پنجشنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۳
۱۲:۲۴ - ۰۲ مهر ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۷۰۰۴۱۷
تئاتر شهر

رویارویی اکبر حسنی با سرطان روی صحنه تئاتر / کارگردان مبتلا به ام اس و سرطان خون نمایش «غروب روزهای آخر پاییز» را صحنه برد

اکبر حسنی,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر
اکبر حسنی هنرمند نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر که از مدتی قبل با بیماری ام اس و سرطان خون دست به گریبان است با وجود مشکلات و حمایت‌ نشدن‌های نهادها و مراکز هنری، نمایش «غروب روزهای آخر پاییز» را در قالب اجرای خیریه برای کمک به تامین هزینه‌های درمانش به صحنه برده است.

بین همشهری ها و هم میهنان مان انسانی را در نظر بگیرید که چند سالی است درگیر بیماری ام اس است و نزدیک به دو سال است سرطان خون هم همراه قدم های او در زندگی است. تنها فکر کردن به هر کدام از این دو بیماری مهلک انسان را از پا در می آورد چه رسد که هر دوی این بیماری ها روح و جسم هر فردی را توأم درگیر کند. بیماری های سخت هر کدام درمان خاص خود را دارند اما هزینه سرسام آوری را نیز به بیمار تحمیل می کنند.

فرد مبتلا به سرطان خون تنها در کمترین میزان ماهیانه ۷ میلیون تومان بابت هزینه تهیه داروها و مراحل شیمی خود که هر دو هفته یک بار باید پشت سر بگذارد، نیاز دارد. حتی اگر آن فرد دارای بیمه تکمیلی نیز باشد ابتدا باید هزینه را کامل از جیب خود پرداخت کرده و بعد از گذشت دو تا سه ماه بخشی از این هزینه را از طریق بیمه دریافت کند. شرایط زمانی سخت تر و پیچیده تر می شود که آن فرد حرفه اش نوشتن، کارگردانی یا طراحی صحنه باشد. در حقیقت آن تمام حرفه و توانایی اش را در هنر تئاتر خلاصه کرده است. جوانی ۳۶ ساله که از شش سال قبل با بیماری ام اس درگیر است و نزدیک به دو سال بیماری سرطان نیز با او همراه شده.

در نگاه داستانی شاید زندگی این فرد از ظرفیت بار دراماتیک بالایی برای تبدیل شدن به قصه ای پیچیده درباره مبارزه یک فرد با دو بیماری سخت تصویر ‌کند؛ اما حقیقت ماجرا آن است که این مساله نه داستان؛ بلکه حقیقتی است که اکبر حسنی‌ نویسنده و کارگردان جوان تئاتر از چند سال قبل با آن دست به گریبان است.

حسنی متولد سال ۱۳۶۲ در اراک است و از سال ۱۳۷۹ کار حرفه‌ای در حوزه نمایشنامه نویسی، کارگردانی و طراحی صحنه تئاتر را آغاز کرد و تا امروز با تمام سختی ها و مشکلات پشت سر گذاشت و موفقیت‌های متعددی را در جشنواره های داخلی در حوزه های نمایشنامه نویسی، کارگردانی و طراحی صحنه کسب کرد.

وی طی شش سال مبارزه با بیماری ام اس تلاش کرد با کارت انجمن ام اس بخش مهمی از هزینه های درمان خود را بپردازد تا به واسطه گرفتاری های مالی مجبور نشود از خیریه ها یا کمک های همت عالی استفاده کند. اما بیماری سرطان و هزینه های هنگفت درمان آن؛ به ویژه برای او که تنها حرفه ای که به واسطه آن امرار معاش می کند در نمایشنامه نویسی و کارگردانی خلاصه می شود مسالع را سخت تر می کند.

هرچند بازهم غرورش اجازه نمی داد برای تامین مخارج سنگین درمانش از خیریه ها یا کمک های همت عالی استفاده کند، عده ای از همکاران و دوستانش به او پیشنهاد تولید اثر نمایشی را دادند تا این بار فروش بلیت آن را در قامت همت عالی برای مخاطبان تدارک ببیند تا به واسطه تنها حرفه و کاری که می شناسد بتواند بخشی از مخارج سنگین هزینه درمان خود را تامین کند. او این روزها یکی از درخشان ترین آثار فردریش دورنمات نمایشنامه‌نویس بزرگ جهان را با ترجمه زنده یاد حمید سمندریان به نام غروب آخرین روزهای پاییز در تماشاخانه دیوار چهارم به صحنه برده است.

گرانی دارو و تحریم‌ها درمان را سخت کرده

اکبر حسنی که بخش مهمی از زندگی چند سال اخیر او به مبارزه با دو بیماری ام اس و سرطان اختصاص پیدا کرده است در گفت‌وگو با ایرنا درباره دو بیماری مهلکی که با آنها زندگی اش را سر می کند و تولید و اجرای نمایش غروب روزهای آخر پاییز گفت: برای تامین هزینه های درمان بیماری ام اس و سرطان هر آنچه را داشته ام داده ام؛ اما هنوز به عنوان کسی که در شاخه هنر تئاتر فعالیت می‌کند با ابزار این هنر در حال جنگیدن با بیماری هستم.

وی ادامه داد: چند سالی است که گرفتار بیماری ام اس هستم و چند وقت اخیر به سبب مشکلات گرانی دارو همچنین تحریم ها نتوانستم به شکل کامل دوره درمان و دارو را پشت سر بگذارم. ضعف بدن و تاثیرات داروهای بیماری ام اس باعث شد طی قریب دو سال اخیر با سرطان خون نیز دست و پنجه نرم کنم و در چند ماه قبل در حال پشت سر گذاشتن جلسات شیمی درمانی بودم.

ماهیانه هفت میلیون تومان تنها برای شیمی درمانی

این نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر یادآور شد: همواره گفته ام جز حرفه تئاتر در حوزه نمایشنامه نویسی، طراحی صحنه و کارگردانی کار دیگری بلد نیستم تا از طریق آن امرار معاش کنم. از طرف دیگر هر دو هفته یک بار برای تامین هزینه های دارو و شیمی درمانی باید بیش از سه و نیم میلیون تومان پرداخت کنم که هزینه ماهیانه این مبلغ از حد و توان من خارج بود. به همین دلیل بر خلاف میلم و با خواست دوستان تصمیم گرفتم یک بار دیگر از تنها حرفه ایی که با آن آشنایی دارم یعنی تئاتر کمک بگیرم و اثری را تولید و بلیت آنرا در قالب همت عالی (مبلغ بلیت شناور و بسته به خواسته مخاطب) ارائه کنم تا بتوانم بخشی از هزینه های سرسام آور درمان را جبران کنم.

حمایت هایی که نشد

حسنی با اشاره به اینکه وقتی صحبت از حمایت می شود منظورم تنها مرکز هنرهای نمایشی نیست گفت: خانواده تئاتر همواره و از روز نخستی که وارد این شدم حرفه حامی من بوده و تا امروز نیز این حمایت را از دریغ نکرده اند. شهرام کرمی مدیر مرکز هنرهای نمایشی نیز در این بین در حد توان از من حمایت کرده است.

وی ادامه داد: اما وقتی صحبت از مسئولان می شود نباید مسئولان دیگر نهادهای فرهنگی و هنری، حتی وزارت بهداشت و درمان و یا شرکت های بیمه را نادیده گرفت. من با تمام این دردها دیگر نا و توانی ندارم که برای احقاق حقم از این اداره به آن اداره و از این سازمان به آن سازمان بروم.

من با کارت بیماری های خاص (ام اس) تا ۹۹ درصد هزینه های بیمارستان را تخفیف می گیرم؛ اما بیمه تکمیلی می گوید اگر بناست ما هزینه ای پرداخت کنیم نباید از تخفیف استفاده کنید و باید پول بیمارستان را کامل بدهید. وقتی هم بعد از دو سه ماه پای پرداخت بیمه به میان می آید هزار و یک بهانه می آورند که فلان دارو با بهمان خدمات در فرانشیز بیمه نیست و نمی توانیم هزینه ای پرداخت کنیم.

نگاه مان برای فروش با پیش بینی مان متفاوت بود

این هنرمند تئاتر با اشاره به آنکه می دانم با توجه به شرایط اقتصادی جامعه همه مردم گرفتار مشکلاتی هستند و با دغدغه های خود زندگی شان را سپری می کنند یادآور شد: قصد نداشتم دستم را برای کمک به سمت کسی دراز کنم برای همین تصمیم گرفتم تا اثری در خور مخاطب را ارائه کنم و هزینه درمانم را از طریق هنر تئاتر و حرفه ای که می شناسم تامین کنم.

طی بیست سال کار تئاتر هنوز یاد نگرفتم برای مخاطب اهمیتی قائل نباشم و طی چند روز تمرین نمایشی را به اجرا ببرم. هر نمایش چهار یا پنج ماه تمرین مستمر می خواهد و برای غروب روزهای آخر پاییز تمرین پنج ماهه را با گروه طی یک ماه به شکل فشرده به گونه ای انجام دادیم تا کار از نظر کیفی در شان مخاطب باشد و به همین دلیل به جای پنجم شهریور، از ۱۰ شهریور برای آنکه کار به قوام لازم برسد اجرای عمومی را آغاز کردیم.

جواب رد سالن های دولتی

کارگردان نمایش آخرین روزهای پاییز خاطرنشان کرد: بیش از ۴۰ ماه برای اجرا در یکی از سالن های نمایش دولتی که نیاز به پرداخت اجاره بها ندارند تلاش کردم اما متاسفانه تلاش هایم به در بسته خورد تا آنکه با کمک‌های پیام‌ عزیزی و همراهی مدیریت تماشاخانه دیوار چهارم برای بازه زمانی اجرا در شهریور به من پیشنهاد داد و نمایش غروب روزهای آخر پاییز اثر دورنمات را برای اجرا انتخاب کردم.

انتخاب غروب روزهای آخر پاییز با توجه به شرایط خاص

حسنی درباره دلیل انتخاب این نمایشنامه گفت: نخست آنکه فرصت زمان کوتاهی برای تمرین و به اجرا رساندن اثر نمایشی داشتم، برای همین مجبور به انتخاب متن نمایشی بودم که از نظر ساختار، پیچیدگی و تعداد کاراکتر محدود و مشخص باشد. از سوی دیگر باید تلاش می‌کردم متن انتخابی موردی برای پذیرفته نشدن از سوی شورای نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی را نداشته پس باید متنی را برای اجرا در این زمان انتخاب می‌کردم که پاسخگوی تمام این بخش ها و مشکلات باشد.

کیفیت را فدای شرایط نکردم

وی با تأکید بر آنکه به واسطه زمان کوتاه و بیماری از عنصر کیفیت برای تولید این اثر نمایشی شانه خالی نکرده است گفت: طی قریب به دو دهه حضور در عرصه هنرهای نمایشی و نگارش نمایشنامه و کارگردانی آثار مختلف، همواره کیفیت را مد نظر قرار داده ام.

این کارگردان خاطرنشان کرد: به همین سبب برای اجرای نمایش نیز با وجود آنکه تولید و هدف آن اجرای اثری با نگاه تامین هزینه های درمان بود، تمام بازیگران و گروه اجرایی خواستند تمام توان و تلاش خود را برای ارائه کاری کیفی و حرفه‌ای به مخاطبان به میدان بیاورند و خوشحالم با تمام این شرایط در تولید یک اثر حرفه‌ای و با کیفیت به خاطر احترام به شأن و مقام مخاطبان کوتاهی نکردیم.

این نمایشنامه نویس و کارگردان در پاسخ به این پرسشی در مورد راضی نبودن از میزان فروش نمایش یاد آور شد: نه فقط نمایش ما که بسیاری دیگر از نمایش هایی که در این ایام به صحنه می رود به سبب همراهی با این ایام و همچنین شرایط اقتصادی جامعه مانند گذشته با استقبال مخاطبان روبرو نشد.

: البته در این ایام چند روزی را نیز به خاطر تاسوعا و عاشورا روزهای تعطیلی را پشت سر گذاشتیم و به همین سبب پیش بینی ما برای حضور، اقبال مخاطبان و فروش این نمایش با وجود تمام تلاش و کوششی که گروه به خرج داد با نگاهی که داشتیم منطبق نبود.

در خلاصه داستان این نمایش آمده؛ یک بازپرس خصوصی، آثار یک نویسنده معروفی را که در ژانر جنایی می‌نویسد و جایزه نوبل دریافت کرده است را دنبال می‌کند و در این حین متوجه می‌شود تمام ۲۰ داستانی که او نوشته براساس واقعیت‌هایی بوده که خودش مرتکب شده. بازپرس به عنوان یکی از طرفداران به خانه نویسنده می‌رود و ....

نمایش غروب روزهای آخر پاییز تا سی و یکم شهریور همه روزه جز شنبه ها با حضور بازیگرانی چون پیام عزیزی، علی مدنی و الهه پور احسان ساعت ۲۱ و ۱۵ دقیقه در تماشاخانه دیوار چهارم به صحنه می رود.

  • 18
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش