چهارشنبه ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۲۲ - ۰۲ خرداد ۱۳۹۹ کد خبر: ۹۹۰۳۰۰۰۸۷
تئاتر شهر

نگاهی به بازیگران مرد تئاتر در سال ۹۸

نگاهی به بازیگران مرد تئاتر در سال 98,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر
در سال ۹۸ بازیگران مرد حضور فعالانه‌تر و در ضمن خلاقانه تری نسبت به گذشته در صحنه‌های تئاتر داشته اند؛ و این همان پیامد حضور بیشتر و پر رنگ تری است که می‌تواند هر بازیگری را بازیگرتر سازد.

به گزارش میزان، در سال ۹۸ بازیگران مرد حضور فعالانه‌تر و در ضمن خلاقانه تری نسبت به گذشته در صحنه‌های تئاتر داشته اند؛ و این همان پیامد حضور بیشتر و پر رنگ تری است که می‌تواند هر بازیگری را بازیگرتر سازد. مطمئنا در این بررسی برخی از بازیگران به دلیل دیده نشدن کارشان از قلم افتاده اند، اما در کل سعی شده است به نمونه‌های قابل تاملی استناد شود که هر یک به گونه‌ای با بهره مندی از شیوه‌ای درست‌تر وجه تمایزی را برای برجسته شدن بازی هایشان در نظر گرفته اند.

بانیپال شومون/فرانکشتاین

نگاهی به بازیگران مرد تئاتر در سال 98,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

شاید بانی پال شومون در نقش فرانکنشتاین به نویسندگی و کارگردانی ایمان افشاریان بهترین این مجموعه باشد که هم به لحاظ فیزیکی و هم برخورداری از گریم و مهمتر از همه شیوۀ بازیگری از چنین وجه تمایزی برای نمایاندن یک نقش دشوار برآمده است.

بازی در نمایشی که برخوردار از وجوه علمی و تخیلی و به دنبال ارائه فضایی مرتبط با نوعی تئاتر وحشت است، به هر تقدیر شیوه و فنون خود را می‌طلبد. بانی پال شومون نیز در این سال‌ها با سخت کوشی و بی ادعا بودن دارد مسیر بهتری را برای بازیگر شدن می‌گذراند. در نقش فرانکشتاین نیز او باید همانند هیولای بی رحم و بی عاطفه برخورد نماید و باید بدن و رفتار زمخت و خشنی داشته باشد که ما را نسبت به ایجاد یک فضای غیر عادی آشنا کند و بازیگر هم باید با رفتار و میمیک و گریم ولباس در این فضا جولان دهد و البته که چنین خواهد شد.

نادر فلاح/کثیرالاضلاع

نگاهی به بازیگران مرد تئاتر در سال 98,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

در نمایش کثیرالاضلاع به کارگردانی و بازی نادر فلاح، (و همراهی میترا حجار) اگر مخاطبی بخواهد به استناد میزانسن‌ها کار را نقد کند با برخورد تند و تیز شیرازۀ کار را از هم می‌پاشاند و سویه‌های نقدش مانع از درک درستش خواهد شد، اما اگر به بازیگری و چیره شدن جریان بازی‌ها در کلیت اجرا دقیق شود متوجه خواهد شد که در عین سادگی همه چیز دارد؛ و داوری اش رنگ درست به خود می‌گیرد و فضایی مبتنی بر حضور بازیگر خیلی کنشمندانه در حال شکل گرفتن است که ما را متوجۀ دو تایی‌های مختلف تاریخ می‌کند که هر یک به گونه‌ای دارند بر این وضعیت رو به نابودی و تراژیک صحه می‌گذارند. این بازی با روال دو گانه حضور نادر فلاح و ایفاگر نقش دوم یعنی میترا حجار شکل می‌گیرد.

این اثر نمایش کمدی براساس دوتایی‌های است که برخی از آن‌ها مانند "هیتلر و هیملر" و "دن کیشوت و سانچو پانسا" معروفند و بعضی از آن‌ها چندان شناخته شده نیستند. نمایش با رابطۀ فرانسیسکو گویا نقاش جهانی و اهل اسپانیا و گفتگویش با یک کشیش آغاز می‌شود. بعد نوبت به دن کیشوت و سانچو می‌رسد با آن اسب و خر معروف شان و پای همان آسیابی که پیش از حمله ور شدن دن کیشوت به سوی آن، زمینه ساز یک گپ دو نفره با پذیرفتن‌ها و رد کردن‌های سانچو همراه می‌شود. سپس نوبت به هیتلر و هیملر می‌رسد که دارند با واژگان بزرگ نما شده، وضعیت جنگ را توصیف می‌کنند، اما این جنگ قرار نیست به سود آن‌ها باشد و بازی شکل واژگون می‌گیرد و نابودی هیتلر اتفاق می‌افتد. بعد نوبت به گفتگوی سوفوکل و محمد چرمشیر نمایشنامه نویس می‌رسد که درباره متن‌ها و جهان پیش رویشان حرف می‌زنند. بیشتر یک شوخی است و ما را می‌خنداند از این احضار روح سوفوکل که با آبجویش دارد گفتگو را گرم می‌کند. سرآخر هم سهراب شهید ثالث و سوزنبان پیر و بازنشسته اش در فیلم طبیعت بیجان که خود را بیکار و اخراج شده می‌پندارند، پا به صحنه می‌گذارند و از تلاطم این دو بیشتر یک مفهوم به حالت تک گویی و شاید هم بهتر است بگوییم خطابه شکل می‌گیرد. نادر فلاح فرز و چابک بر آن هست از این نقش به نقش بعدی لباس عوض کند و با فیگور‌هایی باورپذیر و صداسازی‌های کمیک ما را متوجۀ بازی‌های خلاقه اش گرداند.

مجید رحمتی/کریملوژی

نگاهی به بازیگران مرد تئاتر در سال 98,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

مجید رحمتی با سازو کار و هدایت رضا بهرامی اشک و لبخند را همزمان به تماشاگر القا می‌کند و ما با روالی نسبتا خلاقه و نوعی مواجهه تازه همراه می‌شویم. نمایش کریمولوژی به نویسندگی مهران رنج بر به دلیل حضور پر رنگ تکنیک‌های متفاوت نمایش‌های ایرانی و به کارگیری درست و به قاعده یشان تبدیل به یک کلاس بازیگری شده است و مجید رحمتی، بازیگر، اندوختۀ بسیار گران بهایی از این همه نمایش ایرانی را در کنار هم چیده است که بتواند بر ارزش‌های معتبر نمایش‌های ایرانی صحه بگذارد.

مجید رحمتی در اجرای دقیق و ظریف کریمولوژی انگار که دارد خلق الساعه کلاس بازیگری برگزار می‌کند و ما در شگفتیم از این همه توش و توانی که این بازیگر دارد و این همه امکان رشدی که شیوه‌های نمایش ایرانی برای هر بازیگری می‌تواند فراهم سازد. اینکه ژست‌ها و فیگور‌ها هر چقدر هم سخت باشند، اما با فراگیری شان بازیگری را مثل آب خوردن می‌کنند، چون دیگر می‌توان با تعریف‌های ویژه نقش‌ها و تیپ‌ها را با کمترین تغییری ارائه کرد. زن پوشی و پادشاه شدن دو مثال بارز است. زنی که با لمیدن و با حرکت دامن تداعی می‌شود و ناصرالدین شاه سبیل از بناگوش دررفته‌ای دارد که با دو سویۀ کلنگ به راحتی نمایان می‌شود. حالا صداسازی مکمل این لحظات نمایشی است و بازیگر به درستی در درازای اجرایش از این تنوع‌ها لذت بسیاری را خوراک روح و روان تماشاگرانش خواهد کرد.

سامان دارابی/سکوت سفید

نگاهی به بازیگران مرد تئاتر در سال 98,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

بازیگران در نمایش سکوت سفید نوشته سم شپارد و کار کورش سلیمانی حضور ساده و درستی دارند و در عین حال امکان رشد را از خود سلب می‌کنند شاید متن بیشتر از این هم برایشان نداشته است و اگر هم دارد فعلا با این بازی‌ها معلوم نیست. اما سامان دارابی کودکانه بازی می‌کند و این همان وجه تمایزی است که نقش را کمی برجسته می‌کند نسبت به دیگرانی که در خطوط معلوم‌تر به دنبال درست بازی کردن هستند. شاید همین گذر از خطوط معلوم هست که می‌تواند نقش را برجسته‌تر گرداند و دارابی خطاپذیرانه از بقیه درصدد درک بهتر جان براون بوده و به همین سادگی به مرحله‌ای از کشف بهتر پا نهاده است. یک بازی عجیب‌تر که ما را با جان براون رمزآلود مواجه می‌کند. او در واقع ساده بودن یک آدم را تا سطح یک کودک شیرین بازی می‌کند و به باورپذیری مرموزانه تری دست می‌یابد.

کاظم هژیر آزاد/یک مرد و یک زن

نگاهی به بازیگران مرد تئاتر در سال 98,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

در نمایش یک مرد و یک زن به نویسندگی الکسی آربوزف ترجمه مهین اسکویی و کارگردانی هوشمند هنرکار که داستانی عاشقانه را روایت می‌کند؛ دو شخصیت حضور دارند که کاظم هژیرآزاد و ناهید مسلمی ایفاگر نقش آن‌ها خواهند بود. عاشقانه جذاب، لطیف و طنازی است برای میانسالی. لیدیا (ناهید مسلمی) بیمار آسایشگاهی است که رادیون (کاظم هژیرآزاد) مدیر آن است و نمایش قصه ارتباط متفاوت، زیبا، عاشقانه و طنزآمیز این دو است

بازی کاظم هژیرآزاد در یک زن و یک مرد تماشایی است و خیلی متمرکز است که این زوج را از یک تلاقی و تصادف به پیوندی ابدی و شورانگیز نزدیک‌تر کنند. این همان روالی است که می‌تواند بستر نمایش را قابل باور سازد و ما به تدریج از تماشایش دچار حس وحال خوبی شویم.

از سوی دیگر این دو بازیگر و هوشمند هنرکار ریشه در مکتب تئاتری آناهیتا دارند که حالا به ضرورت اجرایی در کنار هم قرار گرفته اند که به گونه‌ای آن روزگار به سرانجام نرسیده از سوی مصطفی و مهین اسکویی را در یک اجرای کوچک، ساده، اما بسیار موثر پیش رویمان قرار دهند. به هر روی این هم بخشی از هویت تئاتر ماست که همچنان ریشه دار مسیر خود را می‌پیماید و با چیره شدن بر سد‌ها و برداشتن آنها، همچنان تئاتر را به شکل درست و آرمانی و با تکیه بر اصالت هایش پیش رویمان قرار می‌دهد. کاظم هژیرآزاد هم به دنبال القای مفاهیم و احساساتی است که واقعیت‌های مبتنی بر شکل گرفتن یک رابطه عاطفی را پس از سال‌ها لمس تجربه‌های تلخ و تراژیک برایمان باورپذیر سازد.

آیت نجفی/ استاد نوروز پینه دوز

نگاهی به بازیگران مرد تئاتر در سال 98,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

بازیگران حضور فعالی در اجرای نمایش استاد نوروز پینه دوز نوشته احمد کمال الوزاره محمودی و کار رحمت امینی دارند و آیت نجفی با تسلط بر آواز، حرکات موزون و تیپ سازی برجسته در نقش استاد نوروز تمام توانش را ارائه می‌کند و بسیار هم در آنچه باید تداعی شود تلاش کرده است. او بازیگری است در برون فکنی احساسات وجه تاکیدی رفتارهایش را بر شیوۀ بازیگری نمایش‌های ایرانی قرار می‌دهد و این گونه است که از ترکیب این تکنیک‌ها و شیوه‌ها به برداشت و برآیند درستی از نقش و نقش نمایی یک مرد زنباره ایرانی که تا نابودی حانواده اش اصرار بر زن گرفتن دارد، پیش خواهد رفت. به هر روی می‌دانیم که بازیگری در نمایش‌ها کمدی ایرانی برخوردار از فنون و توش و توان ویژه‌ای است که آین نجفی به درستی بر آن‌ها تاکید می‌ورزد و بازی در خوری را برایمان به نمایش می‌گذارد.

امیر نوروزی/لانچر ۵

نگاهی به بازیگران مرد تئاتر در سال 98,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

شاید شیوۀ ناتورالیستی بیشتر از هر شیوۀ دیگری بتواند بازی بازیگران را با برانگیختگی احساسات به همذات پنداری با نقش و در عین حال محبوبیت همراه کند. چنانچه در اجرای لانچر ۵ چنین شیوه‌ای بازیگرانی را که برای نخستین بار در یک اجرای عمومی و حرفه‌ای حضور دارند، بیش از بسیاری از بازیگران که از پیشینیه برخوردارند، مطرح می‌سازد.

این نمایش بازی‌های در خور تاملی دارد و نمی‌توان بازی هیچکدام را بی اهمیت دانست، چون هر دو کارگردان به درستی انتظاراتشان را در هدایت بازیگران مطرح کرده اند و اتفاقا از هر دو شیوه ناتورالیستی و اتکای به ژست و فیگور برای واقع نمایی بهتر نقش‌ها بهره‌مند شده اند و حیف است که این بازی‌ها در چشم و دل مخاطبان حقیقی تئاتر ایران ننشیند.

بازی‌ها روان و باور پذیر است و هیچ یک از بازیگران با آنکه ناشناخته اند و شاید از تجربۀ کافی نیز برخوردار نباشند، اما به درستی هدایت شده اند و با نکات ریز و درشت ما را متوجه این روانی در رفتار و گفتارشان خواهند کرد. کارگردانی اثر این فرآیند بازی‌ها را دچار نوعی هماهنگی عجیب بین بازیگران کرده است که پیامدش همانا

تسلط شیرین و دوست‌داشتنی بازیگران در لحظه لحظۀ کار شده است.

امیر نوروزی (در نقش شایگان) شاید به دلیل داشتن شخصیت محوری بیشتر دیده می‌شود و ما را متوجۀ بازی اش می‌کند. بازیی که باید مزورانه باشد و ما را دچار بازتابی از آن شرایط کند که او برای خودخواهی هایش از هیچ نوع رفتار زشت و پلیدی چشم نمی‌پوشد. افسری که دسیسه می‌کند و از تهدید بهره می‌برد تا حقایق تلخ یک جنایت را در پادگان نظامی آشکار کند، اما پس از افشای حقیقت همه چیز را انکار می‌کند، چون خواسته او ماندن در لباس و ترفیع درجه است و نه چیزی بیش از این. امیر نوروزی از شکنجه بهرۀ لازم را می‌برد تا بی رحمانه و سنگدلانه بودن شایگان را بهانه قرار دهد برای برجسته شدن نقشی که همه را متاثر می‌سازد؛ بنابراین گاهی بازی منفی بر مثبت می‌چربد و باعث جولان دادن بازیگرش در صحنه خواهد شد، چون دور بودن از نقش است که مسیر را دشوار و نایاب می‌کند، اما بازیگری که بازیگر باشد از پس آن برخواهد آمد.

  • 10
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش