دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۷:۱۸ - ۲۴ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۶۰۹۱
تئاتر شهر

الناز شاکردوست همسر یک غسال شد (+عکس)

نمایش گم و گور,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر
کارگردان نمایش «گم و گور» بیان کرد: این نمایش را برای توجه به غسال‌ها که همیشه نگاه‌های عجیب و غریبی به آنها بوده، اجرا می‌کنم.

به گزارش ایسنا، به تازگی نمایشی با نام «گم‌وگور» در تماشاخانه «ایرانشهر» به صحنه رفته که در وهله اول مهم‌ترین ویژگی آن حضور الناز شاکردوست به عنوان یک بازیگر شناخته شده سینما در این کار است؛ حضوری که مدت‌هاست انتقادهای زیادی نسبت به آن مطرح می‌شود، مبنی براینکه چرا تئاتر ایران و کارگردان‌های تئاتر برای جذب مخاطب و فروش بیشتر به سمت استفاده از چهره‌ها می‌روند؟!

 

البته این انتقاد از سوی بعضی‌ اهالی تئاتر پذیرفته نمی‌شود و معتقدند هر کسی می‌تواند به این عرصه بیاید چرا که مهم، ماندگاری و رنج و زحمتی است که برای ماندن در تئاتر باید متحمل شد. با این حال نمایش «گم‌وگور» به کارگردانی امیر مهندسیان از این ماجرا مبرا نیست هرچند خودش تاکید دارد که بنا بر قصه و داستان و هدفی که مدنظر دارد از یک چهره سینمایی در کارش دعوت کرده است.

 

این نمایش داستان یک غسال (با بازی امیر جعفری) را روایت می‌کند که به دلایلی امکان کار کردن ندارد و زنی که نزد اوست (با بازی الناز شاکردوست) و به نظر می‌رسد، همسرش است هم در غسالخانه کار می‌کند و هم بر سر مزارهای قبرستان دعا و قرآن می‌خواند و برای بهتر شدن حال روحی‌اش نقشه‌ای می‌چیند.

 

همان ابتدای کار حضور شاکردوست روی صحنه نشان از نقشی متفاوت برای این بازیگر دارد ولی لااقل در شب‌های اول اجرا این تصور تا حدودی به هم می‌ریزد، چون پس از مدتی ریتم بازی رها شده و با توجه به بازی متفاوت شاکردوست در فیلم «خفه‌گی» فریدون جیرانی شاید باید علت این مسئله را در کارگردانی نمایش هم جستجو کرد. 

 

نمایش گم و گور,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

«گم‌وگور» که با حال و هوایی معنوی و با پخش نوای دعا و قرآن شروع می‌شود در طول اجرا، فضای دیگری به خود می‌گیرد و به نظر می‌رسد بیشتر خرافات، قضاوت انسان‌ها از یکدیگر و تاثیر آن‌ها بر سرنوشت‌شان محور داستان باشد، موضوعی که کارگردان این نمایش آن را تا حد زیادی رد می‌کند و با بیان اینکه زندگی مرده‌شورها و برخوردهایی که در جامعه با این قشر می‌شود بیشتر مدنظرش بوده، در عین حال تاکید می‌کند که در شب‌های آینده این نمایش روال درست‌تری پیدا خواهد کرد.

 

امیر مهندسیان که به همراهی هادی احمدی متن «گم‌وگور» را نوشته است، در گفت‌وگویی با ایسنا درباره این نمایش بیان کرد: کارهای قبلی‌ام بیشتر قصه‌ای از جنگ بودند که حرفی با خود داشتند و برای این کار هم ابتدا فضایی در ذهنم بود و می‌خواستم اثری اجرا کنم که امید در آن اتفاق بیفتد.

 

او گفت: برای اجرای این نمایش با مرده‌شورها و غسال‌های زیادی صحبت کردم و کاملا تحقیقات میدانی انجام دادم. متاسفانه در جامعه نگاه خوبی به این افراد وجود ندارد به ویژه در شهرستان‌ها که نگاه‌های عجیب و غریبی در این زمینه دیده می‌شود، به طوری که در عروسی‌ها و مجالس شادی از آن‌ها دعوت نمی‌شود یا اگر نوزادی به دنیا بیاید از حضور غسال‌ها پیش نوزاد تازه متولد شده جلوگیری می‌کنند.

 

کارگردان نمایشهای «آدم برفی»، «مرحوم»، «جشن» و «لیلی نام تمام دختران ایران زمین است» ادامه داد:‌شاید در طول اجرا مسائل اجتماعی و فرهنگی دیگری پررنگ باشد اما بعد از پایان نمایش، تماشاگر به غسال‌ داستان هم فکر می‌کند، مخصوصا آنکه معمولا باید شخصیت‌هایم را در واقعیت پیدا کنم. مثلا در یکی از شهرها دو غسال زن و مرد را دیدم که بسیار با یکدیگر نزدیک بودند و تصور می‌شد زن و شوهر هستند اما این آدم‌ها معمولا امیدی به زندگی ندارند که بخواهند ازدواج کنند یا بچه‌دار شوند و همین در نمایش ما هم دیده می‌شود؛ یعنی دو شخصیتی که تا نیمه‌های کار تصور می‌شود زن و شوهر هستند اما بعد می‌بینیم اینطور نیست و به همین دلیل عامدانه از دو بازیگری استفاده کردم که شاید به عنوان همسر به لحاظ سن وسال تناسبی با هم نداشته باشند.

 

نمایش گم و گور,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

مهندسیان افزود: ضمن اینکه برای نقش زن این نمایش، یک ویژگی خاص مد نظرم بود. آن هم اینکه در شهرستان‌ها دیده‌ام دخترانی که به عنوان غسال کار می‌کردند و زیبایی و وجاهت قابل قبولی هم داشتند به خاطر مرده‌شور بودن هیچ‌گاه نتوانستند ازدواج کنند و در این نمایش هم داستان شخصیت ما به جایی می‌رسد که سراغ فرد مسنی همچون "مراد" می‌رود.

 

او درباره دعوت از الناز شاکردوست برای بازی در این تئاتر و اینکه این انتقاد به کار او وارد می‌شود که از یک چهره سینمایی برای جذب مخاطب استفاده کرده در حالی که با توجه به نقش، بازیگران دیگری هم که سابقه حضور روی صحنه تئاتر را داشته باشند می‌توانستند دعوت شوند تا در کنار امیر جعفری یک جمع تئاتری حرفه‌ای روی صحنه باشد، بیان کرد: مهم‌ترین دلیل دعوت از الناز شاکردوست دقیقا همان نکته‌ای بود که درباره نگاه خاص به دختران جوان غسال وجود دارد. البته او در تمرین‌ها تمام چیزی را که می‌خواستم اجرا و ویژگی‌های نقشی را که بر عهده داشت به خوبی ایفا می‌کرد، هر چند هنوز ریزه‌کاری‌هایی وجود دارد که باید به آن توجه کرد و این وظیفه من به عنوان کارگردان است که آن‌ها را پیدا کنم.

 

وی  همچنین در ادامه درباره پخش نشدن بروشور نمایش در شب‌های ابتدایی اجرا گفت: در شب اول نه اجازه پیدا کردیم پوستر را نمایش دهیم و نه بروشور را پخش کنیم که این اتفاق از سوی تماشاخانه پیش آمد، در حالی که اداره کل هنرهای نمایشی مجوز استفاده از این پوستر و طرح را داده بودند.

 

مهندسیان درباره دلیل مخالفت با این اقلام بیان کرد: پوستر ما تصویر بادکنکی را نشان می‌دهد که در آن دعای تلقین میت نوشته شده و این بادکنک به سمت آسمان می‌رفت که در تیزر هم دیده می‌شود و نمی‌دانم به چه علت امکان توزیع پیدا نکرد و باید یک طراحی جدیدی برای پوستر و بروشور داشته باشیم.

 

نمایش گم و گور,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

به گفته وی در این تاریخ قرار بود ریما رامین‌فر نمایشی را اجرا کند که با توجه به آماده نشدنش و اینکه احتمالا سال آینده به صحنه خواهد رفت، با لطف رامین‌فر و نیز حسین پارسایی (دبیر شورای سیاست‌گذاری تماشاخانه ایرانشهر) نمایش «گم‌وگور» مهندسیان جایگزین شد.

 

در این نمایش به تهیه‌کنندگی محمد قدس و مرتضی میرمنتظمی علاوه بر امیر جعفری و الناز شاکردوست، کاوه ابراهیم، علیرضا زارع پرست، فردین شاه حسینی و سمانه آقازمانی هم بازی می‌کنند.

 

«گم‌وگور» ساعت ۲۰:۳۰ در تماشاخانه ایرانشهر به صحنه می‌رود.

 

 

 

 

  • 10
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش