دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۹:۲۶ - ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ کد خبر: ۱۴۰۰۱۱۲۷۱۶
رادیو و تلویزیون

تعهد گرفتن از مهمانان برنامه؛ برده‌ داری نوین در صداوسیما!

تعهد گرفتن از مهمانان برنامه بدون توقف,برنامه بدون توقف

عصرایران نوشت: محمد رحمانی نویسنده و پژوهشگر تاریخ در صفحه اینستاگرامش مطلبی (همراه با عکس) در ارتباط با دعوت به برنامه تلویزیونی بدون توقف در شبکه ۳ منتشر کرده است که جالب توجه است، او نوشت:

«چند روز پیش تماسی داشتم و از آن سوی خط برای برنامه تلویزیونی با موضوع رضا شاه دعوت شدم؛ عرض کردم به علت سانسورهای سلیقه ای که ماحصل عدم فهم تاریخ است بنا حضور ندارم که با اصرار و پیگیری عوامل برنامه "بدون توقف" احساس کردم عدم پاسخ مثبت بی توجهی به فرصت ها برای بسط آموزش عمومی تاریخ و خدایی ناکرده ممکن است از حب نفس باشد.

خلاصه که با وجود حال نامساعدم پذیرفتم تا پنجشنبه بیست و هشتم بهمن به استودیو ضبط این برنامه در اطراف فرودگاه مهرآباد بروم!

ساعت شش صبح برخاستم و مطابق برنامه طوری با وسیله شخصی حرکت کردم که یک ربع پیش از ساعت هشت در استودیو حاضر باشم!

بگذریم که تازه ساعت نه عوامل اصلی رسیدند و حوالی ساعت ده استارت نصب میکرفن و ... زدند! در همین احوال یکی از عوامل دو برگ کاغذ جلویم گذاشت و گفت امضا کن یک برگ که اطلاعات کامل هویتی، تحصیلاتی و ... بود.

اما برگ دیگر تعهد عجیبی بود که تضمین می خواست به «الگو انقلاب اسلامی» وفادار باشم و در رابطه با برنامه در فضای مجازی و اجتماعات نگویم و اگر هم برنامه کلا پخش نشد جای اعتراض ندارم!

تعهد گرفتن از مهمانان برنامه بدون توقف,برنامه بدون توقف

خب من سال ها در برنامه های مختلف رادیو و گاه تلویزیون دعوت شدم و این تعهد عجیب و غریب بدعتی زشت و توهین آمیز بود که خلاف مهمان نوازی محسوب می‌شد! ما حتی وقتی به جلسه خصوصی با رهبر انقلاب یا رییس جمهور یا عالی ترین فرماندهان نظامی امنیتی دعوت می شدیم،هیچ تعهدی اخذ نمی‌شد؛ بدیهی است شرط اخلاقی نیز حفظ حرمت میزبان است! خلاصه که گفتم امضا نمی کنم و گفتند پس نمی شود و بعد چند ساعت معطلی برگشتم منزل!

بد نیست سازمان صدا و سیما به عوامل خود اخلاق و حفظ حرمت مهمان را آموزش دهد!

به نظرم البته شامل لطف الهی شدم که چند ساعت بیشتر درگیر یک برنامه سازی آبکی و نهایت سانسور تمام عیار نشدم.

یکی از دوستانم که سالهای سال به عنوان استاد در بالاترین سطوح کار علمی و تخصصی کرده، می‌گفت برای برنامه ای دعوت شده و عوامل گفتند در جواب سوال ما شما فلان چیزها را باید بگویید، گفتم همین ها را یاد آبدارچی تان بدهید تا برایتان بگوید، خداحافظ! و دیگر هیچ دعوتی از تلویزیون را نپذیرفتم!

آقایان جبلی، جلیلی نگذارید عده ای کارنابلد با اعتبار رسانه ملی بیش از این بازی کنند! این تجربه باشد خدمت شما... »

رحمانی در پایان این متن نوشته است: «لطفا برای مدیران صدا و سیما بفرستید مطلع شوند چه خبر است!»

با خواندن مطلب، دیدن عکس و درخواست او فقط تاسف و حیرت است که باقی می‌ماند. آیا مدیران صداوسیما از این رویه مطلع هستند یا خیر؟ در هر صورت مطلع بودن یا بی اطلاعی مدیران صداوسیما در هر ۲ حالت نا امیدی بیشتر از این سازمان را در پی دارد. اگر مطلع هستند که واقعا وا مصیبتا و اگر هم بی اطلاع وامصیبتا به توان ۲ .

پرسش این است که برنامه سازان برنامه "بدون توقف" چرا چنین درخواستی را از مهمان برنامه به صورت کتبی ارائه کرده‌اند؟

اولا مگر قرار است چه مباحثی در این برنامه مطرح شود؟ ثانیا شما برنامه سازید چرا چنین تعهدی را در مقابل مهمان برنامه قرار می‌دهید؟ثالثا هر کسی می داند که این درخواست و امضا آن می‌تواند چه تبعاتی برای مهمان برنامه داشته باشد.

برای مثال حتی اگر شما مهمان برنامه را با کتک از استودیو بیرون برده و ۱۰ روز گرسنگی بدهید، بعد از امضا چنین متنی حتی نمی تواند از صداوسیما و یا برنامه سازان شکایت کند! چون هر چه بگوید نقض یکی از موارد ذکر شده در این تعهد نامه است و شما می‌توانید استدلال کنید که خودش امضا کرد! به همین سادگی و همین ترسناکی!

تعهد گرفتن از مهمانان برنامه بدون توقف,برنامه بدون توقف

نکته حیرت انگیز دیگر این است که برنامه‌ای که هنوز اجرا نشده و معلوم نیست در طول آن چه اتفاقاتی رخ می‌دهد و یا چه مباحثی پیش کشیده خواد شد را چرا مهمان برنامه نسبت به آن باید امضا و تعهد کتبی بدهد؟

طنز تلخ ماجرا این است که خود برنامه‌سازان در آخر این تعهد نامه ذکر کرده‌اند که نسبت به پخش یا عدم پخش برنامه هیچ تعهدی ندارند! این دیگر چیست، تعهدنامه از مهمان بگیری و بعد هم ذکر کنی خودت هیچ تعهدی نسبت به هیچ چیز نداری؟! واقعا چه خبر است؟

مدیران صداوسیما، مسئولان تلویزیون، شبکه ۳ ، برنامه بدون توقف و ... واقعا چه اتفاقی در ذهن شما و برنامه‌سازان شما می‌گذرد؟ انسان یاد دوران برده‌داری می‌افتد.

یک مهمان دعوت کرده‌اید برای یک برنامه تلویزیونی ، برده که نمی‌خواهید بخرید! حواستان هست؟

شاید یک اتفاقات دیگری در جریان است و ما بی اطلاعیم! یا شاید باید پرسید، چه پولی به این مهمان می‌دهید که چنین درخواست بی شرمانه‌ای دارید؟ هر روز یک برگه‌ای از شما رو می‌شود که انسان مدام فکر کند در اون صداوسیما چه خبر است؟

واقعا داستان چیست؟ ما که هیچ گونه و با هیچ منطقی نمی‌فهمیم چه دارد رخ می‌دهد!

  • 19
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش