سه شنبه ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۵۳ - ۰۴ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۰۸۹۳
موسیقی

گفت و گو با سهیلا گلستانی خواننده زن؛ از هیچ کس تقلید نمی کنم

سهیلا گلستانی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

اگر عرصه موسیقی تنگ و محدودیت‌ها برآن سلطه گرشود ناخودآگاه شوق بیشتری انسان را به دستیابی تراوش احساسات و اندیشه‌ها می‌کشاند به مانند موسیقی بانوان که در کشور ما با محدودیت‌هایی روبه‌رواست اما توانسته در عرصه آواز و ساز بخوبی بدرخشد و هنرمندان موفقی درجامعه ورود کنند.

 

سهیلا گلستانی یکی از همین هنرمندان است که سال‌ها در عرصه موسیقی آوازی فعالیت می‌کند و  به تدریس آواز مشغول است و حال امروز با نگاهی پخته‌تر به این  هنر تصمیم دارد برای نخستین بار  کنسرتی را در تهران برگزار کند. گفت‌و‌گو با این هنرمند را در ادامه می‌خوانید.

 

 

شما از جمله هنرمندانی  هستید که آهسته و پیوسته وارد عرصه موسیقی شدید و تا به امروز هم دراین حرفه فعالیت می‌کنید این علاقه‌ چگونه شکل گرفت؟

آشنایی من با موسیقی به دوران نوجوانی برمی‌گردد. پدر من استاد فلسفه دانشگاه اصفهان بود و به همین سبب با استادان موسیقی و ادبیات چون جلیل شهناز، حسن کسایی، دکترساسان سپنتا و دیگر هنرمندان بزرگ موسیقی «گل ها» در ارتباط و رفت و آمد بودند؛ آن زمان دکترسپنتا بسیاری ازآثار قمرالملوک وزیری را به‌ صورت کاست به‌ منزل ما می‌آوردند و من با کنجکاوی وعلاقه‌مندی تمام به شنیدن این کارها می‌نشستم وحتی گاهی اوقات همراه این موسیقی‌ها شروع به خواندن می‌کردم؛ انتظاری که امروز از هنرجویان موسیقی‌ام دارم و تأکیدم آشنایی بهتر با موسیقی  وبیشتر شنیدن آثاراست.

 

علاقه‌ من به موسیقی آوازی تا بدانجا بود که در دوران دبستان صدایم را ضبط می‌کردم و با اشتیاق گوش می دادم تا آنجا که پدرم برای من معلم موسیقی گرفت و آموختن و نواختن پیانو را آغازکردم؛ در دوران دبیرستان برای پرداختن به موسیقی فرصت کمتری داشتم ، بنابراین به خواندن اشعار بزرگان روی آوردم و تقریباً هر روز تعداد بی شماری از این آثار را می‌خواندم و زمزمه می‌کردم و از همان زمان شعر برای من از اهمیت خاصی برخوردار شد.

 

زمانی که درمقطع دکترای علوم آزمایشگاهی دانشگاه شهید بهشتی تهران پذیرفته شدم درکلاس‌های ردیف آوازی خانم هنگامه اخوان ثبت‌نام کردم و خوشبختانه مورد قبول ایشان قرار گرفتم و سال‌های بسیار در کلاس‌های خانم اخوان آموزش دیدم. علاوه براین درکلاس‌های تکنیک صدا نیز حاضر می‌شدم و در این زمینه مطالعه بسیاری داشتم و بعد از آن به عضویت کانون خوانندگان موسیقی سنتی ایران درآمدم و به‌ صورت پیوسته دراین کانون فعالیت می‌کنم.

 

یعنی کنار تدریس موسیقی آزمایشگاه هم دارید؟

بله من در کنار تدریس موسیقی مسئولیت یکی از آزمایشگاه های بزرگ اصفهان را برعهده دارم و به هر دوحرفه‌ام علاقه‌مندم ،به‌طوری که نمی‌توانم بگویم کدام یک برای من دراولویت است. بعد از آن سال ۸۶ در آموزشگاه فارابی اصفهان به تدریس موسیقی آواز ایرانی پرداختم و تا به امروز مشغول تدریس موسیقی هستم.

 

چرا درتمامی این سال‌ها فعالیت چندانی در عرصه اجرا یا آلبوم موسیقی نداشته اید؟

من سال ۸۶ ازسوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز کارهایم را دریافت کردم اما مشغله کاری‌ام به گونه ای بود که ترجیح دادم درزمان بهتر  و مناسب تر این اتفاق انجام گیرد، بنابراین بیشتر کارهایم را با همکاری و مشاوره استادان بزرگ دراستودیو خانگی‌ام ضبط می‌کردم اما امروز این بینش وآ گاهی در من ایجاد شده است که برای بانوان کشورم در تهران اجرای کنسرت داشته باشم ،البته براین نظرم اگر قرار است برنامه وکنسرت اجراشود به یاد مادرانی باشد که در زلزله اخیر فرزندان خود را از دست داده اند.

 

در خصوص آلبوم موسیقی چند مجموعه با همکاری آهنگسازان خوب کشورمان منتشر شده است و بهتر است بگویم حدود ۴ سال است که به‌صورت حرفه‌ای تربا آهنگسازان برجسته ای چون محمدعلی کیانی‌نژاد، جهانشاه برومند و سیامک ایغانی همکاری می‌کنم و از اشعار شاعرانی چون شفیعی کدکنی بهره می‌برم.

 

سبک انتخابی شما در موسیقی آوازی روش ادیب خوانسازی است  درخصوص انتخاب این سبک و ویژگی‌های آن توضیح می‌دهید؟

من سال‌ها در محضر استاد هنگامه اخوان تلمذ کرده‌ام و درواقع ایشان تنها بازمانده ا زسبک استاد ادیب خوانساری هستند ،البته بینش من اینگونه بود که نسبت به اجرا، نوع نگاه یا آواز استادان خیلی تفاوتی اساسی قائل نباشم به هرحال هر کدام عقیده شخصی خودشان را دارند و برای من محترم است و وقتی به بُعد انسانی آن نگاه می‌کنم تفاوت چشمگیری نمی‌بینم مهم این است که تجربه کار را به‌ دست آوریم اما به مانند دیگران نخوانیم؛زمانی که نزد استاد گلپایگانی آواز خواندم ایشان تأیید کردند؛صدای شما شناسنامه کار خودتان است و چه خوب است ادای کار دیگران را انجام نمی‌دهم اتفاقی که متأسفانه این روزها به وفور دربرخی  هنرمندان موسیقی آوازی دیده می‌شود.

 

 

اشاره کردید برخی هنرمندان به تقلید  کار دیگران روی آورده‌اند،اتفاقی که در کنسرت بانوان هم دیده می‌شود و هیچ اتفاق تازه‌ای دراین کنسرت‌ها رخ نمی‌دهد به نظر شما علت  چیست؟

 به شخصه خیلی دلم می‌خواهد فضا به گونه‌ای باشد که همه بانوان هنرمند بتوانند هنرشان را بیان کنند، اما متأسفانه امروزه اگر روی مشوق درونی خودمان حساب نکنیم اتفاق جدیدی رخ نخواهد داد و کار جدیدی ساخته نمی‌شود به این دلیل که تمامی این کارها هزینه بر است و این همان دلیلی است که باعث شده وضعیت موسیقی کشورمان امروز به گونه‌ای شود که حتی در این سال‌ها کمتر اثر ماندگاری ازهنرمندان آقا ساخته شود و شاید یک دلیل دیگر آن تغییر ذائقه موسیقایی مردم یا نبود بستری مناسب برای درکنار هم بودن هنرمندان است در گذشته تعدادی استادان بنام چون ترانه سرا، آهنگساز و خواننده در کنارهم می‌نشستند و یک اثرجاودانه چون «کاروان» شکل می‌گرفت، اما امروزه به خاطر کمترشدن هزینه از کتاب‌های حافظ، سعدی یا مولانا اشعار خود را انتخاب می‌کنند،البته خرده‌ای به این کار نیست وخیلی هم خوب است ،اما شاید این اشعار برای آوازمناسب نباشد و سبب شود ترانه ما هم به تکرار بیفتد.

 

فرهنگ و هنر ما نه تنها چیزی کم ندارد ،بلکه پیشینه بسیار خوبی هم در این زمینه داریم اما متأسفانه دراین سال‌ها از این پیشینه بهره نبردیم و فکر نمی‌کنم اتفاق تازه‌ای هم رخ داده باشد؛ درواقع نه بهایی به موسیقی می‌دهند و نه نظارتی روی آن دارند و به همین دلیل اثرماندگاری کمتر ساخته شده است.

 

 

نظارت کم و بیش وجود دارد ،اما آن دقت و دل به هنر دادن گویا کمتر شده است؛حداقل در کنسرت بانوان آنچه بیشتر  مورد توجه است شکل ظاهری کار بوده نه کیفیت اجرای کنسرت.

 

به نظر من بهتراست خانم‌های هنرمند یک مقدار نسبت به هنرشان صبوری داشته باشند تا به درجه‌ای برسند که بتوانند هنرشان را بیان کنند.این عزیزان باید حمایت شوند تا بتوانند یک اثر ماندگار خلق کنند.اگر این دوستان آثار بزرگان موسیقی را بازخوانی می‌کنند قطعاً باید تغییر و تحولاتی برای شنیدن یک کار جدید درآن ایجاد کنند  وگرنه گذشتگان این آثار را به زیبایی و به بهترین شکل خوانده و اجرا کرده‌اند و دلیلی ندارد که دوباره اجرا شوند مگر اینکه تنظیم جدیدی روی آن انجام شده باشد یا با صداهای جدید که تقلیدی نباشد این کارها شنیده شود خود من به شخصه درزمان حیات استادان تجویدی، یاحقی و بدیعی نبوده‌ام،اما آثار این استادان بزرگ را بازخوانی کرده‌ام و درکنار این کارها حدود ۲۰ اثر جدید با صدای خودم نخستین بار ساخته و خوانده‌ام و اصرار براین داشتم که یک کار جدید تولید کنم ،نه  اینکه تکرار آثار دیگران باشد. به نظر من یک هنرمند به احترام خود و مخاطبش تا جایی که  توان دارد باید با یک آمادگی کامل، کار خود را ارائه بدهد یا  روی صحنه حاضرشود و قطعاً موفقیت هم همراه خواهد داشت.

 

شاید یک مقدار بانوان ما در کارهایشان عجله می‌کنند ، البته نمی‌خواهم خرده بگیرم چون آنقدر فضای کار برای بانوان سنگین است که باید ازهمین تعداد کارهایی هم که انجام می‌گیرد تشکر کنیم؛ هر هنرمندی که قطعه‌ای را اجرا می‌کند قطعاً بارها و بارها برای این کار تمرین کرده و وقت گذاشته است.

 

اشاره کردید که به شعر بسیار علاقه‌مند ید آیا این علاقه‌ و وسواس کاری در انتخاب کارهای شما هم تأثیرگذار بوده یا آنکه به روز بودن کار مورد توجه شما است؟

شعربرای من بسیار مورد اهمیت است. وقتی خواننده‌ای روی صحنه کاری را اجرا می‌کند با مخاطب خود حرفی را مطرح می‌کند اما باید  کارهای ما به‌صورتی باشد که بتوانیم با جوان امروز هم ارتباط برقرار کنیم و تنها مخاطبانی که به سبک موسیقی «گل ها» علاقه‌مند بودند توجه نداشته باشیم در غیر این صورت بخش عظیمی از مخاطبانمان را که جوانان هستند از دست خواهیم داد.

 

درآینده نزدیک برای نخستین باراجرای کنسرت خواهید داشت؟

بله بزودی این اتفاق می افتد و چند اجرا در تهران با یک گروه موسیقی خواهیم داشت و قطعاً از بین کارهای خودم و استادان برجسته موسیقی «گل ها» چون استادان علی تجویدی، پرویز یاحقی، همایون خرم و بدیعی بازخوانی خواهم کرد.

 

با وجود محدودیتی که در خصوص کنسرت بانوان وجود دارد آیا تا حال به این نتیجه رسیده اید که خارج ازایران فعالیت کنید؟

 

من در سال‌های گذشته سفرهای بسیاری خارج از ایران داشته‌ام  و حتی بعد از اینکه تعدادی از کارهایم منتشرشد برنامه‌گذاران بسیاری ازمن درخواست همکاری داشتند ،اما حاضر به مذاکره حضوری با آنها نشده‌ام و خیلی اصرار به ایرانی بودن و ماندن در کشورم دارم، بنابراین اولویت نخست من ایران است.

 

ارزیابی شما از شرایط موسیقی بانوان چیست؟

آنگونه که اطلاع دارم تنها تعداد محدودی از سالن‌های اجرا برای بانوان اختصاص دارد و آن هم در ساعات بسیار نامناسب و غیر منطقی. وقتی در کلانشهری چون تهران این تعداد سالن وجود دارد باید هزینه نوازنده، آهنگساز، ترانه سرا با فروش ۲۰۰ عدد بلیت تأمین شود حالا باید دید این تعداد بلیت به فروش خواهد رسید یا خیر! بنابراین ،این کنسرت‌ها نه تنها سودآور نیست بلکه ممکن است ضرر هم داشته باشد،البته من در شهر اصفهان که زندگی می‌کنم تا به امروز اجرای کنسرتی برای بانوان ندیده‌ام.

 

ندا سیجانی

 

 

iran-newspaper.com
  • 51
  • 15
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۱۷
غیر قابل انتشار: ۱۷
جدیدترین
قدیمی ترین
صدای این بانو بهشتی ست و جای تاسف دارد که نمیتوان ایشان را در کنسرت دید و بس مایه افتخار است که ایشان در ایران هستند بخصوص در اصفهان عزیز
با عرض سلام واحترام،من صداهای زیادی شنیدم ولی شما تمام زیر وبم ها را خوب اجرا مینمایید ،صداتون ماندگار
عالی و بی نظیر
کلاسای آواز خانوم گلستانی کجا برگزار میشه میخوام ثبت نام کنم ممنون
بسیارعالی‌است‌
بسیار عالی ان شالله زمینه حضور خوانندگان زن در عرصه موسیقی سنتی بیش از پیش فراهم‌شود
به نظر می‌رسد این نوع موسیقی به حیات خود ادامه می‌دهد
فوالعاده بینظیر بی بدیل بی همتا جدآ به خانم دوتر گلستانی شاد باش و تبریک صمیمانه عرض میکنم و دیوانه تمامی آهنگ این مهربانوی بی نظیر هستم اللهی که همیشه پیروز و سرافراز باشی ای لایق بهترینها ارادتمند شما کیانی
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش