نظر می‌رسد که هنگام رسیدن به وستروس مو‌های او در این حدی که در تصویر می‌بینیم بوده باشد.

 

۶-یورون گریجوی

 

بازیگران سریال بازی تاج و تخت,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

 

اگر چه فیلو آسبیک مهارت فوق العاده‌ای از خود برای ایفای نقش یورون گریجوی نشان داده، اما شوربختانه در سریال بسیاری از مشخصات ظاهری که بر ترسناکی این شخصیت می‌افزاید نادیده گرفته شده است. شخصیت یورون در سریال شباهت زیادی به یارا و ثیون گریجوی دارد، اما باید ظاهر بسیار ترسناک تری می‌داشت، زیرا بخش زیادی از ترسناکی این شخصیت در کتاب‌ها به ظاهر دگرجهانی او باز می‌گردد.

 

توصیف مارتین از این شخصیت: یورون خوش سیماترین پسر لرد کویلون بود و ۳ سال تبعید تغییری در این موضوع ایجاد نکرده بود. مو‌های سر او هنوز هم مانند نیمه شب دریا سیاه بود و هیچ موی سفیدی در آن دیده نمی‌شد و صورتش نیز هنوز زیر ریش مرتب تیره اش صاف و بی رنگ بود. یک تکه پوست چرمی روث چشم چپ یورون را پوشانده بود، اما چشم راستش مانند آفتاب تابستان آبی بود. ویکتاریون گریجوی چشم‌های خندانش را دید و گفت: «چشم کلاغی». یورون لبخندی زد و پاسخ داد: «شاه چشم کلاغی». لب هایش در نور چراغ بسیار تیره به نظر می‌رسید، خونمرده شده و آبی رنگ.

 

مطابقت با شخصیت سریال: ۴ از ۱۰- مو‌های سر و ریش یورون باید مانند پر‌های کلاغغ سیاه می‌بود و در تصویر کناری چشم بند مشهورش را نیز به او داده ایم. چشم خندانش بسیار آبی است هر چند چشم دیگری که زیر چشم بند چرمی قرار دارد مانند مرگ سیاه است. لب هایش به خاطر اعتیادش به یک نوشیدنی مخدر که سایه غروب نامیده می‌شود مانند خونمردگی آبی رنگ هستند.

 

۷-سندور «سگ شکاری» کلیگین

 

بازیگران سریال بازی تاج و تخت,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

 

گریمور‌های سریال «بازی تاج و تخت» کار خارق العاده‌ای برای نشان دادن زخم‌ها و افتادگی پوست یک طرف صورت سندور کلیگین انجام داده اند، اما ظاهراً کافی نبوده است. خوانندگان کتاب‌های مارتین می‌دانند که ظاهر شخصیت سندور در کتاب‌ها بسیار ترسناک است که البته دلیل خاص خود را دارد.

 

توصیف مارتین از این شخصیت: طرف راست صورتش استخوانی بود با استخوان گونه بیرون زده و یک چشم خاکستری زیر یک ابروی پرپشت. بینی او بزرگ و عقابی بود. موی سرش کم و تیره. او موهایش را بلند کرده و به اطراف شانه می‌کرد، زیرا هیچ مویی روی آن طرف صورتش دیده نمی‌شد. طرف چوب صورتش یک ویرانی کامل بود. گوشش کامل سوخته و از بین رفته بود و از آن چیزی جز یک سوراخ باقی نمانده بود. چشم چپش هنوز کار می‌کرد، اما اطراف آن را زخم‌هایی زشت فرا گرفته بود، پوستی سیاه به سختی چرم، پر از فرورفتگی و با شکاف‌هایی که هنگام حرکت کردن ظاهری سرخ و مرطوب داشتند. پایین‌تر و در قسمت فَک می‌توانستید تکه‌ای از استخوان را ببینید، زیرا قسمتی از گوشت و پوست از بین رفته بود.

 

مطابقت با شخصیت سریال: ۶ از ۱۰- در سریال، روری مک گان (بازیگر نقش سگ شکاری)، زخم‌ها را روی طرف دیگر صورتش دارد، اما ما در عکس اصلاحی این زخم‌ها را به مکان درست شان منتقل کرده ایم. علاوه بر این قسمت صورت او را ژولیده‌تر و افتاده‌تر ترسیم کرده و مطابق آن به بینی او ظاهری شبیه خنجر داده ایم. سگ شکاری نباید گوش خارجی داشته باشد و زخم‌های او باید بسیار بیشتر از آنچه در سریال دیدیم باشد.

 

۸-جوراه مورمونت

 

بازیگران سریال بازی تاج و تخت,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

 

سر جوراه مورمونت در واقع به آن خوش قیافگی که سازندگان سریال به ما نشان داده اند نبوده است. شوالیه محبوب ما در سریال بسیار جذاب‌تر و دوست داشتنی‌تر از آن چیزی است که در کتاب‌های مارتین آمده است.

 

توصیف مارتین از این شخصیت: سر جوراه مرد خوش قیافه‌ای نبود. او گردن و شانه‌هایی مانند گاو نر داشت و مو‌های سیاه خشنی که بازو‌ها و سینه او را پوشانده و روی سر او نیز مویی وجود نداشت.

 

مطابقت با شخصیت سریال: ۵ از ۱۰- برای اینکه ایان گلن، بازیگر نقش این شخصیت، شباهت بیشتری با روایت کتاب‌های مارتین داشته باشد تغییراتی در ظاهر او ایجاد کرده ایم. جوراه در کتاب‌ها نسبتاً طاس با مو‌ها و ریش تیره‌تر و مو‌های سینه پرپشت و سیاه بوده است. همچنین در عکس کناری گردن و شانه‌های او را پهن‌تر کرده ایم تا نشان دهیم این خرس سیاه تا چه اندازه قدرتمند بوده است و روی گونه راست او نیز نشان هیولا را اضافه کرده ایم که جوراه به خاطر سرپیچی از دستور هنگام اسارت او و تیریون به عنوان برده دریافت کرده بود.

 

۹-رمزی بولتون

 

بازیگران سریال بازی تاج و تخت,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

 

در سریال «بازی تاج و تخت»، حرامزاده ترسناک بولتون‌ها مرز‌های شرارت و سادیسم را جابجا کرد، اما باور می‌کنید که نسخه کتابی این شخصیت حتی از این هم ترسناک‌تر بوده است؟ در رمان‌های مارتین برخی از کار‌هایی که رمزی اسنو انجام می‌دهد لرزه بر اندامتان می‌اندازد و از لحاظ ظاهری نیز به هیچ وجه جذابیت و کاریزمای ایوان ریون را ندارد.

 

توصیف مارتین از این شخصیت: اما علیرغم لباس‌های بسیار فاخرش او هنوز هم یک مرد زشت باقی مانده بود، با استخوان‌های پهن و شانه‌های افتاده با بدنی گوشتالو که نشان می‌داد او در آینده بسیار چاق خواهد شد. پوست بدنش صورتی و لک دار بود، با بینی پهن، دهان کوچک، مو‌های بلند، تیره و بیروح. لب هایش پهن و گوشتی، اما اولین چیزی که در مورد او جلب توجه می‌کرد چشم هایش بود. او چشم‌های پدر لُردش را داشت- کوچک، با فاصله کم از هم و به شکلی ترسناک بیرنگ. برخی رنگ چشم هایش را خاکستری ارواح می‌نامیدند، اما حقیقت این بود که چشم هایش کاملاً بی رنگ بودند مانند دو تکه یخ کثیف.

 

مطابقت با شخصیت سریال: ۵ از ۱۰- رمزی در تصویر کناری مو‌هایی بلند و تابدار گرفته و صورتش نیز به کلی تغییر داده شده است. صورتش را بسیار روشن‌تر کرده ایم، چشم هایش را به هم نزدیک و روشن‌تر کرده ام با بینی پهن‌تر و دهان کوچک تر.

 

۱۰-روس بولتون

 

بازیگران سریال بازی تاج و تخت,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

 

لُرد دریدفورد بسیار بیرحم، مکار و سرد مانند باد‌های زمستانی بود که در سراسر وستروس وزیدن گرفته بود. به مدت ۵ فصل، مایکل مک الهاتون به شکلی تحسین کننده ذات حساب شده روس بولتون را به تصویر کشید، اما یک مشکل وجود داشت و آن اینکه ملک الهاتون شبیه شخصیتی از روس بولتون که در کتاب‌ها آمده نیست. برای مثال او باید مو‌های تیره، چشم‌های روشن به رنگ مه و صورتی که برخلاف سنش صاف و بدون چروک بود می‌داشت.

 

توصیف مارتین از این شخصیت: او صورتی پهن داشت، بدون ریش و بسیار معمولی، اما بیشتر به خاطر چشم‌های به شکل عجیبی بی رنگش شناخته می‌شد. نا چاق، نه لاغر و نه عضلانی، زره فلزی سیاه و یک ردای صورتی خال خالی می‌پوشید. لرد به او نگاه کرد. تنها چشم هایش حرکت کرد: آن‌ها بسیار بیرنگ بودند، به رنگ یخ. لرد دریدفرود شباهت زیادی به پسر حرام زاده اش نداشت. صورتش کاملاً اصلاح شده بود، پوستی نرم، معمولی، نه خوش تیپ و نه خیلی زشت. اگر چه روس در نبرد‌های زیادی شرکت داشت، اما هیچ زخمی نداشت. اگر چه ۴۰ سال را رد کرده بود، اما هنوز چروکی روی صورتش دیده نمی‌شد با خطوطی اندک که می‌شد آن‌ها را نتیجه گذشت زمان دانست. لب هایش چنان باریک بود که وقتی آن‌ها را به هم می‌فشرد انگار به طور کامل از بین می‌رفتند. یک حس پیر نشدنی و بی حرکتی در او دیده می‌شد؛ روی صورت روس بولتون نیز خشم و شادی به یک شکل قابل تصور بود. تنها چیزی که بین او و رمزی مشترک بود چشم هایشان بود. چشم‌های او یخی هستند.

 

مطابقت با شخصیت سریال: ۳ از ۱۰- بسیاری از چین و چروک‌های صورت مک الهاتون را برداشته ایم، چشم هایش را روشن‌تر کرده ایم و موهایش را سیاه زاغی کرده ایم تا با شخصیت شیطانی که در کتاب‌های مارتین ترسیم شده شباهت بیشتری داشته باشد.

 

bartarinha.ir
  • 18
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش