جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۱۴:۵۳ - ۱۳ تير ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۴۰۳۸۵۵
فیلم و سینمای جهان

درباره «زندگی در بالا»، فیلم علمی - تخیلی تازه‌ای از کلر دنی فرانسوی

سفر «فضایی» برای رهایی از حبس «زمینی»

فیلم زندگی در بالا,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

مشخصات فیلم

عنوان: «زندگی در بالا»

محصول: کمپانی‌های A24، الکاتراز فیلمز و پاندورا

تهیه‌کنندگان: اندرولورن، دی جی گوگن هایم و لارنس کلرک

سناریست ها: ژان پل فارگو و کلر دنی

کارگردان: کلر دنی

مدیر فیلمبرداری: یوریک لوسو

تدوینگر: گای لکورن

موسیقی متن: استوارت.ا.استیپلز

طول مدت: ۱۱۰ دقیقه

بازیگران:‌ رابرت پتینسون، جولیت بینوش، آندره بنجامین، میاگوت، آگاتا بوزک، لارس ایدینگر، کلیر ترن، اوان میچل، گلوریا اوبیانیو و ویکتور بانرجی

رابرت پتینسون  بعد از تبدیل شدن به نوستاره جوان سینما در اوایل دهه جاری که به لطف بازی وی در نقش یک خون‌آشام عاشق پیشه در چهارگانه بسیار پرفروش اما احمقانه «گرگ و میش» حاصل آمد، به جای کلیشه شدن در آن نقش آشنا و تعقیب کردن انبان‌های تازه پول، آینده‌اش را در همکاری با مستقل سازان و موج نویی‌هایی جست‌وجو کرده که از فرآیند موسوم به «سیستم هالیوود» به شکلی کم یا زیاد دورند. این چنین بوده است که پتینسون امریکایی و ۳۳ ساله با دیوید کرانن برگ کانادایی و ۷۶ ساله روی دو فیلم «نقشه‌هایی به سمت ستاره‌ها» و «کاسموپولیس» و با دیوید میکود روی فیلم «the Rover» به همکاری پرداخته و محصول همسویی وی با جیمز گری هم فیلم «شهر گمشده زد» بوده است و اینک سه ماهی است که محصول همکاری پتینسون با کلر دنی کارگردان زن ۷۳ساله فرانسوی هم که فیلمی علمی- تخیلی به‌ نام «زندگی در بالا» است، روانه پرده‌های نقره‌ای شده و بحث‌های تازه‌ای را در مورد فیلم‌های فضایی بازکرده که شاید به سطوح «سولاریس» آندری تارکوفسکی و «ستاره سیاه» جان کارپنتر نرسد و به اندازه «بین ستاره‌ای» ساخته کریستوفر نولان کمال‌گرا نباشد اما جایگاه مناسبی را برای خود اختیار می‌کند.

تغییر رویه

کلر دنی یک اجتماعی‌ساز و متخصص کمدی - رمانتیک‌ها یا ملودرام‌های خانوادگی که سازنده فیلم‌های تحسین شده‌ای مانند «Beau Travail» (1999)‎، «دردسر هر روزه» (۲۰۰۱) و «ماده سفید» (۲۰۰۹) بوده اندک مدتی بعد از عرضه اولین فیلمش به زبان انگلیسی اینک به ژانر علمی- تخیلی نیز ورود کرده و فیلمی ساخته است که هر چند نه فروش زیادی داشته و نه عشاق متعددی را در جامعه سینما برای خود یافته اما موضوعی را مطرح می‌کند که ارزش بیان و بررسی  دارد و شاید نسخه‌های معقول‌تر از آن به آسانی و با تعداد زیاد ساخته نشوند.

 حفره سیاه

در فیلم «زندگی در بالا» رابرت پتینسون نقش خلافکار زندانی شده‌ای به‌ نام مونتی را بازی می‌کند که به سان همگنانش رضایت می‌دهد در یک مأموریت علمی خطیر به دل فضا برود و سر از منطقه‌ای موسوم به حفره سیاه درآورد و در ازای آن مجازات حبس وی نادیده انگاشته شود و در صورت زنده ماندن و بازگشت به کره خاکی به زندگی عادی خود بازگردد و نظارت بر این سفر و نحوه کار موفق مونتی و سایرین با یک پزشک (با بازی جولیت بینوش) و یک زندانی دیگر است و این پزشک از این فرصت برای انجام تحقیقات علمی خود روی بشر و واکنش‌های انسان در شرایط بسیار سخت زیستی بهره می‌گیرد و با وجود این، این مأموریت محتوم رو به زوال می‌رود و در نهایت تبدیل به یک آشوب می‌شود و کارها از اداره و کنترل همگان خارج می‌شود و مونتی فقط این دلخوشی را دارد که در این هنگامه سخت با زن محبوبش ازدواج و از این طریق نعمت پدرشدن را تجربه کند.

پتینسون معتقد است «زندگی در بالا» بیش از آنکه یک قصه خیالی باشد، تصویری قابل لمس از فردا و شرح رویدادی است که با قدری تفاوت در آینده نزدیک حادث خواهد شد زیرا محصول علوم جدید بشر و اکتشافات صورت گرفته و ریسک‌ها و کارهایی است که تا چندی پیش غیرمعقول به نظر می‌رسیدند اما اینک قدم‌هایی الزامی در راه تحکیم و حفظ زندگی هستند.

 کار براساس صداقت

پتینسون که فیلم جدید «خانه روشن» ساخته رابرت اگرز را هم در نوبت پخش دارد و در سال ۲۰۲۰ در فیلم تازه کریستوفر نولان هم رؤیت خواهد شد، می‌گوید همکاری با کلر دنی او را به سمت و سویی برد که همواره در حرفه سینما در جست‌وجوی آن بوده و به دلایلی از آن در گذشته دور می‌ماند. وی می‌افزاید: دنی از آن دست هنرمندان نیست که یک بازیگر را به انحای مختلف برای بازی در فیلم‌هایش فریب و به او اطلاعات غلط بدهد. وی برعکس با صداقت و از همان آغاز دیدگاه‌های خودش و امکان و احتمال جواب دادن فیلم را مطرح و از این طریق راه یک همکاری مؤثر را ترسیم می‌کند و از نظر او مهم‌ترین مسأله احترام قائل شدن کارگردان و هنرپیشه‌ها به ایده‌های طرف مقابل و فراهم آوردن ملزومات کار است. با این حال پتینسون معترف است که با خواندن یک خلاصه ۲۰صفحه‌ای از موضوع فیلم در ابتدا چیزی از مضمون آن سردرنیاورده و در نتیجه طی صحبت‌های اولیه‌اش با دنیز دقیقاً نمی‌دانست که چه وضعیتی دارد و چه باید بکند. او می‌افزاید: حالت یک آدم جاهل را داشتم که انواع صحبت‌های علمی پیرامون او جریان داره ولی هر چه می‌شنود برایش غیرملموس است. آنچه مرا خوشبین و به رسیدن به نقطه مطلوب امیدوار می‌کرد، این بود که در فضا و محدوده چنین فیلم‌هایی همیشه آنقدر جا و امکان وجود دارد که به نتایج مورد نظر برسید و فکرتان به پرواز درآید و هر چیزی را سرجایش بنشانید.

 نقطه تفاهم

در عین حال پتینسون به سبب کار با فیلمسازان متعدد متوجه شده است که نباید ایده‌ها و نوع نگاه خودش را به کارگردان‌ها و سناریست‌ها تحمیل و چیزی را وارد بطن داستان یک فیلم کند که با ماهیت وجودی همکاران ارشد او همخوانی ندارد. از نظر او اعتماد وی و دنی به یکدیگر و اعتماد تیم دو نفره آنها به خیل همکاران‌شان برای رسیدن به نقطه‌ای که در آن داستان فیلم به بهترین شکل قابل ارائه باشد، برای ثمر دادن داستان فیلم کفایت می‌کرد و همین اتفاق نیز افتاد. از طرف دیگر وقت زیادی که صرف آماده‌سازی بازیگران و قرار گرفتن سایر عوامل متعدد تولید در ریل مناسب شد، همگی را به درجه‌ای از اطلاعات و هوشیاری رساند که سازندگان «High Life» برای ساخت هر چه بهتر اثر هنری‌شان به آن نیاز مفرط داشتند. پتینسون می‌گوید: قصه زندانیانی که پا به یک پروژه ناشناخته علمی می‌گذارند تا مدت حبس خود را بخرند و بواقع آزاد شوند، شاید سوژه تازه‌ای نباشد و در گذشته هم مشابه آن را دیده باشیم اما دنی بخوبی توانسته جنبه‌هایی خوب و تازه‌ را به آن ببخشد و کارش را به گونه‌ای از آب درآورد که حتی به نظر برسد فیلم جدید او اثری از ژانر علمی- تخیلی نیست. دامنه امور طوری رها و وسعت می‌یافت و تنوع کار زمانی بیشتر می‌شد که ما تمامی جوانب مختلف قصه را در بافت سکانس‌ها قرار داده و از آنها تصاویری دنباله‌دار و دارای ریتم مستمر می‌ساختیم. از یک سو ما طبق داستان زندانیانی هستیم که اطلاعات بدوی هم نداریم، چه برسد به دانش فضایی و از جانب دیگر مردمانی که بر اثر آموزش مستمر چند ماهه باید به درجات لازم برسند و گلیم‌شان را در مأموریت محوله به بهترین شکل از آب بیرون بکشند.

iran-newspaper.com
  • 13
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش