جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴:۰۷ - ۲۶ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۶۴۰۷
رادیو و تلویزیون

از فیلمبرداری شب ضربت خوردن تا وحشت ایفای نقش مالک / بازیگران از بازی در مجموعه 'امام علی (ع)' می‌گویند

اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون,سریال امام علی
پرداختن به شخصیت‌های مذهبی در مجموعه‌های تلویزیونی نه‌تنها برای مخاطبان آن مجموعه بلکه برای عوامل و بخصوص بازیگرانش با دنیایی از خاطره همراه است.

به گزارش هنرآنلاین، در طی سال‌هایی که از عمر انقلاب شکوهمند اسلامی می‌گذرد، سریال‌های تاریخی و مذهبی بسیاری ساخته شدند که برخی از آن‌ها روایتی از زندگی ائمه اطهار بودند.

 

در طی این سال‌ها تنها سریال و یا حتی فیلم سینمایی که به زندگی گوهربار امیرالمؤمنین علی (ع) پرداخته است، مجموعه تلویزیونی "امام علی (ع) ساخته داود میرباقری است. متأسفانه پس از تولید این سریال تا امروز مجموعه‌ای درباره این امام همام ساخته نشده و جای خالی آن احساس می‌شود. این مجموعه تلویزیونی از فیلم‌نامه‌ای به نام "خاری در گلو" شروع شد ولی تولیدش تا سال ۷۳ به تأخیر افتاد.

 

مجموعه تلویزیونی امام علی (ع) اولین سریال فاخر تاریخ تلویزیون است که با حرفه‌ای‌ترین عوامل آن زمان سینمای ایران تولید شد و همچنان در عرصه سریال‌های تاریخی - مذهبی بی‌رقیب مانده است. در این مجال کوتاه و به مناسبت شهادت امیرالمؤمنین علی (ع) و لیالی قدر به سراغ این سریال نوستالژیک رفتیم و به نکات مهمی که عوامل و بازیگران این سریال در طی ایام مختلف درباره آن بیان کرده‌اند پرداختیم.

 

فیلمبرداری شب ضربت خوردن

کریم اکبری مبارکه بازیگر نقش ابن ملجم خاطره‌ای از شوخی میرباقری نقل کرده است: فیلمبرداری این سریال و قسمت ضربت خوردن امام علی (ع) در ماه رمضان بود و من در خانه قطام بودم که آقای میرباقری به من گفت: "کریم می‌خواهم ضربت خوردن را برای شب نوزدهم بگذارم تا در آن حس قرار بگیری!" گفتم: "به قرآن اگر در آن شب بتوانم بازی کنم، دیوانه می‌شوم." گفت: "شوخی کردم." و خندید و رفت. فیلمبرداری فاصله‌ای که من حمله می‌کنم تا جایی که ضربه می‌زنم دو ماه طول کشید.

 

کاشت درخت نخل و خیمه به پا کردن

عنایت بخشی بازیگر نقش سرکرده خوارج در خاطره‌ای جالب از این سریال، نقل کرده است: ما سکانس‌های جنگ صفین را در تیر و مردادماه و در بدترین شرایط آب‌وهوای بندرعباس ضبط کردیم. اگرچه قرار بود آن سکانس را در زمستان کارکنیم، اما به دلیل این‌که سیل دکورها را تخریب کرد، مجبور شدیم در تابستان جنگ صفین را در بندرعباس و در آن آب‌وهوای شرجی که در همه حال بالای ۵۰ درجه بود کارکنیم... شاید باورتان نشود در همان شرایط من، داریوش ارجمند، بهزاد فراهانی و دیگر دوستان حتی در روزهایی که کار نداشتیم هم سر صحنه حاضر می‌شدیم، درخت و نخل می‌کاشتیم، بیل می‌زدیم، خیمه برپا می‌کردیم، کارهایی را که در مسئولیت ما نبود فقط به خاطر جلو افتادن کار انجام می‌دادیم!

 

مرگ بازیگر سر صحنه فیلمبرداری

 یک اتفاق عجیب و قابل‌توجه در این سریال مربوط به علی آزاد یکی از بازیگران قدیمی سینمای ایران است که پیش از انقلاب عمدتاً در نقش‌های منفی بازی می‌کرد و در جریان ساخت سریال "امام علی (ع)" به اصرار خود در این سریال نقشی گرفت.

 

داود میرباقری درباره او که نقش عبدالله ابن عباس را بازی می‌کرد در گفت‌وگویی توضیح داده است: "حالتی منقلب داشت و خود را به شکلی وام‌دار علی بن ابی‌طالب (ع) می‌دانست. چهره رنگ‌پریده و دگرگونش که گویی تولدی دیگر را برای این بازیگر رقم می‌زد، دیگران را نیز به خود جلب کرده بود. دریکی از صحنه‌ها قرار شد علی آزاد در نقش ابن عباس داخل چادر امام علی (ع) بشود و بیرون آید.

 

قبل از رفتن، او گفت: "داود! من از علی (ع) شرم دارم که به چادر او وارد شوم، نمی‌شود صحنه را عوض کنی و مثلاً از کنار چادر بگذرم؟" گفتم: "نه." و او داخل چادر شد. منتظر بودیم که بازگردد، دقایقی گذشت، خبری نشد، او را صدا کردیم، خبری نبود. داخل چادر شدیم؛ علی آزاد داخل چادر جان به جان‌آفرین تسلیم کرده بود... و صحنه‌های باقیمانده را فرد دیگری به‌جای آن مرحوم بازی کرد."

 

شوخی شوخی قطام جدی شد

ویشکا آسایش که تا آن زمان اصلاً رابطه‌ای با سینما نداشت توسط دایی‌اش مازیار پرتو که مدیر فیلمبرداری سریال بود، برای بازی در سریال به داود میرباقری معرفی شد. او دراین‌باره گفته است: "...یک روز در خانه، مشغول گپ زدن با دایی بودم که ایشان به من گفتند: "ویشکا!

 

ما در حال انتخاب بازیگر برای سریال امام علی (ع) هستیم، دوست داری بازی کنی؟" من هم چون فکر کردم دایی من را دست انداخته، با خنده گفتم: "البته!" خلاصه من برای تست گریم به پشت‌صحنه کار رفتم و تست دادم و شوخی شوخی برای این نقش انتخاب شدم! تا آخرین لحظه‌ای که جلوی دوربین قرار نگرفته بودم، فکر می‌کردم یکی می‌آید و به من می‌گوید: خانم ما شمارا دست انداختیم! اما در کمــــــــال تعجب، هیچ‌کسی این حرف را به من نزد و من یکی از مهم‌ترین نقش‌هایم را در آن کار بازی کردم!"

 

 خاطره‌ای جالب از نابازیگران سریال

 بهزاد فراهانی بازیگر نقش "معاویه" در سریال امام علی (ع) خاطره‌ای بامزه از نابازیگران این سریال تعریف کرده که خواندنی است: هنگام فیلمبرداری صحنه‌های جنگ صفین، بادهای خرماپزان تیر و مرداد آغازشده بود و ما باید لباس‌های چندلایه پلاستیک به تن می‌کردیم و زیر چادر بسته و زیر پروژکتورهای سنگین ۱۰ هزار، بازی می‌کردیم.

 

بسیار سخت بود. من ۱۲ نگهبان داشتم که از سیستان و بلوچستان آورده بودند. آن‌ها جلوی چادر معاویه نگهبانی می‌دادند و گارد محافظ او بودند. در آن تابستان داغ امکان‌پذیر نبود که مدام به آن‌ها آب برسد، لذا خیلی تشنه می‌شدند. یک‌مرتبه یکی از نگهبان‌ها بی‌هوش شد. دلیلش را جویا شدند و از دوستان سقا هم پرسیدند که چرا به آن‌ها آب ندادند؟ یکی از آن‌ها پاسخ داد که بدون اجازه معاویه، آب نمی‌خورند!

 

فردین در نقش مالک اشتر

جالب است بدانید داود میرباقری کارگردان سریال، می‌خواست نقش مالک اشتر را محمدعلی فردین بازیگر فیلم های پیش از انقلاب بازی کند؛ هم به دلیل چهره زیبا و هم به دلیل آن‌که به مردانگی مشهور بوده است. خودش هم در دیدار با تهیه‌کننده سریال، گفته بود "مثل‌اینکه خداوند می‌خواهد من را عاقبت‌به‌خیر کند" ولی درنهایت وزارت ارشاد به او مجوز نداد و سازندگان سریال، نقش مالک اشتر را به داریوش ارجمند سپردند.

 

مرد خجالتی سینما عمروعاص شد

 مرحوم مهدی فتحی ابتدا قرار بوده نقش دیگری را بازی کند ولی به درخواست خودش، عمروعاص را بازی می‌کند. جالب آن‌که نقش امام علی (ع) را هم در سکانس‌هایی که از پشت یا اینسرت (نمای بسته دست‌ها یا پاها) می‌گرفتند، همین مهدی فتحی بازی کرده است؛ کسی که در بسیاری از سکانس‌ها در نقش عمروعاص در حال دسیسه‌چینی علیه امام علی (ع) بود!

 

وحشت از ایفای نقش مالک

داریوش ارجمند تا پیش از حضور در سریال امام علی (ع) تجربیات بسیاری در عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون داشت اما درواقع با حضور در نقش مالک اشتر از جایگاه خاصی میان مخاطبان برخوردار شد. او درباره حضور در این سریال می‌گوید: من زمان ساخت "امام علی (ع)" مطلقاً آقای میرباقری را نمی‌شناختم. یک روز من را صدا کرد و رفتم صحبتی شد. نگاهی انداختم به کسانی که قرار بود در این سریال ایفای نقش کنند.

 

بعد هم رفتم به مشهد. خوب برای من که تاریخ خوانده‌ام و شاگرد دکتر شریعتی بودم و امام علی (ع) را از زبان او شنیدم و عظمت امام علی (ع) را از زبان او در دوران دانشجویی درک کرده‌ام، خیلی وحشت داشتم که این نقش را بازی کنم. چون آن موقع حداقل ۵۰ دبیرستان در ایران وجود داشت که نام آن‌ها مالک اشتر بود، گروه هنری به نام مالک اشتر داشتیم، تیپ و لشکر در جبهه به اسم مالک اشتر بود، در مشهد چند مسجد به نام مالک اشتر بود، پادگان به این نام داشتیم.

 

این آدم در ایران بافاصله زیادی از امام علی (ع‌) در رتبه دوم قرار دارد و به‌عنوان فردی که در رکاب ایشان بوده، شناخته می‌شود. وحشت داشتم به خاطر اینکه اگر آن شخصیت را بد بازی می‌کردم، قطعاً بدانید که باید از ایران می‌رفتم. چون یک تصور ذهنی بزرگی از این سردار امام علی (ع) در ذهن شیعیان وجود داشت.

 

 

  • 17
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش