شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۲:۳۰ - ۲۹ تير ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۴۰۸۴۳۶
موسیقی

حاشیه‌های نخستین حضور مهدی یراحی روی صحنه پس از ۶ ماه ممنوع‌ازکاری/ برای بخشیده‌شدن هرگز ریا نمی‌کنم

کنسرت مهدی یراحی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

در مارکت موسیقی ما که خواننده‌ها یکی یکی شناخته می‌شوند و دسته دسته به فراموشی سپرده می‌شوند، این‌که ٦ ماه از هر گونه فعالیت در حوزه موسیقی محروم شده باشی و در تمام این مدت سکوت اختیار کرده باشی و تن به هیچ گفت‌وگویی هم نداده باشی،‌ از آن ریسک‌هایی است که از یکی چون «مهدی یراحی» برمی‌آید. خواننده‌ای که برای بازیگوشی در یکی از کنسرت‌هایش و پوشیدن لباس‌های کارگران معترض اهوازی و همین‌طور کلیپ «پاره‌سنگ» بی‌سروصدا کنار رفت. برای همین حضور دوباره او روی صحنه « Sold Out»شدن بلیت کنسرت دو سئانسه‌اش و واکنش‌هایی که به این مدت دوری داشته، آن‌قدر کنجکاوی‌برانگیز بود که «شهروند» را روانه نخستین سئانس کنسرت یراحی پس از محرومیت کند.

گیریم که ساعت ۶ عصر یک روز داغ تابستانی باشد که هیچ آدمی حال کنسرت رفتن ندارد و گیریم مثل همه کنسرت‌های ایرانی، با ۴۵ دقیقه تأخیر آغاز شود، گیریم که آقای خواننده جنوبی کمی فربه شده باشد، کمی از روزهای اوج دور باشد و طول بکشد تا -به قول مشهور- صدایش گرم شود و به نقطه مطلوب برسد. مردمی که در همه این مدت او را فراموش نکرده بودند، این ایرادهای ریز برایشان اهمیتی ندارد.

زانوزدن روی صحنه

تابلوی بزرگ مهدی یراحی بر بالای دکور، به لاتین و به فرمی نوشته شده که انگار قفسی باز می‌شود، تی‌شرت‌های هماهنگ و یکدست مشکی‌رنگی که یک مشت روی آنها خودنمایی می‌کند و کنارش به همان لاتین نوشته شده مهدی یراحی.

 اینها یعنی با کنسرتی خوش‌حال و زمان‌پرکن طرف نیستیم. برای همین وقتی در نخستین قطعه و در حالی ‌که لامپی مشابه اتاق‌های بازجویی بالای سرش تلو تلو می‌خورد، روی صحنه حاضر می‌شود: «این آخرین دفاعمه، راضی‌ام از جرم خودم» او این قطعه را در میان شور و حال فراوان مخاطبان اجرا کرد. انتخاب هوشمندانه‌ای که تناسب محتوایی بسیای با شرایط یراحی داشت و البته با تغییر کوچکی در ترانه آن را به پایان برد که: «برای بخشیده‌شدن، هرگز ریا نمی‌کنم» و سپس در میان تشویق‌ها و فریادهای طرفدارانش روی صحنه زانو زد و مشتش را همچون طراحی روی تی‌شرت مشت کرد. یک تصویر کامل و هماهنگ برای یک کنسرت اجتماعی!

یک بازگشت کاملا اجتماعی

عادت پاپ‌خوان‌های ایرانی است که بخش زیادی از زمان کنسرت‌شان را به اجرای موسیقی‌های شاد و انرژیک و بخش دیگری را به قطعه‌های خاطره‌انگیز و اندکی هم به اثرهای نو یا با تنظیم جدید اختصاص می‌دهند. یراحی اما برای این کنسرت، نگاهی کاملا اجتماعی داشت و سعی کرد قطعه‌هایی را از بین آثارش بازخوانی کند که نگاهی به اتفاقات روز داشته باشد و البته ترانه‌هایش را هم اندکی به روزرسانی کند! نمونه‌اش انتخاب ترانه «خاک» در ابتدای برنامه بود در وصف اهواز: «دارم از سرزمین داغ دیده‌ام، از این خاک پر از پرواز می‌گم/ هنوزم زیر بارون گلوله‌ست، دارم از غربت اهواز می‌گم» و با زیرکی بخش آخر آن را تغییر داد که: «یه خاکی که به دنیا نفت می‌داد [میده]، بذار چند قطره‌شم خرج خودش شه...» او این روش را درباره برخی از ترانه‌ها ادامه داد تا طرفدارانی را که شعرها را از حفظند سر ذوق بیاورد. غیر از این، تعداد قطعات با موضوعات اجتماعی در کنسرت یراحی با هیچ خواننده دیگری قابل قیاس نیست،‌ حتی اگر «میحانه میحانه» را هم خوانده باشد.

مشکل همیشگی هکسره!

این یکی تنها در صورتی می‌تواند دست از سر جامعه ایرانی بردارد که در همه‌جا رعایت و مراقبت شود و همه به هم تذکر دهند و نه هیچ راه دیگر. بله داریم در حاشیه یک کنسرت اجتماعی از مشکل «هکسره» و اشتباهات مکرری که در فضای مجازی روی می‌دهد، حرف می‌زنیم. به‌خصوص که سروکله این اشتباه در بسیاری از ترانه‌های نوشته شده در کنسرت یراحی به چشم آمد. توقع زیادی نیست که کارگردان صحنه که با وسواس زیاد، تصاویر شکیلی برای پشت کنسرت در نظر می‌گیرد، حواسش به استفاده درست از کلمات و عبارت‌ها باشد، غلط نداشته باشد و اشتباهات فاحش در آن صورت نگیرد.

سرشناس‌ترین میهمان

سئانس نخست هر کنسرت، معمولا میهمان‌های نامی ندارد. اعضای کنسرت هم معمولا توانشان را تقسیم می‌کنند تا در سئانس دوم خسته نشوند. اما این کنسرت از این نشانه‌ها نداشت؛ برای اولین بازگشت، بیشترین انرژی گذاشته شد و البته میهمان متناسبی هم داشت؛ کسی که سال‌ها روی حرفش ایستاد، گوشه گرفت، با همه استادی‌اش سکوت کرد و آخرش همین روزهاست که دوباره روی صحنه بازگردد. یراحی او را با همین صفت‌های بالا توصیف کرد:   «حسین زمان». در بین میهمانان حاضر در سالن و در سئانس اول، او شناخته‌شده‌ترین بود و البته بسیار هم مورد تشویق قرار گرفت.

یک زن روی استیج و یک قطعی ناگهانی

مهدی یراحی برای دعوت از یکی از اعضای گروهش روی سن، بسیار مایه گذاشت، کلی در توصیف او گفت، از مردم خواست که بسیار نوازنده زن ساز قانون را تشویق کنند تا او به‌عنوان تنها زنی که مجوز حضور روی استیج را گرفته، روی صحنه بیاید. مینو قاسم‌پور اما هنوز به نیمه استیج نرسیده کنسرت قطع شد. چرا؟ به مسئول گروه تذکر دادند که زمان اذان رسیده و کنسرت باید ١٠ دقیقه تعطیل شود. اعضای گروه به سرعت صحنه را ترک کردند تا رپرتوار را پس از یک استراحت ادامه دهند.

ترانه‌ای که مردم خواندند

چند نیمکت در دو گوشه صحنه، موشک‌هایی که به سمت صحنه نشانه رفته‌اند و روی هوا معلقند، کف صحنه همانند کویر بی‌آب و علفی شده که چند خار بزرگ در گوشه گوشه آن جای داده شده و... همه چیز نشانه‌های آشکاری است بر کلیپ مشهور «پاره‌سنگ»، قطعه‌ای که با وجود اشاره مداوم مخاطبان، حالت دکور و در بینابین بازخوانی آلبوم «سه‌گانه اجتماعی اول» خوانده نشد. اما شگفت‌انگیزترین صحنه وقتی رخ داد که اعضای گروه یراحی با اجرای «امپراتور» به سرعت صحنه را ترک کردند، تیتراژ کنسرت با موسیقی آرام این قطعه حاشیه‌ساز پخش شد؛ بیشتر حاضران ایستادند و با همخوانی هماهنگ، جای خالی این قطعه را پر کردند و خودشان نقطه پایانی بر کنسرت یراحی گذاشتند:   «من نمی‌دونم چرا نمی‌تونم بفهمم اینو/ چرا به ختم جنگ این همه درنگ خورد و/ یه نسل دیگه رفت جنگ، برنگشت...»

shahrvand-newspaper.ir
  • 9
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش