جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۳:۵۰ - ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۸۳۰۸
فیلم و سینمای جهان

۱۰ فیلم برتر تاریخ سینما که در آن‌ها شخصیت‌ های شرور بر قهرمانان داستان غلبه می‌کنند [قسمت اول]

فیلم های برتر تاریخ سینما,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

هالیوود عموماً در مورد قهرمانان است، از این رو پایان داستان فیلم های هالیوودی اغلب از همان ابتدا قابل پیش پیش بینی است. مهم نیست که در مسیر داستان چه اتفاقی رخ دهد، زیرا می توان تقریباً مطمئن بود که قهرمان مرکزی داستان در انتهای داستان پیروز ماجرا خواهد بود. این رویه میل ما و فرهنگ عامه را برای خوشبین تر بودن و مثبت نگرتر بودن نسبت به زندگی واقعی نمایان می سازد، زندگی واقعی که می تواند به جای منظم بودن و از لحاظ اخلاقی درست بودن، بسیار بیرحمانه و بی نظم پیش برود. در دهه ۴۰ میلادی، این مسیر با ظهور فیلم های کم هزینه و به اصطلاح «درجه دوم» و البته فیلم های نوآر به کلی تغییر کرد، جایی که خط بین قهرمان، ضد قهرمان و شخصیت شرور داستان غیرقابل تشخیص بود. تغییرات دیگری در عصر هالیوود جدید رخ داد و کارگردانان معمولاً ضد قهرمانان دمدمی مزاج را در مرکز داستان خود قرار می دادند.

 

فیلم های برتر تاریخ سینما,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

ژانر ترسناک نیز از پذیرفتن این تاریکی ابایی نداشت. اما با ظهور فیلم های بلاک باستر، سرگرمی عمومی به شکل نسبتاً انحصاری و با تعداد کمی استثنا، بر شخصیت های قهرمانی تمرکز داشت و داستان پیروزی آن ها در شرایطی نابرابر را روایت می کرد. اما در تاریخ سینما فیلم هایی نیز ساخته شده که در آن شخصیت بد یا شرور در واقع قهرمان ماجراست، جایی که شرارت قوی تر از عشق است و در نهایت پیروز می شود.از کمدی های تراژیک تا فیلم های نوآر و ترسناک، این فیلم ها بهترین گزینه ها برای تماشا هستند البته اگر حس و حال تماشای برنده شدن شخصیت های شرور را داشته باشید.

 

۱- گرمای بدن (۱۹۸۱)

فیلم های برتر تاریخ سینما,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

فیلم «گرمای بدن» (Body Heat) در واقع یک تصویرسازی مجدد از فیلم «غرامت مضاعف» (Double Indemnity) است که به ذات فیلم نوآر متعهد و پایبند می ماند. این ژانر که در پاسخ به درماندگی و رکود اقتصادی دهه ۱۹۴۰ ایالات متحده شکل گرفت، همه مردان را احمق و ضعیف و همه زنان را زیبارویانی شیطان صفت و خطرناک توصیف می کرد، زنانی که با جذابیت جنسی و قدرت تاثیرگذاری خود می توانستند این مردان را خرد کنند. در فیلم «گرمای بدن» ویلیام هرت نقش یک وکیل را بازی می کند که در میانه یک موج گرما یک زن زیبا را اغوا می کند اما در نهایت توسط زن برای قتل شوهرش به کار گرفته می شود. او که یک وکیل است و مقام و قدرت بالایی برای خود متصور است، به این باور می رسد که کنترل ماجرا را در دست دارد: اینکه قتل شوهر معشوقه اش نقشه خود او بوده و او می تواند در نهایت قسر در برود.

 

فیلم های برتر تاریخ سینما,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

اما او بیشتر از این نمی تواند در اشتباه باشد. پایان داستان چیزی متفاوت از آن چیزی است که از هالیوود انتظار داریم. در نهایت متی را می بینیم که زنده است و در ساحلی استوایی در حال آفتاب گرفتن است. وفادار به ساختار ژانر نوآر، در نهایت مشخص می شود که این متی بوده که همه نقشه را کشیده و البته قهرمان اصلی داستان نیز هست. او چنان بی پرواست و به جذابیت جنسی خود اطمینان دارد که هر اتفاقی که برای شخصیت وکیل می افتد را باور می کنیم. بازی کاتلین ترنر در نقش این زن وسوسه گر در تمامی سکانس هایی که در آن حضور دارد کنترل ماجرا را در اختیار می گیرد.

 

۲- سکوت بره ها (۱۹۹۱)

فیلم های برتر تاریخ سینما,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

با بازی شریرانه و دوست داشتنی آنتونی هاپکینز، هانیبال لکتر یکی از ترسناک ترین شخصیت های مرد تاریخ سینماست که با شنیدن نامش بدنمان مور مور می شود. مرکزیت داستان فیلم «سکوت بره ها» (The Silence of the Lambs) دیالوگی بین او و کلارنس استرلینگ، با بازی فوق العاده جودی فاستر است. یک آدمخوار با ادب ظاهری خود جملاتی مانند «جگرش را با مقداری دانه باقالی و شراب قرمز چیانتی خوردم» را با ذوق و اشتها به زبان می آورد. او یک شخصیت شرور پر از وحشت و خونسرد است که از همان ابتدا به شما نشان می دهد کیست و چه کرده و در آخر نیز قسر در می رود. ژانر وحشت همواره جولانگاه شخصیت های شرور موفق بوده است.

 

فیلم های برتر تاریخ سینما,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

از آنجا که در این ژانر به صورت شاخ به شاخ با وحشت و ترس برخورد می کنیم و سعی داریم از این وحشت برای ایجاد یک شادی و هیجان روان کننده استفاده کنیم، طرفداران ژانر وحشت بیشتر از تماشاگران دیگر ژانرها انتظار پیروزی شخصیت های شرور را می کشند. فیلم «سکوت بره ها» بسیار هوشمندانه ساخته شده زیرا عناصر ژانر وحشت را با ژانر تریلر مخلوط می کند، وحشت ابتدایی رویارویی استرلینگ با لکتر مغلوب حضور قاتلی سریالی می شود که تنها کمک هانیبال لکتر می تواند به شکست او منتهی شود. از این منظر، لکتر با تمام شرارت و بی رحمی اش، به نحوی قهرمان داستان است. با این وجود هنوز هم کسی انتظار ندارد که این قاتل آدمخوار از دست اف بی آی بگریزد اما او به هر ترتیب راه خود را به بیرون می یابد زیرا قدرت شرارت و شیطانی او نمی تواند در انقیاد نیروهای خوب قرار گیرد.

 

۳- مظنونین همیشگی (۱۹۹۵)

فیلم های برتر تاریخ سینما,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

فیلم «مظنونین همیشگی» (The Usual Suspects) یک تریلر جنایی پیچیده و شلوغ است که ساختار آن بر گمراه کردن مخاطب و شخصیت های درون داستان متمرکز است. با استفاده از ترکیب فلش بک ها و سبک روایی غیرقابل اعتماد و نامنظم، این فیلم داستان یک رییس سازمان زیرزمینی جنایتکار به نام کیزر سوز را روایت می کند که یکی از خونسردترین و بیرحم ترین مردان کره زمین است. بعد از این که چندین مرد در تیراندازی های رخ داده در یک قایق کشته می شوند، پلیس مردی که مبتلا به اختلالات حرکتی به نام وربال کلینت را دستگیر می کند تا ماجراهای منتهی به این کشتار را برای آن ها شرح دهد. بعد از یک داستان طولانی و پرپیچ و خم، کلینت آزاد می شود.

 

فیلم های برتر تاریخ سینما,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

در خارج از پاسگاه پلیس رفته رفته حرکات ناموزون شخصیت کلینت بهتر شده و ناگاه بیننده در می یابد که این شخص همان کیزر سوز است. با علم به اینکه هم کارگردان (برایان سینگر) و هم شخصیت اصلی داستان (کوین اسپیسی) به سوء استفاده جنسی متهم شده اند، شاید تماشای دوباره این شاهکار سینمایی کمی سخت باشد اما همچنان باید اعتراف کرد که این فیلم یکی از به یادماندنی ترین و شوکه کننده ترین پیچش های داستانی تاریخ سینما را در خود دارد. این تاثیر گول زننده با بازی حیرت انگیز کوین اسپیسی چند برابر می شود، بازیگری که به ما می قبولاند که پشت این ظاهر آرام و حرکات بدنی ناشی از مشکلات حرکتی، یک سردسته شرور و بیرحم قرار دارد. علیرغم داستان پردازی پیچیده فیلم، این پیچش داستانی نهایی بسیار سرگرم کننده و جذاب است.

 

۴- هفت (۱۹۹۵)

فیلم های برتر تاریخ سینما,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

دیوید فینچر چیزهای زیادی در مورد پایان بندی هایی که معنای تمام یک فیلم را تغییر می دهد می داند. چه «بازی» (The Game) باشد، چه «دختر گمشده» (Gone Girl) و چه «باشگاه مشت زنی» (Fight Club)، او از پایان ماجرا به عنوان ابزاری برای نابود کردن هر آنچه که تا آن زمان در مورد داستان فیلم فکر می کردیم استفاده می کند. با این وجود هیچ یک از فیلم های او به اندازه فیلم «هفت» (Se7en) تاریک و تاثیرگذار نیست. در این فیلم نه تنها پلیس ها موفق به متوقف کردن قاتل نمی شوند بلکه در پایان داستان پلیس جوان، دیوید میلز، که نقش او را برد پیت با زجه هایی تکان دهنده و غم انگیز بازی می کند، با این واقعیت هولناک روبرو می شود که سر همسرش توسط قاتلی که در برابر اوست از تن جدا شده و برایش ارسال شده است.

 

فیلم های برتر تاریخ سینما,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

این بار نیز شاهد یکی دیگر از هنرنمایی های شاهکارگونه کوین اسپیسی در نقش یک شخصیت شرور و منفی هستیم، او قاتلی سریالی است که ظاهراً معصومیت یک کودک را دارد و با همین ظاهرسازی شخصیت های قهرمان فیلم را به سمت این باور غلط سوق می دهد که آن ها از او باهوش تر هستند تا زمانی که دیگر خیلی دیر می شود. نقطه تاثیرگذار و تکان دهنده دیگر این داستان بازی آشنا و قابل درک مورگان فریمن است که باعث می شود فکر کنیم بشریت می تواند در نهایت تاریکی را شکست دهد. در نهایت فیلم با این جملات به پایان می رسد: «ارنست همینگوی روزگاری نوشته بود: دنیا مکان خوبی است و ارزش مبارزه را دارد. من با بخش دوم جمله او موافقم».

 

۵- بچه رُزماری (۱۹۶۸)

فیلم های برتر تاریخ سینما,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

سومین فیلم در این فهرست که شخصی متهم به سوء استفاده جنسی در ساخت آن دخالت داشته باعث می شود که با خود فکر کنیم آیا قسر در رفتن در دنیای فیلم با قسر رفتن در دنیای واقعی ارتباط دارد یا خیر. در فیلم «بچه رُزماری» (Rosemary’s Baby) رومن پولانسکی سعی دارد شرارت را به تراز بالاتری ببرد و بدین ترتیب داستان زنی باردار را روایت می کند که ناخواسته بچه ای ضد مسیح را به دنیا می آورد. «بچه رُزماری» فیلمی موثر و تکان دهنده است زیرا ساختار آن بر تم های واقعی از باور به دیوانگی و زنانی که کسی باورشان نمی کند استوار است.

 

فیلم های برتر تاریخ سینما,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

شوهر زن داستان در ابتدا مردی بی تفاوت و ولنگار به نظر می رسد اما در واقع او به تولد ضد مسیح کمک می کند.

 

میا فارو در نقش یک زن باردار که پارانویا بر او غالب شده بازی بی نقصی از خود ارائه می دهد به نحوی که ترس او به خوبی توسط بیننده حس می شود. پایان داستان اما به همین اندازه شوکه کننده است. نه تنها رُزماری از متولد شدن نوزاد جلوگیری نمی کند بلکه در نهایت او را می پذیرد و بدین ترتیب پیامی ناامید کننده به مابقی انسان ها منتقل می کند.

 

 

  • 9
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش