سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴:۴۷ - ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۴۳۰۹
موسیقی

ساسان فاطمی به بهانه انتشار آخرین اثر خود:

سنت‌های فولک اصیل ایران درحال انقراض است

ساسان فاطمی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

ساسان فاطمی، موسیقیدانی است که ماحصل سال‌ها پژوهش او درعرصه فرهنگ وموسیقی ایران درکتاب‌هایی چون «پیدایش موسیقی مردم‌پسند درایران»، «جشن و موسیقی در فرهنگ‌های شهری ایرانی»،«موسیقی و زندگی موسیقایی در مازندران» و...در اختیار مخاطب ایرانی قرار گرفته است. فاطمی دارای دکتری موسیقی‌شناسی قومی یا اتنوموزیکولوژی است و آخرین کتابش که «فرهیختگی درمحیط مردمی» نام دارد درسی و دومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب عرضه شد.

 

به‌گفته فاطمی، پژوهش یا تحقیق معرف روندی هوشمندانه و خلاقانه است که نیاز به فرصت زمان بسیار دارد و شاید به همین دلیل است که در حوصله بسیاری نمی‌گنجد واز این روی به پژوهش، بویژه در حوزه موسیقی، کمتر پرداخته شده و عرصه‌های متعددی از موسیقی ایران همچنان مهجور مانده است. به‌همین خاطر هم هست که کتاب‌های مرجع و ارزشمند درخصوص موسیقی سازی، موسیقی آوازی، موسیقی کودک یا موسیقی نواحی ایران بسیار محدود است. با این پژوهشگر موسیقی به بهانه کتاب تازه‌اش گفت‌و‌گویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

 

تازه‌ترین اثر شما با عنوان «فرهیختگی درمحیط مردمی» در سی و دومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران عرضه شد و مورد استقبال نیز قرار گرفت. نام کتاب در نگاه اول به نظر می‌رسد اثری در حوزه اندیشگی و جامعه شناسی باشد و رد پایی از موسیقی ندارد. از محتوای این کتاب برای‌مان بگویید؟

کتاب «فرهیختگی درمحیط مردمی» به موضوع غزل خوانی می‌پردازد. غزل‌خوانی نوعی آوازخوانی است که در فرهنگ رسمی به «کوچه باغی» یا «بیات تهران» معروف شده است، اما تصورات نادرستی ازاین نوع آوازخوانی در محیط رسمی وجود دارد. من دراین کتاب سعی کرده‏‌ام ویژگی‌های اصلی و واقعی این آواز را برای مخاطب ترسیم کنم تا آن گونه که واقعاً هست، معرفی شود.

 

کتاب «فرهیختگی درمحیط مردمی» حاصل ۱۴ سال تحقیقات میدانی و کتابخانه ‏ای من است. تحقیقات بخش میدانی آن بیشتر در شهرری تهران انجام گرفته است، چراکه اغلب غزل خوان‌ها متعلق به این منطقه بودند. من فعالیت‌های مختلف آنها را در بسترها یا زمینه‌های غزل خوانی چه درمجالس خصوصی که دورهم جمع می‌شدند و چه در قهوه خانه‌ها و زورخانه‌ها و چه درمراسم تُرنا بازی که درماه رمضان، شب‌ها بعد ازافطار، برگزار می‌شود و چه در مراسم «گروی کبوتر» دنبال کرده‌ام. این تحقیقات عمدتاً متمرکز بوده بر آیین جوانمردی و فتوت؛ چرا که خواننده‌های این نوع آواز متعلق به قشر خاصی‌اند که معمولاً به آنها داش مشتی یا مشتی می‌گویند که پیشینه آنها با آداب و آیین جوانمردی و فتوت پیوند خورده است.

 

از اصطلاح «کوچه باغی» استفاده کردید. این اصطلاح چه قرابت یا تفاوتی با «کوچه بازاری» دارد؟

موسیقی کوچه بازاری درحقیقت همان ترانه‌های کافه‌ای هستند که عمدتاً متأثر از سبک عربی است. اما فرهنگ موسوم به «کوچه باغی»، که همان غزل خوانی است، با آن متفاوت است. خواننده‌های معروف رادیو، مثل ایرج خواجه امیری و ناصرمسعودی و حتی خواننده‌هایی مثل دلکش، دراین سبک آواز خوانده‌اند. پیشگام آنها البته بدیع‌زاده بوده که صفحه‌ای با عنوان «بیات تهران»، حتی پیش از تأسیس رادیو منتشر کرده و بعد از او عبدالعلی همایون به این سبک آواز خوانده است. این ارتباط مستقیمی با آنچه به «کوچه بازاری» معروف شده و نماینده‌های آن کسانی مثل جبلّی و نظری و مقامی بوده‌اند ندارد؛ هرچند بسیاری از کوچه بازاری خوان‌ها غزل خوانی هم کرده‌اند.

 

به‌نظر می‌رسد این نوع آوازخوانی از سکه افتاده و از میان عامه رخت بربسته باشد؟

خیر؛ هنوز هم رواج دارد و در زورخانه‌ها و در مراسم گروی کبوتر و همچنین درترنا بازی‌ها که به شکل جدید احیا شده خوانده می‌شود.

 

توجه به آیین و فرهنگ عامیانه شهری در موسیقی ایران از شاخصه‌های کاری شما بوده، اما متأسفانه در این سال‌ها به این موضوع کمتر توجه شده است. هدف شما از معرفی و تأکید بر این موضوعات چیست؟

کار من به هر حال تحقیق و تفحص است و هرازچند گاهی علاقه‌مند به مسأله‌ای می‌شوم و درباره آن تحقیق می‌کنم. البته تا امروز، به غیر از تحقیقم در مورد موسیقی مازندران، عمده تمرکز من بر موسیقی شهری و فرهنگ عامیانه شهری بوده است؛ به این جهت که رساله دکتری‌ام موسیقی مطربی و جشن‌های شهری بوده و در کنار این موضوعات و تحقیقات با موارد دیگری از فرهنگ شهری برخورد کرده‌ام که برایم بسیار جالب بود و علاقه‌مند بودم به‌صورت مفصل در این زمینه مطالعه کنم. یکی از این موضوعات همین غزل خوانی تهرانی بوده است.

 

در دو دهه اخیر موسیقی فولک ایران کمی به سوی شهری شدن رفته؛ این درحالی است که تا به امروز نتوانسته‌ایم آن طور که باید و شاید فرهنگ موسیقی فولک اصیل کشورمان را بدرستی حفظ کنیم و به‌صورت صحیح در موسیقی امروزمان به‌کار ببریم. آیا موسیقی ما از این جنبه آسیب دیده است؟

البته تحقیقات آکادمیک بسیاری درباره موسیقی فولک غیرشهری وجود داشته است، مثل تحقیقاتی که درباره موسیقی خراسان یا موسیقی جنوب ایران و... بخصوص موسیقی مراسم زار و گواتی؛ اما این شامل همه موارد نمی‌شود و متأسفانه همان‌طور که شما به آن اشاره کردید، فرهنگ‌ها و سنت‌های فولک اصیل ایران درحال انقراض است و حتی در جاهایی کاملاً از بین رفته  و با این حال ما نتوانسته‌ایم تحقیقات علمی کاملی درباره آنها داشته باشیم. این گونه از تحقیقات، کارمیدانی مفصلی در کنار تحقیقات کتابخانه‌ای می‌طلبد که کار پژوهش را دشوار و زمانبر می‌کند. به همین دلیل، کمتر کسی به‌طور نظام مند و علمی به این گونه تحقیقات روی آورده است.

 

شرایط حال حاضرِ حوزه نشر آثار موسیقی را چگونه ارزیابی می‌کنید. فکر نمی‌کنید افولی در این زمینه رخ داده باشد؟

آن‌طور که به‌نظر من می‌رسد به‌هر حال، هرسال شاهد چاپ کتاب‌های متعددی درحوزه موسیقی می‌شویم، اما مسأله کیفیت مسأله دیگری است. مسلماً کیفیت این آثارمتفاوت است. البته من از شاخص انتشار کتاب‌های موسیقی خبر ندارم و نمی‌دانم آیا این انتشارات رو به کاهش است یا رو به افزایش. ممکن است نمایشگاه کتاب امسال کاهشی در این زمینه نشان دهد، اما باید گرانی کاغذ و شرایط اقتصادی را هم در این باره در نظر گرفت.

 

پیشنهاد شما برای بهتر شدن این حوزه چیست؟

به‏‌جای پیشنهاد، امید دارم که شرایط تولید کتب تحقیقاتی در حوزه موسیقی بهتر شود. بخصوص از وقتی که رشته موسیقی‌شناسی در دانشگاه‌ها تأسیس شده، امید می‌رود که تحقیقات علمی در این حوزه افزایش پیدا کند.

 

مشکلات دیگری که در حوزه موسیقی وجود دارد بحث نظارت است که شاید کمتر به آن توجه می‌شود. این درحالی است که تعدد تولید آثار مکتوب با کیفیت بحث برانگیز درموسیقی وجود دارد. نظر شما دراین باره چیست؟

این را باید توجه داشت که هر نظارتی ممیزی است. فرقی نمی‌کند ممیزی را برای هر چه بگذارند سانسور است، چه برای کیفیت اثر، چه برای هر دلیل دیگری.

 

ناشر مجوز نشر دارد و خودش تصمیم می‌گیرد چه کتابی را منتشر کند. ناشران اعتبارهای متفاوتی دارند. ناشری که از اعتبار بالایی برخوردار است مسلماً دقت لازم را در انتشار کتابش خواهد داشت و این اعتبار موجب می‌شود مخاطب جدی اعتماد کند و جذب ناشر معتبر شود. در همه جای دنیا کتاب‌های غیرمعتبر یا با اعتبار کم یا متوسط هم وجود دارد و هیچ ممیزی هم در این باره وجود ندارد. کتاب آزادانه وارد بازار می‌شود یا اعتبار کسب می‌کند یا نمی‌کند.

 

با این حساب هر کسی می‌تواند مثلاً تئوری خود را درباره وجوه مختلف موسیقی چاپ کند بدون اینکه کسی نظارت بر درستی این تئوری داشته باشد؟

بله. هرکسی می‌تواند تئوری خود را ارائه کند و این تصمیم به ناشر برمی گردد که اعتبارش را در بین مخاطبان پایین بیاورد یا کتاب‌هایی را منتشر کند که واقعاً از نظر علمی اعتبار دارند. مسلماً کتابی که بار علمی ضعیفی دارد در جامعه علمی پذیرفته نخواهد شد و اعتبار ناشر آن هم به تبع همین مسأله کاهش پیدا خواهد کرد.

 

ندا سیجانی

 

iran-newspaper.com
  • 11
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش