جمعه ۲۸ آذر ۱۴۰۴
۱۳:۵۸ - ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۷۸۷۱
فیلم و سینمای جهان

اواگرین از بازسازی «دامبو» و تبعات آن می‌گوید

این «برتون» دیوانه از من چه می‌خواهد؟!

تیم برتون,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

«دامبو» که بازسازی یک کارتون محبوب سال‌های دور (۱۹۴۱) سینما ولی همراه با بازیگران زنده و به واقع ادامه‌ای بر پروژه سال‌های اخیر والت دیسنی در مورد تبدیل کردن انیمیشن‌های موفق‌اش به کارهایی با بازیگران زنده است، سومین مرتبه همکاری بین اواگرین بازیگر فرانسوی و تیم برتون کارگردان کمی تا قسمتی مالیخولیایی امریکایی را به تصویر کشیده و این پس از عرضه «سایه‌های تاریک» در سال ۲۰۱۲ و نمایش «خانه خانم پرگرین برای بچه‌های خاص» در سال ۲۰۱۶ است. اواگرین در نسخه جدید ایفاگر نقش اصلی و مرکزی کولت مارکانت است که تخصص‌اش در هنرهای نمایشی در آسمان و ارتفاعات است و در این زمینه با یک مدیر نمایش‌های هنری به نام وی. ا. وانده وره (با بازی مایکل کیتون) همکاری می‌کند. مدیری که می‌کوشد سیرک مشهور و پرطرفدار مکس مدیچی را خریداری و از این طریق فیل محبوب این سیرک را که دامبو نام دارد و از قدرت پرواز بهره‌مند است، تملک کند.

 

کولت در این راه با خانواده فاری‌یر (به سرکردگی کاراکتر کالین فارل) که در سیرک کار می‌کنند و غم دامبور را می‌خورند و مایل‌اند او را به نزد مادرش برگردانند، آشنا می‌شود. تحت هر شرایطی رویکرد چندباره تیم برتون با آن عقاید ویژه‌اش و تمرکز او روی ضد قهرمانان طرد شده از اجتماع، به اواگرین برای فیلم‌هایش نه یک تمایل بی‌دلیل بلکه به سبب مهارت توأمان و تخصص همزمان او در امر حضور در فیلم‌های مستقل و کارهای پرهزینه هالیوودی است و این طبایع متفاوت وی را قادر می‌سازد هم یک زن غیر متعارف اما دلسوز در «دامبو»‌ ی جدید باشد و هم یکی از کاراکترهای ویژه «کازینو رویال»، یکی از آثار ۲۴ گانه جیمز باند در سال ۲۰۰۶. اواگرین که در سریال تلویزیونی «پنی ترسناک» در ژانر هارور (وحشت) هم نمره قبولی گرفته است، در مصاحبه پیش رو از جذابیت‌های کار در یک سیرک، راه‌های غلبه‌اش بر ترس از ارتفاع و البته همکاری با فیلی که به واقع وجود خارجی نداشت و فقط در تصاویر فیلم رؤیت می‌شود سخن می‌گوید.

خانم گرین، یکی از جذابیت‌های اصلی حرفه شما آشنا شدن با فرهنگ‌ها و بینش‌های متفاوت و انجام کارهایی است که در زندگی معمولی از شما سر نمی‌زند. آیا این چنین نیست؟

قطعاً همین طور است و مثلاً آموختن راه‌های انجام کارهای محیرالعقول در ارتفاع و پرش‌های بلند هر کسی را به وجد می‌آورد. این فیلم‌ها و نقش‌ها کمک می‌کند چیزهایی را در وجودتان و در زندگی کشف کنید که پیشتر اطلاعی از آن نداشتید.

راجع به ترس شما از ارتفاع حرف‌های زیادی می‌زنند.

این حرف‌ها صحت دارد. در فیلم «سایه‌های تاریک» نیز صحنه‌هایی را در ارتفاع داشتیم که از صحنه‌های دامبو آسان‌تر و دوری ما از سطح زمین کمتر بود و با این وجود کارها برای من بسیار سخت جلوه می‌کرد. در «خانه خانم پرگرین برای بچه‌های خاص» نیز یک پرش کوچک از روی سکویی را داشتیم و این نیز اسباب دردسر من شده بود. با این مقدمات می‌توانید بفهمید وقتی که در «دامبو» با یک سیرک دارای انواع برنامه‌های نمایشی روی هوا و یک فیل پرنده مواجه شدم، چقدر به ترس افتادم و از خودم پرسیدم این برتون دیوانه از من چه می‌خواهد؟!

آیا سوابق این گونه احساسات و ترس‌ها نزد شما به دوران کودکی‌تان باز می‌گردد؟

من در کودکی حتی وقتی به سیرک و نمایش‌هایی از این دست می‌رفتم و کارهای ریسکی را می‌دیدم، نگران می‌شدم و با دیدن آدم‌ها و نمایشگرانی که در ارتفاع زیاد وضعیت نامتعادلی پیدا می‌کردند، اضطراب وجودم را می‌گرفت. البته باید تأکید کنم که پس از دیدن نمایش‌های هنری زیادی از این قبیل و سر زدن چند باره‌ام به سیرک مشهور سولیل،‌ اعتبار و احترام هر چه بیشتری را نسبت به این افراد نزد خود می‌یابم.

آیا تمریناتی که در این راه انجام دادید تا با فضای دامبو هماهنگ تر شوید شما را قوی ترساخت و به درجات مورد نظر رساند؟

طبعاً قوی‌تر و برای آن کارها آماده‌تر شدم اما همچنان از آن قضایا احساس نفرت می‌کردم! تا زمانی که از آنها قدری فاصله دارید، کارها لذت بخش است اما وقتی یکی از آنها شوید،ریسک طلبی مفرط آن شما را دیوانه می‌کند. مثلاً‌ مرد شعبده بازی را ببینید که دشنه‌های بزرگ خود را از درون محفظه‌های دربردارنده انسان‌ها عبور می‌دهد یا دلقک‌هایی را که هر لحظه در مسیر یک چیز ناشناخته قرار دارند. من از آن نوع آدم‌هایی نیستم که بتوانم دائماً کنار آنها زندگی کنم.

 

یک صحنه فیلم را نام ببرید که واقعاً شما را پریشان کرده باشد.

یک صحنه مربوط به هوا و پرش من بود و چیزی که روح و روان قدرتمندی را می‌طلبید که البته در وجود من نیست. پس از اتمام فیلمبرداری همه برایم هورا کشیدند اما آن تشویق‌ها به چه درد من می‌خورد؟! من آرامش و بیکاری روی زمین را به درخشش در آسمان‌ها ترجیح می‌دهم.

 

‌ در نماهای اولیه فیلم به نظر می‌رسد فقط یک عروسک در دست‌های کاراکتر مایکل کیتون هستید اما بعداً ابعاد وجودی و ارزش‌های درونی شما بیشتر آشکار می‌شود.

خب، کاراکتر من (کولت مارکانت) به واقع نیز از دوستان کاراکتر کیتون است و در ابتدا باور ندارد که دامبو این فیل شیرین، قدرت پرواز دارد. با این حال به محض این که کولت به چشم می‌بیند که دامبو می‌تواند پرواز کند، شرایط و دیدگاه‌هایش عوض می‌شود و وارد ماجرای حفظ دامبو و نجات او از دست بدخواهان می‌شود. این صریح‌ترین راه برای نشان دادن تکامل تدریجی اما سریع این انسان است. ما این فیل را به طور واقعی کنار خود نداریم و فقط تصاویر کامپیوتری او کنار ما Insert می‌شود اما همیشه وجود صوری وی را نیز حس می‌کردیم.

 

‌ آیا فیلم اوری ژینال «دامبو» را که البته کارتونی است، دیده بودید؟

بله، مدتها پیش بود اما صحنه‌ها را به خوبی به یاد می‌آوردم. جدا شدن فیل مادر از بچه‌اش (دامبو) واقعاً غم‌افزا بود و در عین حال زیبایی مضمونی داشت. من کلاً تمام انیمیشن‌های کلاسیک والت دیسنی را دوست دارم و این شامل «سفید برفی» و «بامبی» هم می‌شود.

 

‌ امروز چه چیزهایی در این نسخه جدید می‌بینید که هشدار دهنده و برای زمانه کنونی درس آموز باشد؟

این که در فیلم پیام‌هایی به صراحت هست که انسان‌ها را از محصور و اسیر کردن حیوانات باز می‌دارد، یک خصلت خوب و از محسنات «دامبو» است. در فیلم‌های داستانی و مستند متعددی دیده‌ایم که از مردم خواسته می‌شود از تعدی به حیوانات و محروم کردن‌شان از حق زندگی آزاد پرهیز کنند زیرا آنها هم روح و جان و حق حیات دارند. من نیز به نوبه خودم تقاضا می‌کنم مردم دنیا نه آزار دهنده حیوانات بلکه حامی آنها باشند.

 

 

iran-newspaper.com
  • 19
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش