پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۵۷ - ۲۹ فروردین ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۱۰۵۶۳۰
موسیقی

آثار تقلیدی در کمین موسیقی ایرانی

شهرام ناظری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

استاد شهرام ناظری به جرئت، نمونه عالی یک اصالت در هم تنیده از ادب و آواز و عرفان است. او را با همان سیمای همیشگی و لحنی که هنوز اصالت کلام کُردی در آن موج می‌زند، ملاقات کردیم. دیدار با استاد ناظری ظهر روز سه‌شنبه اتفاق افتاد. وقتی به هتل محل اقامتش رسیدیم که برای صرف ناهار به رستوران هتل رفته بود و ما، او را در حالی که آرام در انتهایی‌ترین قسمت سالن با همراهانش مشغول ‌گفت‌و‌گو و صرف ناهار بود به تماشا نشستیم. او مهمان بود اما به شیوه مهمان‌نوازیِ صاحب خانه‌ای گشاده‌دست از مسئولان هتل خواسته بود که مهمانش باشیم. در حقیقت، ویترینی که از استاد، شهرام ناظری می بینیم ، وجود سراسر متواضع و مهربان اوست. با استاد شهرام ناظری که به تازگی در روز ملی بزرگداشت عطار در نیشابور، طرحی نو از آواز درانداخته و حدود هفت هزار نفر را مهمان صدای شورانگیز و موسیقی فاخر خود کرده است، به مدت یک ساعت، به گفت‌و گو نشستیم. او روزنامه خراسان را روزنامه اصیل و استخوان‌داری دانست که بازگوکننده مشکلات مردم است. از اصالت گفت و از این که پشت چهره باشکوه او مادری بوده که عاشق فرهنگ و هنر ایران بوده و همچون آن شعر معروف، «دستم بگرفت و پا به پابرد»، در دنیای این روزهایش قرار داده است. او می‌گفت مردم و مسئولان در نیشابور همکاری زیادی با او داشته‌اند و از این که با آواز و موسیقی فاخر ایرانی که بسیار راه گشاست آرامش و شادی را به آن‌ها هدیه داده، خوشحال است. با او که تا حدود ۱۰ روز دیگر شاهد رونمایی از آلبوم خاص و ویژه‌اش هستیم درباره مسائل مختلفی مانند اوضاع فعلی موسیقی ایرانی و جهانی شدن آن گفت‌و‌گو کردیم که در ادامه، آن را می‌خوانید.

 

جهان خواستار آواز و عرفان و موسیقی ایرانی است

استاد ناظری یک خواننده پیشرو است. او اولین بار شعر نو «می‌تراود مهتاب» نیما یوشیج را در سال ۵۶  به صورت آواز ایرانی روی صحنه برد و این کار را با شعرهای اخوان ثالث و سهراب و دیگر شاعران شعر نو ادامه داد. او با اشاره به روزهای کودکی خود که در درجه اول با موسیقی و بعد با ادبیات و صدا در هم آمیخته بود، می‌گوید: «حساسیت خاصی به ادبیات و به خصوص تلفیق شعر با موسیقی و زیبا شناختی تلفیق شعر و موسیقی دارم. موسیقی طی دو سه قرن گذشته، مشکلاتی را از سر گذرانده و طبیعتا مانند ادبیات محیط بازتری نداشته است. حضور بزرگان ادبیات از یک سو و از سوی دیگر، این که در ادبیات لازم نبوده جمع و گروهی با هم کار کنند و ناگهان یک نفر فردوسی‌ می‌شود که یک آدم بشری است و برای تمام بشریت کافی است از دیگر دلایلی است که موسیقی نتوانسته همپای ادبیات‌مان پیش برود چرا که ادبیات ما نه تنها نسبت به موسیقی‌مان که نسبت به شعر جهان نیز پیشتاز است. ایران کشور عشق و عرفان و ادب است. ما فرهنگ، ادبیات، اصالت، عرفان و معنویت داریم که می‌توانیم به جهان بدهیم و جهانیان هم خواستارش هستند.»

 

با استاد شجریان، معلم آواز کانون چاووش بودیم

شهرام ناظری می‌گوید نه تنها مشهد که ایران، کشور معنویت است. او با همان لحن آمیخته به اصالت کرمانشاهی خود اضافه می‌کند:«دست ما نیست که کی و کجا چه دستگاهی بخوانیم، هر کجا حسی هست عشق و آواز خود می‌تراود.» او با اشاره به این که زمانی به همراه استاد ناصرپور و استاد شجریان، معلم آواز کانون چاووش بوده است، می‌گوید: «استادان خوبی در کانون چاووش داشتیم و از هم پاشیدن این کانون اتفاق بدی برای موسیقی بود. بعد از آن من چند سالی در دانشکده هنرهای زیبا درس دادم ولی خب محیط دانشگاه آن قدر محیط دانشجویی نبود، دانشجوها انگیزه لازم را نداشتند و حس می‌کردم آن جا را نمی‌شناسم. احساس کردم روحیه خودم هم خوب نیست و همین باعث شد تا آن جا را رها کنم. حالا طی چند سال گذشته چند شاگرد خصوصی داشته‌ام و همین فعالیت‌های داخل و خارج از کشورم. هیچ وقت هم زمینه‌ای حاصل نشد که مراکز فرهنگی یا صدا‌وسیما به من کمک کنند چون از من چیزهایی می‌خواستند که از من برنمی آمد و به همین دلیل به تنهایی همه آثارم را ساختم.»

 

منزلم صدا‌و‌سیما بود و از خانه‌ام دور مانده‌ام

موسیقی ایرانی برای داشتن مخاطب بین‌المللی باید تلاش کند. این را شهرام ناظری که چهل و چند سال‌ از عمرش را بی‌وقفه صرف احیای موسیقی و آواز ایرانی کرده است، می‌گوید. او موسیقی سنتی را شعبه کوچکی از موسیقی مقامی می‌داند و می‌گوید: «چون در کشور ما موسیقی هدایت جدی نشده و در کل برای مسائل فرهنگی و هنری، خیلی زیاد برنامه‌ریزی نمی‌شود، طبیعی‌است که این حوزه عقب بماند. به نظر من، نه برای موسیقی مقامی و قومیت‌های ایران که در حقیقت موسیقی اصیل ماکه شبیه یک اقیانوس چند هزار ساله است و نه موسیقی سنتی که کوچک و در مقام مقایسه یک استخر از آن اقیانوس عظیم است و هر دو با ارزش‌اند، به طور جدی چه در داخل و چه در خارج تلاش جدی نشده است. در گذشته، منزلم صدا و سیما بود. حال، از خانه‌مان دور مانده‌ایم که این هم به ضرر موسیقی، هنرمندان و اجتماع است. حال آهنگ‌های من بدون اجازه و هیچ قراردادی پخش می‌شود و پیگیری‌‌هایم برای حق و حقوق خود به جایی نمی‌رسد.»

 

حافظ ناظری را مردم قضاوت می‌کنند

خانه امن کودکی، شهرام ناظری را با آواز، موسیقی و ادبیات هم سفره کرده است. حال، خانه او وضعی مشابه دارد و می‌توان آن را دانشگاه تخصصی موسیقی و آواز ایرانی دانست که در آن می‌توان رشد کرد و به بالندگی رسید. او درباره پسر خود حافظ ناظری و البته همه حافظ‌های ایران می‌گوید:«در درجه اول نسبت به نسل جدید چه پسر من و چه پسر دیگری باشد، خیلی نمی‌توان قضاوت کرد. باید زمان بگذرد و آن‌ها امتحان خودشان را پس بدهند. باید دید در چه راهی، چطور و چگونه حرکت می‌کنند. تنها چیز خوبی که حافظ داشت این بود که حداقل توانست در یکی از دانشگاه‌های آمریکا در رشته موسیقی تحصیل کند. من نمی‌توانم قضاوت کنم و بعدها باید تاریخ و مردم، نتیجه عملکرد این جوان‌ها را بدهند، چون جوانان نسل امروز مثل ما نیستند و نمی‌توان صد در صد روی‌شان حساب کرد. امکان دارد سه سال خوب جلو بروند و بعد ناگهان شروع کنند به خرابکاری. توصیه ای نمی‌توانم بکنم چون فکر نمی‌کنم توصیه هیچ‌کس به گوش دیگری فرو رود. هرکس با ژن خود و درونی که دارد جلو می رود و آدم‌هایی در این راه ماندگار می‌شوند که این راه را تا آخر خوب می‌روند. ما نسل آرمان خواهی بودیم. به قول فرخی یزدی: دامن محبت را گر ز خون کنی رنگین، آن وقت می‌توان گفت تو هنرمندی و این واژه برازنده توست. به هر حال فقط یک صدای خوب و دانستن تکنیک ردیف موسیقی برای هنرمند کافی نیست و هزار نکته باریک‌تر از مو این جاست که باید آن‌ها را رعایت کرد و خون جگر خورد تا هنرمند شد.»

 

خواننده‌هایمان خودشان را پیدا نکرده‌اند

صحبت از جوان‌ها که می‌شود از مشکلات امروز موسیقی می‌گوید. او تقلید در آواز را آفت موسیقی امروز می‌داند و می‌گوید: «بیشتر خواننده‌های سال‌های اخیر، مقلد هستند. صدای بیشتر آن‌ها با وجود خوب بودن، به هم شبیه شده و این، بسیار خطرناک است. شبیه‌خوانی نشان می‌دهد محیط طوری بوده که آن‌ها از نظر فرهنگی، فکری و حتی موسیقایی خوب پرورش پیدا نکرده‌اند. شاید هم از طرفی گناهی نداشتند، از اوایل انقلاب بیشتر استادهای بزرگ که هر کدام از ستون‌های موسیقی بودند، بر اثر کهولت سن یا بیماری فوت کردند و این‌ها به نسل جدید که هیچ راهی برای خوب آموزش دیدن نداشتند، ضربه‌های زیادی زد.» اوآینده موسیقی را این طور پیش‌بینی می‌کند:«من آینده خیلی خوبی را متصور نیستم. چون وقتی هدایت لازم از سوی مراکز فرهنگی اعمال نمی‌شود، هرج‌و‌مرج به وجود می‌آید که الان در موسیقی به وجود آمده است که به یکی از آن‌ها مانند شبیه خواندن اشاره کردم. بدتر این که این خواننده‌ها وقتی متوجه اشتباه‌شان در تقلید می‌شوند باز دوباره تقلید از شخص دیگری را شروع می‌کنند. در واقع آن‌ها، شخصیت خودشان را از نظر هنری پیدا نکرده‌اند که صاحب سبکی شوند. اصلا زیبایی آواز ایرانی در همین صاحب سبک بودن است و با روال فعلی همه چیز به تکرار افتاده است.»

 

در خط مقدم حرکت می‌کنیم

 ناظری گذری بر موضوع کنسرت های خیابانی هم دارد. او معتقد است جامعه قانون‌گذار و مردم، هنوز آمادگی پذیرش چنین اتفاقی را ندارند و به نظرش در مقطع فعلی این کار نشدنی است و ‌به قول حضرت مولانا شرح این هجران و این خون جگر/ ای زمان بگذار تا وقت دگر. او که آرزوی برآورده بسیاری در موسیقی است، بزرگ‌ترین آرزوی خود را این گونه به زبان می‌آورد:«روزی که مشکلات اجتماعی مردم حل شود و مردم روان‌تر و راحت‌تر و با احترام متقابل زندگی کنند. به هر حال ما مانند سرداری هستیم که در خط مقدم حرکت می‌کنیم. امکان دارد آدم چند بار شکست بخورد ولی باز به سمت آن خطر و هدف می‌رود. به هر حال چه خوب، چه بد و چه کم یا زیاد حاصل عشق من، تقریبا حدود ۵۰ اثری است که من از چهل و چند سال پیش تاکنون به تنهایی ساختم و تقدیم جامعه خود کردم. همه این آثار را در منزل خودم و بدون حمایت هیچ مرکز فرهنگی یا صدا‌وسیما‌، با عشق و بودجه شخصی خودم و به کمک برخی دوستان به وجود آوردم.»

 

 

khorasannews.com
  • 10
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش